تورهای خارجی عید فطر تکمیل شد!
"گرجستان ۳ شب و ۴ روز یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، تور ۴ روزه آنتالیا ۹۰۰ هزار تومان، سفر ۵ روزه به تفلیس و بندر باتومی یک میلیون و ۴۵۰ هزار تومان، قبرس شمالی ۷ شب و ۸ روز دو میلیون و ۹۵۰ هزار تومان و..."
با نزدیک شدن به تعطیلات آنقدر تقاضا داشتند که قیمتها خیز بلندی برداشتند و از پایه یک میلیون به بالای ۲ میلیون پرش کردند. توجیهشان هم این بود که نوع هواپیما و پروازها و شهرهای محل اقامت با یکدیگر تفاوت دارند و ستارههای هتلها قیمتها را بالا و پایین میکند! البته آژانسها و شرکتهای هواپیمایی و هتلداران داخلی برای اینکه از قافله عقب نمانند، دو برابر خارجیها پول میگیرند. برای مثال هزینه ۳ روز و ۴ شب اقامت جزیره کیش در تعطیلات عید فطر برای هر نفر در یک هتل ۴ ستاره نزدیک به ۲ میلیون هزینه دارد و نیازی به گفتن ندارد که همین مدت اقامت در یکی از کشورهای بالای سرمان که از بحران ترکیه و کم شدن مسافران این کشور سود میبرند، کمتر از اینها آب میخورد.
چرا سفر خارجی؟
آنهایی که وضع مالیشان خوب است، حتی کارمندانی که بخشی از حقوقشان را برای سفر پسانداز میکنند، بدشان نمیآید برای چند روز هم که شده چمدانهایشان را ببندند و بروند فرنگ یا کشورهای شبه فرنگ دور و بر خزر و دریای سیاه؛ هم هوایشان خوب است هم از ترافیک و گرانی ایام تعطیلات خبری نیست. هم اینکه بالاخره خارج است؛ فرانسه نشد ارمنستان. برخی از کارشناسان حوزه گردشگری خروج این حجم از مسافر را به صلاح صنعت گردشگریمان نمیدانند. آنها اعتقاد دارند گذشته از اینکه بخش قابل توجهی ارز از کشور خارج میشود، پتانسیل بسیاری از مناطق گردشگری کشورمان نیز که میتواند پذیرای گردشگر داخلی باشد از بین میرود. تا اینجای کار حق را به کارشناسان میدهیم ولی چرا چند مدتی است سفرهای خارجی در تعطیلاتی مثل عید فطر و نوروز افزایش پیدا میکند؟ چرا اشتیاق مردم برای سفر به کشورهای دور و اطراف بیش از پیش شده؟
برای یافتن پاسخ این پرسش راحتترین راه، رفتن به مقابل آژانسهای گردشگری است. در این زل گرمای تابستان سر هر صنفی خلوت باشد، بازار آژانسها شلوغ است. چند روز مانده به عید فطر فهرست خیلی از پروازها پر شده و جایی نیست برای ثبتنام مگر اینکه سرکیسه را شل کنید. از پیامکهای تبلیغاتی هم برخلاف ۲۰ روز ابتدایی ماه رمضان خبری نیست؛ فقط چند پرواز گرجستان و قبرس برای پذیرش مسافر جا دارد. مقابل یکی از همین آژانسها در منطقه عباس آباد تهران از مرد کت و شلوار پوشی که پاکت بهدست از دفتر بیرون میآید، میپرسم برای تعطیلات کجا میخواهد برود؟ بعد از اینکه کارت خبرنگاریام را میبیند و مطمئن میشود که نمیخواهم شیطنت کنم، جواب میدهد: «ایروان»
- چرا ایروان؟
- راستش هر از گاهی که چنین تعطیلاتی پیش میآمد بار و بندیل میبستیم و میرفتیم شمال گاهی هم جنوب، ولی با زیاد شدن این همه ماشین و خرابی جادهها و هزار مشکل دیگر، سعی میکنم با همان هزینه که میخواهم در شمال یا هرجای دیگری خرج کنم به یکی از این کشورهای شمالی بروم. دیگر لازم نیست ۱۲ ساعت در جاده چالوس توی ترافیک اسیر شوم و ویلای شبی ۱۰۰ هزار تومانی را ۵۰۰ هزار تومان اجاره کنم.
- بهنظر شما این کارتان به گردشگری داخلی ضربه نمیزند؟
- نه، هرکسی اختیار دارد که به کشورهای دیگر سفر کند. با فرهنگ و بافت شهری و اجتماعی آنجا آشنا شود. من به خیلی از استانهای کشور سفر کردهام ولی زمانهای غیر تعطیل. متأسفانه در کشور ما وقتی تعطیلی میشود همه چیز بالا میرود. از همه اینها بگذریم وضعیت بهداشت خیلی از رستورانهای بینشهری و سرویسهای بهداشتی فاجعهآمیز است. حساب کنید اگر گردشگر خارجی به ایران بیاید و این سرویسهای بهداشتی را ببیند چه تصویری از کشورمان پیدا میکند. حالا یک سر هم به همین کشورهای همسایه شمالی بزنید، بهداشت و تمیزی را به چشم میبینید.
پس از پایان صحبت با مرد کت و شلوارپوش که کلی از مزایا و حال و هوای کشورهایی که رفته برایم تعریف میکند، به دفتر هواپیمایی میروم. حسابی شلوغ است. تلفنها یکسره زنگ میخورد و کارگزاران - عبارتی که خودشان به کار میبرند- که ردیفی کنار هم نشستهاند، مدام در حال قیمت دادن و تشریح تور این کشور و آن کشور هستند. یک گوششان به تلفن است و گوش دیگرشان به آدمهایی که اینطرف میزها نشستهاند. همه مسافر آنطرف آب. میز پروازهای داخلی، مشتری ندارد. خودم را جای مشتری جا میزنم و از خانم کارگزار میخواهم تور چند روزهای را به ارمنستان یا گرجستان معرفی کند:
«برای ارمنستان فهرستمان جا نمیدهد، مگر اینکه مسافری توی این یکی دو روزه کنسل کند. اما برای گرجستان جا داریم. تا فردا هم بیشتر وقت ندارید که ثبتنام کنید. گرجستان ۴ شب و ۵ روز در تفلیس و باتومی با پرواز... ایر و هتل ۳ ستاره، یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، هتل ۴ ستاره همراه با گشت؛ ۲ میلیون و هتل ۵ ستاره ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان. قبرس هم داریم که ۷ شب و ۸ روز است با صبحانه و ناهار و گشت؛ از ۲ میلیون و ۳۹۵ هزار تومان به بالا.»
خانم کارگزار آنقدر درباره پروازها و نوع هتلها شرح میدهد که گیج میشوم. نوع هواپیماها و ستاره هتلها توی سرم میچرخند. میگویم قیمت تورهای پیامکی خیلی کمتر از این حرفهاست.
میگوید: «آنهایی که قیمتشان پایین است یا هتلشان کیفیت ندارد یا اینکه هتل بیرون شهر است و امنیت درست و حسابی ندارد. اگر میخواهید با قیمت کمتر بروید، بعد از تعطیلات بیایید. قیمت نصف میشود.»
از این دفتر تا دفتر بعدی راه زیادی نیست، پیاده ۵ دقیقه. این بار در نقش گردشگر داخلی وارد عمل میشوم. از کارگزار میخواهم تور داخلی معرفی کند. نخستین پیشنهادش جزیره کیش است. ۳ شب و ۴ روز یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان. قیمت خیلی بالاست. خانم کارگزار مانیتورش را رو به من میچرخاند و در عین ناباوری میبینم که از یک هفته مانده تا روز عید فطر، قیمت بلیتهای فلان شرکت هواپیمایی روند صعودی گرفته و در روز ۷ تیرماه از ۱۵۳ هزار تومان به ۳۲۸ هزار تومان در روز ۱۶ تیرماه رسیده؛ یعنی دو برابر. وقتی تعجبم را میبیند فهرست پرواز و تورهای خارجی را پیش رویم میگذارد و ادامه حرفهایش را میگیرد: «الان تفاوتی بین تورهای داخلی و خارجی نیست. زمانی مسافر زیادی به کیش میرفت ولی حالا نه. قیمتش گران شده و از طرفی مراکز خریدش مثل قدیم رونق ندارد. جنسها هم همه چینی و درجه ۳ و ۴ هستند. مسافر میرود از آب و هوا و مناطق گردشگری و مرکز خرید استفاده کند. کجای کشورمان همه این مؤلفهها را پیدا میکنید!»
نبود راه درست و حسابی و استاندارد و وضعیت سرویسهای بهداشتی سالم وتمیز و ترافیک دیوانه کننده برخی از جادهها، گرانی و دوبله سوبله حساب کردن را نه من بلکه همه قبول دارند و خیلی هم لازم نیست بپرسیم چرا نگاهها از سفر داخلی به سفر خارجی معطوف شده؟ آیا میشود فکری برای این کمبودها کرد؟
آرش سیدآقایی، جهانگرد و راهنمای گردشگری در گفت و گو با «ایران» میگوید: «معمولاً کسانی که در این فصل میخواهند سفر کنند ترجیح میدهند به مناطق خنک بروند. تابستان بیشتر مناطق کشورمان گرم است. بویژه جنوب که گرمای طاقتفرسایی دارد بنابراین بیشتر مسافران چمدانهایشان را برای کشورهای شمالی میبندند که هم هوای خوبی دارند و هم مشتری مدار هستند و امکانات بهتری ارائه میدهند.
بهنظرم نباید مسافر را مجبور کنیم که فقط در ایران سفر کند، این کار درستی نیست بلکه باید مسافران را تشویق کنیم که از مناطق گردشگری فلان منطقه بازدید کنند و برایشان پارامترهای تشویقی در نظر بگیریم مثل کاهش قیمت هتل و بنزین و هواپیما و...
وقتی چنین مشوقهایی باشد و از طرفی زیرساختهای لازم مثل هتلینگ خوب، سرویسهای بهداشتی سالم و امکانات تفریحی و رفاهی فراهم باشد، مطمئن باشید صنعت گردشگری داخلی رونق میگیرد. متأسفانه کیفیت خدمات در کشورمان خیلی پایین است. باید به یک عزم ملی برای بهبود زیرساختها و بالابردن کیفیت خدمات برسیم.
باید به نکتهای اشاره کنم و آن اینکه در بیشتر کشورهای دنیا فصلهای تابستان یا ایام تعطیل، برای جذب گردشگر قیمت هتل و پرواز و خدمات را پایین میآورند. مراکز خرید تخفیفهای بسیار خوبی میدهند و مسافر برای سفر و استفاده از امکانات و خرید تشویق میشود. ولی در کشورهایی مثل کشور ما این اتفاق معکوس است.
قیمتها افزایش دو سه برابری پیدا میکند و این یکی از عواملی است که مسافر داخلی مقصدش را از داخل به خارج از کشور تغییر میدهد.»
یکی از دوستانم که سابقه چند سفر به همین کشورهای همسایه را دارد، میگوید قیمت هتل و کالا در بیشتر سال ثابت است به جز زمان تعطیلات که به قول خودشان آف میخورد یا پایین میآید. بنابراین در روزهای تعطیل قیمتها میشکند و حجم خرید و فروش و سفر گردشگران بیشتر میشود. راستی چرا ما عادت داریم خلاف جهت آب شنا کنیم؟ چرا همه چیزمان با همه جای دنیا فرق دارد؛ همه جای دنیا ماشین ارزان و بنزین گران میشود، اینجا ماشین و بنزین باهم گران میشود. همه جای دنیا روز کاری شهر خلوت است و روز تعطیل شلوغ. اینجا روز کاری خیابان جای سوزن انداختن نیست و روز تعطیل پرنده هم در شهر پر نمیزند؟ راستی کلاً چرا؟
ارسال نظر