شوک انگلستان به معادلات بین المللی
خروج انگلستان از اتحادیه اروپا یک حرکت ضدواقعه درمسیر روند اتحادیه اروپا برای اثرگذاری درنظم آینده جهانی است و یک تعهد که درمسیر همگراییکشورهای اروپایی برای قدرتافزایی بیشتر درکنار متحد غربی خود یعنی ایالات متحده آمریکا بروز کرد
درنظم آینده جهانی سه قدرت بزرگ درکنار هم پیش میرفتند و گامهای بلند قدرت نخست باقیمانده ازنظم کهن جهانی از طرف گامهای سریع دو رقیب دیگر یعنی اتحادیه اروپا و چین مورد هجمه قرار میگرفت.
در دهه اخیر بعد از رویداد بزرگ اقتصادی دهههای گذشته یعنی بحران اقتصادی آمریکا در۲۰۰۸، ایالات متحده از آن تهدید یک فرصت ساخت و با انتقال پیامدهای ناشی از این بحران به کشورهای اتحادیه اروپا و آسیا زمینههای قدرتگیری مجدد خود را فراهم ساخت و لذا در سال ۲۰۱۱ آمریکا توانست آرام آرام زمینههای خروج از بحران را برای خود فراهم ساخته و ازسوی دیگر زمینهساز ایجاد تردید درحوزه بینالمللی برای دولتهای دیگر شود.
در ماجراهای مختلف در خاورمیانه که درپی هم بروز کردند، اتحادیه اروپایی که درآغاز حضور آمریکا درخاورمیانه حتی در شورای امنیت دربرابر خواست آمریکا مقاومت کرده بود، به میدان خاورمیانه کشیده و درمیدان نبرد سوریه درگیر شد و از آن سو، روسیه به ماجرای سوریه گسیل داشته شد. اکنون رای ۵۲ درصدی مردم انگلستان برای خروج از این اتحادیه اروپا، با وجود تحرکاتی نودموکراتی مانند اوباما که به ظاهر از ملت انگلستان خواست که دراتحادیه اروپا باقی بمانند، درعمل موجب شد که در اتحادیه اروپا زلزلهای رخ دهد؛ زلزلهای که باعث تضعیف اتحادیه اروپا به عنوان رقیب نزدیک به ایالات متحده آمریکا درنظم آینده جهانی شد.
با این اتفاق، قدرت انگلستان درمنطقه خاورمیانه کاملا تضعیف خواهد شد و از سوی دیگر شاهد هستیم که ملت انگلستان یا بخشی از ملت انگلستان که این درد تازه را حس میکند، به سرعت خواهان بازگشت به وضعیت قبل از انتخابات با برگزاری یک انتخابات جدید هستند؛ زیرا زمینه هایی که در این موضوع به وجود میآید، نه تنها گریبانگیر ملت انگلستان، بلکه در سطح فراگیرتری گریبانگیر کل اتحادیه اروپا میشود، به گونهای که شاهد آن هستیم که اردوغان رئیسجمهور ترکیه میگوید درترکیه نیز درباره پیوستن به اتحادیه اروپا رفراندمی صورت پذیرد و بدین وسیله میخواهد از وضعیت کنونی و جو روانی ناشی از آن به عنوان ابزاری در جهت فشار آوردن روانی بر اتحادیه اروپا برای تسهیل شرایط پیوستن آنکارا به اتحادیه اروپا استفاده کند. اینها نشاندهنده ضعف اتحادیه اروپا و لندن به صورت توامان است که در نهایت به نفع واشنگتن تمام میشود.
برجام نیز تحت تاثیر قرار میگیرد؛ چرا که با فروپاشی اتحادیه اروپا و واگرایی میان اعضای آن ممکن است درآینده برجام متکی به تصمیمات واشنگتن باشد. اگرچه واشنگتن دارای جایگاه مهمی در۱+۵ بوده است، اما اگر اتحادیه اروپا در این زمینه تضعیف شود، تهران که درفراز و نشیبهای تاریخی از پیوند با اتحادیه اروپا سخن میگفته، سناریو دیگری در برابر آمریکا نمیتواند داشته باشد. تضعیف اتحادیه اروپا موجب میشود نگاه به غرب که در ایران به اتحادیه اروپا محدود بود تضعیف شود و واشنگتن درمعادلات بینالمللی نقش بیشتری پیدا کند.
درهمین حال این تضعیف میتواند به نفع مسکو و پکن تمام شود. اگرچه باید گفت بازی توازن ضعف و قدرت درخاورمیانه میان تهران و ریاض تمرین شده بود، اما اکنون میتوان از این فرصت برای ایجاد توازن ضعف و قدرت میان اتحادیه اروپا و روسیه در آسیای میانه و قفقاز استفاده کرد. لذا خروج انگلستان از اتحادیه اروپا دارای تبعات سنگینی برای کل نظام بینالملل خواهد بود.
ارسال نظر