۳۴۵۷۱۲
۱۶ نظر
۵۱۵۰
۱۶ نظر
۵۱۵۰
پ

فرزند حبیب محبیان: انتشار عکس پیکر پدرم در سردخانه تا ابد در ذهنم می‌ماند

سال‌ها است که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد ولی کمتر حاضر به گفت‌وگو و مصاحبه می‌شد و همین باعث شده خیلی‌ها از او به عنوان مخزن اسرار حبیب در همه این سال‌ها یاد کنند.

موسیقی ما: سال‌ها است که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد ولی کمتر حاضر به گفت‌وگو و مصاحبه می‌شد و همین باعث شده خیلی‌ها از او به عنوان مخزن اسرار حبیب در همه این سال‌ها یاد کنند. «محمد محبیان» پسر «حبیب» که مدتی است وارد ایران شده و حضور پرخبرش در مراسم هفتمین روز درگذشت «حبیب» باعث شد بسیاری از رسانه‌ها نسبت به حضورش در ایران واکنش نشان دهند.

اما محمد در سکوت کامل و در کنار مادرش روزهای سخت و دردناکی را گذراند تا با رد شدن از ده روز نخست پرواز ابدی پدرش، حالا حرف‌هایش کلید پرسش‌های زیادی باشد.

فرزند حبیب محبیان: انتشار عکس پیکر پدرم در سردخانه تا ابد در ذهنم می‌ماند

بخشی از گفتگو با فرزند حبیب محبیان در ادامه می آید:

* رابطه ما رابطه پدر و پسری بود. پدر و پسر بودیم دیگر. رفیق بودیم، دوست بودیم و همکار بودیم. حبیب دوست داشت من را مسخره کند و ادای من را در بیاورد. خیلی بامزه و شوخ بود و شوخی زیادی می‌کرد. پدر خوبی بود، انسان خوبی بود، پاک بود.

* محل تولد حبیب در شمیران تهران بود. تاریخ تولدش هم سال ۴۷ میلادی است که می‌شود ۱۳۲۶ شمسی. این تولد واقعی‌اش است. همه‌جا تولدش را اشتباه می‌گفتند ولی حبیب با این مشکلی نداشت. می‌خندید و می‌گفت من را جوان‌تر کرده‌اند.

* من ۴ صبح بیدار شدم و به تلفنم نگاه کردم و خواستم ببینم ساعت چند است. دیدم ۴ صبح است و ۴ مسیج تسلیت دارم. از آنجا می‌دانستم که یک اتفاقی افتاده است. به اینترنت سر زدم و از آنجا متوجه مرگ پدرم شدم.

* پدرم آگاه بود و همیشه اسم خدا روی زبانش بود و آگاهانه خدا را می‌پرستید.

* این اسم را مادرم انتخاب کرد و آن را دوست داشت. آن موقع فرهاد هم آهنگ «محمد» را خوانده بود و مادرم آن را خیلی دوست داشت و اسم من را «محمد» گذاشتند.

* چند بار به ایران آمدم و می‌دیدمش، اما ایران ماندن آسان نبود. بعد من تصمیم گرفتم بروم و آمریکا بمانم؛ پاسپورت ایرانی‌ام هم دیگر باطل شده بود. ۵ سال بود که پدر و مادرم را ندیده بودم و قرار شد همین یکی دو هفته دیگر همدیگر را در ترکیه ببینیم. من سوغاتی‌هایم را گرفته بودم و آنها هم سوغاتی‌هایشان را گرفته بودند و قرار بود در استانبول همدیگر را ببینیم که این اتفاق افتاد.

* یک چیز دیگر دوست دارم بگویم که به اول برمی‌گردد که پرسیدید چگونه این خبر را فهمیدید. وقتی این اتفاق افتاد، انگار یک وزنه‌ای را از روی من برداشتند. یعنی هم‌زمان که داغون شده بودم، انگار یک آرامشی هم برایم آمد. چون «حبیب» می‌دانست که این اتفاق می‌افتد.

* من هم می‌دانستم که این اتفاق می‌افتد و مادرم هم می‌دانست. شب عید نوروز با پدرم صحبتی داشتیم. الان دقیقاً یادم نیست چرا، ولی صحبت به جایی رفت که بهم گفت فوق فوقش یکی دو سال دیگر هستم؛ بعد خودش هم ناراحت شد که چرا این حرف را به من زد؛ چون من در سکوت فرو رفتم و نمی‌دانم چه جوابی دادم.

* زنگ زد که عید را تبریک بگوید؛ تا خواست تبریک بگوید، زد زیر گریه و اصلاً نتوانست حرف بزند و فکر کنم یک دقیقه فقط گریه کرد. بعد مادرم تلفن را گرفت و گفت نگران نباش. حال پدرت خوب است و فقط یک‌مقدار هیجان‌زده شده. از آن موقع من یک اضطراب وحشتناکی داشتم که یک اتفاقی می‌خواهد بیفتد و مرگ پدر درون ذهنم بود و صددرصد خدا داشت من را برای این روز آماده می‌کرد.

* (در پاسخ به این سوال که حتماً دیدن آن عکس پدر در سردخانه برای تو ناراحت‌کننده‌ترین بخش این اتفاق بود. برای آن فردی که این عکس را منتشر کرده، حرفی داری؟) گفت: دور از اخلاق و انسانیت بود. اگر چیزی در اسلام حرام باشد، همین است که باید مجازات بشود و دنبالش بروند و خودم هم پیگیری می‌کنم.

* چون پدرم همیشه احساس غربت داشت و همیشه دوست داشت در وطن باشد، خب طبیعتاً به من هم منتقل می‌شد؛ ولی همه‌جا زمین خدا است و همه‌جا می‌توانی اوکی باشی ولی پدرم همیشه ایران را دوست داشت؛ به‌خصوص سبزی شمال را.

* حبیب دو آرزو داشت. اول اینکه در ایران و مخصوصاً در شمال زندگی کند. طبیعت شمال را خیلی دوست داشت و آخرش هم در همین‌جا به خاک رفت. دومین آرزویش هم خواست خدا بود و هیچ‌وقت به آن نرسید و الان در جای خیر و بهتری است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • صدرا

    خدا ازونهایی که باعث شدن عکس پدرش پخش شه توی اینترنت نگذره خیلی سخته گاهی وقتا چشش به چش عکس جنازه هی باباش میفته .خدا بیامرزدش عجب ملتی داریم فقط بلدن عکس بگیرن

  • علي 17

    ببين برادرم
    همه ما مرحوم حبيب رو تا ابد دوست ميداريم
    اما دليل نميشه هر روز بياي يه مصاحبه بكني

    پاسخ ها

    • user

      چرا به تو برخورد؟؟؟
      ولی ما دست داریم که از حبیب بیشتر بگه و ما هم بیشتر بدونیم تو دوست نداری نخون

    • بدون نام

      ۱۳:۵۵ - اسم مستعارت فقط زیباس فکر و شخصیت نه متاسفم واسه تو

  • بدون نام

    خدا رحمتش کنه، روحش شاد...

  • صدرا

    اقای علی 017 خود شما ولت کنن معروف بشی روزی صد دفعه مصاحبه میکنی!در ضمن رسانه ها ازش میخوانن باهاش مصاحبه کنن نه خودش حالا فهمیدی مگه نه.

  • بدون نام

    حببب مرد بي تکرار موسيقي ايران زمين بود.. به معناي واقعي استاد و نجيب بود... هرگز فراموش نميشوي مرد تنها شب....

  • به علی 17

    علی داداش کی گفته تو بیای بخونی اصلا؟؟ عجب مردمی داریما.

  • بدون نام

    کاش یک کمپین نه به عکاسی از این جور موارد راه میافتاد... کاش یکم حال همو بیشتر در ک کنیم.

  • بدون نام

    مظلوم رفت این نوع عکس خوب نیست وگرنه فرهنگ عکس و فیلم خوبه مسئولیت پذیر میشن مسئولان در کمی و کاستی گزارشه

  • بدون نام

    مرده که مرده خیلی خواننده خوبی بود مرده که دیگه زندهنمیشه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      چه منظور یا هدفی دارید از این لحن زننده. حتی اگر حرفتون هم درست باشه که هست واقعا این ادبیات رو به کاربردن خوبه؟ حتی برای یک ام معمولی چه برسه به یک هنرمند.

  • بدون نام

    خدابیامرزه. کارشون خیلی زشت وتاسف بار بود. اگه با عزیزشون اینکارو کنن ناراحت نمیشن؟

  • بدون نام

    خدا رحمت کند آقای حبیب را انشاالله همنشین خوبان باشد دربهشت.خداوند به خانواده صبر عجیل.بدهد.من به عنوان یک ایرانی افتخار میکنم به حبیب وامثال اون خدا بیامرز.......اما در جواب آن کار بر که گفته مرده که مرده.باید بگوئیم تو هم ممیری وان وقت مردی که مردی به.....خوب بمیر اصلا چی میشه بمیری اه

  • دریا

    این کاربرکه میگه مرده که مرده جزوهمون دسته ازحیواناتیه که هنوزهم به پاشایی توهین میکنن اصلاخداآفریدتشون که بیان توی سایتا به خواننده ها وهواداراشون توهین کنن وآزارشون بدن

  • باران

    خدا رحمت کنه آقای حبیب و صبر بده به خانوادش و تاسف بابت پخش عکس
    و مخاطبان کمتر به جون هم بیوفتین

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج