کاهش نرخ سود بانکی: راه نجات ایران
در بسیاری از کشورهای دنیا، بانکهای مرکزی با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند متناسب با شرایط کشور تلاش میکنند تا بر نرخ بهره اسمی اثر بگذارند و به هدف نهایی خود دست پیدا کنند.
ششم خردادماه سال گذشته کامران وکیل، دبیرکل اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی هم خبر داد که حدود ۱۰۰ میلیون مترمربع کاشی و سرامیک در انبارها دپو شده که دلیل اصلی آن نداشتن بازار صادراتی است. شاید اوج گلایه از دپوی محصولات در انبارها به مهرماه سال گذشته برگردد، زمانی که چهار وزیر اقتصاد، صنعت، کار و دفاع در نامهای به رئیسجمهور نسبت به تبعات رکود هشدار دادند و به عنوان مثال به وضعیت صنعت خودرو اینگونه اشاره کردند که موجودی انبار محصول خودروسازان به بیش از ۱۰۰ هزار خودرو کف کارخانه رسیده است.
اما در سوی دیگر در همان دوران گلایه از دپوی محصولات در انبارها، نتایج یک نظرسنجی از ۲۸۸ تشکل اقتصادی که زمستان سال ۱۳۹۳ منتشر شد نشان داد «دریافت تسهیلات از بانکها»، مهمترین دغدغه فعالان اقتصادی در بخش خصوصی کشور است. طبیعی است که در این شرایط مطالبه بخش خصوصی کاهش نرخ سود بانکی و تسهیل شرایط دریافت تسهیلات بانکی باشد. در همین مورد بارها هر کدام از مقامات بخش خصوصی کشور خواسته فعالان اقتصادی مبنی بر کاهش نرخ سود بانکی و تامین سرمایه در گردش بنگاهها به کمک سیستم بانکی را مطرح کردند.
در کنار آنها، مسعود نیلی، مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور نیز اخیراً در گفتوگویی با تجارت فردا گشایش قفل اصلاح نظام بانکی را در گرو کاهش نرخ سود بانکی عنوان کرد. او گفته است: «اگر روی این گزاره اتفاقنظر داشته باشیم که اقتصاد ایران با دو مساله تنگنای مالی و محدودیت تقاضا مواجه است، آنگاه میتوان از طریق ارتباطی که میان این دو مساله وجود دارد، امکانی فراهم کرد که با استفاده از یک ابزار هر دو مساله حل شود.» در این مورد، نیلی توضیح داده است: «اگر ما نرخ بالای سود بانکی را به عنوان معلول تنگنای مالی و یکی از علل مهم محدودیت تقاضا در نظر بگیریم، بنابراین ما به این اولویت میرسیم که لازم است با هدف کاهش نرخ سود بانکی در جهت رفع تنگنای مالی گام برداریم. ممکن است درباره کلیدواژه آشنای کاهش نرخ سود بانکی تصوری اشتباه در ذهن مخاطبان شکل بگیرد که منظور از این امر، اقدام اداری مستقل از واقعیتهای اقتصاد کشور است.» با این حال باید دید آیا کاهش نرخ سود میتواند بخش تولید را تحریک کند؟
تنها کاهش نرخ سود کافی نیست
همه ما این جمله معروف یا مضمون آن یعنی «برای رسیدن به هدفی بزرگ باید تعداد زیادی قدمهای کوچک را جایگزین تعداد کمی قدمهای بزرگ کرد» به نحوی شنیدهایم. این جمله به خوبی وضعیت این روزهای اقتصاد ایران را تشریح میکند. اقتصادی که برای برونرفت از وضعیت کنونی نیازمند اصلاحات اساسی، ساختاری و زیربنایی است، اما بر کسی پوشیده نیست که اصلاحات اساسی فرآیندی زمانبر، نیازمند چانهزنی و عزم ملی برای رفع و رجوع آن است. اما سوال اینکه، آیا منطقی است تا به بهانه اصلاحات اساسی، از اصلاحات جزییتری که میتواند تا حدی به بهبود شرایط کمک کند، خودداری کرد؟ مثلاً آیا منطقی است به بهانه اصلاح سیستم نظام بانکی از هرگونه اصلاحات جزیی در این سیستم چشمپوشی کرد؟ پرواضح است که جواب این سوال، خیر است و انتظار میرود تا فرادستان اقتصادی از هر اصلاحاتی که انتظار میرود موثر باشد و کارشناسی و امکانسنجی شده باشد استقبال کنند.
یکی از این اصلاحات در سیستم بانکی، کاهش نرخ سود است که انتظار میرود این کاهش در جهت کمک به افزایش تولید و رفع تنگنای مالی کارگر باشد. در این نوشته به بررسی این سوال خواهیم پرداخت که آیا کاهش نرخ سود بانکی میتواند در جهت افزایش تولید کمک کند یا نه؟ برای پاسخ به این سوال در ابتدا در مورد وضعیت فعلی نرخ سود بانکی و چرایی بالا بودن و بالا ماندن آن در اقتصاد ایران مباحثی را مطرح میکنیم و در ادامه مضرات بالا بودن نرخ سود بانکی بر تولید را برشمرده و نهایتاً به سوال اصلی پاسخ خواهیم داد.
چرایی بالا بودن نرخ سود بانکی
در بسیاری از کشورهای دنیا، بانکهای مرکزی با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند متناسب با شرایط کشور تلاش میکنند تا بر نرخ بهره اسمی اثر بگذارند و به هدف نهایی خود دست پیدا کنند. مثلاً در شرایط رکودی همیشه تلاش بر این است تا با عملیات بازار باز، نرخ بهره بانکی را کاهش داده تا در نتیجه آن سرمایهگذاری و تولید افزایش پیدا کند.
نکته اساسی این است که این عملیات دستوری انجام نمیشود و همانطور که عنوان شد از طریق عملیات بازار باز این اقدام صورت میپذیرد اما در ایران به دلیل نبود بازار اوراق قرضه این فرآیند به صورت دستوری یا به طور خوشبینانه از دخالت در بازار بینبانکی انجام میشود و این مساله همیشه حاشیهساز و دردسرساز بوده و معمولاً دولتها بدون ملاحظه اینکه نرخ بهره موجود، زیر نرخ بهره تعادلی است یا بالای آن، به بهانه کمک به تولید همیشه به سمت کاهش آن سوگیری داشتهاند که این مساله همانطور که عنوان شد مشکلات زیادی از جمله حمایت از رانتخواهی تولیدکنندگان دارای رابطه با بانکها، گداپرور شدن و نوزاد ماندن بسیاری از بنگاهها، تخصیص اعتبارات به پروژههای کمبازده و متضرر شدن سپردهگذاران خرد و ریسکگریز را در پی داشته است.
در واقع در زمان فعلی هم باید این سوال را مطرح کرد که آیا نرخ بهره بانکی در حال حاضر، زیر نرخ بهره تعادلی است یا نه؟ چرا که این نقد از طرف برخی کارشناسان وارد است که نرخ بهره فعلی زیر نرخ بهره تعادلی است و نهتنها باید کاهش پیدا نکند که باید افزایش نیز داشته باشد. در پاسخ به این ادعا لازم است یادآور شد که اکثر قریب به اتفاق کارشناسان اقتصادی و نظام بانکی، رشد قارچگونه موسسات غیرمجاز، افزایش مطالبات معوق، بدهیهای سنگین دولت، انجماد داراییهای بانکی در نتیجه رکود بازار مسکن و نیاز نقدینگی بانکها را عامل اصلی در تمایل به بالا رفتن و ازدیاد نرخ سود بانکی میدانند و معتقدند که همزمانی اتفاقات مذکور سبب شده است تا نرخ بهره به سمت پایین دچار چسبندگی باشد و خود به خود نیز کاهش پیدا نکند.
در واقع تا زمانی که صدها و شاید هزاران موسسه غیرمجاز وجود دارند که سپردههای مردم را با نرخهای بالاتری جذب میکنند عملاً به معنی این است که این منابع از دسترس بانکها خارج میشود و آنها نیز برای جذب سپرده ناچار به پیشنهاد نرخهای بالا هستند. در کنار این مساله زمانی که بانکها خارج از وظایف خود و خارج از چارچوب قانونی، سودای کسب سودهای آنچنانی را از طریق سرمایهگذاری در بازار مسکن و زمین داشتند هیچگاه به این مساله توجه نداشتند که رکود بازار مسکن بتواند هزینههای زیانباری را برای آنها داشته باشد و به انجماد داراییهایشان بینجامد تا امروزه در نتیجه این انجماد در رقابت بر سر جذب سپرده با نرخهای بالاتری باشند.
به همه اینها بدهیهای دولتی و مطالبات معوقه را هم اگر اضافه کنیم نتیجه این میشود که ادامه این فرآیند، به غائلهای ختم میشود که در آن کاهش نرخ سود بانکی تقریباً در شرایط فعلی منتفی باشد و البته که این مساله بیشتر از همه برای خود بانکها بسیار خطرناک خواهد بود و سمی است بر پیکره بانکهایی که امروزه میزان زیان آنها تقریباً بالای ۲۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود و اگر همچنان تمایل به وضع موجود دارند به دلیل آن است که چتر حمایتی بانک مرکزی را بالای سر خود احساس میکنند و ابایی از ورشکستگی ندارند و صدالبته که در چنین شرایطی هزینه آن را قبل از اینکه بانکها متحمل بشوند خانوارها و بنگاهها پرداخت میکنند. نتیجه اینکه با در نظر داشتن شرایط موجود، نقش سیاستگذار پررنگتر میشود و کاهش نرخ سود بانکی را به عنوان یکی از اولویتهای اصلاح نظام بانکی ضروری مینماید.
مضرات بالا بودن نرخ سود بانکی بر تولید
نرخ بهره بانکی به عنوان هزینه سرمایه و یکی از مهمترین اقلام هزینه بنگاههای تولیدی است. اولین و شاید مهمترین عوارض بالا بودن این نرخ، فشار بر تولیدکنندگان و بنگاههایی است که برای ادامه حیات خود و تولید در تنگنای اعتباری و مالی گرفتار شدهاند. بالا بودن نرخ بهره به معنای گران بودن تسهیلات و مترادف با گران بودن عوامل تولید برای بنگاههای کشور است، موضوعی که امروزه موجب شده است بسیاری از بنگاههای کشور یا تعطیل باشند یا کمتر از ظرفیت خود به تولید ادامه دهند. پرواضح است که کاهش در تولید منتج به افزایش بیکاری و اشاعه اعتیاد و فساد و فحشا در جامعه خواهد شد.
دومین عارضه نرخ سود بالای بانکی کاهش انگیزه حضور در فعالیتهای تولیدی است، در واقع اگر نرخ بهره بالا باشد، افراد بهجای اینکه در جهت تلاش برای اجرای فعالیتهای تولیدی باشند به راحتطلبی تن خواهند داد. سومین عارضهای که نرخ بهره بالای بانکی برای اقتصاد بیمار ما دارد این است که در صورت عدم کنترل آن ممکن است یکی از مهمترین دستاوردهای مفید اقتصادی دولت یعنی کنترل تورم دستخوش تغییر شود، چرا که هرچه نرخ بهره بالاتر باشد تولیدکنندههایی که هنوز در اقتصاد نفس میکشند برای جبران بدهیهای خود به زودی مجبور به افزایش قیمت تمامشده کالاها خواهند شد و این مساله ممکن است به زیاد شدن سرعت رشد قیمتها دامن بزند.
کاهش نرخ سود بانکی و افزایش تولید
بر اساس تئوریهای اقتصاد رابطهای معکوس بین نرخ بهره و سرمایهگذاری وجود دارد و همچنین در فرآیند رشد اقتصادی نقش سرمایه بسیار مهم و اساسی است. نتیجه اینکه کاهش نرخ سود قاعدتاً افزایش سرمایهگذاری و افزایش تولید را در پی دارد، اما سوال اساسیتر شاید این باشد که کاهش یکی دودرصدی نرخ سود تا چه حد بر افزایش سرمایهگذاری و افزایش تولید موثر خواهد بود؟ نتایج تجربی برای اقتصاد ایران نشان میدهد حساسیت سرمایهگذاری نسبت به نرخ سود بانکی پایین است و کاهش نرخ سود بانکی تاثیر چندان زیادی بر افزایش سرمایهگذاری نخواهد گذاشت. دلیل این امر نیز واضح است چرا که افزایش سرمایهگذاری بیشتر از اینکه تابع نرخ سود بانکی باشد نیازمند یک فضای امن و باثبات و قابل اتکا در بلندمدت است.
نظر کاربران
توی مملکتی که شما یه ماشین در سطح گاری رو به ده برابر قیمت واقعیش میخری تنها راه نجات چطور ممکنه کم کردن سود بانک ها باشه؟ ایا بانکها حاضرن سود وامهاشون رو هم کم کنن؟
پاسخ ها
بله دیدی که کم کردن از 22 درصد رسید به 18
البته باز همینم زیاده ولی قدم به قدم
اکثرا بانکها در ایران نشان داده اند که هیچ گاه دوستدار تعادل نبوده اند و با اقدامات بدون کنترل خود هرگاه خواسته اند موج،التهاب و تورم راه انداخته اند و از آن در راه توسعه ی خود و نه کشور بهره برده اند.
اگه وام 18درصدي گرفتي بهما هم خبر بده داداش .....
سال گذشته یکی از دوستان من میخواست وامی از یکی از بانک ها بگیره فقط میخوام شرایط اون وام رو بهتون بگم چی بود من که اون زمان از تعجب شاخ درآوردم شماها خودتون قضاوت کنید
وام گیرنده باید مبلغ 12 میلیون تومان سپرده میذاشت توی بانک و یک هفته بعد از باید درخواست وام میکرد که بهش 10 میلیون تومن وام میدادند با اقساط 10 ماهه که باید ماهی یک میلیون دو دویست به بانک برمیگردوند تا زمانی که اقساط تموم بشه و اون زمان میتونست بره و 12 میلیون خودش رو پس بگیره
یعنی این بانک محترم 12 میلیون از فرد مورد نظر می گرفت 2 میلیونش رو نگه میداشت و 10 میلیون از پول خودش رو بهش میداد و از پول خود طرف ماهی 200 هزار تومن سود میگرفت که اگه مثل خود بانک ها سود رو روزانه حساب کنیم در ماه های آخر این بانک از هیچی معلوم نیست چقدر سود میبرد که من واقعا سواد ریاضیم در اون حدی نیست که بتونم این سود رو حساب کنم و در ضمن اون دو میلیون تومن که جای خود داره و کل اون مدت بانک سودشو میبره من فقط دارم میگم ... کمی رحم مروت سرش میشه
تنها دلیل دوستم برای گرفتن این وام این بود که می گفت می تونه این 12 میلیون رو از دوستان به صورت قرض الحسنه بگیره بذاره بانک و مبلغ وام رو که گرفت 10 میلون از بدهی رو که گرفته پس بده و با گذشت یک سال که اقساط تموم شد حداقل 10 میلیون پول تو دستش هست که بذاره رو پول پیش خونه اش که البته من منصرفش کردم
حالا خودتون قضاوت کنید البته اگه منتشر بشه
تا زمانی که مردم ما به دنبال سود بیشتر از این موسسه به آون موسسه باشند وضع همینه...
چرا ما نمیتونم مثل خیلی کشورها (نمونه ش ژاپن)حمایت کنیم از دولتمون تا اونم بتونه در آینده مشکلات ما رو کم کنه ؛ البته آگه بقیه موضع نگیرم که .... .
اونایی که داستان پیشرفت کشور ژاپن رو خوندن میفهمند من چی میگم.
سود بانکی رو کمتر کنید
تنهاراه درمان این غده سرطانی کم کردن سود وام بانکی است وسلام ..........تمام دنیا به این نتیجه رسیدن
بقران قسم عامل بیکاری*بدبختب *فقر*اختلاص و هزاران بزه دیگر بانکها هستند* بنده 15 ملیون وام از یک بانک که نماد بانکداری اسلامی رو یدک میکشه گرفتم*12 ملیون بهم دادن 3ملیونشو نگه داشتن و ندادن بعد ماهی 410 هزارتومن تا 5 سال باس بدم میشه 24 ملیون تو 60 ماه یعنی سود 100% * جالبه 3 ملیون پول من پیششون هست سود بهم نمیدن سر جاش قسط 3 ملیون + سودشو هم ازم میگیرن
بنام خدا و با سلام
من طي چند سال گذشته چندين بار و از راههاي مختلف دو سوال زير را از مسئولين ذي ربط پرسيده ام ولي
اساسا هيچ پاسخي دريافت نكرده ام. ظاهرا حرف حساب و در اين مملكت پاسخي ندارد و مسئولين نيز
به واقع دليل خاصي نمي بينند كه پاسخگو باشند و صد البته دست ما هم به جايي بند نيست اميدوارم بنا به قولي
كه داده ايد پيگير اين گونه مسائل باشيد .
سوال اول از بانك مركزي بوده كه چرا فقط هر ساله نسبت به اعلام دستوري سود حسابهاي بانكي اقدام
نموده و با توجه به اينكه اين سودها بعنوان سود علي الحساب پرداخت مي شود بانكاههي كه سود قطعي را
محاسبه نمي كنند را مورد بازخواست قرار نمي دهد؟ ايا بانك مركزي فقط وظيفه دارد كه بخش نامه بدهد
و هر موردي را كه دلش خواست پيگيري كند و هرچه را نخواست نكند؟
سوال دوم از برخي بانكها از جمله بانك پارسيان است كه چندين سال متوالي است كه سود قطعي محاسبه
نكرده و در تمام پيگيريهاي اينجانب مي گويند كه محاسبه كرده اند و سود قطعي با سود علي الحساب برابر
شده است! سئوال من اسن است كه چطور در چندين سال متوالي همان سودي كه بانك مركزي به صورت
دستوري اعلام مي كند اتفاقا با سود قطعي شما برابر مي شود؟ لابد كه سال آينده بانك مركزي نرخ سود
را خيلي كمتر ( مثلا دو درصد ! ) هم اعلام كند باز هم سود قطعي مورد محاسبه شما همان خواهد شد!
نكته مهم اينكه ساليان متمادي نرخ سود از نرخ تورم پايين تر بود ولي از اين همه هياهو كه حالا به
راه افتاده خبري نبود معلوم نيست كه منافع چه كساني مورد حمايت قرار مي گير ؟ آحاد مردم و سپرده
گذاران يا عده خاص تازه آيا نرخ تورم واقعا پايين است و پايين خواهد ماند؟؟
با تشكر
تا زمانی که دولتی ها [بیزنس من] تشریف دارند
آش همین آش و کاسه همین کاسه است
اقتصاد ایران تغییر نخواهد کرد مگر اینکه بر اساس وصیت نامه امام خمینی اقتصاد را صد در صد بر پایه تولیدات کشاورزی و دامپروری بنا کنیم.
حتی کارخانجات صنعتی نیز لوازم و ماشین آلات کشاورزی و دامپروری تولید کنند.
هر وقت خط تولید کارخانجات تولید خودرو تبدیل به تولید تراکتورو...گردید آنوقت میتوان به پویایی اقتصاد ایران امیدوار بود.
گوش شنوا کو...؟