۳۴۴۶۵۴
۱ نظر
۵۰۰۲
۱ نظر
۵۰۰۲
پ

یک تحلیل از مناسبات سیاسی در مجلس

احمد شیرزاد از رقابت نهایی محمدرضا عارف با علی لاریجانی دفاع می کند و می گوید نماینده اول تهران و رئیس فراکسیون امید با این اقدام خود، نه تنها شانسی را از اصلاح طلبان و حامیان دولت روحانی نگرفت، بلکه باعث شد وزن کشی فراکسیون های مجلس دهم در همین ابتدای کار صورت گیرد و معادلات سیاسی پارلمان تا حد زیادی روشن شود.

پایگاه تحلیلی رصدنیوز: «من از قبل دنبال لابی برای آقای عارف نبودم و نظرم این بود که بیشتر باید با مذاکره قبلی مسئله حل شود و به روز انتخاب رئیس مجلس کشیده نشود.»

احمد شیرزاد علی رغم تأکید بر این مقدمه، اما از رقابت نهایی محمدرضا عارف با علی لاریجانی دفاع می کند و می گوید نماینده اول تهران و رئیس فراکسیون امید با این اقدام خود، نه تنها شانسی را از اصلاح طلبان و حامیان دولت روحانی نگرفت، بلکه باعث شد وزن کشی فراکسیون های مجلس دهم در همین ابتدای کار صورت گیرد و معادلات سیاسی پارلمان تا حد زیادی روشن شود.

نماینده اصفهان و رئیس کمیسیون انرژی مجلس ششم در گفتگوی پیش رو، در عین حال وزن فراکسیون امید را بیش از آرای عارف می داند و آرای مسعود پزشکیان یا علی مطهری را معیاری بهتر تلقی می کند. گفتگوی هفته نامه صدا را در ادامه می خوانید.

با توجه به انتخابات ریاست و هیئت رئیسه مجلس موقعیت اصلاح طلبان در این دوره پارلمان را چطور می بینید؟

بدترین سوالی که می توان درباره انتخابات ریاست مجلس از اصلاح طلبان مطرح کرد این است که آیا در فرایند انتخاب ریاست مجلس اصلاح طلبان شکست خوردند؟ جواب صریح من این است که : «بله ما شکست خوردیم». سوال بعدی که می توان مطرح کرد این است که آیا این شکست مجموعه اصلاح طلبان مجلس و فراکسیون امید را شایسته نکوهش و مذمت خواهد کرد؟ جواب من این است که : «نه، این شکست به معنای آن نیست که آقای عارف و اصلاح طلبان مجلس شایسته نکوهش هستند.» من در این مسئله یک بحث کلی دارم و آن این است که ما باید برد و باخت را بپذیریم. ما باید از این اخلاق ناپسند اصول گرایان درس بگیریم. اصول گرایان معتاد به پیروزی هستند یعنی حتما باید خبر پیروزی به آن ها برسد. در غیر این صورت حالشان خراب می شود و نمی توانند زندگی کنند. به هین جهت همواره تلاش دارند از معمولی ترین و ساده ترین اتفاقات هم برای خود خبر پیروزی بسازند.

اصلاح طلبان باید دقت کنند و اسیر همین فضا و ذهنیت ها نشوند. ما باید بپذیریم که در انتخابات اخیر اصلاح طلبان هم پیروزی هایی و هم شکست هایی داشته اند ما در انتخابات مجلس در تهران و تعدادی از استان ها بردیم و در بسیاری شهرستان ها هم نبردیم. همان طور که در انتخابات خبرگان جاهایی تأثیرگذار بودیم و جاهایی هم تأثیرگذار نبودیم.

نکته دیگر این است که باید وارد بازی شد. این که آدم کنار بنشیند و فقط وقتی وارد بازی شود که یک پیروزی تضمین شده و قطعی رقم خورده باشد اخلاق سیاسی درستی نیست. آن بازیگرانی در درازمدت برنده هستند که به هر حال وارد بازی می شوند و عافیت طلبی نمی کنند. از این منظر آقای هاشمی رفسنجانی می تواند یک الگو باشد. آقای هاشمی رفسنجانی معمولا از صحنه کنار نمی رود. بلکه وارد بازی سیاست می شود در بازی سیاست هم دنبال پیروزی تضمین شده نیست. به همین دلیل آقای هاشمی در درزامدت برنده است. آن بازیگری در صحنه سیاست بازنده است که از بازی کردن و رقابت وحشت دارد. از همین منظر ورود آقای عارف و ایستادگی اش به لحاظ اخلاقی قابل ستایش است. آقای عارف یا باید از ابتدا محاسبه می کرد و به میدان نمی آمد، یا این که وقتی به هر دلیل به این نتیجه رسید که باید بیاید و وارد این وزن کشی شود باید محکم می ایستاد که خوشبختانه محکم هم ایستاد.

من ایستادگی آقای عارف و جدیت ایشان تا آخریخ مرحله را اقدامی اخلاقی و قابل ستایش می دانم ولی درستی این رفتار زمانی تکمیل خواهد شد که در ادامه به آن چه که در مجلس رقم خورده تن دهد. برآورد من این است که با توجه به شخصیت دانشگاهی آقای عارف و آشنایی ایشان با این مسائل به این اتفاق تن داده است. ما در گذشته دوستان و شخصیت هایی را سراغ داریم که وقتی در یک بازی سیاسی رقیبی برابرشان قرار می گرفت، می خواستند تا آخر عمر از او دلگیر باشند. در حالی که من فکر می کنم همان روبوسی آقایان عارف و لاریجانی پس از رأی گیری و روابط نزدیک و صمیمانه ای که ان شاءا… از این پس هم ادامه پیدا خواهد کرد نشان از آن دارد که آقای عارف وارد یک رقابت و وزن کشی شد و امتحان خوبی هم پس داد در ادماه هم پایبند قانون خواهد بود و با آریالای لاریجانی وهیئت رئیسه مجلس دهم همکاری خواهد کرد.

شما اشاره داشتید که اگر معادلات از اول بررسی می شد، شاید اصلا نباید آقای عارف وارد این رقابت می شد. سوال اصلی این است که از ابتدا که اصلاح طلبان وارد فرایند انتخابات مجلس دهم شدند و حتی بعد از پیروزی در انتخابات تهران، آیا اصولا به دنبال کرسی ریاست مجلس بودند؟ چون این طور احساس شد که خود آقای عارف شخصا طراح این رقابت بود و بعد، سایر اصلاح طلبان را به دنبال خود کشید …

به هر حال طبیعتا آقای عارف انگیزه خیلی جدی داشت. ولی ما نمی توانیم بگوییم چون ایشان برای ریاست مجلس انگیزه داشت، قدرت طلب بود، اما انگیزه طرف دیگر صرفا خدمت بوده است. همان طور که در مورد سایر افرادی که در دوره های قبل کاندیدای ریاست مجلس بودند و یا به این جایگاه رسیدند، نمی توان چنین تعابیری را به کار برد. در این دوره هم چه کاندیداتوری ریاست مجلس تصمیم شخصی آقای عارف بوده باشد و چه مجموعه دوستانی که از ایشان حمایت کردند، قابل نکوهش نیست. هیچ کس هم از اول واقعا نمی توانست پیش بینی کند که دقیقا نمایندگان اصلاح طلب چقدر وزن دارند. اتفاقا این وزن کشی لازم بود. جریان اصلاحات از همین ابتدا باید سنگ های خود را وا می کند تا معلوم شود چه کسی چه کاره است و چه ترکیبی از آرا درون مجلس وجود دارد؟ این نکته را هم باید مورد توجه داشت که آقای عارف صرفا با یک رأی فراکسیونی کنار زده نشد.

در این انتخابات دیدیم که ۸۰ تا ۹۰ کرسی سیال در مجلس دهم وجود دارد. خیلی ها هم این افراد سیال را به لحاظ اخلاقی مذمت می کنند. به نظر من هم آدم ها باید مقداری تکلیف خود را به لحاظ موضع گیری سیاسی روشن کنند. حتی اگر فردی می خواهد مواضع بینابینی داشته باشد باید بیاید و آن مواضع و علایق خود را در مسائل سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و … بگوید و تکلیف خودرا مشخص کند. مثلا تکلیف آقای مطهری در مسائل فرهنگی مثل اصلاح طلبان فکر نمی کند اما در مسائل سیاسی فرد بسیار آزاده ای است.

روی این نوع شخصیت ها می توان حساب کرد و با آن ها وارد میدان شد . الان مجلس دهم فضای سیالی دارد. بهترین اسمی که می توان بر این گروه ۸۰ -۹۰ نفره گذاشت «غیرمتعهدها» است. در عرف سیاسی هم اصطلاح dependent، independent را به کار می برند، مثلا مجموعه کشورهایی که جنبش عدم تعهد را شکل می دهند، تحت عنوان independent شناخته می شوند که گاه در فارسی به عنوان «مستقل ها» را برای این طیف، بیش از حد احترام آمیز می دانم که بیانگر این ویژگی سیالیت نیست.

بهتر است این گروه را همان «غیرمتعهد» بنامیم. یعنی نمایندگانی که واقعا هیچ تعهد مشخصی به کسی نداده اند. این پدیده غیرقابل پیش بینی بود. نمی شود الان که از نتیجه انتخابات ریاست مجلس خبر داریم، بگوییم مثلا ۲۰روز پیش هم باید روی این نتایج حساب می کردیم. در حالی که این علم و اطلاع امروز است و نه بیست روز پیش.

البته از همان نتایج هم مشخص بود که نمایندگان مستقل ( و به قول شما غیرمتعهدها) تعداد قابل توجهی از کرسی های مجلس دهم را تشکیل خواهند داد …

این درست است. اما این که غیرمتعهدها به کدام سمت متمایل خواهند شد، الان قابل تحلیل است. فرنگی ها اصطلاحی دارند که روز دوشنبه خیلی خوب می شود نتایج فوتبال را تحلیل کرده چرا که دوشنبه ها معمولا روز بعد از مسابقات است که همه نتایج معلوم شده است! در مورد انتخابات ریاست مجل سهم الان تحلیل موضوع کار سختی نیست. ضمن آن که این نکته مهم است که ورود آقای عارف به صحنه ضایع کننده هیچ امکانی نبود. یعنی نمی توان گفت آن حالتی که آقای لاریجانی بدون هیچ رقیبی به کرسی ریاست مجلس می رسید در مقایسه با حالت فعلی خیلی بهتر بود.

اتفاقا این انتخابات نشان داد پشت سر آقای عارف فراکسیونی قوی با حداقل ۱۰۳ نماینده وجود دارد که در ادامه آرای آقایان پزشکیان و مطهری نشان داد این طیف گسترده تر هست اما در پایین ترین حالت این ۱۰۳ رأی را دارد. کشف و مشخص شدن این مسئله به ورود آقای عارف را نکوهش کرد که ورود ایشان، مانع از ورود کس دیگری بوده باشد. مثلا من تحلیل شاذی را در این چند روزه شنیدم که اگر آقای عارف نمی آمد، آقای مطهری می توانست رئیس مجلس شود. من این تحلیل را کاملا بی پایه می دانم و معتقدم آقای مطهری انگیزه رقابت با آقای لاریجانی را نداشت و در صورت رقابت هم احتمالا آرای ایشان از آقای عارف هم کمتر می شد. بنابراین ورود آقای عارف به این رقابت هیچ شانسی را تلف نکرد.

در عین حال تنها اتفاق بدی که در این جریان افتاد این بود که برخی اصلاح طلبان ابتدا دچار تحلیل های خوشبینانه شدند و بعد از شکست آقای عارف سرخورده شدند و در نتیجه این رقابت به آنان احساس شکست دست داد. در این مورد هم معتقدم ما باید خود را عادت دهیم که وقتی به بازی های سیاسی وارد می شویم، احتمال برد و باخت را بدهیم و اگر هم نبردیم، بدانیم دنیا به آخر نرسیده است از این جهت هم ورود آقای عارف به عرصه رقابت یک تجربه مفید و آموزنده برای اصلاح طلبان بود.

قبل از ورود آقای عارف به این رقابت، نقدها و مواضعی در محافل اصلاح طلبان مطرح بود که نفس حضور ایشان به عنوان چهره ای اصلاح طلب در رأس مجلس حتی با فرض پیروزی بر آقای لاریجانی، را به حال جریان اصلاحات و جایگاه مجلس دهم در مناسبات قدرت، مفید نمی دانست. چرا این نقدها نهایتا شنیده نشد یا در مجموعه اصلاح طلبان در اقلیت قرار گرفت؟

اتفاقا این حرف ها شنیده شد. من فکر می کنم کاهش ۲۰ تا ۳۰ رأی آقای عارف هم متأثر از همین تحلیل ها و تبلیغات بود. متأسفانه آقای عارف در تحلیل ها و مواضع خود اصلاح طلبان هم مقداری با فضای منفی رو به رو بود. الان هم می توان گفت بخشی از آرایی که به نام آقای عارف ریخته نشد، از آرای فراکسیون و لیست امید بوده است؛ مخصوصا وقتی ۱۰۳رأی آقای عارف را با ۱۵۸ رأی آقای پزشکیان مقایسه می کنیم. آقای پزشکیان هم به اردوگاه اصلاح طلبی منتسب هستند و رأی گیری نواب رئیس نشان داد که مجلس به افراد رادیکال اصول گرا چون حاجی بابایی و دهقان تمایل ندارد. در عین حال باید یادآور شوم که من از قبل دنبال لابی برای آقای عارف نبودم و نظرم این بود که بیشتر باید با مذاکره قبلی مسئله حل شود و به روز انتخاب رئیس مجلس کشیده نشود. اگر آن اتفاق می افتاد، خیلی بهتر بود. اما الان دیگر ضرورتی به بحث درباره دلایل این که چرا آن اتفاق نیفتاد و مقصر چه کسی بود، وجود ندارد.در عین حال فکر می کنم آن نقدهایی که علیه نامزدی آقای عارف مطرح می شد، مقداری غیرمنصفانه بود.

وزن اصلاح طلبان در مجلس بیشتر از ۱۰۳رأی آقای عارف است. می توانم با کمی احتیاط بگویم آرای آقای مطهری با پزشکیان بیش از آقای عارف، میزان آرای اصلاح طلبان و اعتدال گرایان نزدیک به آن ها را در مجلس دهم نشان می دهد که حدود ۱۵۰ رأی است.

چرا؟

من این تحلیل را که در مجموع به نفع جنبش اصلاح طلبی است که آقای عارف رئیس مجلس نشود، قبول ندارم. من فکر می کنم اگر آقای عارف رئیس مجلس می شد هم توان مدیریتی کافی در این زمینه داشت. من چون همکار دانشگاهی آقای دکترعارف هستم و رفتار قانون گرایانه ایشان را می شناسم، فکر می کنم آقای دکتر عارف در این کار کم نمی آورد حتی این نظر را که آقای دکترعارف در جایگاه ریاست مجلس در تعامل با نهادهای دیگر (غیر از دولت) دچار مشکل می شد، تحلیل درستی نمی دانم.

آقای عارف می توانست به خوبی از پس این کار بربیاید. البته این نکته را من قبول دارم که آقای عارف برای تکیه زدن بر جایگاه ریاست مجلس یک شخصیت کاریزماتیک نبودند. ولی باید یادآور شوم که در گذشته هم خیلی از افرادی که در این جایگاه و سایر مسئولیت ها قرار گرفته اند، چندان کاریزمایی نداشتند. خیلی از وجوه کاریزماتیک بعد از نشستن بر صندلی ها شکل می گیرد، ولی ما امروز تصور می کنیم از ابتدا وجود داشته است. آقای لاریجانی به هر حال یک کاریزمای ناشی از هشت سال ریاست مجلس را پشت سر داشت که آقای عارف این کاریزما را نداشت.

شما این رقابتی که نهایتا شکل گرفت و خودتان هم می گویید بهتر می دانستید شکل نگیرد، را زمینه ای برای تضعیف ائتلاف روحانی نمی دانید و به نظر شما تبعات آن از رقابتی درون پارلمانی فراتر نخواهد رفت؟

من چنین اعتقادی ندارم. در عین حال این مسئله خیلی به عملکردهای بعدی بستگی دارد. این امکان برای نمایندگان مجلس هست که تمامی اتفاقات رخ داده در جریان انتخاب رئیس و اعضای هیئت رئیسه مجلس را فراموش کنند و با هم کار کنند. این مسئله هم کاملا به ظرفیت وجودی و اخلاقیات نمایندگان بستگی دارد.

این ظرفیت وجود دارد؟

من فکر می کنم این ظرفیت هست. خوشبختانه هم آقای لاریجانی و هم آقای عارف از تیپ های دانشگاهی هستند و با توجه به این شخصیت، با هم همکاری خواهند کرد. ضمن این که تمام رسالت مجلس دهم در حمایت از دولت روحانی خلاصه نخواهد شد. مجلس مجموعه مسئولیت هایی را بر عهده دارد که هماهنگی و همراهی با دولت، یکی از آن هاست. بنابراین این که ما فکر می کنیم محور کار مجلس این است که ائتلافی در حمایت از دولت روحانی شکل بگیرد، تصور درستی نیست. اما در عمل این اتفاق هم خواهد افتاد و این ائتلاف خدشه دار نخواهد شد.

نوع رایی همه که در انتخاب نواب رئیس و سایر اعضای هیئت رئیسه هم رخ داد، نشانگر این بود که دو طرف می توانند با هم هماهنگ شوند. البته هنوز برای قضاوت زود است. ممکن است درون مجلس انواع تنش ها اتفاق بیفتد همان طور که امکان دارد با هم بسازند. فکر می کنم اتفاقات چند هفته آینده در جریان انتخاب روسا و هیئت رئیسه کمیسیون های مجلس، مقداری بیشتر چهره مجلس را مشخص خواهد کرد.

در شرایط کنونی، وزن اصلاح طلبان در مجلس را گونه می بینید؟ آیا معادل همان آرای آقای عارف است؟

نه، وزن اصلاح طلبان در مجلس بیشتر از ۱۰۳رأی آقای عارف است. می توانم با کمی احتیاط بگویم آرای آقای مطهری با پزشکیان بیش از آقای عارف، میزان آرای اصلاح طلبان و اعتدال گرایان نزدیک به آن ها را در مجلس دهم نشان می دهد که حدود ۱۵۰ رأی است. این حرف بدان معنا نیست که سایر نمایندگان از اصول گرایان تندرو هستند. بلکه اصول گرایان هم طیفی متنوع هستند که نهایتا به راست های تندرو هم می رسد.

به عنوان سوال آخر؛ می دانید که آقای عارف از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بدین سو، به تدریج به عنوان یکی از چهره های شاخص جریان اصلاحات شناخته شدند و در انتخابات اخیر هم، ریاست شورای عالی سیاست گذاری انتخاباتی اصلاح طلبان را بر عهده داشتند. آیا شکست در انتخابات ریاست مجلس، موقعیت عارف را نزد اصلاح طلبان بیرون و درون مجلس تضعیف خواهد کرد؟

من این طور فکر نمی کنم. آقای عارف همچنان رهبری یک فراکسیون بسیار قوی درون مجلس را بر عهده دارد که به نظر من قوی ترین فراکسیون مجلس خواهد بود. خیلی زود روشن خواهد شد که اصول گرایان فراکسیون منسجمی ندارند. فراموش نکنیم که آقای لاریجانی در انتخابات مجلس دهم، در لیست انتخاباتی اصول گرایان نبود. اصول گرایان تندرو حتی برای ورود لاریجانی به مجلس از او حمایت نکردند. آن ها در مقطعی لاریجانی را در مظان تهمت ها قرار دادند و به او حمله کردند. آقای لاریجانی چهره مطلوب و مورد پسند اصول گرایان تندرو نیست. امروز هم از بد حادثه به حمایت از او می پردازند.

خود این اتفاق قدرت فراکسیون اصلاح طلبان و نتیجه وقایع انتخابات مجلس را نشان می دهد. اگر اصول گرایان برنده انتخابات تهران شده بودند ترجیح می دادند آقای حدادعادل رئیس مجلس شود کما این که اصول گرایان تندرو در مجالس قبل معمولا از حدادعادل برابر لاریجانی حمایت می کردند. این که امروز اصول گرایان پشت سر لاریجانی جمع شده اند و جشن موفقیت می گیرند نشانه همان عقده «خودکم پیروزبینی» اصول گرایان است. اما در مقابل فراکسیون امید که آقای عارف آن را رهبری می کند، فراکسیون قدرتمندی است که باید مورد توجه قرار گیرد درست است که امروز لاریجانی رئیس مجلس شده اما نمی تواند از طرف مجلس چک سفید امضا بدهد.

به دلیل قدرتمند بودن فراکسیون اصلاح طلبان؟

دقیقا. آن دوستانی هم که قبل از انتخابات هیئت رئیسه از آقای لاریجانی حمایت می کردند، این تحلیل را داشند که خوبی ریاست آقای لاریجانی این است که نهادهای قدرت را راضی می کند؛ اما لاریجانی نمی تواند زیر چکی را امضا کند که از طرف مجلس است و نمی تواند از طرف مجلس قول بدهد. اتفاقا این از نقاط مثبت مجلس دهم است. آقای عارف هم اگر به ریاست مجلس می رسید نمی توانست. این مجلس در دست هیچ کس نیست و هرکس بخواهد با مجلس کار کند باید با کل مجلس کار کند.

من توصیه خیلی جدی به سایر نهادها و به ویژه دولت دارم که نباید فکر کنند اگر با آقای لاریجانی ببندند، همه چیز تمام است و مجلس را در اختیار دارند. باید حتما مجموعه اصلاح طلبان و فراکسیون امید را به حساب بیاورند و به طور خیلی جدی باید با آقای عارف کار کنند. در حالی که ما مثلا در مجلس ششم این شرایط را نداشتیم. وزرا و مسئولان دستگاه های اجرایی خیالشان از اصلاح طلبان به عنوان اکثریت مجلس راحت بود و اتفاقا تمام امتیازات و توجهات را مبذول اقلیت محافظه کار می کردند تا در روند کارشان کارشکنی نکنند! امیدوارم دولت روحانی این طور به مجلس دهم نگاه نکند بلکه کاملا نمایندگان اصلاح طلب را به حساب آورد، با آن ها کار کند و ارتباطی منسجم و قوی با فراکسیون اصلاح طلبان مجلس برقرار کند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    چرا صد وهفتادوسه رای لاریجانی راحساب نمیکنی اصولگرایان بردن ضمنن رییس کمسیونها اکثرا ازاصولگریان هستند جناحی حرف نزن خجالت بکش

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج