داریم آب میرویم!
قدیمترها تعطیلات آخر هفته که میشد، خودمان در حیاط خانه خودمان یک تجمع قانونی بودیم و مادرم باید برای ١٠، ١٥ نفر غذا میپخت و شبها ردیف تپل تشکها و پتوهای کنار اتاق کاملا خالی میشد تا همه ردیف، کنار هم بخوابیم.
حالا اما خواهرزادهام یک ملافه و متکا از روی همان ردیف تپل تشکها و پتوها برمیدارد و گوشه کاناپهای که جلو تلویزیون جا خوش کرده میخوابد و کسی هم نمیآید صدایش کند که برود سرجای خودش بخوابد چون یا کسی خانه نیست یا سرشان جایی دیگر گرم است. بیشتر ما و خانوادهمان دچار شدهایم به تنهایی؛ تنهاییای که مثل پلیسهای نامحسوس و آلودگی هوای نامحسوس و دشمنهای نامحسوس، خیلی ریز دارد ما را پیر و افسرده میکند... .
نتایج آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال ١٣٩٠ در کل کشور انجام شده، نشان میدهد که متوسط بُعد خانوار کل کشور در این سال کاهش داشته و از ٤,٠ به ٣.٥ درصد رسیده است. این روند کاهشی تقریبا در همه استانها با همین نسبت کاهشی وجود داشته است. اما با توجه به نگرانیهایی که در این پنجسال اخیر در مورد روند کاهشی ازدواج و باروری در کل کشور وجود داشته، به احتمال زیاد این عدد در سرشماری جدید که مهرماه اجرا میشود به کمتر از نزدیک سه یا کمتر خواهد رسید. این کاهش زنگ خطری است که از چندسال قبل به صدا درآمده اما برای جبران آن هنوز سیاستگذاریهای مؤثر نداشتهایم یا همان برنامهریزیهای موجود هم درست اجرائی نشدهاند.
آمار سرشماری سال ٩٠ نشان میدهد که تعداد خانوارهای یک، دو و سهنفره بهشدت در حال پیشیگرفتن از خانوارهای پنج و ششنفره و بیشتر است. استانهای خراسانجنوبی و تهران در صدر خانوارهای یکنفره و استانهای گیلان، سمنان و تهران با فاصله کمی از سایر استانها در صدر استانهایی هستند که بیشترین تعداد خانوادههای دونفره را دارند. همچنین استانهای مازندران و البرز در صدر دارابودن خانوادههای سهنفره هستند.
دراینمیان استانهای سیستانوبلوچستان، کهگیلویهوبویراحمد و ایلام بهترتیب بیشترین خانوادههای پنجنفره و بیشتر را دارند. حالا فارغ از این آمار که متعلق به پنجسال قبل است و باید دید در سرشماری جدید چه سرنوشتی دارند، باید نگران این روند کاهشی تا همینجایی که از آن اطلاع داریم باشیم؛ نگرانی از خانوادههایی که امروز خانوادهاند اما کنار هم نیستند و یکدیگر را نمیبینند و در معرض شکاف هستند، نگرانی در مورد خانوارهای دونفره و تازهنفسی که در تردید فرزندآوری هستند و در نهایت نگرانی بابت خانوادههای بالقوهای که انتظار دارند خیلی زود جفت شوند و زیر یک سقف بروند.
ناهید خداکرمی، رئیس کارگروه سلامت معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری، میگوید خانواده در دورههای مختلف حیات خود حرکتهای اجتماعی و جمعیتی متفاوتی را تجربه میکند که باید با حساسیت زیادی با آنها مواجه شد. بههمینترتیب وضعیت اقتصادی، سیاسی، قضائی، حقوقی، عدالتمحوری، محیط زیست و سلامت بر روند حرکت و رفتارهای خانواده تأثیر میگذارند.
وی داشتن نگاه انتزاعی در تصمیمگیریهای فرهنگی و اجتماعی را آفت مهم برای نهاد خانواده برشمرد و به «شرق» گفت: وقتی نخبگان و سیاستگذاران و تصمیمگیران از بالا به پایین نگاه میکنند و آسیبشناسی ملموسی از شرایط واقعی در جامعه ندارند، نمیتوان امیدی به اصلاح شرایط داشت. متأسفانه مدیریت فرهنگی در کشور آسیبهای مرتبط با خانواده را نمیبیند و سالهاست که گسست عمیقی بین خانواده و فرهنگ تحکمآمیز سیاستگذار برای آن وجود دارد. متولیان و مجریان برنامههای فرهنگی مرتبط با جوانان و خانواده و نمایندگان مرتبط آنها با خانوادهها ارتباط و درعینحال درک و شناخت درستی از نیازها ندارند. این نمایندگان ارتباط کم و کمرنگی با عموم جامعه و نیازهایشان دارند.
وی معتقد است که مهمترین کار در این میان، پرکردن این گسست بین جامعه و خانوادهها و حقایق جامعه با مسئولان فرهنگی و نمایندگان آن است و میافزاید: فارغ از خانوادههای فعلی که در معرض آسیب و شکاف هستند، بسیاری از جوانان هم تمایل و شرایطی برای ازدواج ندارند و آنهایی هم که به دلایل مختلف از جمله جذابیتهای ظاهری ازدواج کردهاند، بهسختی راضی به بچهدارشدن میشوند یا خیلی زود به اختلاف و طلاق میرسند.
وی به دلایل مراجعهکنندگان برای مشاوره اشاره کرد و گفت: وقتی از این افراد در مورد علت بچهدارنشدن بعد از ١٠ سال زندگی سؤال میشود، میزان حقوق، مستأجربودن یا عدمثبات بین خودشان را مطرح میکنند. وقتی هم که در مورد بچه دوم و سوم از این افراد سؤال میشود، باز هم مسائل فرهنگی و اجتماعی و خلأهای اجتماعی و فرهنگی که خودشان و فرزندشان تجربه کردهاند را نام میبرند و نمیخواهند این شرایط برای فرزند دیگر تکرار شود.
رئیس انجمن ماماها تأکید دارد که بسیاری از مسئولان و سیاستگذاران برای خانواده و زندگی مردم اینطور فکر میکنند که آنها صاحبان مردم هستند و میتوانند برای آنها و بهجای آنها فکر کنند و تصمیم بگیرند. این تفکر هنوز بهدنبال موعظهکردن برای اصلاح امور است در صورتی که این روش دیگر جواب نمیدهد و تجربه نشان داده که مردم در شرایط معمول وقتی میبینند اوضاع زندگی خودشان دچار بحران است، اقدام به فرزندآوری نمیکنند.
وی با بیان اینکه بیشترین بودجههای فرهنگی و اجتماعی بهنفع نهاد خانواده در اختیار ارگانها و نهادهایی است که کمترین اقدامات را برای این نهاد انجام میدهند، افزود: درحالحاضر وزارتخانههای ورزش و جوانان، بهداشت و درمان و فرهنگ و ارشاد اسلامی و... هرکدام به شکلی جداگانه بودجههای فرهنگی را صرف امر خانواده و جوانان میکنند؛ اما هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و اقداماتشان نتایجی به نفع خانواده ندارد.
خداکرمی پیرشدن و افسردگی جمعیت و خانواده را یکی از عارضههای اصلی کاهش بعد خانوار ارزیابی کرد و گفت: بهتر است در شرایط فعلی به دنبال ایجاد انگیزه و آموزشهای کاربری مناسب برای نسل دهههاي ٧٠ و ٨٠ باشیم تا به سرنوشت جوانان دهه ٦٠ دچار نشوند. راهکار برای ازدواج یا تمایل به تشکیل خانواده این نسل هم اجباری و تحمیلی نیست؛ بلکه باید عشق و تمایل به نهاد خانواده را در کنار همه انرژیها و نیازهای دوره جوانی برای این جوانان آزاد کنیم. جوانی که در جامعه خود امکان تخلیه انرژی و شادی خود را ندارد، به موبایل و تبلت و فضای مجازی و... پناه میبرد و حتی در خانواده هم حضور ندارد و این همان بلایی است که امروز در خانواده و جامعه ما شاهد آن هستیم.
رئیس کارگروه سلامت معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری با بیان اینکه در تصمیمگیریهای کلان اختیارات نهاد خانواده را حذف کردهاند و خودشان به جای آن تصمیم میگیرند، افزود: اگر اجازه میدادیم نهاد خانواده سر جای خودش اثرگذار باشد، هیچگاه لازم نبود زنان و مردانی غریبه در گشتهای ارشاد با فرزاندانمان رفتارهای تند و خشن داشته باشند. اگر میخواهیم دختران و پسران ما ازدواج کنند، بهتر است شرایط را برای شناخت بهتر و سالم آنها در کنار هم فراهم کنیم.
بسیار بهتر است که فرزند ما با همکلاسی خود در دانشگاه آشنا شود و ازدواج کند تا دختری در خیابان یا هر جای دیگری! مشکل اینجاست که مسئولان خانواده اهمیت آن را نادیده میگیرند و بعد مثلا اینگونه نظر میدهند که دختران در ١٥سالگی دیپلم بگیرند و منتظر باشند تا ازدواج کنند! معصومه آباد، عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران میگوید این نگرانی از سالهای قبل وجود داشته و هنوز هم نتوانستهایم برای آن چارهای عملی و اجرائی پیدا کنیم.
در پی همین نگرانی، مقام معظم رهبری سیاستهای جدید جمعیتی را ابلاغ کردند؛ اما چون در سطح نخبگان این اقناع صورت نگرفته است، تاکنون موفق نشدهایم؛ به عبارتی هنوز جامعه فرهیخته و نخبگان ما هنوز با مسئله افزایش جمعیت، مجادله علمی و اجتماعی و فرهنگی دارند و برای عملیاتیکردن آن هیچ اتفاقنظری ندارند و دراینباره کاری پیش نرفته است.
آباد میگوید برای توسعه جمعیت همه ارگانهای مرتبط و مسئول باید اعتبار و بودجه و برنامههایی را با هم پیش ببرند و میگوید: باید شرایط اجتماعی و اقتصادی در جامعه به سمتی برود که وقتی خانوادهای برای فرزندآوری تصمیم میگیرد، دیگر نگرانی درباره این شرایط نداشته باشد. ابتدا باید حمایتهای مالی و معیشتی تعریف و محقق شود تا خیالشان راحت شود و بعد روی مسائل فرهنگی و ضرورتهای این افزایش جمعیت بهطور فرهنگی کار کنیم و در نهایت از خانواده بخواهیم تا با امنیت تصمیم به فرزندآوری بگیرد.
ازآنجاییکه این هماهنگی و اقدامات تاکنون رخ نداده، به همین نسبت هم نمیتوان از نهاد خانوادهها انتظار چنین تصمیمی را داشت. این نگرانی و اقدامات مرتبط در این چند سال تنها در بخشهای شعارگونه توسعه داشته و همایش برایش میگذارند؛ اما هنوز اجرائی نشده و نگرانی خانوادهها بر سر جای خود هست.
این عضو شورای شهر تهران میگوید این شرایط در کلانشهرها نگرانکنندهتر است؛ چراکه توسعه نامتوازن در این شهرها بیشتر است و میافزاید: مهاجرتهای بیرویه این شهرها را شلوغ و همراه با مشغولیتهایی میکند که در نهایت خدمات را به سمتی غیر از نیازهای خانواده میبرد. ضمن اینکه مدل و شرایط دهکهای درآمدی بالایی در تهران و سایر کلانشهرها در فرزندآوری و دنبالهروی از نظام تکفرزندی یا بدونفرزندی در سایر نقاط شهر و حتی سایر شهرها هم الگو میشود.
آباد تأکید میکند: همانگونه که مدل زندگی و شرایط زندگی در هریک از استانها متفاوت است، الگوهای فرزندآوری و نیازهای خانواده برای فرزندآوری هم تفاوت دارد و نباید سیاستهای یکسانی را برای آنها در نظر گرفت و باید متناسب با همان نیازها برنامهریزی کرد. در تهران بیش از نیازهای اقتصادی و معیشتی فرزندآورینداشتن، مشکل فرهنگی و اجتماعی وجود دارد و نپذیرفتن آن ریشههای دیگری دارد.
این عضو شورای شهر تهران میگوید مدل رفتارهای فرهنگی در شهرهای بزرگي مثل تهران بر این محور است که سبک زندگی را باید تغییر دهند و برای این کار نباید خانواده گسترده داشته باشیم. تکوالدی و تکفرزندی معضلات همه شهرهای بزرگ است که در کشورهای دیگر هم مشاهده میشود و باید با تغییر در الگو و با استفاده از برنامههای فرهنگی این روند را اصلاح کنیم؛ بهویژه این اقدامات باید درباره نسل جدید که در مرحله ازدواج و فرزندآوری هستند، برنامهریزی و اجرائی شود؛ چراکه در غیراینصورت هویت اجتماعی شهر و مردم آن را دچار مخاطرات جدی میکنند.
نظر کاربران
انقدر اوضاع خیلی از مردم خراب شده که نمیتونن حتی یک قدم جلو بزارن نتیجش اینه که یا ازدواج نمیکنن یا اگرم بکنن بچه دار نمی شن یا ازاون بدتر یک قدم هم به عقب برمیگردن مثل طلاق های زیاد
وقتی جوون بیکار باشه معلومه که ای مشکلات بوجود میاد او
به نظر من مسوولی که میگه جوون باید ازدواج کنه چهار پنج تا هم بچه داشته باشه به نظرم جاش خیلی گرم بوده و تو ای جامعه اصلا نگشته