حادثه نزدیک است
بهرام عکاشه؛ استاد زلزلهشناسی دانشگاه تهران در روزنامه شرق نوشت: علم ژئوفیزیک در ایران عمر زیادی ندارد. مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران در سال ١٣٣٦ تأسیس شد، ولی فعالیتهایش را عملا در سال ١٣٣٩ شروع کرد.
جمعیت شیروخورشید سرخ ایران بهعنوان یک سازمان خیریه امدادی در سال ١٣٠١ تأسیس شد ولی آییننامه مربوط به امداد و نجات جمعیت هلالاحمر (ادامه همان جمعیت شیروخورشید بعد از انقلاب اسلامی ٥٧) در تاریخ ١٧ اسفند ١٣٧٩ مصوب شده است؛ بنابراین مشاهده میکنیم که فعالیتهای ایران در زمینه زلزله (مستقیما مربوط به زلزله یا سازمانهایی که بخشی از فعالیتشان به مسئله زلزله مربوط است)، چندان هم قدیمی نیست. در هفتهای که گذشت، با وقوع یک انفجار و آتشسوزی در شهران، در شمالغرب تهران دیدیم که چه مشکلات بزرگی از دید قطع آب و برق و تلفن و اختلال در
منطقه رخ داد. علاوه بر تهران، شهرهای بزرگ دیگر در ایران نیز مسائل بزرگ و جدی از دید خطر زلزله دارند و بدیهی است که برای چنین مسائل بزرگی باید اقدامات بزرگی نیز انجام دهیم. در ایران بهویژه در سه دهه گذشته، کارهای بسیار خوبی انجام شده است که از آن جمله میتوان به تأسیس پژوهشگاه بینالمللی زلزله اشاره کرد که به طور خاص در زمینه زلزله و در تمام ابعاد مختلف آن کار میکند. در مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران نیز پیشرفتهای خوبی در دهههای اخیر حاصل شده است؛ بهویژه از آن جهت که در دهه اول تأسیس خود، فقط در حال شکلگیری و تربیت نیرو بود و از دهه دوم شکلگیری این مؤسسه بهبعد، بهتدریج آموزش زلزلهشناسی هم شکل گرفت.
بههرحال باید اذعان کرد که کارهای انجامشده بسیار قابلتوجه و باارزش ولی بسیار کم بوده است. برای افزایش ایمنی شهرهای بزرگ کشور باید اقدامات مهم در سطح ملی ساماندهی شود. در تهران، ٢٢ منطقه شهرداری داریم که دارای بافتهای فرسوده زیادی هم هستند. ولی یک تهران بزرگ هم بهعنوان متروپل تهران داریم که شامل حاشیه تهران و تمامی شهرکهای اطراف تهران نیز میشود و در این متروپل تهران، مسائل از دید ریسک زلزله، در مناطق ٢٢گانه شهرداری تهران هم بغرنجتر است.
باید دقت کنیم که نواحی لرزهخیز کشور جمعیت مهم و قابلملاحظهای را در خود جای دادهاند. در منطقه البرز حدود ٣٠ میلیون نفر، در آذربایجان حدود هفت میلیون نفر و در شمال خراسان حدود ١٠میلیون نفر ساکن هستند. اما غصهای که من اکنون دارم: ما حدود ٦٠ سال قبل در ایران، سازمان مسئول و دستگاه زلزلهنگاری نداشتیم. اکنون و بهتدریج سازمان و دستگاه زلزلهنگاری در داخل کشور داریم. وقتی مطالعه زلزلهها و تعیین سازوکار آنها را با دردسترسداشتن اطلاعات لرزهنگاری چند ایستگاه محدود در ایران آغاز کردم، متوجه شدم که برای یک زلزله سازوکارهای مختلف و متفاوتی ممکن است حاصل شود که ناشی از کمبودن تعداد ایستگاههای لرزهنگاری بود. با توسعه فناوریها فهمیدیم که هم تعداد بیشتر ایستگاههای لرزهنگاری که یک زلزله را ثبت کرده باشند و هم استفاده از دستگاههای باندپهن لرزهنگاری چقدر اهمیت دارد.
اکنون با اطلاعات بیشتر و استفاده از دادههای دستگاههای باندپهن، دیگر ممکن نیست که برای یک زلزله، چند سازوکار به دست آید. در مورد زلزلههای ژرف (مانند بسیاری از زلزلههای ژاپن) حل سازوکار کانونی آنها معمولا ساده است، ولی وقتی زلزله کمژرفاست (مانند زلزلههای ایران)، این حل میتواند پیچیده باشد و این نشان میدهد که اهمیت توسعه فناوری زلزلهشناسی باندپهن برای سرزمینی مانند ایران چقدر بالاست و این همان غصهای است که من دارم، غصه من این است که چرا توسعه فناوری نوین زلزلهشناسی باندپهن اینقدر کند و بطئی صورت میگیرد.
از حدود ٢٥ سال قبل، ورود این فناوری به ایران آغاز شد ولی عملا تعداد ایستگاههای نصبشده در ایران (جمعا توسط پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و مؤسسه ژئوفیزیک) از حدود ٧٠ ایستگاه بیشتر نیست. اگر ما موضوع زلزله در ایران را جدی میگرفتیم، باید در سه دهه گذشته توسعه شبکههای مدرن لرزهنگاری را برای پوشش کامل کشور تکمیل میکردیم و به سامان میرساندیم. کشور ما به نهادی در زمینه زلزله نیاز دارد که مدیران و پرسنل آن، انجام کار در آن نهاد را جدی بگیرند. ما باید اهل عمل در زمینه خطر و ریسک زلزله باشیم، چراکه این موضوع مانند آنچه در ٣١ خرداد ٦٩ در منجیل رخ داد، کاملا جدی است.
نظر کاربران
با توجه به دیرکرد زلزله تهران احتمال وقوع آن هر لحظه امکان پذیر است و همه ارگانها باید آماده وقوع یک زمین لرزه بزرگ و با کشته های نا معلوم باشند،تمامی زیرساخت ها از بین خواهد رفت که بازسازی آنها ده ها سال زمان خواهد برد، کل کشور از زلزله تهران صدمه میبیند و صدها هزار نفر آواره میشوند.
پایتخت رو از تهران انتقال بدید تا جمعیتش کم بشه .
شاید اینم یک طرفند سیاسی باشه کی میدونه