«خاوری» مهمان بعدی ماه عسل!
احسان علیخانی با سفر به کانادا خاوری را برای حضور در ماه عسل در نظر گرفت.
خبرگزاری مهر: احسان علیخانی با سفر به کانادا خاوری را برای حضور در ماه عسل در نظر گرفت.
بر اساس اخبار غیر موثق ، احسان علیخانی در سفری که به کانادا داشته ، این گفتگوی تلویزیونی را با محمود رضا خاوری انجام داده:
علیخانی: آقای خاوری اجازه بدین بدون هیچ مقدمه ای بریم سراغ قصه تلخ و غم انگیز زندگی شما ... چی شد که پولهای شما توسط شریک ساختمون سازتون در کانادا بالا کشیده شد؟ شما که به هر حال خودتون استاد این طور کارها هستین!
خاوری: من تازه فهمیدم چرا قدیمی های ما می گفتن دست بالای دست بسیاره آقای علیخانی ... من این پولها رو ذره ذره از مملکت بردم ... یعنی جمع کردم تو حسابم ... حالا کاری به تهمت هایی که من می زنن ندارم ... واگذارشون می کنم به خدا ... اما من با حقوق کارمندی و وام و قرض و قوله ،سه هزار میلیارد پس انداز کردم ... الان کارمندها می دونن من چه سختی ای کشیدم تا این پول رو جمع کردم ... شبهایی بود که ما تو خونه به جز چند تا تیکه پیتزای استیک مونده و چند تا سیخ کباب سلطانی که اسما تو منوی رستوران، گوشت گوسفندی بودن ولی رسما گوشت گوساله بودن ، چیزی برای خوردن نداشتیم!
علیخانی: الان اگه من اشکم دربیاد ، متهم میشم به این که می خوام مردم رو غمگین کنم ... ولی شما واقعا خیلی رنج کشیدین ... از اون به اصطلاح شریکتون بگین که ما آخر نفهمیدیم فامیلی اش با "ه" دو چشمه، یا "ح" جیمی؟!
خاوری: همون دیگه ... اشتباه من این بود که به آدمی که فامیلی اش دو حالته نوشته می شد اعتماد کردم ... کسی که تو فامیلی خودش هم رنگ عوض می کنه، معلومه امانت دار خوبی نیست ... در صورتیکه همه می دونن "خاوری" فقط همین مدلی نوشته میشه و من تو فامیلی ام هم آدم صادقی هستم!
علیخانی: می دونم یادآوری این موضوع برای شما دردناکه ولی بعضی ها میگن این سه هزار میلیاردی که صحبتش شد ، مال بیت المال بوده...
خاوری (در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده) : من هم همین رو می گم ... من هم می گم این پول مال مردمه ... فقط من این پول رو از مردم قرض گرفتم که باهاش تو کانادا ساخت و ساز کنم و وقتی چند برابر شد، برای مردم عزیز ایران با سود مناسبی کارت به کارت کنم ... حالا این پول باهاش کار بشه و چند برابر بشه برای مردم بهتره، یا تو گاوصندوق بانکها می موند و خاک می خورد؟
علیخانی: این همه فداکاری یه جا؟ یعنی تو وجود شما خاور - خاور حس مردم دوستی وجود داره ... راستی این شریک شما گفته تهدیدش کردین اگه پول هاتونو نده، زندگی اش رو آتیش می زنین، درسته؟!
خاوری: دقیقا ... من که گفتم ... روی پول مردم خیلی حساسم ... مثلا چند ماه قبل همسایه مون، خانم سلندیون آمد از ما برای دوپیازه ظهرشون، دو تا پیاز قرض گرفت ... ولی پس نمی داد ... حتی این قدر ادب نداشت که وقتی ظرف خالی پیازها رو برمیگردونه، توش چند تا صد دلاری بذاره ... من هم رفتم در خونه شون و تا دو تا پیاز رو نگرفتم ، دست از داد و هوار بر نداشتم ... بعد هم بهش به انگلیسی توضیح دادم که که ما ایرانی ها یه ضرب المثل داریم که میگه : "تو خونه خاوری گردو زیاده، ولی همه اش حساب داره ... چه برسه به پیازهاش!"
علیخانی (اشکهایش را پاک می کند): من واقعا نمی دونم چی باید بگم ... حالا اجازه میدین من که تا این جا اومدم، یه کم از این پول رو برای مردم برگردونم ایران؟!
خاوری: پاشو ... پاشو ... قبل از شروع ضبط برنامه زیاد بهت خندیدم مثل این که ... در ضمن اون خودکار رو هم بده بیاد ... موقع اومدن ازم قرض گرفتی برای یادداشت برداری ... به صدابردارتون هم بگو دیدم یه موز از روی میز چپوند تو جیبش ... بذاره سر جاش تا همه تونو همین جا آتیش نزدم!
بر اساس اخبار غیر موثق ، احسان علیخانی در سفری که به کانادا داشته ، این گفتگوی تلویزیونی را با محمود رضا خاوری انجام داده:
علیخانی: آقای خاوری اجازه بدین بدون هیچ مقدمه ای بریم سراغ قصه تلخ و غم انگیز زندگی شما ... چی شد که پولهای شما توسط شریک ساختمون سازتون در کانادا بالا کشیده شد؟ شما که به هر حال خودتون استاد این طور کارها هستین!
خاوری: من تازه فهمیدم چرا قدیمی های ما می گفتن دست بالای دست بسیاره آقای علیخانی ... من این پولها رو ذره ذره از مملکت بردم ... یعنی جمع کردم تو حسابم ... حالا کاری به تهمت هایی که من می زنن ندارم ... واگذارشون می کنم به خدا ... اما من با حقوق کارمندی و وام و قرض و قوله ،سه هزار میلیارد پس انداز کردم ... الان کارمندها می دونن من چه سختی ای کشیدم تا این پول رو جمع کردم ... شبهایی بود که ما تو خونه به جز چند تا تیکه پیتزای استیک مونده و چند تا سیخ کباب سلطانی که اسما تو منوی رستوران، گوشت گوسفندی بودن ولی رسما گوشت گوساله بودن ، چیزی برای خوردن نداشتیم!
علیخانی: الان اگه من اشکم دربیاد ، متهم میشم به این که می خوام مردم رو غمگین کنم ... ولی شما واقعا خیلی رنج کشیدین ... از اون به اصطلاح شریکتون بگین که ما آخر نفهمیدیم فامیلی اش با "ه" دو چشمه، یا "ح" جیمی؟!
خاوری: همون دیگه ... اشتباه من این بود که به آدمی که فامیلی اش دو حالته نوشته می شد اعتماد کردم ... کسی که تو فامیلی خودش هم رنگ عوض می کنه، معلومه امانت دار خوبی نیست ... در صورتیکه همه می دونن "خاوری" فقط همین مدلی نوشته میشه و من تو فامیلی ام هم آدم صادقی هستم!
علیخانی: می دونم یادآوری این موضوع برای شما دردناکه ولی بعضی ها میگن این سه هزار میلیاردی که صحبتش شد ، مال بیت المال بوده...
خاوری (در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده) : من هم همین رو می گم ... من هم می گم این پول مال مردمه ... فقط من این پول رو از مردم قرض گرفتم که باهاش تو کانادا ساخت و ساز کنم و وقتی چند برابر شد، برای مردم عزیز ایران با سود مناسبی کارت به کارت کنم ... حالا این پول باهاش کار بشه و چند برابر بشه برای مردم بهتره، یا تو گاوصندوق بانکها می موند و خاک می خورد؟
علیخانی: این همه فداکاری یه جا؟ یعنی تو وجود شما خاور - خاور حس مردم دوستی وجود داره ... راستی این شریک شما گفته تهدیدش کردین اگه پول هاتونو نده، زندگی اش رو آتیش می زنین، درسته؟!
خاوری: دقیقا ... من که گفتم ... روی پول مردم خیلی حساسم ... مثلا چند ماه قبل همسایه مون، خانم سلندیون آمد از ما برای دوپیازه ظهرشون، دو تا پیاز قرض گرفت ... ولی پس نمی داد ... حتی این قدر ادب نداشت که وقتی ظرف خالی پیازها رو برمیگردونه، توش چند تا صد دلاری بذاره ... من هم رفتم در خونه شون و تا دو تا پیاز رو نگرفتم ، دست از داد و هوار بر نداشتم ... بعد هم بهش به انگلیسی توضیح دادم که که ما ایرانی ها یه ضرب المثل داریم که میگه : "تو خونه خاوری گردو زیاده، ولی همه اش حساب داره ... چه برسه به پیازهاش!"
علیخانی (اشکهایش را پاک می کند): من واقعا نمی دونم چی باید بگم ... حالا اجازه میدین من که تا این جا اومدم، یه کم از این پول رو برای مردم برگردونم ایران؟!
خاوری: پاشو ... پاشو ... قبل از شروع ضبط برنامه زیاد بهت خندیدم مثل این که ... در ضمن اون خودکار رو هم بده بیاد ... موقع اومدن ازم قرض گرفتی برای یادداشت برداری ... به صدابردارتون هم بگو دیدم یه موز از روی میز چپوند تو جیبش ... بذاره سر جاش تا همه تونو همین جا آتیش نزدم!
پ
نظر کاربران
انقدر شایعه سازی نکنید زشته بخدا
پاسخ ها
بابا طنز هست این مطلب ، کمی با دقت بخونید
راس می گه این جناب
شایعه سازی گناه داره به خدا
مسخره، حیف وقتم که واسه خوندن این گذاشتم
طنزبه این میگن که خاوری یه مهر تو پاسپورتش زد پول بلیط انگلستانش رو هم دولت فخیمه حساب کرد وسوار هواپیما بصورت رسمی از کشور خارج شدتا یه عمری به ریش هفتاد میلیون آدم بدبخت تو ایران بخنده و ما هم از حرصمون یه مشت حرف ...به جای طنز تحویل ملت بدیم
ملتی داریم ما ههههههههههههه
اینهمه نوشتی که چی واقعا مردم رو مسخره کردین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یه عمره به همه واقعیت های تلخی که صاف می خورن تو صورتمون می خندیم، جک می سازیم و اسمشو می ذاریم طنز..
تلخ مثله بچه ای که امروز با باباش اومد شرکتمون..
باباش همکارمون بود..
شرکت وضع اقتصادیش خرابه..
تعدیل شد باباش..
دیگه هیچ درآمدی نداره..
بچه مدرسه ای بود..
با این پولا که غارت کردن و دارن ادامه می دن، شرکت جون می گرفت، باباش تعدیل نمی شد..
تلخه، نه؟؟؟؟
خاوری فراریه چطو علیخانی راحت باش صبحت میکنه چرا برا خاوری باید اشک بریزی نه برای مردم که پولشو خاوری به یغما برد خاوری سایه ش با تیر میزنن چطو راحت گیرش اوردی شاید
سلام همه اش مسغره است آقای علی خانی مردم به تو اطمینان دارن سعی کن اعتماده مردم از دستت نره
سلام طنز جالبی بود کلی خندیدیم
این هم از گلهاییه که دولت پاک دست! به سرمون زد.
3 هزارمیلیارد چندتاصفرداره؟؟؟
سه هزار میلیارد زیاده یا قیمت اسکله نفتی
با این مثلا طنازیهای بی مزه و دلقکانه فکر نکنید سر مردم بیچاره مملکت شیره می مالید. مردم می دانند کی ها وسیله و نردبان امثال خاوریها شدند و خون و نان مردم را شراکتی به یغما بردند و پس از اینکه هضمش کردند شروع کردند به کی بود ؟کی بود؟ !یک خاوری نیست که؛بسیاریشان هنوز رو نشده و لیستشان در جیب کاپشن رئیس دولت بهار است که خود از ...
... این قصه سر دراز دارد
شماهم حالش ببرین