پخش زنده مسابقات یورو، خلأ سریالهای ماه رمضان را پر کرد
به نام اروپا، به کام سیما
امسال برخلاف سالهای گذشته چندان حرف و حدیثی از کیفیت سریالهای ماه رمضان به گوش نمیرسد. بیشتر صحبتها حولوحوش جام ملتهای اروپاست و تلویزیون هم در ماراتن پخش زنده مسابقات یورو ٢٠١٦ میدود.
گمگشته
در کل در سالهای اخیر، حضور سریالهای باکیفیت و قدرتمند در صدا و سیما سالبهسال کمتر شده است و تلویزیون بیش از پیش از روزهای اوج اقتدار خود در اوایل دهه هشتاد دور میشود. روزی که مردم پای گیرنده تلویزیون نشستند و با سریال «گمگشته» در سال ٨٠ خاطرهسازی کردند. روند ساخت سریالهای تلویزیونی حدودا بعد از همین سریال آغاز شد و گاهی وضع به شکلی درآمد که فراوانی سریالها به مردم مهلت نفس کشیدن نمیداد. تماشاگر تلویزیون برای اینکه بتواند سریالها را دنبال کند، ساعت پشت ساعت باید کانال عوض میکرد و در بین این سریالها همیشه دو، سه تایی بود که گل کند. کمکم با پررنگ شدن این روند سروصدای اعتراضهایی هم به گوش رسید.
اینکه پخش سریالها و تعدد آنها در ماه رمضان به جایی رسیده که مردم دیگر وقت خالی برای ایجاد خلوت و حضور قلبی و انجام اعمال تأکید شده را در این ماه ندارند. اما رقابت بین شبکهها، تهیهکنندگان و کارگردانان همچنان بالا بود و میشد هر سال دستکم بین چهار یا پنج سریال تولیدی، یکی، دو سریال را با رغبت پیگیری کرد. بههرحال چند سالی است از این تبوتاب خبری نیست و امسال هم که به یمن فوتبال، مردم پای گیرنده صداوسیما مینشینند و کسی سر به آنتنهای آنسوی آب نمیزند. با این حال در ادامه سریالهای امسال را مرور کردهایم تا ببینیم بین صدای گزارشگرها و چرخ توپ وسط میدان، چه میگذرد.
سریال لطیف «پادری»
کیسه خالی صداوسیما و تغییر مدیریت و رقابتهای یورو، همه دستبهدست هم داده که امسال از سریالهای تولیدی باکیفیت خبری نباشد. شبکه سه در اکثر ساعات مشغول پخش فوتبال است و در ساعتهای مرده هم درحال پخش مجموعه تکراری «آخرین خورشید». در کنار این شبکه، شبکه یک و دو تولیداتی داشتهاند اما تولیداتی که میتوانستی از همان هفته نخست آنها را نادیده بگیری. تولیداتی که به آرشیو خواهند پیوست و بعدها هم کسی سراغشان را نخواهد گرفت.
مجموعه «پادری» که قرار بود با نام «دودکش ٢» در ایام نوروز امسال روی آنتن بیاید، ادامه داستانهای مربوط به قالیشویی مشتاق و طنازیهای هومن برقنورد و بهنام تشکر در قالب دو باجناق و دو رقیب مخفی یا دو دوست نزدیک است. منتها خندهای که به همراه میآورد به هیچوجه در حد و اندازههای یک سریال طنز نیست. محمدحسین لطیفی درواقع با این سریال مفهوم طنز را بیشتر در قالب مفهومی لطیف مستحیل کرده؛ طوری که با دیدن این سریال فقط گاهی لبخندی به لب شما مینشیند تا اینکه قرار باشد بخندید یا قهقههای شاد سر بدهید. ضمن اینکه باید در نظر داشت این سریال برای ایام نوروز تهیه شده بود و برخلاف سری اول، ارتباطی هم به ماه مبارک رمضان ندارد.
از «برادر» چه خبر؟
سریال جواد افشار با عنوان «برادر» به لحاظ کیفی، سریالی بهتر از «پادری» است اما این بهتر بودن آنقدرها هم به چشم نمیآید. درست است که این سریال کاری کرده مخاطبان آن را پیگیری کنند و مردم پای گیرنده بنشینند اما اظهارنظرها یا کامنتها بهحدی نیست که بتوان از آن با عنوان یک سریال موفق یاد کرد. «برادر» این شبها درحالی پخش میشود و عدهای از مردم را بهدنبال خود میکشاند که سریال دیگری موجود نیست. به همین جهت در این بازار خالی و بیکالا، طرفدارانی برای خود دست و پا کرده و دنبالکنندگانی که پیگیر ماجرا هستند. کارگردان بعد از «کیمیا» اینبار سراغ موضوعی اجتماعی رفته و فضایی فراهم کرده که بینندگان را در نبود سریالهای تلویزیونی صداوسیما درگیر میکند. شاید همین هم در این وضع و اوضاع بد نباشد، شاید.
ارسال نظر