فرجام دخالتهای نابجای یک خواهر زن
مددجوی ۳۰ سالهای به علت متارکه و درخواست مهریه از سوی همسرش ۱۳ ماهی است که در ندامتگاه فردیس محبوس است؛ حبسی که خودش تنها عامل آن را دخالت خواهر زنش میداند.
«حمید» که سابقه زندگی مشترک ۹ ساله نیز با همسرش دارد، آمد و شد و اسکانهای چند روزه خواهر زن خود را عامل اصلی عدم توازن زندگیشان اعلام میکند و معتقد است سبک زندگی غیراسلامی و عدم تقید این خواهر ۳۵ ساله دلیل اصلی تغییرات اخلاقی در همسرش بوده و عامل از هم پاشیده شدن زندگی مشترک خود را تنها و تنها دخالتهای نابجای خانواده همسر و بالاخص حضور همیشگی و بدون ملاحظه خواهر زنش در خانه آنها میداند.
وی در توضیح ماجرا این گونه مطرح میگوید که بزرگترها سعی کنند کمتر در زندگی زن و شوهر دخالت کنند. اگر هم دخالت یا حمایت میکنند، این حمایت و دخالت در راستای ایجاد مهر و افزایش محبت و تفاهم باشد، نه اینکه یک زندگی نه چندان قرص و محکم را با بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی که وجود دارد، بدتر به تفرقه و تشنج تبدیل کرده و تخریب کنند.
این مددجوی محبوس با اشاره به زندگی چند ساله خود با همسرش، عامل اصلی ایجاد کدورت بینشان را تشنجآفرینی بدون واسطه و صریح خواهر زن خود اعلام میکند و می گوید: من در کرج ساکن و شاغل بودم و خانواده همسرم در شمال کشور، مسکن و زمین کشاورزی داشتند. بهدلیل اینکه پدر همسرم توقع داشت که در طول سال، دخترش (همسرم) در کار کشاورزی به آنها کمک کند، این موضوع باعث اختلاف شد.
وی با بیان اینکه با ادامه این روند، دادخواست طلاق از سوی همسرش به دادگاه ارائه شد، گفت: هنوز همسرم را دوست دارم و به خودش هم گفتهام، اما در کل وی از روحیه بهشدت تحریک و تلقینپذیری برخوردار است که عاملی برای تشویق وی به طلاق شد . ما مدت چند ماهی از هم دور بودیم و من و پسرم زندگی را ادامه میدادیم تا اینکه احضاریه دادگاه خانواده برایم آمد. در دادگاه متهم به عدم رسیدگی به وضعیت تغذیه و تحصیلی فرزندم شدم. در نهایت هم به دلیل عدم توانایی در پرداخت مهریه به زندان افتادم .
این مددجوی زندانی، ویران شدن روحی و روانیاش را زمانی عنوان کرد که دیگر فرزندش را نیز از وی جدا میکنند.
وی در این باره گفت: بعداز اینکه به حبس رفتم، خواهرم از قزوین میآمد و به وضع پسرم رسیدگی میکرد؛ اما چندی بعد دادگاه، عامل زندانی بودن مرا، باعث سلب سرپرستی من نسبت به فرزندم برشمرد و سرپرستی او را به همسرم واگذار کرد .
بر اساس این گزارش، کار رسیدگی به پرونده این مددجو در حال حاضر با تأمین قسمتی از مبلغ مهریه توسط خیرین در حال رسیدگی است و برای مابقی آن، مددکاران ندامتگاه فردیس و ستاد دیه استان البرز نیز در حال اقدام هستند.
نظر کاربران
چه نظری .....وقتی که تمام نظرات کاربران رو حذف میکنید دیگه چه نظری خوانندگان باید داشته باشن.کجای این آزادی بیان وعقیده است.
سعیدعزیزی
پاسخ ها
کاملا درست میگه این اعتراض رو منتشر میکنین که بگین ما خیلی ازادی بیان داریم ولی اگه حرفی بگه که اصولی و منطقی خلاف عقیده شما باشه منتشر نمیشه من خودم بارها امتحان کردم اگه واقعیتو بگی پخش نمیکنین ولی اگه مزه پرونی بشه پخش میشه
دقیقاً بانظراین دو دوست عزیز موافقم! چونکه چندینوچند نظر دررابطه با موضوعات مختلف ارسال کردم ولی متاسفانه هیچکدوم رو ثبت نکردید و وقتی که دقت میکند که نظرات یکسری از افراد که اسامی تکراری دارند ثبت میشه!!! نه همه.هرچندبگذریم موفق وموعیدباشید...
پاسخ ها
موافقم گاهی نظراتی رو منتشر نمی کنند که من خودم اصلا نمی فهمم دلیلش چی بوده چون نه سیاسی بوده و نه توهین به کسی
ارتباط با خواهرزن قطع میکردی که این بلا به سرت نیاد در ضمن بهتربزار بره دنبال کشاورزی گناه داره عادت کرده مطمعنم بچه به خودت میرسه
پاسخ ها
دادگاه این آقا رو مقصر دونسته که فرزند رو به مادرش داده ولی متاسفانه اینجا همیشه نظر ها جنسیتی هست مخصوصا از طرف آقایون
کمک به خانواده وظیفه هر انسانی هست فرقی نمی کنه چه دختر و چه پسر و کشاورزی هم ننگ و عار نیست جناب بهروز خان خدا انشالله دید روشنی بهتون عطا کنه
سلام با نظر اقاین سعید اکبر و عاطفه خانم موافقم با سپاس راست میگن چه نظری وقتی که نظر میدیم نظر ما را ثبت نمیکنند بعد که مینویسیم چرا نظر ما را ثبت نکردین سریع میزارن حالا دیگه نوبت شماس که جواب ما را بدهید خیلی ممنون و خسته نباشید
چه ممدجویی که حتی نتونسته زندگی خودشو جمع وجور بکنه ....حالا بره شمالم دئروز کمک کنه چی میشه که بخاطر خودخواهی زندگی یک بچه رو هم به نابودی میکشونید
یه آدم عاقلی... مشاوری چیزی نبوده مشکل اینا رو حل کنه به اینجا نرسن؟!
...... به هرچی خواهر زن پر افاده که زندگی آدمو نابود میکنن
پاسخ ها
اشتباهی مثبت دادم
همیشه یک نفر باید باشه تا کاسه کوزه ها سرش شکسته بشه در اصل داستان این آقا مشکلات چیز دیگه عنوان شد وحرفی از خواهر زن نبود
از طرفی میگه خانواده زنش کشاورز هستند و خودش دوست نداره زنش برای کمک به خانواده اش بره و از طرفی از خواهر زن آن چنانی حرف میزنه هیچ وقت نمیشه یک طرفه به قاضی رفت مشکل همچین داستان هایی اینه که آدم فقط میتونه حرف یکی از طرفین رو بشنوه
در ابتدا باید بگم که ما حرفهای خانم ایشون رو نشنیدیم که بتوانیم در این خصوص نظری داشته باشیم شنیدید که میگن اگه یک طرفه به قاضی بری راضی برمیگردی. به نظر من وقتی دو نفر می خواهند از هم جدا شوند قضیه به این سادگی نیست اختلاف ریشه ای وجود دارد در ضمن کسی که قادر به پرداخت حتی یک ربع سکه به عنوان مهریه ندارد، پس چطور از پس خرج زن و زندگی بر می آمده ؟ این آقا قبل از اینکه کسی رو متهم کنه بهتره رجوع کنه به وجدان خودش شاید مقصره بهتر و دست اول تری پیدا کنه . به امید این که همیشه خواستار حق باشیم چه زمانی که به سود ماست و بالعکس.
این مشخصه خواهر زن فقط یک بهانه اس و مشکل جای دیگه اس خیلی ساده لوحانه اس که آدم همچین اظهاراتی رو باور کنه
مثلا الان این گزارش اینجا گذاشته شده تا یه عده پیدا بشن و بهش کمک کنن که مهریه اون خانم رو پرداخت کنه و طلاقش بده و بیاد بیرون بره سراغ یه خانم دیگه و چند صد تا سکه دیگه مهر اون خانم بکنه و دوباره روز از نو روزی از نو و این وسط اون بچه های بخت برگشته هستن که باید چوب ندانم کاری های این جور پدر و مادر ها رو بخورن و عین توپ فوتبال گاهی اینور باشن و گاهی اونور
من معترضم به این مددجو که مشخص است عملاً مددجو نبوده، حالا یا بخاطر نام مددجو و یا حقوقی که میدادن به او!! برای چه؟ برای اینکه اولاً خودش با همسرش مشکل داشته، چون گفته که به پدرش کمک میکرده؟ بعد اینکه اگه با همسرش خوب و راحت بود هیچوجه همسره جهت مهریه اقدام نمیکرد، از طرفی اگه مددجو بود خواهر زنشو شوهرش میداد که مزاحم زیادی براشون نباشه، چون روز خواستگاری، همسره گفته من مددجو هستم انتظار اونا جهت کمک به اونا بیشتر شده و این هم که مددجو نبوده زودی برآشفته شده که نتیجه اونو میبینه، دراصل این پسره اهل حقیقت نیست،،،