سه سوءتفاهم تعطیلاتی
مقایسه الگوی تعطیلات ایران با اقتصادهای توسعهیافته نشان میدهد وجود سه سوءتفاهم در این حوزه یکی از دلایل بهرهوری و کارآیی اندک نیروی کار در اقتصاد ایران است. این سه سوءتفاهم با ساعت شروع به کار، حجم کار روزانه و تعداد روزهای کاری مرتبط است.
در مورد نخست، تصور میشود «افزایش ساعات کار هفتگی باعث افزایش بهرهوری میشود.» در حالی که تحقیقات بینالمللی بهویژه مطالعات سیاستگذاری در سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) از ارتباط منفی بین افزایش ساعات کاری و بهبود بهرهوری حکایت دارد. در نتیجه این یافتهها، حجم ساعات کاری در اغلب اقتصادهای توسعهیافته نزولی شده است.
سوءتفاهم دوم به «زمان مناسب شروع ساعت کاری بازمیگردد»؛ در حالی که در ایران تصور بر این است شروع ساعت کاری مناسب بین ۷ تا ۸ صبح است بررسیها نشان میدهد شروع کار یا حتی تحصیل از ساعات ابتدایی روز، بازدهی فرد را کاهش میدهد و بسیاری از کشورها شروع کار را به ساعت ۹ صبح تغییر دادهاند. سومین سوءتفاهم نیز این است که تصور میشود «تعطیلات اثر منفی بر تولید ناخالص داخلی دارد» اما اکثر تحقیقات تعطیلات «منظم و متوالی» را که معمولا در قالب «دو روز تعطیل در آخر هر هفته» میگنجد، زمینهای برای بهبود بهرهوری نیروی کار و ارتقای سطح تولید عنوان میکنند.
بررسیها نشان میدهد نظام فعلی تعطیلات ایران که با دو مولفه اصلی «پراکندگی» و «یکروزه بودن» قابل توصیف است، از جنبههای متعددی بر بهرهوری نیروی کار تاثیر منفی دارد. برخلاف اغلب کشورها که در آنها تعطیلات تقویمی به شکل «دو روز تعطیلی متمرکز در آخر هفته» درآمده است، نظام تعطیلات تقویمی ایران به شکل «یک روز تعطیلی آخر هفته» به همراه «تعداد قابل توجهی تعطیلات پراکنده» در مناسبتهای تقویمی است. مطالعات موجود نشان میدهد میزان بهرهوری بهطور معمول پس از یک روز تعطیلی کاهش مییابد و پراکندگی این روزها، روزهای با بهرهوری پایین را افزایش میدهد.
این در حالی است که استراحت کافی در تعطیلات بیش از یک روزه، به افزایش بهرهوری در فردای آنها منجر میشود. علاوه بر این، پراکنده بودن تعطیلات باعث میشود امکان برنامهریزی سلب شده و مطلوبیت تعطیلات برای استراحت نیروی کار نیز کاهش یابد. در نهایت، کم بودن تعطیلات متوالی و چندروزه در ایران، باعث میشود که میزان سفر نیز در اکثر هفتهها پایین باشد و در روزهای تعطیل متوالی، با شدت زیادی افزایش یابد. در نتیجه، فرصتهای شغلی صنعت توریسم نمیتواند روی یک جریان درآمدی پیوسته و منظم حاصل از مسافرت در روزهای تعطیلات آخر هفته حساب باز کند و شلوغی بیش از حد اماکن سیاحتی در معدود تعطیلات چند روزه نیز، از مطلوبیت تعطیلات برای مسافران بکاهد. به همین دلیل، کارشناسان پیشنهاد میکنند سیاستگذاران در کشور اصلاح بنیادی نظام تعطیلات در ایران را با ملاحظه بیشینه کردن رفاه ملی، در دستور کار قرار دهند.
کاهش میانگین ساعت کاری در جهان
آمارهای مربوط به ساعت کاری بیانگر کاهش میانگین ساعات کاری در سالهای اخیر است. براساس آمارهای سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD)، میانگین ساعات کاری سالانه در آمریکا در بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷، به میزان ۱۸۱۰ ساعت بود. اما در بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ میانگین ساعت کاری سالانه در کشور آمریکا به ۱۷۸۰ ساعت کار کاهش یافت. درمیان ۳۴ کشور عضو OECD نیز میانگین کار سالیانه، بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷، ۱۸۱۷ ساعت کار به ازای هر نیروی انسانی بوده است. میانگین این عدد نیز در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ به ۱۷۶۵ ساعت کار کاهش یافت. بررسی ساعات کاری در کشورهای عضو اتحادیه اروپا در بیست ساله منتهی به سال ۲۰۱۱، نشانگر کاهش میانگین تعداد ساعات کار هفتگی از ۳۸ ساعت به ۳۶ ساعت است.
بهرهوری پایین در ساعات بالا
میانگین ساعات کار هفتگی در ایران حدود ۴۴ ساعت است که بالاترین میانگین ساعت کار در مقایسه با دیگر کشورهای جهان است. با وجود «سرانه کار سالیانه» بالا، «سرانه کار مفید» هر ایرانی با میانگین این متغیر در کشورهای توسعه یافته اختلاف معناداری دارد. به عقیده کارشناسان این امر ریشه در «بهره وری» پایین نیروی کار دارد. بهره وری از تقسیم «تولید ناخالص ملی» بر حاصل جمع تجمعی ساعات کار کارگران در طول یک سال به دست میآید. این عدد نشان میدهد که هر ریال هزینه برای کارکنان چه میزان «ارزش افزوده» ایجاد کرده است.
در حال حاضر بهرهوری در کشورهای توسعه یافته در حدود ۴ برابر بهره وری در ایران است. در آخرین بررسی مجمع جهانی اقتصاد از وضعیت اقتصادی ۱۴۴ کشور در پایان سال ۲۰۱۴، ایران از نظر بهرهوری نیروی کار در رتبه ۱۴۲ قرار گرفت. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، سرانه ساعت کار مفید در ایران ۸۰۰ ساعت است. این در حالی است که این عدد برای آلمان ۱۷۰۰ ساعت است. یعنی هر آلمانی با وجود تفاوت ده ساعته در میانگین کار هفتگی، نسبت به یک ایرانی و استفاده از ۳۴ روز تعطیلی بیشتر، دو برابر یک ایرانی کار مفید انجام میدهد.
افزایش ساعت کاری، کاهش بهره وری
با افزایش ساعات کاری «بهره وری نهایی» کاهش پیدا میکند. یافتههای یک پژوهش روی ساعت کاری کارگران در کشور انگلستان نشان میدهد که زمانی که ساعات کاری هفتگی در بازه ۴۵ تا ۵۰ قرار دارد، بهره وری شروع به کاهش شدید میکند. بررسی رابطه بین ساعت کاری و میزان تولید در کشورهای اروپایی عضو OCED نیز نشان میدهد که با عبور از مرز ۱۹۳۵ ساعت کار در سال، به ازای یک درصد افزایش در زمان کاری در حدود یک درصد افت در بهرهوری اتفاق میافتد.
افزایش بهرهوری با تعطیلات متمرکز
مطالعات بیانگر کاهش فرسودگی کاری و افزایش کارآیی در روزهای پس از تعطیلات است. تعطیلات یک روزه تاثیر چندانی بر بهبود عملکرد نیروی کار ندارد، از سوی دیگر اثر تعطیلات چند روزه بر بهرهوری نیروی کار در ابتدای بازگشت از تعطیلات بیشتر از تعطیلات دو روزه است. اما پس از بازه ۴۸ تا ۷۲ ساعت کار در هفته این تاثیر مثبت روی بهره وری از بین میرود. علاوه بر این سهم نهایی و فزاینده هر روز تعطیل بر بهبود عملکرد نیروی کار، با افزایش زمان تعطیلات کاهش پیدا میکند. بنابراین بیشترین تاثیر تعطیلات روی بهره وری در صورتی حاصل میشود که تعطیلات چند روزه بهصورت متوالی در تقویم قرار داشته باشند. براساس تقویم سال ۱۳۹۵ بیشترین تعطیلات در کشور به شکل تعطیلات یک روزه هستند. تحقیقات حکایت از تاثیر نامطلوب تعطیلات یک روزه بر اقتصاد کشور دارد. تعطیلاتی که در حدود ۷۰ درصد تعطیلات در کشور را تشکیل میدهند.
تغییرات مثبت شیفت کاری ۹-۱۷ بر بهرهوری
پس از انقلاب صنعتی، کارخانهها سعی در به حداکثر رساندن میزان تولیدات خود با بهرهگیری حداکثری از نیروی کار بودند. در آن زمان مدت زمان کاری بین ۱۰تا ۱۶ ساعت بود. این زمان طولانی و طاقت فرسا سبب شکلگیری و پیروزی کمپینی با شعار «۸ ساعت کار، ۸ ساعت استراحت و ۸ ساعت تفریح» شد. چندی پس از آن «هنری فورد» ۸ ساعت کار روزانه را بهعنوان استانداردی که تا حدود یک قرن پا برجا بود، معرفی کرد. امروزه در اکثر کشورها شیفت کاری هشت ساعت و بهطور معمول بین ۹ تا ۱۷ است. در کشور ما ساعت کاری روزانه بازه ساعات ۸ تا ۱۶ را در بر میگیرد. زمان شروع شیفت کاری بر عملکرد کارکنان در طول شیفت کاری اثرگذار خواهد بود.
نتایج یک بررسی روی کارمندان آمریکا، نشان میدهد که شروع شیفت کاری از ساعت ۸ نسبت به ساعت ۹ تاثیرات مثبتی بر افزایش بهبود بهره وری دارد. یکی از مراحل ۴ گانه هشیاری در علوم شناختی، مرحله خروج از تمایل به خواب است، این مرحله در میان کارکنانی که کار خود را در ساعت ۹ آغاز میکنند با احتمال بیشتری پیش از شروع کار سپری میشود. در نمونه آماری بررسی شده در این پژوهش کارگران در ساعت شروع کاری ۸ جز دستهای بودند که پس از کارگران شب کار، کمترین میانگین استراحت هفتگی در بیرون از محیط کار را تجربه میکردند.
کمترین میزان خستگی در طول شیفت کاری مربوط به کارمندانی بود که شیفت کاری خود را ساعت ۹ صبح آغاز میکنند. همچنین کارمندان با ساعت کاری ثابت نسبت به کارمندان با شیفت کاری متفاوت عملکرد بهتری در محیط کار از خود نشان میدهند. «سیکل طبیعی» بدن کارمندان در این حالت فرسودگی کمتری را در محیط کار ایجاد خواهد کرد. هر تغییر شیفت به ۷ تا ۱۲ روز برای تطبیق سیکل طبیعی بدن با شرایط کاری جدید نیاز دارد.
نظر کاربران
میخواستم بگم آخه حتماً کار نیست که این همه راندمان کار پایین است ...وقتی در سالهای گذشته استخدام میشدیم دقیقاً برای انجام کاری استخدام میشدیم ولی الآن اگر راندمان کار پایینه مقصر اصلی را پیدا کنید ... ایجاد کار کنی هم مارکنان ازاین روزمرگی نجات پیدا میکنند هم شوق کار در همه بوجود میآد وقتی کار نیست چه باید کرد ؟ در تمامی سازمانها و اداره های دولتی بخاطر ندانم کاری مدیران محترم بیکاری بیداد میکنه و کارمندها از بیکاری افسردگی حاد گرفتند . لطفاً واقعاً فکری کنید از این همه بی برنامه گی در سازمانها و ادارات دولتی .