اوضاع و احوال هنرمندان پیشکسوت
کم توجهی به پیشکسوتان عرصه هنر موضوع تازه ای نیست، اما تاکنون چاره ای برای این معضل در نظر نگرفته اند. بسیاری از هنرمندان پیشکسوت از عدم حمایت مالی و معنوی رنج می برند و معتقدند این عدم حمایت در برابر حمایت آن ها از هنر مملکت منصفانه نیست. اکثر آن ها بیش از حمایت مالی به حمایت معنوی احتیاج دارند و از فراموشی فرهنگی گله مندند.
بازیگران پیشکسوت هنوز به بازیگری دلخوش هستند. همچنین برخی از آن ها از فراموش شدن در نظر همکاران و سایر نهاد های نمایشی گله مند هستند ، چرا که با وجود سابقه بیش از سی سال فعالیت هنری ، در جشنواره های رسمی این حوزه نیز دعوت نمی شوند. این بی توجهی ها در حالیست که در زمان اوج حضور آن ها در آثار هنری ، چنین نگاهی نسبت به آن ها وجود نداشته است ، در واقع حمایت و تقدیر از هنرمندان پیشکسوت در شرایط درست از نظر مالی و معنوی باید وجود داشته باشد و در حداقل شرایط باید از جهت مالی و یا معنوی از سمت دولت و سایر نهاد های فرهنگی هنری انجام شود.
در راستای بررسی شرایط و گلایه های هنرمندان پیشکسوت با هنرمندانی از جمله زهره صفوی، ابراهیم آبادی، رضا بنفشه خواه و صدیقه کیانفر به گفت و گو پرداخته است.
زهره صفوی :
ما از سرمایه ها و پیشکسوتان مملکتیم
زهره صفوی بازیگر تئاتر ، تلویزیون و سینما بوده است. وی آخرین بار در فیلم سینمایی «شام سه نفره عاشقانه» به کارگردانی جواد مزد آبادی ایفای نقش کرده است. وی طی دو سال اخیر فعالیتی در عرصه بازیگری نداشته است. او درباره غیبت در این عرصه به ما توضیح می هد:« هنرمند تا جان در بدن دارد به ارایه هنر خود علاقه مند است. بازیگری حرفه من است ، نان من است، عشق من است ،اما به ما پیشنهاد کار نمی دهند. زمانی که وضع تلویزیون بر هم ریخت تا کنون حدود دو سال از بیکاری من می گذرد و امیدوارم با حضور مدیریت جدید آقای عسگری ، اتفاق های بهتری بیفتد. ما بعد از خدا به حمایت مسئولین نیاز داریم. من و همکارانم از سرمایه های این سرزمین هستیم و هنوز هم حضور ما برای مردم حس خوبی ایجاد می کند و نباید صرفا به دلیل اندکی تفاوت دستمزد ، به جای ما از حضور نا بازیگران استفاده کند».
وی در ادامه می گوید:« وضعیت معیشتی من و بیشتر همکارانم به حقوق بیمه و و اندکی حقوق وزارت فرهنگ و ارشاد وابسته است. هزینه های بیشتر نیز از طریق فرزندانم تامین می شود. حیف از جانی که از پنج سالگی برای این حرفه گذاشتم. من از پنج سالگی وارد عرصه بازیگری شدم ، چون دختر میراحمد صفوی هستم. پدرم از بنیان گذاران سینمای ایران است ، اما امروز حضور یک نا بازیگر مسن ،به دلیل دستمزد کمتر به حضور من ارجحیت دارد». این بازیگر در پایان اشاره می کند :« سال هاست توان حضور در تئاتر را ندارم ، چرا که زمان زیادی احتیاج دارد و دستمزد پایینی هم دارد ، البته واقعا دستمزد پایین در تئاتر مساله من نیست ، چرا که همیشه عاشق تئاتر بوده ام. اگر نمایش ها و نقش های خیلی خوب پیشنهاد شود ، حتما می پذیرم .همه جا باند بازی شده است ، چه در تئاتر و چه در سینما و تلویزیون ، باند بازی حرف اول را می زند. بیشتر این بیکاری و باند بازی ها از دستیار های کارگردان حاصل می شود. کارگردان به من می گوید :خانم صفوی به خدا انتخاب من شما بودید ، اما دستیارم تاکید خاصی به حضور بازیگر دیگری داشت و متاسفانه اعتماد کردم ، اما نتیجه خوبی نگرفتم. ای کاش مسئولین از ما دعوت کنند و نشستی ترتیب دهند و مانند دیگر نقاط دنیا بازیگر ها نوبتی همه در آثار حضور پیدا کنند تا هیچ هنرمندی به خاطر دوری از کار دچار افسردگی و مشکل مالی نشود».
ابراهیم آبادی :
از هنرمند حمایت نمی شود
ابراهیم آبادی بازیگر عرصه های مختلف تئاتر ، سینما و تلویزیون است. وی گرچه نسبت به سایر هم نسلان خود فعال تر است ، اما او نیز از عدم حمایت توسط دولت گلایه مند است. وی درباره شرایط خود به ما توضیح می دهد :« اکثر رفقای هنرمند من در سنینی هستند که دچار مشکل جسمی هستند و دولت باید پشت این ها بایستد. اگر حمایت دولت نسبت به هرمندان انجام شود ،قطعا او در شرایط سخت آرامش خاطر بیشتری دارد و دستش در برابر دیگران دراز نمی شود. چند روز پیش حالم بد بود و دکتر گفت باید بستری شوی. من حساب کردم اگر در بیمارستان بخوابم ۱۵ میلیون باید پول بدهم ، چرا که بیمه اساسی برای ما هنرمندان در نظر نگرفته اند. ترکیه از هنرمندان پیشکسوت تجلیل می کرد و به هر کدام ساختمان دو خوابه ای هدیه کرد. همچنین پولی برای آن ها در بانک قرار داد و سود پول را به هنرمندان داد. پولی به دست هنرمندان نداد ، بلکه سرمایه ای را به کار گرفت و سود آن را به هنرمند داد تا او را حمایت کرده باشد.
چرا کشور من چنین برخوردی با پیشکسوتان خود ندارد؟!». او در ادامه می افزاید: «بیش از نیم قرن از فعالیت من در عرصه بازیگری می گذرد. من دارنده کارت طلایی هستم. دریافت کارت طلایی از طرف خانه سینما ، یعنی من دارای اعتبار کامل برای خانواده سینما هستم ، اما از حداقل مزایای دولتم بهره مند هستم و هرچه دارم تنها از بازی هایم در طی سال هاست. من به هیچ وجه مخالف دولت و یا ملتم نیستم و معتقدم که من وظیفه دارم از دولتم حمایت کنم و آن ها نیز باید از من حمایت کنند».
این بازیگر در پایان اشاره می کند:« من با مریضی و بی جانی ، همیشه سر کار رفته و تکست ها را حفظ کرده و منظم بوده ام و به همین خاطر هنوز هم برای بازی مورد توجه هستم ، اما این برای پیشکسوت کافی نیست. سعدی افشار عزیز فوت شد و تازه بعد از مرگش توسط بچه های تئاتر و مسئولین تئاتر سنگلج از لباس های او در نقش های مختلف پرده برداری شد. این حرکت خوبی بوده ، اما کمی دیر است. افشار هنرمند بزرگی بود و در گمنامی از بین ما رفت. مشت نمونه خروار است و نباید بگذاریم این نگاه و برخورد با هنرمندان تکرار شود. خوشبختانه اخیرا در سریال «دودکش ۲» به کارگردانی آقای لطیفی بازی کرده ام. به نظرم این پروژه خیلی منظم پیش رفت. آقایان متولی ، رجبی و لطیفی آنقدر منظم هستند که این پروژه را به معجزه ای در بین سایر کارهای اخیر بدل کرده است. من در این سریال نقش صاحبخانه را ایفا می کنم و امیدوارم که سایر پروژه ها نیز اینچنین پیش رود».
بنفشه خواه :
متاسفانه حرفه ما جذابیت کاذب پیدا کرده
رضا بنفشه خواه بازیگر تئاتر و سریال های مختلف تلویزیونی، سینمایی است. او درباره شرایط فعلی هم نسلان خود به ما توضیح می دهد :« کار و پیشنهاد خوب کم شده و بالتبع امثال من نیز بیکار می مانیم ، چون در هر کاری بازی نمی کنیم. از طرفی این حرفه دچار جذابیت کاذب شده است و همه سعی می کنند به نحوی در این راه قدم بگذارند. تهیه کننده های سود جو با استفاده از این وضعیت به جای اینکه به کسی مثل من دستمزد بدهند ، نا بازیگری را که دو برابر دستمزد من پول می دهد تا در برابر دوربین بایستد ، برای بازی می آورند». وی در ادامه می افزاید:« مشکل از جهات مختلفی است.
برخی کارها و پیشنهاد های خوبی دارند ، اما اسپانسر ندارند. در هر حوزه ای شرایط متفاوت است. سال ۹۴ از نظر کاری سال خیلی بدی بود. حوزه تئاتر پایگاه اولیه من بوده و عاشق تئاتر بوده ام ، اما دستمزد و زمان در تئاتر همخوانی ندارد و سنین بالا سخت تر در تئاتر همکاری می کنند». بنفشه خواه در پایان می گوید:« وضعیت معیشتی برای بازیگران نسل من ، علاوه بر داشته های شخصی هر کس، از طریق بیمه وزارت خانه ها فراهم می شود. من کارمند وزارت کار بودم و بیمه این سازمان هستم ، اما کسانی دیگر بیمه وزارت فرهنگ و ارشاد هستند و از این نهاد بیمه شده اند. به هر حال در این دوره از زندگی از نظر مادی و معنوی به فعالیت در این عرصه احتیاج دارم».
صدیقه کیانفر:
حتما قابل نیستیم که به ما توجهی نمی شود
صدیقه کیانفر از دهه ۳۰ وارد عرصه بازیگری شده است. او در هر سه حوزه تئاتر ، تلویزیون و سینما حضور داشته است. او مدت هاست که حضور کم رنگی در حرفه خود دارد و نسبت به شرایط خود و واکنش مسئولین و همکاران دلگیر است. او درباره شرایط خود به ما توضیح می دهد :« وقتی به این سن می رسیم ، فراموش می شویم،در حالیکه در دوران فعالیت همه از ما تعریف می کنند و نگاه وبژه ای دارند. چندی پیش ، یک هفته در بیمارستان آسیا بستری بودم و فقط وزیر بهداشت به عیادت من آمد. من حمایت حرفه ای را به حمایت مالی ترجیح می دهم. هیچ وقت بخ خاطر پول در این حرفه فعالیت نکرده ام و امروز دلیل این بیکاری را نمی دانم. خوشختانه بعد از چند سال آقای بیدل برای بازی از من دعوت کرده اند و آقای جواد افشار نیز همیشه به یاد من هستند و سکانس های کوتاهی به من می دهند».
او در ادامه می افزاید :«پیش از این در ۵ سال بیکاری ام ، آقای قربانی رئیس رادیو از من حمایت کردند و همیشه برای حضور در رادیو از من دعوت کردند. جناب قربانی انسان بسیار فهمیده ای است و از همه هنرمندان غیر فعال در آن سال ها برای همکاری دعوت کرد. من از طرف سازمان رادیویی به عنوان هنرمند ممتاز شناخته شده ام ، اما چند روز قبل خانمی از خانه سینما با من تماس گرفت و توضیح دادکه درجه شما سه است! گفتم یعنی چه؟ گفتند: ارزشیابی شما را درجه سه انتخاب کرده است. این ها اهمیتی ندارد ، اما مردم من را دوست دارند و همیشه از غیبت من در این عرصه ناراضی هستند». این بازیگر در پایان می گوید:« جالب است که نه تنها به ما کار پیشنهاد نمی شود ، بلکه در جشنواره ها ی مختلف ، حتی یکبار ازمن دعوت نمی کنند. حتما قابل نیستم. مگر ما چه گناهی کرده ایم که بعد از این همه زحمت مستحق این رفتاریم؟!».
نظر کاربران
برای هنرمندان
پیش کسوت ارزو سلامتی دارم ولی خدا هنر مندهای جوان شفا بده عقلشان درست بشه تا بدانند در حکومت اسلامی زندگی مبکنند عکس های جشنواره باعث خجالت وننگ بود