جزئیات تلخ مرگ دختر ۵ ساله در تهران
نگهبان پارک میگفت «خانم مگه دخترتان مرغ بوده که رفته باشه توی پمپ؟»، اما گودال بزرگتر از این حرفها بود که فقط مرغ در آن جا شود.
روزنامه فرهیختگان: نگهبان پارک میگفت «خانم مگه دخترتان مرغ بوده که رفته باشه توی پمپ؟»، اما گودال بزرگتر از این حرفها بود که فقط مرغ در آن جا شود.
این روزنامه در ادامه نوشت: گودال در کف زمین به حدی بزرگ بود که آدم بزرگ هم ممکن بود در آن بیفتد. درپوشی هم نداشت. التماسش کردم که پمپ را خاموش کند، کفشهای فاطمه را که روی آب آمده بود نشان دادم، گفت ممکن است کفش بچهای دیگر شبیه کفش دخترتان بوده. جیغ میزدم و میگفتم دخترم همین الان کنارم بود و مطمئنم در پمپ افتاده است. همان لحظه، آبی که در آبشار مصنوعی به پایین میریخت سرعتش کم شد، یک چیزهایی در آب میدیدم که به پایین آبشار میریخت و به سمتم میآمد. چیزهایی که در آب بود به نظرم آشنا میآمد. دیگر صدای نگهبان را خیلی ضعیف میشنیدم و چشم به آب دوخته بودم. چیزهایی را که در آب بود میشناختم. دخترم را دیگر ندیدم و به جایش در آب چیزهای آشنایی میدیدم. موهای دخترم، گلسرش، تکهای از پیراهنش و ...
وارد پارک کوهسار در شهرک رضویه تهران بعد از افسریه که میشوی تعداد زیاد افرادی که دور آبشار ایستادهاند، هر رهگذری را به سمت محل حادثه هدایت میکنند. نزدیکتر که میشوی میبینی زن و مرد و کوچک و بزرگ فقط درباره ماجرای سهشنبه شب و تکهتکه شدن «فاطمه» ۵ ساله حرف میزنند. درپوش نداشتن گودال به این بزرگی در پارک و بیتوجهی مامور پارک به حرفهای مادر کودک نقل حرفهای مردانی که تجمع کردهاند، بود. بیشتر از ۳۰ کودک هم اطراف آبشاری که هنوز نردهای دور آن نیست، دور گودالی که هنوز درپوشی رویش نگذاشتهاند، میدوند و قسمتهای خونی گودال را به یکدیگر نشان میدهند. البته دیگر آبی در حوض نیست. نه خبری از نوارهای خطر دور آبشار است، نه هیچ علائم هشداری که باعث شود کسی به آنجا نزدیک نشود.
عباس ۷ ساله در حالی که مدام سعی دارد به همه بزرگترها بگوید او از ابتدای حادثه آنجا بوده و افتادن فاطمه را به چشم دیده گفت: «من دیدم. اول دمپاییاش افتاد و وقتی خواست آن را بردارد خودش هم افتاد. وقتی مامانش برگشت به سمت فاطمه دید او نیست و دمپاییهایش روی آب است، بعد هم با نگهبان پارک دعوا کرد.»
حرفهای این پسربچه نسبت به صحبتهای بقیه افرادی که فقط شنیدههای خود را با یککلاغ چهلکلاغ کردن روایت میکردند منطقیتر به نظر میرسید. عباس گفت: «خانه آنها را بلد هستم و میتوانم آنجا را نشان بدهم.»
با عباس به سمت خانهای در چند کوچه بالاتر از پارک رفتیم. کوچهای با عرض خیلی باریک که شاید دو آدم چاق نمیتوانستند همزمان از عرض کوچه رد شوند. کوچه طولانی بالاخره تمام شد و به یک کوچه فرعی رسیدیم که پرچمها و بنرهای تسلیت به خانواده فاطمه، آدرس دقیق منزل آقای امیری را مشخص میکرد. مردی حدودا ۵۰ ساله تنها کسی بود که در خانه مانده بود و در انتظار میهمانانی بود که برای تشییع جنازه فاطمه به بهشتزهرا رفته بودند. او گفت: «دوست خانوادگی هستیم، بقایای فاطمه را خودم دور از چشم مادر و پدر فاطمه تحویل گرفتم و از درون آبشار جمع کردم. از دیشب تا الان هنوز نتوانستهام بخوابم و به این فکر میکنم که چرا گودال به این بزرگی را بدون درپوش رها کردهاند.»
صحبتها هنوز تمام نشده بود که خانواده عزادار هم از راه رسیدند. پدر فاطمه که گویا هنوز در شوک بود گفت: «سر کار بودم که متوجه شدم این اتفاق افتاده است.»
مادر فاطمه نیز در حالی که صدایش گرفته بود توضیح داد: «داشتیم با دخترم به جشن میرفتیم. در کنار من راه میآمد و شعر هم میخواند. ناگهان حس کردم چند ثانیه صدایش نمیآید. وقتی برگشتم دیدم کنارم نیست.»
مادر فاطمه طوری که انگار این ماجرا را همین الان هم دارد میبیند خیره شد و ادامه داد: «یک لحظه دیدم فاطمه نیست ولی کفشهایش روی آب است. ترس دنیا در دلم ریخته شد. خیره به کفشهایش شده بودم و دور آبشار میچرخیدم، نمیفهمیدم اگر داخل آب افتاده پس چرا کفشهایش هست و خبری از خودش نیست. عمق آب کمتر از نیم متر بود. من فاصلهام از دخترم کمتر از یک متر بود. نمیتوانست جایی رفته باشد.»
خانم امیری با بیان اینکه همان لحظه یک گودالی کف آب دیده بود، ادامه داد: «گودال برای آبشار بود و پمپ آبشار در آن قرار داشت. به مامور پارک که آن اطراف بود گفتم پمپ را خاموش کن. دخترم در این آبشار افتاده و وارد آن گودال شده است. مامور خندید و گفت دخترت داخل پمپ جا نمیشود، مگر مرغ است؟ جیغ میزدم و گریه میکردم، بار دیگر التماس کردم خاموش کن مطمئن هستم آنجا افتاده است.»
مادر فاطمه درباره آن لحظات تاسفبار گفت: «یک لحظه دیدم آب آبشار گلآلود شد. بدنم خشک شده بود و خیره به آب مانده بودم. گفتم ببین آب رنگی شده انگار خون داخلش است. پمپ از کار افتاد. در یک لحظه دیدم یک چیزهایی در آب است و همه اینها با آب به پایین میریخت و به سمتم میآمد. صدای نگهبان را میشنیدم که میگفت مردم آشغال در آب میریزند و اینها در پمپ میچرخد و هر چند وقت یکبار آب را کثیف میکند. صدای نگهبان انگار کمتر و دورتر میشد و چیزهایی که در آب به سمتم میآمدند برایم آشنا و آشناتر میشدند. گلسرش ...»
درپوش نداشتن گودال آن هم در پارک، یعنی فضایی که محل بازی بچههاست به حدی غیرمنطقی به نظر میرسد که به جز سهلانگاری متولیان این امر نمیتوان دلیلی برای آن پیدا کرد. یکی از ساکنان این محله گفت: «این منطقه شهرداری خیلی ضعیفی دارد. قبلا اینجا درپوش داشت ولی از آنجا که گرمخانهای در پشت این پارک است و معتادان زیاد در اینجا رفت و آمد میکنند درپوش را برداشتهاند.»
او ادامه داد: «بیش از ۱۰ بار تماس گرفتهایم و گفتهایم چنین گودالی بدون درپوش اینجا رها شده و هر بار گفتهاند مامور میفرستیم ولی هیچ خبری نشده است. آخرین باری که با متصدیان پارک حرف زدیم گفتند میخواهیم دور آبشار را نرده بکشیم ولی این کار را هم هرگز نکردند. فقط بالای آبشار نرده دارد و پایین آن که گودال هم در آنجاست هیچ نرده یا حفاظی ندارد، گودال هم که کلا درپوش ندارد.»
عصر سهشنبه چنین اتفاقی در شهرک رضویه تهران در حالی افتاده که نهتنها هنوز درپوشی برای این گودال که باعث مرگ کودک شده نصب نشده است، بلکه حتی با گذاشتن نشانهها و نوارهای رنگی خطر هم محل حادثه از پارک جدا نشده است و کودکان زیادی همچنان دور این آبشار میچرخند و درباره حادثه سهشنبه شب حرف میزنند. شاید برای حفاظ گذاشتن، از دست رفتن جان یک کودک آن هم به این شکل دلخراش هنوز کافی نیست و به نظر میرسد مسئولان پارک و شهرداری منطقه ۱۵ در انتظار حادثهای دیگر هستند تا اقدامات ایمنی لازم را انجام بدهند.
این روزنامه در ادامه نوشت: گودال در کف زمین به حدی بزرگ بود که آدم بزرگ هم ممکن بود در آن بیفتد. درپوشی هم نداشت. التماسش کردم که پمپ را خاموش کند، کفشهای فاطمه را که روی آب آمده بود نشان دادم، گفت ممکن است کفش بچهای دیگر شبیه کفش دخترتان بوده. جیغ میزدم و میگفتم دخترم همین الان کنارم بود و مطمئنم در پمپ افتاده است. همان لحظه، آبی که در آبشار مصنوعی به پایین میریخت سرعتش کم شد، یک چیزهایی در آب میدیدم که به پایین آبشار میریخت و به سمتم میآمد. چیزهایی که در آب بود به نظرم آشنا میآمد. دیگر صدای نگهبان را خیلی ضعیف میشنیدم و چشم به آب دوخته بودم. چیزهایی را که در آب بود میشناختم. دخترم را دیگر ندیدم و به جایش در آب چیزهای آشنایی میدیدم. موهای دخترم، گلسرش، تکهای از پیراهنش و ...
وارد پارک کوهسار در شهرک رضویه تهران بعد از افسریه که میشوی تعداد زیاد افرادی که دور آبشار ایستادهاند، هر رهگذری را به سمت محل حادثه هدایت میکنند. نزدیکتر که میشوی میبینی زن و مرد و کوچک و بزرگ فقط درباره ماجرای سهشنبه شب و تکهتکه شدن «فاطمه» ۵ ساله حرف میزنند. درپوش نداشتن گودال به این بزرگی در پارک و بیتوجهی مامور پارک به حرفهای مادر کودک نقل حرفهای مردانی که تجمع کردهاند، بود. بیشتر از ۳۰ کودک هم اطراف آبشاری که هنوز نردهای دور آن نیست، دور گودالی که هنوز درپوشی رویش نگذاشتهاند، میدوند و قسمتهای خونی گودال را به یکدیگر نشان میدهند. البته دیگر آبی در حوض نیست. نه خبری از نوارهای خطر دور آبشار است، نه هیچ علائم هشداری که باعث شود کسی به آنجا نزدیک نشود.
عباس ۷ ساله در حالی که مدام سعی دارد به همه بزرگترها بگوید او از ابتدای حادثه آنجا بوده و افتادن فاطمه را به چشم دیده گفت: «من دیدم. اول دمپاییاش افتاد و وقتی خواست آن را بردارد خودش هم افتاد. وقتی مامانش برگشت به سمت فاطمه دید او نیست و دمپاییهایش روی آب است، بعد هم با نگهبان پارک دعوا کرد.»
حرفهای این پسربچه نسبت به صحبتهای بقیه افرادی که فقط شنیدههای خود را با یککلاغ چهلکلاغ کردن روایت میکردند منطقیتر به نظر میرسید. عباس گفت: «خانه آنها را بلد هستم و میتوانم آنجا را نشان بدهم.»
با عباس به سمت خانهای در چند کوچه بالاتر از پارک رفتیم. کوچهای با عرض خیلی باریک که شاید دو آدم چاق نمیتوانستند همزمان از عرض کوچه رد شوند. کوچه طولانی بالاخره تمام شد و به یک کوچه فرعی رسیدیم که پرچمها و بنرهای تسلیت به خانواده فاطمه، آدرس دقیق منزل آقای امیری را مشخص میکرد. مردی حدودا ۵۰ ساله تنها کسی بود که در خانه مانده بود و در انتظار میهمانانی بود که برای تشییع جنازه فاطمه به بهشتزهرا رفته بودند. او گفت: «دوست خانوادگی هستیم، بقایای فاطمه را خودم دور از چشم مادر و پدر فاطمه تحویل گرفتم و از درون آبشار جمع کردم. از دیشب تا الان هنوز نتوانستهام بخوابم و به این فکر میکنم که چرا گودال به این بزرگی را بدون درپوش رها کردهاند.»
صحبتها هنوز تمام نشده بود که خانواده عزادار هم از راه رسیدند. پدر فاطمه که گویا هنوز در شوک بود گفت: «سر کار بودم که متوجه شدم این اتفاق افتاده است.»
مادر فاطمه نیز در حالی که صدایش گرفته بود توضیح داد: «داشتیم با دخترم به جشن میرفتیم. در کنار من راه میآمد و شعر هم میخواند. ناگهان حس کردم چند ثانیه صدایش نمیآید. وقتی برگشتم دیدم کنارم نیست.»
مادر فاطمه طوری که انگار این ماجرا را همین الان هم دارد میبیند خیره شد و ادامه داد: «یک لحظه دیدم فاطمه نیست ولی کفشهایش روی آب است. ترس دنیا در دلم ریخته شد. خیره به کفشهایش شده بودم و دور آبشار میچرخیدم، نمیفهمیدم اگر داخل آب افتاده پس چرا کفشهایش هست و خبری از خودش نیست. عمق آب کمتر از نیم متر بود. من فاصلهام از دخترم کمتر از یک متر بود. نمیتوانست جایی رفته باشد.»
خانم امیری با بیان اینکه همان لحظه یک گودالی کف آب دیده بود، ادامه داد: «گودال برای آبشار بود و پمپ آبشار در آن قرار داشت. به مامور پارک که آن اطراف بود گفتم پمپ را خاموش کن. دخترم در این آبشار افتاده و وارد آن گودال شده است. مامور خندید و گفت دخترت داخل پمپ جا نمیشود، مگر مرغ است؟ جیغ میزدم و گریه میکردم، بار دیگر التماس کردم خاموش کن مطمئن هستم آنجا افتاده است.»
مادر فاطمه درباره آن لحظات تاسفبار گفت: «یک لحظه دیدم آب آبشار گلآلود شد. بدنم خشک شده بود و خیره به آب مانده بودم. گفتم ببین آب رنگی شده انگار خون داخلش است. پمپ از کار افتاد. در یک لحظه دیدم یک چیزهایی در آب است و همه اینها با آب به پایین میریخت و به سمتم میآمد. صدای نگهبان را میشنیدم که میگفت مردم آشغال در آب میریزند و اینها در پمپ میچرخد و هر چند وقت یکبار آب را کثیف میکند. صدای نگهبان انگار کمتر و دورتر میشد و چیزهایی که در آب به سمتم میآمدند برایم آشنا و آشناتر میشدند. گلسرش ...»
درپوش نداشتن گودال آن هم در پارک، یعنی فضایی که محل بازی بچههاست به حدی غیرمنطقی به نظر میرسد که به جز سهلانگاری متولیان این امر نمیتوان دلیلی برای آن پیدا کرد. یکی از ساکنان این محله گفت: «این منطقه شهرداری خیلی ضعیفی دارد. قبلا اینجا درپوش داشت ولی از آنجا که گرمخانهای در پشت این پارک است و معتادان زیاد در اینجا رفت و آمد میکنند درپوش را برداشتهاند.»
او ادامه داد: «بیش از ۱۰ بار تماس گرفتهایم و گفتهایم چنین گودالی بدون درپوش اینجا رها شده و هر بار گفتهاند مامور میفرستیم ولی هیچ خبری نشده است. آخرین باری که با متصدیان پارک حرف زدیم گفتند میخواهیم دور آبشار را نرده بکشیم ولی این کار را هم هرگز نکردند. فقط بالای آبشار نرده دارد و پایین آن که گودال هم در آنجاست هیچ نرده یا حفاظی ندارد، گودال هم که کلا درپوش ندارد.»
عصر سهشنبه چنین اتفاقی در شهرک رضویه تهران در حالی افتاده که نهتنها هنوز درپوشی برای این گودال که باعث مرگ کودک شده نصب نشده است، بلکه حتی با گذاشتن نشانهها و نوارهای رنگی خطر هم محل حادثه از پارک جدا نشده است و کودکان زیادی همچنان دور این آبشار میچرخند و درباره حادثه سهشنبه شب حرف میزنند. شاید برای حفاظ گذاشتن، از دست رفتن جان یک کودک آن هم به این شکل دلخراش هنوز کافی نیست و به نظر میرسد مسئولان پارک و شهرداری منطقه ۱۵ در انتظار حادثهای دیگر هستند تا اقدامات ایمنی لازم را انجام بدهند.
پ
نظر کاربران
الهی بمیرم براش، حتما چقدر ترسیده
پاسخ ها
این اتفاق دو نفر کشته داشته.اون مادر هیچ موقع به زندگی عادی بر نمی گرده.خیلی ناراحت کننده است.پدر هم ...
متاسفم برای مسیولین بی مسیولیت
خدا به خانوادش صبر بده
پاسخ ها
امیدوارم سر بچه اون مسئولین بی تفاوت هم همین بلا بیاد تا بفهنمد نباید با جان مردم بازی کنند
وااای خدای من...
این هم از بی کفایتی..دریغ از یه ذره عقل
چشم شهرداروشهرداری روشن میگم یه استعفای الکی بدن بعددوباره برگردن سر میزوپستشون
پاسخ ها
بعدا شهردار منطقه اي ديگر ميشود و ......
دردناکتر اینکه بعد دو روز هنوز هم حفاظ نصب نشده
چرا انقدر بیفکرید مگه بایدچندبار تزیه سوراخ گزیده بشیدکه بفهمیداگه بچه خودتون جای اون بچه بود چی میکردید
تسلیت به خانواده داغدارش ماجرا خیلی دردناک است امید واریم تلنگری به مسئولین باشد تا شاهد همچون قضایائی نباشیم
واقعاخیلی سخت پارک شهربغل خودشهرداری تهران بزرگ داخل ش ببینیددورشهربازیش خیلی بددستوشیش روشوی نداردواقع که بغل شهرداری وشورای شهرعجیب.
............شهرداری منطقه 15
لطفا مسولین پاسخگو باشند نه اینکه همه تقصیر ها را گردن نگهبان بگذارند
موندم اگر بلایی سر بچه خودشون هم بیاد اینقدر خونسرد میمونن یا جان دیگران فقط بی ارزشه
خیلی دردناکه خدا به مادرش و پدرش صبر بده
باید اونایی که در مورد حفاظت و ایمنی در اماکن عمومی کم کاری میکنن مجازات بشن
خیلی متاسفم
به این میگن مسولین بی مسعول
من اگه جای مادرش بودم تا الان ده بار دق کرده بودم...
مسءول آنجا همراه شهردار منطقه باید اعدام کنند تا دیگه کسی در شهرداری بی مسولیت نباشند . چقدر از این اتفاقها زیاده . فقط بلدن حقوق بگیرن
واااااااااااای وحشتناکه!
نمیشه تصور کرد اون بچه چه کشیده
خانوادشم تا اخر عمر این غم بزرگ را نمیتونن لحظه ای فراموش کنن.
مسئولش هر کسی باشه باید دادگاهی بشه هر چند داغی که بر دل این خانواده نشسته با این چیزا از بین نمیره.
بسیار متاثر شدم و اندوهگین, آخه شنیدن اخباری از این دست تا کی و تا بکجا, ایکاش مسولین محترم خودشون را برای یک لحظه هم که شده جای خانواده داغدار بگذارند, آن وقت عمق فاجعه براشون ملموس تر میشه, بخدا کل متن را تا آخرش نتونستم بخونم. ولی خواستم بگم شما مسولین, آقایون و خانومهای صاحب پست و مقام یکم به فکر این ملت شریف باشید توی پارکها و فضاهای باز از اینجور موارد پر خطر زیاد مشاهده میشه کابلهای برق لخت و بدون سرپوش درست و حسابی و وسایل بازی مستعمل و بدون استاندارد و خطرناک و ... حتما باید اتفاق بدی بیافته تا نهایتش یکی از این صاحبان پست و مقام برکنار بشه و تازه نتیجه چی .... هیچی!!!! یه نوعی پاک کردن صورت مساله و سرپوش گذاشتن به بقیه مشکلات موجود.... تو را خدا یکم رحم و مروت و وجدان داشته باشید.
پاسخ ها
مسعولین محترم
.......... نگهبان و مسئولین که چسبیدن فقط به میزشون
اگه این اتفاق در ژاپن افتاده بود تا حالا چند نفر از مسئولینش خودکشی دسته جمعی و چند نفر دیگه اش هم سکته کرده بودند
اینهمه ازملت عوارض دریافت مکنیدشهردارمحترم پول ساخت بک حفاظ راندارید که چنین حادثه دردناکی اتفاق ببافتد.
خدا لعنت کنه مسببین این فاجعه را....
پاسخ ها
امبن
ما رکورد زدیم...
اقای شهردار ومسول پارک و....باید بخاطر سهل انگاری مجازات شوند. چرا انقدر انسان بدرد نخور مسولیت دارند به کجا میرویم
ای کاش اینجور حوداث برای مسولین ، بی مسول رخ بده ، انوقت میدونه بر این مادر که جیگر گوشه اش تکه تکه شده چی کیشده
الهی برات بمیرم دختر گلم اعصابم خورد شد خدا به خونوادش صبر بده
خدا به پدر و مخصوصا مادرش صبر بده
آخه اولادش جلو چشاش تکه تکه شد:(
واقعا که شهرداری فقط بلده عوارض ومالیات بگیره هیچ کاری دیگه بلد نیست اخه بچه چه مرگ دلخراشی داشته خدا به خانوادهاش صبر بده
وایییییییییییی خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!
فقط بلدید پول نفت مردمو بگیرید وخرج آقا زاده ها کنید .وای به حال آخرتتون با این مردمداریتون.
واقعا در توصیف و دلیل این حادثه دلخراش و اسفناک ، نمیشه چیزی گفت ، آخه تا کی باید از این حوادث باید اتفاق بیفته ، تا کی بی کفایتی و کم کاری شهرداری ، مسببان این حادثه باید محاکمه بشن ، البته اگه مسئولان امر وجدان داشته باشند .
خیلی سخته ادم نمیدونه چی بگه
واقعا رو چه حساب اسم مسئول رو خودتون گذاشتین؟؟؟
کاش برامون مشخص میکردین دقیقا مسئول چی هستین؟؟؟
جناب قالیباف با این همه اتفاقات ازسقوط جرثقيل تانشست خانه های گلستان وتا این کودک 5 ساله چرا خجالت نمی کشی شورای شهر مدیر لایق تری ندارد
همه مسئولین از مامور پارکگرفته تا شهردار محاکمه بشن
خدا لعنت کنه که اینطور با مرگ وزندگی یه بچه بازی کردن
پاسخ ها
وبچه های دیگر
انالله واناال
یه راجعون .روحش شاد خداوند صبرتان بدهد
شورای شهر بی لیاقت.چرا افراد را شهردار میکنید؟
اقای شهردار خداوکیلی اگه یک دقیقه دست بچه کوچک و ناز پرورده خودت را بگیرن و فقط ببرن طرف گودالی با این مشخصات چیکار میکنی!!!!! کوچکترین کار استعفا و پوشیدن لباس سیاه برای اون فرشته کوچولو و معصومه
پاسخ ها
استعفا بده که چی بشه یعنی تا اخر عمر بیکار میمونه باید مجازات بشند
خیلی ناراحت کننده است، خدا به خانواده اش صبر بده.
وای کاش نمی خوندم دارم دیوانه میشم خداوند صبر بده به خانوادش
فقط بلدن پول مفت. بگیرن. خدا به فریاد. پدر و مادرش برسه
از قدیم می گن بنی ادم اعضای یک دیگرند که در افرینش زیک گوهرند ولی مسعولین تو فکر خودشونو اطرافیان خودشونند
وای عزیزم چقدر وحشتناک روحت شاد گل من به خدا دارم گریه میکنم گناه داره طفلک معصوم
سخت ترین اتفاق برای پدر و مادر از دست دادن جگر گوشه شان هست خصوصا این اتفاق خیلی خیلی دردناک است و نه تنها روزی هزار بار از تو ذهن خانواده شان رد میشه بلکه از ذهن مردم پاک نمیشه!
خواهشی که دارم این است که هر کسی میتونه مسوول باشه قطعا آون افرادی که با عقلشان پی به این اشتباه و فاجعه ای که می تونه در آینده سبب بهشه فکر کردن و شاید بعضی هم بی تفاوت رد شدن کاش آون افرادبا فهم فقط یکیشان حتی با هزینه خودش یک درپوش اونجا قرار میدهد!!! آه
ما هم میتوانیم جامعه مان رو بهتر کنیم تک تک مون من مطمئن هستم
فقط بلدن مردم رو سر کیسه کنند. باید مسببین. فاجعه رو دار زد بعدش هم سوزوند
بی کفایت ها
بغض گلومو گرفته فقط میتونم بگم خدا به خانواده اش صبر بده حتی فکر کردن بهشم موی تن ادمو سیخ میکنه خدا باعث و بانیشو لعنت کنه خدا میدونه اون دختر چی کشیده
ایکاش بچه این مسعول بی غیرت این بلا سرش میومد ،مسعولین بی غیرت اگه به اندازه سر سوزنی چیزی به اسم تعصب وغیرت ایرانی تو رگتون هست کمترین کار استعفا س.
بنظرمن مقصرمردم تهران هستند که میرن به اشخاص بی لیاقت رای میدن میان میشن شورای شهر ،اینم از اوضای مردم وشهر و شهردار
بی مسعولیتهای بودجه خوار
آقا قالیباف استعفا بدهید.
من خیلی ناراحت شدم این دختر بچه همسایه ما بود
خدائی اگر این بچه فرزند یکی از مسئولین شهرداری بود واقعا همینطور از کنار قضیه میگذشتند ؟خدا به پدر ومادرش صبر وبه مسئولین شهرداری عقل ومسئولیت پذیری عنایت فرماید
شهردار باید استعفا بدهد
خدا به فر یاد خانوادش برسه و خدا از شهردار و نگهبانو همشون نگذره خونش گریبا نشونو بگیره
خداوند به این خانواده محترم صبر بدهد. به آن مسئول عقل. اگه بچه خودت بود چه میکردی
خدابه خانواده اون عزیزازدست رفته صبرعنایت کنه وخون اون بچه جوابگوی مسئولین بی مسئولیت باشه
خدا لعنت کنه باعث و بانیشو
خدا لعنتشون کنه با این همه بی مسئولیتی شون.حتما باید با جون انسانها بازی کنند .
وای دلم کباب شد بغضم گرفت وای بر ادمای بی مسعولییتو حواس پرت
مسئولین خوابین بابا بیدار شید یه جنایت رخ داده
ولعنت الله علی قوم الظالمین
من نمیدونم ظلم این به اصطلاح مسعولین تاکی بایدسرمردم ازکودکان معصوم گرفته تابزرگان ادامه داشته باشه ودریغاکه فریادرسی وجودندارد دخترمظلومم انتقام خونت یقینا گرفته خواهدشد
واقعا ناراحت شدم، خدا به خانواده محترمش صبربده، خدایا خودت کمک هممون کن، الهی به امید تو
واییییییییییییی.
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.
بیچاره مادرش
خیلی ناراحت کننده است
من یاد فیلم های ترسناک افتادم .... واقعا وحشتناک بود.... خدا به خونوادش و مخصوصا مادرش که شاهد تکه تکه شدن جگرگوشش بوده صبر بده
..اطراف خانه ماهم کلی گودال و چاه بی درپوش است...
اداره گاز زنگیدیم گف از ما نیست.. شهرداری هیچ کاری نکرد... اداره برق هیچکاری نکرد...
خون اون بچه ی بی گناهی که با اون وضع فجیع ریخته شده دامنشون رو میگیره !!خدا انتقام گیرنده است
خانه از پایبست ویرانست
خواجه دربند نقش ایوانست.....
ضمن عرض تسلیت به خانواده داغدار ای مسول محترم اگه بچه خودتون بود عکس العمل شما چه بود
بعضی از مسولین واقعا ... هستن دیگه چیزی نمیگم فقط خیلی داغون شدم
با عرض سلام و تسلیت به پدر و مادر دختر گل بهشت خدا یا انتغام بگیر از مسئولین بی مسئولیت فقط وفقط به فکر حقوق 180 میلیون تومان به فکر حفظ جان مردم نیستن ...
اين اوليش نبود اخريش هم نيست.بيچاره مادر
وای خیلی تاسفبار
اناالله و اناالیه راجعون الالعنت الله علی القوم الظالمین مسئولین که به فکر حفظ جان مردم نیستن ظالم هستن
پاسخ ها
احسنت.
خدا .. کنه شهردار اون منطقه را که استعفا نداده
انگار نه انگار انسانی بوده اینطور شده
خدا ازتون نگذره
من اگع جای خانواده اونا بودم نگهبان چوب تو استینش میکردم
خدا به خانواده اش صبر دهید واقعا کسانی که مقصر هستند روز قیامت باید جوابگو باشند
مشکل ما اینکه هیچ کس مسولیت کاری رو که داره قبول نمیکنه به نظر من باید دوتا آدم درست حسابی بزارن مسول که کار خودشون رو بلد باشن ،اخی وقتی مادر بچه داشته جیغ میزده التماس میکرده نباید اون مامور پمپ رو خاموش میکرده؟؟یا نباید برای اون پمپ یه درپوش میزاشتن یا حالا که این اتفاق افتاده نباید یه نوار بزنن دور اون آبشار؟؟؟ایشالا که خدا به مادر وپدرش صبر بده خیلی ناراحت شدم.
استعفا کافی نیست.باید همه ی افرادی که در این حادثه مقصر بوده اند، مجازات شوند.
باعرض تسلیت خدمت خانواده این فرشته کوچولو.واقعا نمیدونم اینا چه ادمایی هستن که به درد مردم نمیرسن
وای که اگر این آقایان می دانستند حق الناس چیست ونسبت به مردم چه وظایفی دارند هرگز با این بی تفاوتی ها چنین حوادث دلخراشی راکه برای همیشه زندگی یک خانواده را از هم پاشید رقم نمی زدند,بیچاره این مادر که شاهد چه فاجعهای بوده خداوند صبرش بدهد
ببخشید ,یه سوال,مگه سر پمپ فیلتر ندا ه؟و چطور تکه های لباس بچه از تو فواره که خیلی باریکه اومده بیرون؟ولی جریان خیلی دردناک بود!!
پاسخ ها
مگه عجیبه ؟وقتی که حفاظ نداره ختما فیلترهم نداشته دیگه ...
بنرهای هنری واجبترازجون ادم
ضمن عرض تسلیت به این خانواده عزیز،اگر این اتفاق در آمریکا یا یک کشور غربی می افتاد از صدا،وسیمای ما دایم پخش میشد
هردم ازاین باغ بری میرسد..اینم یک بی مسئولیتی دیگه ....بمیرم الهی برای اون بچه ومادرش که شاهد تلخ ترین اتفاق ممکن بود
وای یا علی
آخه چرا به خاطر سهل انگاری یک عده این بچه اینقدر وحشتناک باید جونش رو از دست بده
خدا به خانوادش صبر بده
تسلیت میگم به خانواده اش اگه تهران بودم حتما در مراسم شرکت میکردم
این همه بی مسئولیتی وبی فکری رو اون دنیا چجوری جواب میدین این دختر بیگناه وپاک روشما مسئولین بی کفایت کشتین خداازشمانگذره دختر خودتون هم بود اینجوری تا میکردین
واقعا متاسفم واسه این مسئولین بی مسئولیت!!!!!!
و متاسف تر بخاطر اینکه هنوز دریچه اون کانال لعنتی هنوز بسته نشده...
خدا صبر مادر وپدرش بده چون ماهم با خواندن اینها ناراحت شدیم . امان از یک لحظه غفلت
واقعا دلم سوخت...نمیفهمم تاکی باید تاووان بیتوجهی مسیولارو مردم بدن...خدابهشون صبر بده
ببینیم کسی" غیرت "داره استعفا بده.
خدالعت کندبه سهلنگاران ان پارک که باعث شده حان این دخترگرفته بشه وخانواده ای روداغدارکنه
خیلی وحشتناکه بچه بی گناه خدابه خانوادش صبر بده
واقعا متاسفم خدا بهشون صبر بده
ببین حالا اگه اینطوری نشد هر کسی تقصیرو گردن کس دیگری میندازه آخرشم هیچ ( ما اینطوری هستیم )
چه زجری کشیده طفلی ....مث اینکه تو چرخ گوشت افتاده... حالا بیاید جواب بدید دیگه نتیجه سهل انگاری شما مرگ ی کودک و داغدار شدن ی زوج جوون
بمیرم براش خدا به خانوادش صبر بده
ینی مسئولین عذاب وجدان نمیگرن...اون دنیا چجوری میخوان ج بدن...
خیلی خیلی متاسفم واقعا دردناکه متاسفم برای مسولین که ککشونم نمیگزه
خدابه فریاد دل پدرومادرش برسه.الهی بمیرم برای مادرش به عنوان یه مادرمیگم مرگ راحت تر برای یه مادرتادیدن چنین چیزهولناکی.الهی خدالعنت کنه کسانی رو که مقصربودن الهی آتیش بگیرن
به خوانواده فاطمه ازاعماق وجودم تسلیت میگم.خداوندباصابرین است.یاسین قریب.
به نظر من همه ی این افرادی که نام برده شده مقصرند از پیمانکار تاااااااا شهردار .
لعنت به زنده و مرده اون نگهبان بی شرف
هیچ کس نمیگه با اون نگهبلن احمق چه برخوردی کردن می تونست با خاموش کردن پمپ جلو این فاجعه رو بگیره
پاسخ ها
ادم دلش میسوزه با این برخوردنگهبانه
مردم این منطقه باید به این موضوع اعتراض کنن(هر چند که باید مردم شهر بخاطر همدردی با این خانواده اعتراض کنند وبه این وضعیت شهری حالا...)مثلا چند روز توی همون پارک تحصن کنن تا هم خون این طفل معصوم پایمال نشه هم مسئولین ومامور سریع تر مجازات بشن تا درس عبرت بشه واسه بقیه که درست به وظایفشون رسیدگی کنند . این اتفاق واقعا وحشتناکه باید تو همون چاله مقصرین قصاص بشن
من یه مادرم حتی تصورش وحشتناکه
وقتی هرچه ورزشکار و هرچی پارتی دار شورای شهر و شهردار میشوند باید بیشتر از این انتظار داشت
پناه برخداااااااا
واقعا متاسفم برای مسوولين خودشونو بزارن جای این خانواده......
چون منطقه 15 هستش باید اينجوري باشه؟؟؟؟؟؟؟
من خودم بچه مشیریم، واقعا متاسفم....
واقعا کاس دختر یک عالی مقام تک تکه میشد تا به فکر باشن
همیشه اینطوری بوده حتما باید یکی بمیره تا اینا به فکر بیفتن
تجاوز بوده نه افتادن تو اب
پاسخ ها
برو بابا ...
خیلی دردناکه ..من بودم کل پارک رو پلمپ میکردم.
خیلی دردناک بود تصورشم دست وپای آدمو ب لرزه درنیاره ای خدااااااا
اخی مادروپدرفاطمه کوچولو