تکانههای سیاسی و اقتصادی در بورس
بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای امسال با افتهایی همراه بود و این افت در اردیبهشت ماه هم ادامه یافت به طوری که در دومین ماه از سال ۱۳۹۵ شاخص کل با ۲۰۱۷ واحد کاهش رو به رو شد.
شاخص بورس اوراق بهادار تهران اردیبهشت را با ۷۸ هزار و ۴۳۰ واحد شروع کرد و در همان روز اول ماه با ۱۶۱ واحد کاهش رو به رو شد، اما در ادامه با فرازهایی ناپایدار روند خود را ادامه داد به طوری که در کل دومین ماه سال ۱۳۹۵ با کاهش بیش از ۲ هزار واحدی مواجه شد و با مقدار ۷۶ هزار و ۴۱۳ واحد به کار خود خاتمه داد.
روند اصلاح شاخص کل بورس اوراق بهادار از ابتدای سال ۱۳۹۵ شروع شد عده ای از کارشناسان علت این افت را بالارفتن بیش از حد و حباب گونه شاخص بازار در ماه های پایانی سال ۱۳۹۴ می دانستند. در آن ماه ها سهامهای صنایع خاصی از جمله خودرویی ها با بازدههای بیش از سه برابری مواجه شد. البته همین سهمها در گیرودار مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ طی سال ۱۳۹۴ گاهی تا دو تا سه برابر کاهش پیدا کرده بود.
آن کارشناسان معتقد بودند حباب ایجاد شده به علت انتظار بالای سرمایهگذاران بوده چرا که بسیاری تصور می کردند با به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای و اجرایی شدن برجام وضعیت اقتصادی کشور حتی در کوتاه مدت شدیدا به سمت مثبت تغییر می کند و اقتصاد روی خوبش را به ایرانی ها نشان می دهد. هر چند که با برداشته شدن تحریمهای اتحادیه اروپا اقتصاد ایران نفسی تازه کرد، اما ارزش پول ملی آن چنان که انتظار می رفت تقویت نشد و همچنین بانک های اروپایی به علت نگرانیهایی از جانب تحریمهای ایالات متحده آمریکا و تنبیه های اقتصادی از بابت دور زدن ناخواسته آن تحریم ها، چندان رقبتی به روابط بانکی با ایران نشان نمیدادند. حال بعد از برآورده نشدن این انتظارات این حباب شکل گرفته، در حال ترکیدن بود و شاخص تالار شیشه ای هم همگام با محقق نشدن انتظارات سهامداران کاهش پیدا کرده و وارد فاز اصلاحی شده بود.
از دیگر عوامل کاهش شاخص در این مقطع بحث های باز یا بسته بودن سوئیفت بود البته در اردیبهشت ۱۳۹۵موارد زیادی دیده می شد که بدون هیچ گونه علت خاصی و با پیچیدن شایعات در فضای مجازی درباره اوضاع بورس و سهام های خاص، به یکباره شاهد صف های میلیونی خرید یا فروش بودیم به طوری که تنها چند روز بعد از صفهای خرید، سرمایه گذاران برای فروش سهم های خود صف می بستند و بالعکس.
از طرفی در اردیبهشت بحثهای زیادی درباره کاهش نرخ سود سپردههای بانکی مطرح شد که این موضوع به نوبه خود تاثیراتی در دادستد های سهم ها و اوراق بهادار قابل معامله داشت این طور که شنیده می شد مسئولان می خواستند با کاهش مجدد نرخ سود سپردهها حجم بیشتری از نقدینگی را به سمت بازار مالی و سرمایه ایران سوق دهند هرچند که در این میان عده ای از کارشناسان اقتصادی معتقدند که کاهش دستوری نرخ سود سپردههای بانکی در ایران نه تنها نمی تواند بورس را تکانی دهد بلکه اقتصاد بیمارگونه ایران را با مشکلات بیشتری مواجه می کند چرا که با نرخ تورم موجود، کاهش سود چندان علمی به نظر نمیرسد آن ها معتقد بودند این روش باید ریشه ای مورد مطالعه قرار گیرد و سر منشاء های بالا بودن سود سپردهها شناسایی و برطرف شود.
بازار امروز تهران بیش از هر زمان دیگری منتظر شوکهایی است تا بورس بتواند راه درست خود را پیدا کند اما تا آن زمان این شایعات هستند که صف های طولانی خرید و فروش را ایجاد میکنند.
ارسال نظر