فیلم گرفتن از خشونت معلم، خطاست؟
«من، تنبیه را باور دارم. تنبیه، بیدار کردن است. چوب را باید خورد و روشن شد. جورِ استاد را باید کشید و راه یافت» ... اوسینوس، ترکه و شلاق را ابزارهای لازم آموزش میشناسد؛ میگوید ترکه را باید گرداند و درس را آموخت.
در مدارس آتن چوب و فلک بود. شاگرد، عبارتی را در قرائت میانداخت، به شلاق بسته میشد. در عصر ایمان، هم تنبیه یا ترکه بود. جوانِ اسپارتی، فرمانبرداری را در سایه شلاق میآموخت. ضربه اگر بیدار کند، همیشه رواست ... تنبیه بیدار میکند. همه ابراهیمِ ادهم نیستند که در صحرا آواز «انتبه» بشنوند...».
احتمالا دشوار است که باور کنید اینها دیدگاه سهراب سپهری شاعر و نقاش محبوب معاصر است که مشهور است به دلنازکی و هم اوست که میگوید: «آب را گِل نکنیم» و «به سراغ من اگر میآیید نرم و آهسته بیایید / مبادا که ترک بردارد چینی نازکِ تنهاییِ من...».
اما واقعیت دارد و سهراب سپهری در «اطاق آبی» و در فصل «معلم نقاشی ما» اصل تنبیه را رد نمیکند و اگر از خاطره تنبیه خود به تلخی یاد میکند، به دلیلی دیگر است:
«تنبیه من اما جا نداشت. نظمی را به هم نزده بودم. معلم درس نمیداد... پس چرا چوبم زد؟ به من نزد. به بیداریِ ذوق زد. به حضور رؤیا زد... من شاگرد خوبی بودم. اما از مدرسه بیزار. مدرسه خراشی بود به رُخسارِ خیالاتِ رنگیِ خُردسالیِ من...»
سهراب سپهری، اصل تنبیه را به عنوان وسیله «پرورش» میپذیرد و اگر درباره خود اعتراض دارد به این سبب است که «جا نداشت». کما اینکه نوبت به پدر که میرسد، میگوید: «پدر میزد. جانانه هم میزد. در من شوق تکرار خطا بود، در او التهاب زدن. اما پدر بود که دستم را گرفت و شیوه کشیدن آموخت. پدر در چهرهگشایی دستی داشت. اسب را موزون میکشید و گوزن را شیرین مینگاشت...»
این مقدمه درباره «تنبیه» به خاطر اخبار مربوط به تنبیه شدید دانشآموزی در شوش (در استان خوزستان) آمد که فیلم آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و مردم را متأثر کرده و شخص وزیر به آن واکنش نشان داده است.
در این فیلم، معلم، شاگرد را روی صندلی گوشه دیوار مینشاند و ابتدا با کاغذی که در دست دارد و سپس با مشت به شدت به سر و گردن دانشآموز میکوبد و شاگرد را در حال ناله و فریاد میبینیم.
وزیر گفته است: «از طریق هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری به این موضوع رسیدگی میشود».
نکته اصلی و بهانه این مطلب اما موضوعی دیگر است:
مقام محلی گفته است: «با دانشآموزی که فیلمبرداری کرده هم برخورد خواهد شد؛ چون دانشآموز نباید گوشی تلفن همراه را با خود به مدرسه میبرده است.»
اما آیا اگر همکلاسی دانشآموز شوشی از این رفتار وحشیانه فیلم نگرفته بود، جامعه و آموزش و پرورش از این اتفاق آگاه میشد؟ اگر این فیلم وجود نمیداشت آیا معلم انکار نمیکرد؟!
کودک یا نوجوانی که شجاعت و جسارت به خرج داده و یک رفتار خشونتبار را که میتوانسته تکرار شود یا به خودکشی فرد مورد آزار بینجامد افشا کرده چرا باید مجازات شود؟
همراه داشتن تلفن همراه ممنوع است؛ درست؛ اما اگر قصد دانشآموز افشای این سبُعیّت و دفاع از همکلاسی و خودش و اثبات رفتار خشن بوده باشد چطور؟ شایسته ستایش است یا سرزنش و نکوهش؟!
به جای اینکه جوانمردی و نوعدوستی او ستوده و این فیلمبرداری خاص یک استثنا و قابل بخشودگی تلقی شود، از برخورد با این دانشآموز هم خبر میدهند.
نباید این تلقی درگیرد که آموزش و پرورش «ماشین تولید ترس» است. همین تلقی به معلم اجازه میدهد یا این سوءتعبیر را در او ایجاد کرده که حق دارد دانشآموز را زیر کتک بگیرد.
اتفاقاً آموزش و پرورش باید این تلقی را بزداید و اعلام کند هر چند همراه داشتن تلفن همراه در مدارس ممنوع است اما در این مورد خاص چون قصد شاگرد افشاگری و تصحیح یک خطا بوده قابل چشمپوشی است.
با سهراب سپهری شروع کردیم؛ با جملهای از او نیز به پایان میبریم:
«دبستان به سر رسید و به دبیرستان پا نهادم. راه من از خانه به سویی دیگر میکشید و از کوچههایی دیگر میگذشت تا به مدرسه میرسید. حیاط مدرسه دیگر آن نبود. برنامه آن نبود. معلمان، دیگر نبودند. اما سُستی عناصر تعلیم، همان بود و بیمنظوریِ تربیت، همان. آموختن، به حافظه سپردن بود و غایت، نمره گرفتن. کلاس، از زندگی بیرون بود...».
نظر کاربران
اگه گوشی نمیبردن که تنبیه وحشیانه برخی ازبه اصطلاح معلمین که معلوم نمیشد ،دمشگرم دانش آموزی که هوای همکلاسیشوداره
کاش در این موارد علت خشمگین شدن معلم هم بیان میشد تا از کل ماجرا خبردار میشدیم
چون همیشه آخر جریان نمایش داده میشه
من در همان مدرسه معلم بودم.حاضرم یک ماه حقوقم را به نویسنده متن بدهم به شرط این که فقط یک ساعت ,بله فقط یک ساعت در همان کلاس دوام بیاورد.
علت تنبیه شدن دانش آموز خاطی را پرسیدم و البته معذورم از بازگوکردن, و اگر نویسنده به جای ایشان بود عکس العملی به مراتب بدتر ازخود نشان میداد.
ضمنا پدر دانش آموز اعلام کرده هیچگونه شکایتی ندارم پس لازم نیست کاسه ی داغ تر از آش باشیم ...(انصاف هم خوب چیزیه)
اون دونفری که نظر دادن روهم باید به دادگاه معرفی کرد چه بسیاربچه هایی که به خاطر وحشی بازی معلما از درس ومدرسه جدا شدند نمیتونی مجبور نیستی معلم بشی کسی زورت نکرده وحشی عقده ای
پاسخ ها
خیلی بی تربیتی . شما هم باید با مادرت تشریف ببری پیش روانشناس یا مشاوره
وحشی عقده ای مادرته
دم دانش آموزای که موبایل می برن گرم نترسین بازم ببرین هیچ غلطی آموزشو پرورش نمی تونه انجام بده اگر بخواد کاری کنه موضوع رسانه ای میشه و دهنشون سرویسه.
درسته تنبیه توسط معلم نباید صورت بگیره . باید این دانش آموز خاطی همراه مادرش تاکید می کنم همراه مادرش برند خدمت دکتر روانپزشک یا امثالهم اون می دونه چی کار کنه .
سلام. ببینید دفاع از معلم یا دانش آموز هریک به تنهایی کافی نیست! اینها دشمن هم نیستن بلکه اومدن یه راهی را با هم بروند تا باعث یادگیری دانش آموز بشوند ولی متاسفانه برخی از دانش آموزانی که به دلایل مختلف دوست دارن همه را منجمله معلمشون را اذیت یا مسخره یاجو کلاس را به هم بریزند و طاقت معلم و همکلاسی هایشون را کم کنن سعی می کنن با صحنه سازی خودشون را بی گناه جلوه بدهند! خوب اگه شما جای این معلم هایی باشید که این بلاها به سرشون میاد چی کار می کنید!؟ آره در حرف زدن خیلی راحت که من صبر می کنم و.... ولی وقتی خودتون در صحنه باشید می بینید که اعصابتون بهم می ریزه و قادر به کنترل خودتون نخواهید بود!
بگذریم! به راستی با افرادی که بارها مخل کلاس و نظم مدرسه می شوند چی کار باید کرد!؟ اگر همین فرد در جامعه یک پلیس یا قاضی را مسخره کند و اذیت کند چه برخوردی با او می کنند؟! پس بیایید به جای تخریب نقش معلم و دانش آموز قوانینی مناسب برای این قبیل دانش آموز نماها تصویب کنیم تا کسی به خودش اجازه کارهای نادرست را در محیط مقدس تعلیم و تربیت ندهد!!
از رسانه ها ی همیشه فعال هم خواهش می کنم که بجای دامن زدن نادرست و غیرمنطقی به اتفاقاتی که می افتد راه های پیشگیری از آن را ترویج کند و به مهرورزی طرفین کار کند تا عناد !
انشالله که خداوند از گناهان نادانسته ما بگذرد!!
شاد باشید
معلم حق نداره دانش اموزروتنبیه کنه حق یه بچه توسری ولگدخوردن نیست بلکه رفتاربجاودرسته تادانش اموزازصبروتحمل وانسانیت معلمش سرمشق بگیره واونوالگوقراربده نه که ازدرس ومدرسه ومعلم بیزاربشه
معلم عزيز شاگرد شما يك كودك يا يك نوجوان شيطان و بازيگوش است شما اجازه دارى به او تذكر بدهى ويا نمره انضباطش را كم كنى با والدين صحبت كنى ولي اجازه ندارى با مشت و لگد به جانش بيفتى ، معلمي به دليل همين سختى كار است كه بسيار ارزشمند است ،معلم بايد فرق خودش و يك كودك را درك كند اگر حوصله ندارد إجبار به داشتن چنين شغل سختى نيست معلم مدارس استثنايى واقعا نمونه صبر و تحمل هستن اگر جاى انها بودى حتما حكم إعدام دانش أموز بيچاره را صادر ميكردى.