عامل خودكشی های اخير
سيدحسن موسوي چلک؛رئيس انجمن مددكاران اجتماعي ايران در روزنامه آرمان نوشت: خودكشي و اقدام به خودكشي دو پديدهاي است كه مدنظر است. خودكشي منجر به فوت ميشود و اقدام به خودكشي منجر به فوت نميشود.
خودكشي امري است كه ما از گذشته داشتهايم و داريم و باز هم خواهيم داشت منتهي به طور كلي نرخ خودكشي در ايران معمولا بين پنج تا هفت در ۱۰۰هزار نفر به طور ميانگين است. در استانهايي مانند ايلام، كرمانشاه، لرستان آمار بالاتر است اما اين نكته را هم بايد در نظر گرفت آمار خودكشي اينهايي نيست كه ثبت ميشود چون ما سيستم ثبت دقيقي در اين مورد نداريم زيرا خانوادهها براي حفظ آبرويشان يا براي استفاده از بيمه و دلايل متعددي كه باعث ميشود آمارهاي خودكشي در ايران واقعي نباشد و پنهان بماند، خودكشي را اعلام نميكنند اما باتوجه به اينكه باوجود شرايط فرهنگي حاكم بر جامعه ما، درباره قتل نفس حساسيت وجود دارد، اين حساسيت به خودكشي هم بيشتر شده است.
دلايل متعددي براي موضوع خودكشي وجود دارد؛ از شكست در حوزه اقتصادي، آموزشي، زندگي، انتقام، پوچگرايي كه در نويسندگان وجود داشت تا دلايل ديگر. اما عاملي كه بسيار تاثيرگذار است در اين بخش، اختلالات رواني و ازجمله افسردگي است. آماري كه دكتر سياري، معاون وزير بهداشت در هفته گذشته درباره اختلالات رواني اعلام كردند در حدود ۲۳درصد است و حتي وزير بهداشت هم اعلام كرد ۱۲درصد مردم بهنوعي يكي از انواع افسردگيها را دارند.
اما بخش ديگر اين ماجرا برميگردد به اين موضوع كه ما مهارتهاي شاد زيستن، مهارتهاي روبرو شدن با مشكلات و مهارتهاي زندگي و كنترل خشم را خوب بلد نيستيم و شايد خودكشي يكي از راههايي ميشود كه به ذهن ما خيلي زود متبادر ميشود. در چند وقت اخير دليل اينكه به موضوع خودكشي زياد توجه شد و حساسيت نسبت به آن زياد شد نه بهدليل زياد شدن اقدام به خودكشي، چون در چند سال اخير آمار هميشه نزديك به ۴۰۲۰ موردي بود كه رئيس پزشكي قانوني اعلام كرد بلكه به اين دليل بود كه مقداري مدل خودكشيها مشهودتر شده است مانند حلقه آويز كردن از پل عابر پياده. زماني كه خودكشيها به اين شكل انجام ميشود عامل در واقع خودكشي حامل يك پيام است، اين پيام يك بخش آن به جامعه برميگردد و بستگي به آن عاملي دارد كه بيشترين تاثير را در خودكشي دارد زيرا خودكشي آسيبي نيست كه تك عاملي باشد و عموما پديدههاي اجتماعي چند عاملي هستند.
خيلي وقتها خودكشي مخالفت با وضع موجود نيست اما ميتواند يك پيام را به جامعه منتقل كند. در واقع خودكشي عامل اعتراضي نيست، تصميم احساسي است كه پيام اعتراضي ميدهد. پيامي در مخالفت با مديريت جامعه نبود و انگيزه فردي بود اما هرقدر انگيزه فردي باشد، روشهايي كه براي خودكشي انتخاب ميشود خشنتر است. بطور مثال در مواردي كه در اين چند وقت رخ داد سقوط از ارتفاع از موارد سخت خودكشي است.
از ديگر سو، توجه رسانهها و افكار عمومي به اين بخش بود. در يك مقطعي افكار عمومي و رسانهها به اين موضوع ميپردازند ولي واقعيت اين است اقدام به خودكشي در ايران روندي ثابت دارد. اما يكي از مولفههايي كه ميتواند به مردم احساس تعلق به جامعه و شادي ببخشد، تقويت هويت فرهنگي و در كنارش ارتقاي سلامت اجتماعي است.
متاسفانه ما نه براي تقويت هويت فرهنگي برنامهاي داريم و نه ارتقاي سلامت رواني، اجتماعي! بيش از اينكه بهدنبال تقويت هويت فرهنگي باشيم بهدنبال مميزي فرهنگي هستيم و ميگوييم چه كاري انجام ندهيد، نميگوييم چه كاري به جايش انجام بدهيد.
نظر کاربران
بابااین میگه خودکشی موروثیه
اوضاع اسفناک اقتصادی عامل خودکشی هست در شهرستان تایباد در دو ماه دوازده مورد خودکشی داشته ایم و بیکاری عامل دوم است
اولا مگه قتل نفس با خود كشي فرق ميكنه كه يكي فرهنگش هست و يكي نيس دوما اگه كسي إيمان واقعي بخدا داشته باشه تو سخت ترين شرايط اميدشو از دست نميده پس اميد بخدا رو در دلها زياد كنيد و فقط از خودش بخواهيد مشكلتون رو حل كنه
متاسفانه ما نه براي تقويت هويت فرهنگي برنامهاي داريم و نه ارتقاي سلامت رواني، اجتماعي! بيش از اينكه بهدنبال تقويت هويت فرهنگي باشيم بهدنبال مميزي فرهنگي هستيم و ميگوييم چه كاري انجام ندهيد، نميگوييم چه كاري به جايش انجام بدهيد.