قتل در درمانگاه خانگی!
زنامه شرق در گزارشی، روایتی از مراکز غیرقانونی سقط جنین منتشر کرده است.
روزنامه شرق در گزارشی، روایتی از مراکز غیرقانونی سقط جنین منتشر کرده است.
تلفنی قرار را قطعی نمیکند، میگوید باید بیایی اول خیابان پاتریس لومومبا، آنجا با هم قرار میگذاریم و اگر به نتیجه رسیدیم، میتوانی وارد مطبم شوی. رأس ساعت ١٠ قرار گذاشتهایم، صورتی مهربان، اما جدی دارد.
شناسنامهام را نگاه میکند و وقتی مشخص میشود متأهلم، دلیل سقط جنین را میپرسد، بهانههای همیشگی را برایش پشتسرهم میآورم؛ از حجم کار، بیپولی و عدم تفاهم با همسر. بهانهام را برای جاگذاشتن آزمایشها میپذیرد. میگویم در ماه پنجم بارداری هستم و فرزندم هم دختر است و حالا زمان مناسبی برای سقط جنین به روش قانونی نیست. با خنده میگوید: «اگر میخواستی قانونی بچه را پایین بکشی اينجا که نمیآمدی».
نامش مهساست و فوقدیپلم مامایی دارد. در آستانه ٤٣سالگی میگوید که حداقل هفتهای پنج کورتاژ انجام میدهد. مدتی در یکی از درمانگاههای دولتی کار میکرده و بعد از اینکه فهمیدهاند گاهی هم سقط جنین انجام میدهد، عذرش را خواستهاند. قرار میشود شنبه صبح برای کورتاژ به خانه مهسا برویم. اما باز هم آدرس نمیدهد. هزینه کورتاژ هم سهمیلیون و ٨٠٠هزار تومان است که باید تا عصر ٨٠٠ هزار تومان را به او برسانیم و سه میلیون را هم پیش از سقط میگیرد.
وقتی درباره دلیل گرانی سقط جنین میپرسم، میگوید: «عزیزم پنج ماهت است، باید جراحی کنی. اول تزریق میکنی و ٤٨ ساعت بعد میآییی بچه را میکشم بیرون». از او میپرسم چقدر این روش سقط جنین امکان دارد به ناباروری همیشگی منجر شود و او میگوید: «زیاد... چه فرقی میکنه البته؟ تو که میخواهی بکشی، حالا چه الان و چه بعد... راستی؟ واقعا بچه خودت است یا؟»
مطبی در خیابان شیخبهایی
مطب تروتمیز و آرامشبخش است، بالای سر منشی تصویر مادری خوشحال که نوزادی را در آغوش کشیده به چشم میخورد، آنطرفتر تابلویی نستعلیق به دیوار آویزان کردهاند که رویش نوشته شده: خداوندا به تمام زنان سرزمینم حس خوش مادری را عطا کن... . مطب شلوغ است، اما با سفارشهای ازپیششده تا میرسم، میتوانم خانم دکتر را ببینم. خانم دکتر زنی است حدودا ٥٠ ساله که با روپوشی سفید و چشمانی سرد تماشایم میکند.
وارد مطب که میشوم، میگویم از طرف شیدا آمدهام. میگویم در هفته هشتم بارداری هستم و زمان زیادی برای وقتکشی ندارم، میخواهم از شر جنین خلاص شوم. میگوید: من کارم سقط جنین نیست، این کار را هم به خاطر شیدا میکنم و به من هم ربطی ندارد چرا میخواهی از شر بچه خلاص شوی و این بچه خارج از ازدواج به دنیا آمده، فقط باید قبل از انجام عمل دو میلیون تومان حقالزحمه را پرداخت کنی. فردا ساعت ٩ شب، مطب باش و تنها هم بیا. من حوصله دیدن همراه ندارم! اما اگر بالای سه ماه باشی، باید بروی بیمارستان که ببرمت اتاق عمل، خودم برایت پرونده را جور میکنم. نگران نباش... .
میدان جمهوری، خانهای در انتهای یک کوچه قدیمی
با التماسهای عجیب قبول کردهاند آنجا بنشینم و آدمهایی که میخواهند سقط جنین کنند را تماشا کنم. بهانهام هم ترس از سقط جنین است، بابت این کار ٧٠ هزار تومان هزینه کردهام. هزینه تماشای فیلم سینمایی نیمساعته سقط جنین در خیابان جمهوری ٧٠ هزار تومان است. قرار است بیسروصدا فقط نگاه کنم و از کسی سؤال نکنم. داخل اتاق از لای در معلوم است و بینهایت همهچیز تمیز و بهقاعده به چشم میآید.
تخت مراقبت پزشکی، دستگاههایی که اسمشان را نمیدانم، همهچیز هست و به قول خانم دکتر با یک چشمبرهمزدن، خلاص و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. زن صورتش ملتهب است و محکم دستهای مرد را گرفته. موهای مشکیاش را داخل روسری میکند و زیر لب چیزهایی میگوید که مرد را عصبانی میکند. مرد از در بیرون میرود و زن دنبالش میدود، از میان واژههایی که زن مستأصل پشت هم ردیف میکند، غلط کردم را میشنوم. مرد پشت در ورودی ایستاده و محکم به سر و صورتش میکوبد، دختر دستانش را میگیرد و میبوسد و مدام میگوید: غلط کردم، غلط کردم، غلط کردم... .
از پلهها پایین میروند و بعد از ٥ دقیقه داخل میشوند. دختر حالا منطقیتر به نظر میرسد. پرستار او را داخل اتاق میبرد و بعد از ١٠ دقیقه صدای یاابوالفضل دختر را میشنوم... از پلهها که پایین میروم، صدای خانم دکتر بلند میشود که: اینهمه کولیبازی درآورد شازده خانمت، اما تمامه، تمام... .
جایی حوالی بلوار کاوه، مطب خانم دکتر الف؛ با التماس میتوانم چند دقیقه او را ببینم. اما به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک کلام میگوید: اگر فرزندت فرزند مشروع شماست، تنها در صورتی که جواب آزمایش غربالگریات نشان دهد کودک عیب و ایرادی دارد، سقط جنین انجام میدهم، آن هم قبل از چهارماهگی. در غیر اینصورت بمان و بساز و یاد بگیر زندگی را تو ندادهای که بخواهی آنقدر راحت کسی را از هستی ساقط کنی... .
جایی حوالی بلوار کشاورز هم جواب دکتر همین است. اما در نهایت میگوید: برو ناصرخسرو قرص بگیر، قرص میزوپروستول، فقط حواست باشد تاریخمصرفگذشته نباشد. ١٥ تا با هم بخور و تمام...
ناصرخسرو
ناصرخسرو شبیه آنوقتهایی نیست که قدمبهقدم کسی در گوشت میگفت: دارو، داروی کمیاب. حالا باید جوانب احتیاط را رعایت کنی. از مردی که کنار خیابان بساط کرده و عینک طبی میفروشد، سراغ داروفروشهای ناصرخسرو را میگیرم. میگوید نام یکی از آنها سیامک است و نزدیکیهای پارکینگ سعدی پیدایش میکنم... .
سیامک مردی ریزقامت و ٣٧،٣٦ ساله است. از او سراغ قرص میزوپروستول را میگیرم. میگوید: دو جور دارم، یک هفته مانده تاریخ مصرفش تمام شود، که یک ورق ١٠ تاییاش میشود ٤٥٠ تومان، یک رقم هم دارم که دو ماه دارد تا اینکه تاریخ مصرفش تمام شود، آن هم بیچکوچانه ٩٥٠ تومان... از سیامک میپرسم داروی میزوپروستول مشتری دارد و او میگوید: دوا برای سقط خیلی مشتری دارد. حداقل روزی دو نفر میآیند سراغش. راستی؟ حالا چندماهت است؟ میخواهم ببینم دوا جواب میدهد یا معرفیات کنم به یک قابله ردیف که اصلا نفهمی کی بچهدار شدی، اصلا بابای بچه کی بوده؟
افزايش ١٤,٥درصدي سقط قانوني
رئیس اداره ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات اداره کل پزشکی قانونی استان تهران از افزایش چهاردهونیمدرصدی آمار سقط جنیندرمانی در سال ٩٤ خبر داده بود. بدیهی است این آمار تنها آمار رسمی و ثبتشده از سقطجنینها در کشور است. سالاری در نشست خبری خود عنوان کرد: هزار و ٩٥٠ مورد پذیرش سقط جنین درمانی در سال ٩٤ داشتیم که نسبت به سال ٩٣ این رقم چهاردهونیمدرصد افزایش داشته است. همچنين سرپرست دادسراي اطفال روز سهشنبه اعلام كرد: در سال٩٣ حدود ٢٥٦هزار سقط جنين صورت گرفته كه فقط ٦هزار مورد آن قانوني و ٢٥٠هزار مورد ديگر غيرقانوني بوده است.
این افزایش چهاردهونیمدرصدی میتواند در حوزه سقطجنینهای غیرقانونی و ثبتنشده نیز روند افزایشی را نشان دهد. دکتر ناهید یثربی، سه شرط را برای سقط جنین قانونی عنوان میکند؛ وی میگوید: یکی بیماریهای مادر است که ادامه بارداری خطر جانی برای مادر داشته باشد. دوم، اگر سن بارداری مادر از زمان لقاح زیر چهار ماه باشد و مادر هم مبتلا به بیماریهایی باشد و تولد بچه موجب حرج مادر شود و سوم در صورتی که ناهنجاریهایی در جنین محرز شده باشد.
وی در ادامه میگوید: «حسب ماده واحده مصوب ١٠/٠٣/١٣٨٤ مجلس شورای اسلامی؛ سقطدرمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر اینکه جنین به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقهبودن موجب حرج مادر است یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توأم باشد، قبل از ولوج روح (چهار ماه) با رضایت زن مجاز است و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود. متخلفان از اجرای مفاد این قانون به مجازاتهای مقرر در قانون مجازات اسلامی محکوم خواهند شد».
اما ماجرا این است که باید دید چند درصد از پزشکان و ماماها به این مسئله پایبند هستند. در کشور ما در زمان ناهنجاری جنین زیر ٢٠ هفته، مجوز سقط صادر میشود و معمولا این سقطها هم در بیمارستانهای آموزشی صورت میگیرد. بدیهی است که سقط هرچهزودتر انجام شود، برای مادر مفیدتر خواهد بود. زمانی که در هفتههای اول بارداری تصمیم به سقط جنین گرفته شود، با قرصهایی که در بازار موجود است و معمولا بعد از تزریق، بیمار خونریزی میکند، سقط انجام خواهد شد.
یثربی در ادامه افزود: «اما متأسفانه بیشتر در سقط جنین غیرقانونی، راهکارهایی برای سقط در نظر میگیرند که مادر ممکن است جانش را از دست بدهد یا دچار عفونتهای بدی شود. مثلا یک تکنیک خطرناک، دستکاری داروهای خانگی است و سقط در این روش در فضای غیرایمن صورت میگیرد. بهخصوص دیده شده که افراد برای سقط از آمپولهای دامی استفاده میکنند چون ارزانتر است و این مسئله ممکن است عوارض خطرناکی برای مادر به همراه داشته باشد».
این پزشک زنان در پایان افزود: «در همه کشورها وقتی افراد به هر دلیل سقط جنین میکنند، کلینیکهای بعد از سقط وجود دارد که افراد را تحت حمایت قرار میدهد. چراکه زنان پس از سقط جنین دچار عوارض روحی فراوانی میشوند و این مسئله در ایران جایش خالی است. زنانی که به اجبار همسرانشان سقط جنین انجام میدهند، با عوارض روحی وحشتناکی دستوپنجه نرم میکنند. به نظر من دلیل زیادشدن سقط جنین در کشور دسترسینداشتن به داروهای پیشگیری از بارداری است. پیش از این، قرصهای خارجی با عوارض بسیار محدود به کشور وارد میشد که حالا جای آن خالی است و زنان زیادی پس از بارداری اول بلافاصله باردار میشوند و به دلیل عدم آمادگی، خود را به دست غیرمتخصصانی میسپارند که کارشان کسبوکار مرگ است».
تلفنی قرار را قطعی نمیکند، میگوید باید بیایی اول خیابان پاتریس لومومبا، آنجا با هم قرار میگذاریم و اگر به نتیجه رسیدیم، میتوانی وارد مطبم شوی. رأس ساعت ١٠ قرار گذاشتهایم، صورتی مهربان، اما جدی دارد.
شناسنامهام را نگاه میکند و وقتی مشخص میشود متأهلم، دلیل سقط جنین را میپرسد، بهانههای همیشگی را برایش پشتسرهم میآورم؛ از حجم کار، بیپولی و عدم تفاهم با همسر. بهانهام را برای جاگذاشتن آزمایشها میپذیرد. میگویم در ماه پنجم بارداری هستم و فرزندم هم دختر است و حالا زمان مناسبی برای سقط جنین به روش قانونی نیست. با خنده میگوید: «اگر میخواستی قانونی بچه را پایین بکشی اينجا که نمیآمدی».
نامش مهساست و فوقدیپلم مامایی دارد. در آستانه ٤٣سالگی میگوید که حداقل هفتهای پنج کورتاژ انجام میدهد. مدتی در یکی از درمانگاههای دولتی کار میکرده و بعد از اینکه فهمیدهاند گاهی هم سقط جنین انجام میدهد، عذرش را خواستهاند. قرار میشود شنبه صبح برای کورتاژ به خانه مهسا برویم. اما باز هم آدرس نمیدهد. هزینه کورتاژ هم سهمیلیون و ٨٠٠هزار تومان است که باید تا عصر ٨٠٠ هزار تومان را به او برسانیم و سه میلیون را هم پیش از سقط میگیرد.
وقتی درباره دلیل گرانی سقط جنین میپرسم، میگوید: «عزیزم پنج ماهت است، باید جراحی کنی. اول تزریق میکنی و ٤٨ ساعت بعد میآییی بچه را میکشم بیرون». از او میپرسم چقدر این روش سقط جنین امکان دارد به ناباروری همیشگی منجر شود و او میگوید: «زیاد... چه فرقی میکنه البته؟ تو که میخواهی بکشی، حالا چه الان و چه بعد... راستی؟ واقعا بچه خودت است یا؟»
مطبی در خیابان شیخبهایی
مطب تروتمیز و آرامشبخش است، بالای سر منشی تصویر مادری خوشحال که نوزادی را در آغوش کشیده به چشم میخورد، آنطرفتر تابلویی نستعلیق به دیوار آویزان کردهاند که رویش نوشته شده: خداوندا به تمام زنان سرزمینم حس خوش مادری را عطا کن... . مطب شلوغ است، اما با سفارشهای ازپیششده تا میرسم، میتوانم خانم دکتر را ببینم. خانم دکتر زنی است حدودا ٥٠ ساله که با روپوشی سفید و چشمانی سرد تماشایم میکند.
وارد مطب که میشوم، میگویم از طرف شیدا آمدهام. میگویم در هفته هشتم بارداری هستم و زمان زیادی برای وقتکشی ندارم، میخواهم از شر جنین خلاص شوم. میگوید: من کارم سقط جنین نیست، این کار را هم به خاطر شیدا میکنم و به من هم ربطی ندارد چرا میخواهی از شر بچه خلاص شوی و این بچه خارج از ازدواج به دنیا آمده، فقط باید قبل از انجام عمل دو میلیون تومان حقالزحمه را پرداخت کنی. فردا ساعت ٩ شب، مطب باش و تنها هم بیا. من حوصله دیدن همراه ندارم! اما اگر بالای سه ماه باشی، باید بروی بیمارستان که ببرمت اتاق عمل، خودم برایت پرونده را جور میکنم. نگران نباش... .
میدان جمهوری، خانهای در انتهای یک کوچه قدیمی
با التماسهای عجیب قبول کردهاند آنجا بنشینم و آدمهایی که میخواهند سقط جنین کنند را تماشا کنم. بهانهام هم ترس از سقط جنین است، بابت این کار ٧٠ هزار تومان هزینه کردهام. هزینه تماشای فیلم سینمایی نیمساعته سقط جنین در خیابان جمهوری ٧٠ هزار تومان است. قرار است بیسروصدا فقط نگاه کنم و از کسی سؤال نکنم. داخل اتاق از لای در معلوم است و بینهایت همهچیز تمیز و بهقاعده به چشم میآید.
تخت مراقبت پزشکی، دستگاههایی که اسمشان را نمیدانم، همهچیز هست و به قول خانم دکتر با یک چشمبرهمزدن، خلاص و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. زن صورتش ملتهب است و محکم دستهای مرد را گرفته. موهای مشکیاش را داخل روسری میکند و زیر لب چیزهایی میگوید که مرد را عصبانی میکند. مرد از در بیرون میرود و زن دنبالش میدود، از میان واژههایی که زن مستأصل پشت هم ردیف میکند، غلط کردم را میشنوم. مرد پشت در ورودی ایستاده و محکم به سر و صورتش میکوبد، دختر دستانش را میگیرد و میبوسد و مدام میگوید: غلط کردم، غلط کردم، غلط کردم... .
از پلهها پایین میروند و بعد از ٥ دقیقه داخل میشوند. دختر حالا منطقیتر به نظر میرسد. پرستار او را داخل اتاق میبرد و بعد از ١٠ دقیقه صدای یاابوالفضل دختر را میشنوم... از پلهها که پایین میروم، صدای خانم دکتر بلند میشود که: اینهمه کولیبازی درآورد شازده خانمت، اما تمامه، تمام... .
جایی حوالی بلوار کاوه، مطب خانم دکتر الف؛ با التماس میتوانم چند دقیقه او را ببینم. اما به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک کلام میگوید: اگر فرزندت فرزند مشروع شماست، تنها در صورتی که جواب آزمایش غربالگریات نشان دهد کودک عیب و ایرادی دارد، سقط جنین انجام میدهم، آن هم قبل از چهارماهگی. در غیر اینصورت بمان و بساز و یاد بگیر زندگی را تو ندادهای که بخواهی آنقدر راحت کسی را از هستی ساقط کنی... .
جایی حوالی بلوار کشاورز هم جواب دکتر همین است. اما در نهایت میگوید: برو ناصرخسرو قرص بگیر، قرص میزوپروستول، فقط حواست باشد تاریخمصرفگذشته نباشد. ١٥ تا با هم بخور و تمام...
ناصرخسرو
ناصرخسرو شبیه آنوقتهایی نیست که قدمبهقدم کسی در گوشت میگفت: دارو، داروی کمیاب. حالا باید جوانب احتیاط را رعایت کنی. از مردی که کنار خیابان بساط کرده و عینک طبی میفروشد، سراغ داروفروشهای ناصرخسرو را میگیرم. میگوید نام یکی از آنها سیامک است و نزدیکیهای پارکینگ سعدی پیدایش میکنم... .
سیامک مردی ریزقامت و ٣٧،٣٦ ساله است. از او سراغ قرص میزوپروستول را میگیرم. میگوید: دو جور دارم، یک هفته مانده تاریخ مصرفش تمام شود، که یک ورق ١٠ تاییاش میشود ٤٥٠ تومان، یک رقم هم دارم که دو ماه دارد تا اینکه تاریخ مصرفش تمام شود، آن هم بیچکوچانه ٩٥٠ تومان... از سیامک میپرسم داروی میزوپروستول مشتری دارد و او میگوید: دوا برای سقط خیلی مشتری دارد. حداقل روزی دو نفر میآیند سراغش. راستی؟ حالا چندماهت است؟ میخواهم ببینم دوا جواب میدهد یا معرفیات کنم به یک قابله ردیف که اصلا نفهمی کی بچهدار شدی، اصلا بابای بچه کی بوده؟
افزايش ١٤,٥درصدي سقط قانوني
رئیس اداره ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات اداره کل پزشکی قانونی استان تهران از افزایش چهاردهونیمدرصدی آمار سقط جنیندرمانی در سال ٩٤ خبر داده بود. بدیهی است این آمار تنها آمار رسمی و ثبتشده از سقطجنینها در کشور است. سالاری در نشست خبری خود عنوان کرد: هزار و ٩٥٠ مورد پذیرش سقط جنین درمانی در سال ٩٤ داشتیم که نسبت به سال ٩٣ این رقم چهاردهونیمدرصد افزایش داشته است. همچنين سرپرست دادسراي اطفال روز سهشنبه اعلام كرد: در سال٩٣ حدود ٢٥٦هزار سقط جنين صورت گرفته كه فقط ٦هزار مورد آن قانوني و ٢٥٠هزار مورد ديگر غيرقانوني بوده است.
این افزایش چهاردهونیمدرصدی میتواند در حوزه سقطجنینهای غیرقانونی و ثبتنشده نیز روند افزایشی را نشان دهد. دکتر ناهید یثربی، سه شرط را برای سقط جنین قانونی عنوان میکند؛ وی میگوید: یکی بیماریهای مادر است که ادامه بارداری خطر جانی برای مادر داشته باشد. دوم، اگر سن بارداری مادر از زمان لقاح زیر چهار ماه باشد و مادر هم مبتلا به بیماریهایی باشد و تولد بچه موجب حرج مادر شود و سوم در صورتی که ناهنجاریهایی در جنین محرز شده باشد.
وی در ادامه میگوید: «حسب ماده واحده مصوب ١٠/٠٣/١٣٨٤ مجلس شورای اسلامی؛ سقطدرمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر اینکه جنین به علت عقبافتادگی یا ناقصالخلقهبودن موجب حرج مادر است یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توأم باشد، قبل از ولوج روح (چهار ماه) با رضایت زن مجاز است و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود. متخلفان از اجرای مفاد این قانون به مجازاتهای مقرر در قانون مجازات اسلامی محکوم خواهند شد».
اما ماجرا این است که باید دید چند درصد از پزشکان و ماماها به این مسئله پایبند هستند. در کشور ما در زمان ناهنجاری جنین زیر ٢٠ هفته، مجوز سقط صادر میشود و معمولا این سقطها هم در بیمارستانهای آموزشی صورت میگیرد. بدیهی است که سقط هرچهزودتر انجام شود، برای مادر مفیدتر خواهد بود. زمانی که در هفتههای اول بارداری تصمیم به سقط جنین گرفته شود، با قرصهایی که در بازار موجود است و معمولا بعد از تزریق، بیمار خونریزی میکند، سقط انجام خواهد شد.
یثربی در ادامه افزود: «اما متأسفانه بیشتر در سقط جنین غیرقانونی، راهکارهایی برای سقط در نظر میگیرند که مادر ممکن است جانش را از دست بدهد یا دچار عفونتهای بدی شود. مثلا یک تکنیک خطرناک، دستکاری داروهای خانگی است و سقط در این روش در فضای غیرایمن صورت میگیرد. بهخصوص دیده شده که افراد برای سقط از آمپولهای دامی استفاده میکنند چون ارزانتر است و این مسئله ممکن است عوارض خطرناکی برای مادر به همراه داشته باشد».
این پزشک زنان در پایان افزود: «در همه کشورها وقتی افراد به هر دلیل سقط جنین میکنند، کلینیکهای بعد از سقط وجود دارد که افراد را تحت حمایت قرار میدهد. چراکه زنان پس از سقط جنین دچار عوارض روحی فراوانی میشوند و این مسئله در ایران جایش خالی است. زنانی که به اجبار همسرانشان سقط جنین انجام میدهند، با عوارض روحی وحشتناکی دستوپنجه نرم میکنند. به نظر من دلیل زیادشدن سقط جنین در کشور دسترسینداشتن به داروهای پیشگیری از بارداری است. پیش از این، قرصهای خارجی با عوارض بسیار محدود به کشور وارد میشد که حالا جای آن خالی است و زنان زیادی پس از بارداری اول بلافاصله باردار میشوند و به دلیل عدم آمادگی، خود را به دست غیرمتخصصانی میسپارند که کارشان کسبوکار مرگ است».
پ
نظر کاربران
به به! به به! به به!...
مملکتی داریم ما!