مسکن فقرا در حدود ۲۰ متر!
مساحت سرانگشتی اتاقی که ساکنان این منطقه در آن زندگی میکنند ۱۵ در ۲۰ وجب است. یعنی اگر دقیقتر حساب کنیم چیزی در حدود ۲۰ متر!
در این محله اکثر خانوارها در چنین خانههایی زندگی میکنند و روز را به شب میرسانند. اینجا «نفرآباد» محلهای در جنوبشهر تهران است که ساکنان آن حتی از داشتن خانه یا سرپناهی معقول محرومند. اینجا جمعیت خانوار بالاست و فضای زندگی کم! هزینه زندگی و اجاره خانه اما مجال نمیدهد که خانوارهای ساکن در این منطقه و مناطق مشابه به فکر خانه و کاشانه بهتری باشند.
نفرآباد یکی از مناطق تهران است؛ تهرانی که در شمالشهر آن آپارتمانها و پنتهاوسهای ۵۰۰ متری با قیمت ۸ میلیارد تومان وجود دارد که عموما یک خانوار ۴ نفره در آن ساکن است. یعنی برای هر فرد ۱۲۵ متر فضای زندگی!
در همین تهران اما محلههای بسیاری نظیر نفرآباد هم هست که ساکنان آن فضایی بیشتر از یک اتاق چند ده متری برای زندگی سراغ ندارند و هر کس تنها امیدوار است که در هنگام خواب سقفی بالا سرش باشد. موضوع در مورد خانوادههایی نیست که در آپارتمانهای ۵۰ تا ۶۰ متری تکخوابه زندگی میکنند. بلکه مسئله چند پله از این هم بالاتر است و به خانوارهای پرجمعیتی مربوط میشود که فضایی جز یک اتاق برای زندگی در اختیار ندارند.
برای دیدن این مناطق و برآورد وضعیت مسکن در آنها، هم میشود کفشی آهنی پوشید و به چند گوشه مختلف و متفاوت تهران و حومه پایتخت مراجعه کرد و هم میتوان به عنوان مشتی نمونه خروار به یکی از محلههای فقیرنشین مراجعه کرد و در جریان چند و چون وضعیت مسکن فقرا قرار گرفت. محله «نفرآباد» جنوبشهر تهران محلهایاست که برای این موضوع انتخاب شدهاست. باید دید ساکنان این مناطق که به اصطلاح فقیرنشین خطاب میشوند چه کسانی هستند و چه معضلی در بازار مسکن و یا اقتصاد کشور آنها را به فشردهنشینی وا داشتهاست؟!
همچنین باید دید خانه و یا اتاقهایی که این قشر از جامعه در آن زندگی میکند چگونه در بنگاهها معامله میشود و قیمت اجاره این اتاقها چند است؟
اول: بنگاهی برای دیدن این مناطق و برآورد وضعیت مسکن در آنها، هم میشود کفشی آهنی پوشید و به چند گوشه مختلف و متفاوت تهران و حومه پایتخت مراجعه کرد و هم میتوان به عنوان مشتی نمونه خروار به یکی از محلههای فقیرنشین مراجعه کرد و در جریان چند و چون وضعیت مسکن فقرا قرار گرفت.
برای فقرا
کوچههای نفرآباد تنگ و کمنور است و از هر خانه ۳ تا ۵ کودک بیرون میآید. همین موضوع باعث میشود که سرتاسر کوچه مملو از پسربچه و دختربچههایی باشد که با لباسهای مندرس مشغول بازی و سر و صدا هستند! انتهای کوچه مغازهای کوچک با در آهنی واقع شدهاست که با دستخطی عجول روی آن نوشتهاند: «مسکن قربانی»! صاحب بنگاه پیرمردیاست که در انتهای مغازه روی صندلی آهنی خود نشسته و با دو هم سنوسال خود صحبت میکند.
او کسیاست که عمدهترین معاملات مسکن و اجاره در محله نفرآباد را انجام میدهد. وی میگوید از حدود ۳۰ سال پیش تا به حال در این محله بوده و از زیر و بم آن خبر دارد. قربانی حتی مدعیاست که تمام اهالی این محله را میشناسد؛ بنابراین میتواند پاسخگوی این سوال باشد که ساکنان این محله فقیرنشین چه کسانی هستند و چرا به زندگی در اتاقهای ۲۰ تا ۳۰ متری راضی شدهاند.
این بنگاهدار در این خصوص میگوید: « اگر به صورت کلی موضوع را نگاه کنیم به نکتهای مهم پی میبریم. افزایش قیمت مسکن در چند سال اخیر عموم مردم؛ یعنی قشر متوسط و متوسط رو به پایین را به زندگی و اجاره خانههایی با متراژ و فضایی کمتر واداشته است. این یعنی مسائل اقتصادی و افزایش قیمت مسکن به مردم فشار آورده و خصوصیات زندگی آنها را عوض کردهاست.»
او ادامه ميدهد: زمانی که مسائل اقتصادی به قشر متوسط فشار میآورد و آنها را وادار به زندگی در محیطی کوچکتر میکند، قطعا قشر فقیر از این موضوع فشار بیشتری حس خواهد کرد و به زندگی در خانهها و اتاقهای کوچکتر از سابق راضی میشود.
قربانی در جواب این سوال که مراجعهکنندگان برای اجاره اتاق یا مسکن در این محل چه کسانی هستند میگوید: عموما افرادی با درآمد پایین مشتریهای ما هستند. برای مثال کارگران ساختمانی روزمزد و کارگران پیمانی، دستفروشان، بیکارها و یا کلا تمام کسانی که توانایی کسب درآمد برای اجاره یک واحد آپارتمانی بسیار کوچک را ندارند به این محلات مراجعه میکنند و با اجاره یک اتاق ۱۲ تا ۳۰ متری جایی برای خود و خانوادهشان دست و پا میکنند.
این بنگاهدار شیوه قراردادنویسی این خانهها را متفاوت از دیگر معاملات عنوان کرده و میگوید: چون مبلغ اجارهبها و ودیعه بسیار پایین است نمیتوان از افرادی که برای معامله و امضای قرارداد اجاره یک اتاق ۲۰ متری میآیند سهم زیادی طلب کرد بنابراین فقط مبلغ اندکی به عنوان حقالعمل دریافت میشود. قربانی همچنین ادامه داد: بیشتر اوقات مستاجران این اتاقها با صاحب اتاق آشنا شده و خود قرارداد را تمدید میکنند و چون معامله و اجارهنامه برای این خانهها مثل دیگر معاملات موضوعیتی ندارد یک قرارداد دستنویس امضا شده و کار تمام ميشود.
وی با بیان اینکه شرایط زندگی در چنین محلهایی دشوار است ادامه میدهد: با در نظر گرفتن اینکه زندگی در یک اتاق ۲۰ متری برای یک خانواده ۴ الی ۵ نفره دشوار است اما شان اجتماعی این افراد اجازه نمیدهد که بیخانهمان باشند و به هر حال زندگی در یک اتاق کوچک را به بدون سقف بودن ترجیح میدهند.
این بنگاهدار درخصوص درآمد افراد ساکن در این محله میگوید: درآمد آنها آنچنان بالا نیست. برای مثال یک کارگر روزمزد هر روز نمیتواند کار پیدا کند و در هفته ۲ تا ۳ روز مشغول به کار است و روزی ۲۰ تا ۳۰ هزار برای اتاقی که ۲۵ متر است ماهی ۸۰ هزار تومان دریافت میکنم و برای اتاق ۳۵ متری هم ماهیانه ۱۰۰ هزار تومان اجاره میگیرم. وی همچنین میگوید که برای تضمین معمولا بین ۶۰۰ تا ۲ میلیون تومان از متقاضیان و مستاجران خود ودیعه دریافت میکند.
تومان میگیرد که این دستمزد در ماه چیزی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان میشود.
چیزی که در این میان اهمیت پیدا میکند این است که نرخ و یا قیمت اجاره ماهانه در این مناطق فقیر یا کمدرآمدنشین چقدر است و ساکنان این محل چه مقدار از درآمد خود را برای اجارهبها کنار میگذارند.
قربانی خود پاسخ این سوال را نمیدهد بلکه به همصحبت خود اشاره میکند و از او پاسخ میخواهد. او یکی از صاحب مسکنهایی است که در نفرآباد حدود ۲ اتاق دارد و آنها را اجاره دادهاست.
دوم: ۸۰ تا ۱۰۰ تومان اجاره ماهانه
این صاحب مسکن که خود را محمودی معرفی میکند پیرمردی حدودا ۶۰ سالهاست. او در حالی که تسبیحاش رو دور انگشتانش میگرداند به «اقتصاد ایران آنلاین» میگوید: حدود ۳۰ سال است که دو اتاق در محله نفرآباد دارم، تا چند سال پیش خودم در آن زندگی میکردم اما بعد خانهای در محلهای دیگر خریدم و این دو اتاق را به دو خانوار اجاره دادم.
او در پاسخ به این سوال که درآمد ماهیانه از اجارهبهای این دو خانه چقدر است میگوید: « به دلیل اینکه ساکنان این محله وسعمالی زیادی ندارند نمیتوان مبالغ زیادی برای اجاره از آنها طلب کرد اما برای اتاقی که ۲۵ متر است ماهی ۸۰ هزار تومان دریافت میکنم و برای اتاق ۳۵ متری هم ماهیانه ۱۰۰ هزار تومان اجاره میگیرم. وی همچنین میگوید که برای تضمین معمولا بین ۶۰۰ تا ۲ میلیون تومان از متقاضیان و مستاجران خود ودیعه دریافت میکند.
محمودی میگوید که یکی از مستاجران او کارگر ساختمانیاست که در ماه حدود ۱۰ الی ۱۵ روز بیکار است و دیگر مستاجر خود را به عنوان دستفروش معرفی میکند.
همانطور که صاحب بنگاه گفت او هم تاکید میکند که وضع معیشت مردم این محله خراب است و از همینرو این موضوع بر وضعیت مسکن آنها هم تاثیر گذاشتهاست. او چنین تحلیل میکند: « با درآمد اندکی که ساکنان محله نفرآباد که واقعا فقیرنشین است دارند توان پرداخت اجاره معقول از آنها سلب شدهاست. زیرا در کنار اجاره مسکن آنها باید بتوانند خورد و خوراک خود را تامین کنند و با وجود اجارهبهای اندک هم آنها در خرج روزانه خود با مشکل مواجه هستند.»
این صاحب ملک ادامه میدهد: شرایط کاری دشوار و دستمزدهای نامعقول و بیکاری از عمده دلایل اقتصادی است که کارگران و برخی دیگر از اقشار جامعه را به چنین محلههایی کشیده است. او با اشاره به عدم توان مالی اقشار فقیر جامعه میگوید: متاسفانه در یکی دو سال گذشته مراجعه برای کرایه اتاق از سوی خانوارها بیشتر شدهاست و همین موضوع نشان میدهد که سطح کیفی زندگی برخی مردم، حتی در زمینه مسکن و سرپناه تا چه حدی پایین آمده است.
محمودی اصلیترین دلیل را ناتوانی فقرا در پسانداز پول میداند و میگوید: برای اینکه مردم بتوانند برای خود ملکی قابل قبول برای زندگی اجاره کرده یا خریداری کنند باید درآمد و هزینه آنها طوری باشد که بتوانند مقداری از پول را پسانداز کرده و پس از تبدیل شدن پول به سرمایه آن را برای اجارهخانه یا خرید ملک به کار برند. وی ادامه میدهد: این در حالیاست که شرایط اقتصادی قدرت پسانداز را از قشر ضعیف و حتی متوسط گرفته و برخی اقشار را به محلههای نظیر نفرآباد کشانده است.
ارسال نظر