دختر رزمی کار، پسر آدم ربا را ناکام گذاشت
عصر نخستین روز اردیبهشت ماه سال جاری اهالی منطقه غرب تهران در کوچهای خلوت در برابر درگیری دختر و پسر جوانی قرار گرفتند که شباهت زیادی به مبارزه ۲ رزمیکار داشت.
پسر جوان با دیدن مردم بسرعت از صحنه درگیری به سمت خودروی سفید رنگ دوید و پا به فرار گذاشت و وقتی پلیس خود را به صحنه درگیری رساند در برابر سناریوی آدم ربایی قرار گرفت.
مهسا ۲۰ ساله به مأموران گفت: تازه از باشگاه رزمی بیرون آمده بودم و به سمت خانه میرفتم که دو جوان سوار بر خودرویشان به من نزدیک شدند و ایجاد مزاحمت کردند که بیاعتنا به آنها مسیرم را ادامه دادم.
وی افزود: وقتی وارد کوچه خلوت شدم یکی از آنها پیاده شده و ابتدا چند قدمی با من همراه شد اما ناگهان دستش را دور گردنم انداخت تا به زور مرا سوار بر خودرویشان کند.
دختر جوان ادامه داد: ابتدا شروع به جیغ و فریاد کردم اما کسی برای کمک نیامد و مجبور شدم خودم با پسرجوان درگیر شوم. خیلی زود با دو حرکت توانستم از دست پسرجوان رها شوم که در این مرحله پسرجوان نیز که رزمیکار بود شروع به زد و خورد با من کرد و همچون مبارزههای خیابانی با هم درگیر شدیم و این در حالی بود که همدستش داخل خودرو مدام میگفت که بیخیال شو و بیا بریم اما پسرجوان دست بردار نبود تا اینکه مردم با دیدن این صحنه به کمک من آمدند و دو جوان مجبور به فرار شدند.
سمانه گفت: وقتی دو پسرجوان سوار بر خودرویشان پا به فرار گذاشتند موفق به یادداشت کردن شماره پلاک خودروی سفید رنگ آنها شدم. همین کافی بود تا بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۲۷ دستور ردیابی دو جوان فراری را صادر کند.
کارآگاهان در نخستین اقدام شماره پلاک خودروی دو جوان را بررسی کردند و مشخص شد صاحب خودرو پسر جوانی به نام سهیل است و مأموران با داشتن آدرس خانه پسرجوان به مخفیگاه وی رفتند و در عملیاتی غافلگیرانه موفق به دستگیری جوان ۲۸ ساله شدند.
سهیل که هنوز باور نداشت پلیس وی را شناسایی کرده وقتی پیش روی دختر جوان قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود.
سهیل گفت: روز حادثه با محمود بودیم که دختر جوان را دیدیم و محمود ادعا کرد که میتواند براحتی با دختر جوان دوست شود و سر این موضوع با هم شرطبندی کردیم.
وی ادامه داد: دختر جوان بیمحلی میکرد و همین باعث عصبانیت محمود شد و من بلند میخندیدم که شرط را بردم که محمود پیاده شد و رفت تا به زور دختر جوان را سوار خودرویمان کند. شوکه شده بودم و محمود بیخیال نمیشد که دختر جوان ساک ورزشیاش را روی زمین انداخت و با محمود درگیر شد. دوستم نیز که رزمی کار است با او درگیر شد که مردم به سمتمان آمدند و از محمود خواستم تا سوار شود و فرار کنیم.
با ادعای این پسرجوان ردیابیها برای دستگیری محمود ادامه داشت تا اینکه پسرفراری عصر شنبه 18 اردیبهشت ماه در مخفیگاهش دستگیر شد.
محمود در اعترافهایش گفت: نه قصد مزاحمت داشتیم و نه آدمربایی. این ماجرا از اینجا کلید خورد که برای دوست شدن با دختر جوان با سهیل شرطبندی کردم و اصلاً فکر نمیکردم از شدت عصبانیت دست به این کار بزنم.
پسرجوان ادامه داد: قصد داشتم دختر جوان را سوار خودرو کنم و شرط را ببرم و دیگر کاری به دختر جوان نداشتم که او برای دفاع از خودش با من درگیر شد که متوجه رزمی کار بودنش شدم و من نیز که خودم رزمیکارم با او مبارزه کردم و دیدم چند مرد به سمتمان در حال حرکتند که سوار بر خودرو شده و پا به فرار گذاشتیم.
بنابر این گزارش، دو پسرجوان با دستور بازپرس سیفی در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند تا تحقیقات تکمیلی صورت گیرد.
نظر کاربران
مهسا، سمانه یا ثمانه؟؟؟ مساله این است
پاسخ ها
مملکتو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه قصد مزاحمت داشتیم و نه آدمربایی. این ماجرا از اینجا کلید خورد که برای دوست شدن با دختر جوان با سهیل شرطبندی کردم و اصلاً فکر نمیکردم از شدت عصبانیت دست به این کار بزنم..........
این هم از عوارض جامعه مرد سالار ....واسه شرط بندی بین خودشون دخترمردم را تا دم مرگ بردن ...حالا بگم بچه خودم چون فردا ممکنه همین اتفاق برای بچه خودم بیفته
دمشگرم دختره منم بایدبرم باشکاه
چه سناریو مسخره ای چیدن
شرط بندی کردیم خخخخ
اصلا باورم نمیشه یه جوون چطور به خودش اجازه همچین کاریو میده !!!!
حالا اگه رزمی کار نبود چی میشد
چقدر جامعه ما نا امنه...
پسره آبروی رزمی کارا رو برده
من نمیدونم شماکه آرایش خودتون ازدخترغلیظ تره چرامزاحم دخترمردم میشید ،توتوها
احتمالا اگه دخره دفاع از خودشو بلد نبود الان با یه آدم ربایی بعدشم تجاوز تا حد مرگ و بعدشم با یه جسد روبرو بودیم که احیانا خدای نکرده اگه دستگیر میشدند سیل عظیم گروههای جلب رضایت خانواده مقتول راه می افتاد و طی یک عمل خیرخواهانه رضایت جلب میشد و در آخر یه خانواده عزادار صدمه دیده روحی داشتیم که سر غرایض جنسی دو تا آدم با غرایض جنسی سرکوب شده یا منحرف تا آخر عمرشون عذاب میکشیدند
پاسخ ها
کاملا درست
چیز دیگه ایی نبود روش شرط بندی کنی؟
بلاخره یکی باید ازپس این ارازل براید پسر فرق ادم واسب را نمیدانست که زن یک انسان است نه اسب پسر بشعور حیوان تویی
اونایی که مسخره میکنین شاید این دختر خواهر خودتون باشه
پاسخ ها
کی مسخره کرد حالت خوبه؟
(مأموران با داشتن آدرس خانه پسرجوان به مخفیگاه وی رفتند و در عملیاتی غافلگیرانه موفق به دستگیری جوان 28 ساله شدند.)
دیگه آدرس خونه یارو داشتن دیگه مخفیگاه چیه
یبار مهسا نوشتین یبار سمانه! هه هه لو رفتین، برای بالا بردن مخاطب چه داستانهایی رو سر هم میکنن بعضی سایت ها.
همه جنایات از همین شرط بندی شروع میشه
منم یه زمانی رزمی کار بودم اشتباه کردم بخاطر دانشگاه، باشگاه را بیخیال شدم.آفرین به این دختر خانم.
وقتی رفتن توهلوف دونی ای وای ببخشید هلوف دونی رفت توشون میفهمن شرط بندی حرامه مخصوصا برا مزاحمت نوامیس اینج ایرانه و غیرتیها هنوز زندن باور نمیکنی
از اونجایی که حمل اسلحه برای دفاع شخصی در ایران مجاز نیست خانمهایی که قصد دارند به تنهایی در خیابان تردد کنند باید آموزش دفاع شخصی ببینند، درود بر این دختر شجاع ایکاش میشد از نزدیک ببینمش
این جورپسرهای بی غیرت رو باید اعدام کرد .اگه یکی با خواهرشون هم چین کاری می رکرد اونو می بخشیدن