۳۲۳۹۵۴
۲ نظر
۵۰۰۵
۲ نظر
۵۰۰۵
پ

زوزه گرگ ها در حجاز (۱)

اگر به دولت بریتانیا بنگرید خواهید دید که همه چیز حول «حفظ امنیت» خلاصه می شود. دیوید کامرون به تازگی اعلام کرد: دلیلی که ما برای رابطه با عربستان داریم همانا امنیت ملی ماست.

هفته نامه صدا - ترجمه محمدحسین باقی:

1- عربستان دوست ماست

«شرم آور است، شرم آور». این فریاد یکی از نمایندگان پارلمان بریتانیاست. آنچه باعث شد «دانیل کوزینسکی»، نماینده محافظه کار پارلمان، فریاد برآورد همانا احتمال لغو قرارداد 8.4 دلاری بود که قرار بود برای نوسازی سیستم زندان در عربستان صرف شود آن هم در بحبوحه وخامت اوضاع حقوق بشری در این کشور. نزد این نماینده پارلمان لغو این قرارداد «خیانت» بود. از آن زمان یعنی از اکتبر گذشته دیگر تقریبا سخنی از این قرارداد به میان نیامد. «عربستان سعودی دوست ماست» منشوری است که دهه هاست در دالان های قدرت در بریتانیا، امریکا، کانادا و استرالیا شنیده می شود.

اعدام های در انظار عموم، شلاق های قرون وسطایی در میادین شهر و فقدان ابتدایی ترین حقوق برای زنان مهم نیست. مهم نیست که شهروندان این کشور ثروتمند و نفتی حاشیه خلج فارس زندگی خصوصی شان زیر ذره بین و کنترل پلیس مخفی و مذهبی خشن قرار دارد؛ مهم نیست که سیستم قضایی این کشور مبتنی بر هوا و هوس خانواده سلطنت است نه حاکمیت قانون. مهم نیست که عربستان یکی از آخرین بازماندگان پادشاهی های مطلقه است و یک دیکتاتوری تمام عیار است. مهم نیست که شهروندان این کشور از عوامل 11 سپتامبر بودند. مهم این است که عربستان دوست ماست.

حباب امنیت

اگر به دولت بریتانیا بنگرید خواهید دید که همه چیز حول «حفظ امنیت» خلاصه می شود. دیوید کامرون به تازگی اعلام کرد: «دلیلی که ما برای رابطه با عربستان داریم همانا امنیت ملی ماست. در تمام دوره ای که من نخست وزیر بودم همکاری های اطلاعاتی با عربستان و اطلاعاتی که از این کشور گرفتیم باعث شد بسیاری از بمبگذاری های بالقوه خنثی شود». همچنین تفاهم نامه ای مخفی میان بریتانیا و عربستان سعودی در حوزه امنیتی وجود دارد. با وجود درخواست ها برای «آزادی اطلاعات» اما ما مجاز به فاش کردن آن ها نیستیم. استرالیا هم تفاهم نامه ای مخفی با عربستان دارد.

جان کری، وزیر خارجه آمریکا، هم حمایت کشورش از مداخله نظامی عربستان در سوریه و یمن را مورد تایید قرار داد. به تازگی هم وزیر خارجه کانادا، عربستان سعود را «شریکی مهم برای مقابله با تروریسم و یافتن راه حل سیاسی در سوریه» توصیف کرد.

زوزه گرگ ها در حجاز (1)

پول، اسلحه و تفنگ

«چیز» دیگری هست که تقویت کننده این روابط خاس است. این چیز «دستور کار رفاه» نامیده می شود. به لحاظ تاریخی، مقادیر فراوان نفت ارزان سعودی به افزایش رشد اقتصادی غرب کمک کرد. امروز، منابع دیگر سوختی مانند «شل» در حال توسعه هستند و با کاهش قیمت نفت، درآمدهای عربستان آن مقدار که باید باشد نیست. اما این بر هزینه های افسانه ای این پادشاهی برای خرید تسلیحات تاثیر نگذاشته است.

در سال ۲۰۱۴، عربستان بزرگترین خریدار سلاح بود. در سال ۲۰۱۵، انتظار می رفت که این کشور ۹.۸ میلیارد دلار تسلیحات خریداری کند و به صنعت نظامی امریکا، بریتانیا، فرانسه و کانادا سود سرشاری سرازیر کند. مداخله نظامی عربستان در یمن در سال گذشته و در فاصله جولای و سپتامبر باعث شد که این پادشاهی فقط ۱ میلیارد دلار بمب از امریکا خریداری کند.

عربستان با اقتصاد تک محصولی اش واردکننده بزرگ کالاها و خدمات است: گوشت گاو، جو و خودروی مسافری از استرالیا، محصولات غذایی، خدمات بهداشتی و مهندسی از نیوزیلند؛ این پادشاهی هزاران شغل پر از پول را برای مهاجران و کارگران غربی فراهم آورده است؛ دانشگاه های کانادا در داخل به این دلیل باعث توفان شدند که شعبات خود را در عربستان فقط مختص مردان دایر کردند.

شاهزادگان و تاجران سعودی خریداران مهم حراجی های لندن و نیویورک هستند. اسرار دیگری هم هست. برای مثال، می توانید اطلاعات مربوط به موجودی ذخایر ارزی دلاری چنی را پیدا کنید اما هیچ اطلاعاتی از عربستان در دسترس نیست. «محمد بن نواف بن عبدالعزیز» سفیر سعودی در لندن، بدون هیچ خجالتی از رویکرد منفی لندن نشینان و اعضای پارلمان بریتانیا و رسانه های این کشور نسبت به کشورش انتقاد کرد و گله مندی خود را در نامه ای آشکارا اعلام کرد. او «سرمایه گذاری خصوصی» سعودی ها در این کشور را با رقم ۱۲۸ میلیارد دلار ستود.

ثروت بی شمار سلسله آل سعود ضامن قدرت نرم و نفوذ فرهنگی این کشور هم هست. دانشگاه های آکسفورد، SOAS و مدرسه اقتصادی لندن در زمره بسیار دریافت کنندگان کمک ها قرار دارند؛ دانشگاه های ملبورن، گریفیث و دانشگاه غرب سیدنی در استرالیا هم همین طور؛ در امریکا هم مدرسه حقوق ییل به تازگی ۱۰ میلیون دلار کمک از هدیه دهندگان سعودی دریافت کرد. پول سعودی ها روانه مساجد و مراکز اجتماعی هم می شود.

یک ارزیابی نشان می دهد که ۱۰۰ میلیارد دلار برای ترویج وهابی گری در جهان سرمایه گذاری شده است. اما شاید مهمترین مساله در سازمان ملل رخ داد آنگاه که دولت های بریتانیا و سعودی توافق کردند تا با نوعی بده بستان دولت سعودی در شورای حقوق بشر سازمان ملل دارای کرسی شود؛ اکنون عربستان رییس این شورا است.

تغییر در بالا

برای چند دهه عربستان سعودی چندان مورد توجه رسانه های بین المللی نبود. در سال ۲۰۱۵ ملک عبدالله درگذشت و سلمان برادر ۷۹ ساله اش جانشین او شد. به زودی روشن شد که این سلمان بیمار نیست که مسئول امور است بلکه پسر ۲۹ ساله خوش تیپ و خوش عکس او یعنی محمد بن سلمان عهده دار امور است؛ همو که هم وزیر دفاع است و هم معاون ولیعهد اما در اصل، همه کاره اوست.

از او با عناوین مختلفی مانند «شاهزاده ای برای تمام فصول» و «خطرناک ترین فرد در جهان» یاد می شود. برخلاف بسیاری از شاهزادگان سعودی او در خارج درس نخوانده بلکه تحصیلکرده همین پادشاهی است. در ماه مارس ۲۰۱۵، محمد بن سلمان دستور بمباران یمن را صادر کرد تا به این وسیله شیعیان حوثی را زمین گیر کرده و رهبر سُنی سابق «عبد ربه منصور هادی» را به جای آنها بگمارد. براساس برخی تخمین ها، تاکنون ۶ هزار نفر کشته شده اند و بمباران سنگین اهداف غیرنظامی (مانند بیمارستان ها) تقریبا باعث قحطی شده و محکومیت بین المللی از سوی سازمان های خیریه و گروه های حقوق بشری را به دنبال داشته است.

در دوران حاکمیت ملک سلمان، سرکوب در عربستان سعودی نیز شدت یافته است؛ اعدام در سال ۲۰۱۵ طی ۲۰ سال گذشته در بالاترین حد خود بود. اوایل همین امسال، ۴۷ «تروریست» در یک روز اعدام شدند که از آن جمله می توان به شیخ شیعه نمر النمر اشاره کرد. این باعث برافروخته شدن خشم جهان تشیع به ویژه ایران شد و باعث شد سفارت سعودی در تهران مورد حمله قرار بگیرد.

تاثیر واکنش ایران همانا جمع کردن اکثریت مردم سُنی حول رهبری بود که در بهره برداری از فرقه گرایی برای اهداف سیاسی ماهر بود. سال هاست علیه شیعیان عربستان تبعیض اعمال می شود. آنها که به لحاظ اقتصادی حاشیه نشین هستند از پست های دولتی کنار گذاشته شده اند. به کودکان سعودی در مدارس چنین درس داده می شود که کودکان شیعی نامسلمان هستند.

زوزه گرگ ها در حجاز (1)

رژیم سعودی مدعی است که اجتماعات شیعی در عربستان بیشتر به ایران وفادارند در حالی که متخصصان شواهدی از این مساله در دست ندارند. «صفا الاحمد»، که در مورد تظاهرات سال ۲۰۱۱ در وطنش- قطیف- فیلمی ساخت و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شده بود، می گوید که وضعیت اجتماعات شیعه اکنون باعث ترس است: «اعدام ها برای آنها همچون شوک بود.

مردم می پرسند آیا آنها [عوامل رژیم] باز هم پیش خواهند رفت و آدم های بیشتری را دیوانه وار اعدام می کنند؟ چه چیزی آنها را باز خواهدداشت؟ تلاش های سطح بالایی (در سطح بین المللی) در جریان بود اما تفاوتی نکردم> او می افزاید: «به نظر می رسد دولت علاقمند به راه حل سیاسی نیست. درگذشته، فردی از دولت در میان ساکنان استان شرقی حضور می یافت اما اکنون این هم دیگر جوابگو نیست. تصمیم گیری در حلقه ای کوچکتر از گذشته انجام می شود. قبلا آدم های بیشتری درگیر بودند و می دانستند قرار است چه شود».

رسانه های اجتماعی سعودی مملو هستند از شایعات مربوط به بحران و تنش در خاندان سلطنتی با محور محمد بن سلمان. وقتی محمد با اکونومیست صحبت می کرد در جایگاه فردی نشسته بود که گویی عهده دار کل اقتصاد عربستان است؛ او از طرح های خود برای بازسازی نولیبرال کشور- مانند خصوصی سازی شرکت دولتی نفتی آرامکو- سخن می گفت.

پادشاهی در بحران

در پس خوی تهاجمی عربستان شکنندگی قرار دارد. اقتصاد عربستان در بحران است. امسال این کشور با کسری ۹۸ میلیارد دلاری مواجه است. قیمت نفت افت کرده و احتمالا به زیر ۳۰ دلار برسد. برای اینکه بودجه عربستان به حد تعادل برسد نیاز دارد که نفت ۱۰۰ دلار در هر بشکه به فروش رود. اقدامات ریاضتی شروع شده است. دوران سخت برای رژیم شروع شده؛ رژیمی که در تمام مشکلات پول در دستانش فراوان بود اکنون به تنگدستی افتاده است.

جنگ یمن ماهانه ۶ میلیارد دلار هزینه روی دست رژیم سعودی می گذارد و این در حالی است که حوثی ها هیچ نشانی از تسلیم نشان نمی دهند. حسن نیت غربی در برابر ایران و برداشتن تحریم ها باعث عصبانیت ریاض شده است. با توجه به سال ها سرمایه گذاری های میلیاردی در غرب، این مساله برای آل سعود غیرقابل هضم است.

تهدید «دولت اسلامی در عراق و شام» هم مزید بر علت است. سال گذشته داعش ۱۵ حمله به خاک عربستان انجام داد. یکی از این حملات مسجد شیعیان را هدف گرفته بود که ۲۳ کشته بر جای گذاشت. ابوبکر البغدادی، رهبر خودخوانده داعش، آل سعود را به باد انتقاد گرفته و آنها را منافقانی نامیده که به اسلام خیانت می کنند. این واقعا طنزآمیز است: خاندان حاکم عربستان از ایدئولوژی وهابیت که شکل خاصی از اسلام بنیادگرایانه است برای مشروعیت بخشیدن به خود و تقویت قدرت خود استفاده می کند. اما واقعیت این است که «القاعده» و «داعش» محصولات ایدئولوژیکی و فرزندان طبیعی وهابیت سعودی هستند.

سعودی ها متهم به تامین مالی تروریسم هستند؛ دست کم آنها به لحاظ ایدئولوژیکی و از طریق مساجد وهابی چنین می کنند. داعش سازمانی ممنوع در عربستان سعودی است و برای شهروندان سعودی ممنوع و غیرقانونی است که برای مبارزه در خارج از کشور، سرزمین عربستان را ترک کنند. اما سخت است بتوان میزان حمایت عمومی را حدس زد.

نظرسنجی سال ۲۰۱۴ نشان داد که حدود ۵ درصد از سعودی ها حامی داعش هستند اما پس از حملات پاریس، عربستان سعودی به منبع اصلی توییت هایی تبدیل شد که با قاتلان ابراز همدردی می کرد. به گفته «توبی ماتیسن»، متخصص مسائل عربستان، «عربستان سعودی در برابر داعش بسیار آسیب پذیر است زیرا ایدئولوژی هایشان مشابه است؛ مردم بسیاری در این کشور با اهداف رژیم همدردی می کنند و به ویژه ضدشیعه و ضدایران هستند. این شمشیری دولبه است.

رژیم سال هاست به این رویکرد دامن زده و مردم هم آن را باور کرده اند. سپس گروهی می آید که هدفش کشتن تمام شیعیان است و کسانی هستند که واقعا این را ایده ای خوب می پندارند».

زوزه گرگ ها در حجاز (1)

با این حال، اینکه وزیر دفاع این کشور گفته ائتلافی متشکل از ۳۴ کشور برای مبارزه با ترور تشکیل داده به جایی رسید که برخی کشورها اساس منکر حضور خود شده و اعلام کردند هیچ مذاکره ای در این مورد نداشتند. در این ائتلاف شیعیان ایران و عراق حضور نداشتند. بنابراین، این ایده که گفته می شود عربستان سعودی متحدی قابل اتکا برای غرب است. بر مبانی ارزانی اتکا دارد: عربستان سعودی حافظ ثبات در منطقه است؛ متعهد به سرکوب تروریسم است یا به لحاظ ایدئولوژیک از قابلیت انجام این کار برخوردار است.

غرب چه باید بکند؟

در گام اول، صدور تسلیحات به این کشور را متوقف کند. بلژیک و سوئد فروش تسلیحات را متوقف کرده اند. به دنبال گزارش سازمان ملل مبنی بر هدف قرار دادن غیرنظامیان از سوی ائتلاف عربستان در حمله به یمن، دولت کانادا زیر فشار قرار گرفته تا فروش خودروهای زرهی به ارزش ۱۵ میلیارد دلار را توجیه کند.

در آمریکا سناتورهای آمریکایی خواستار شفافیت بیشتر در مورد فروش سلاح به عربستان هستند. در بریتانیا، تعدادی از نمایندگان پارلمان خواستار تعلیق فروش تسلیحاتی به عربستان هستند. «ویلیام هارتونگ»، مدیر پروژه تسلیحات و امنیت در مرکز سیاست بین الملل، می نویسد براساس گزارش جدید «موسسه تحقیقات بین المللی صلح استکهلم» خرید سلاح از سوی عربستان در فاصله ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵، ۲۷۹ درصد افزایش داشته است.

مرکز «رصد کمک های امنیتی» در تحقیقی دریافته است که فروش سلاح به عربستان سعودی در دوران اوباما در مقایسه با دوران بوش افزایشی ۹۶ درصدی داشته است. این مرکز همچنین اعلام کرده که فقط در سال ۲۰۱۴ بیش از ۲۵۰۰ پرسنل نظامی عربستان در آمریکا آموزش و دوره های نظامی را طی کرده اند.

سال گذشته «آکسفام آمریکا» تلاشی نافرجام ترتیب داد تا فروش ۱.۲۹ میلیارد دلار بمب و موشک به عربستان را ممنوع کند. آکسفام به تلاش خود ادامه داد و بر دولت اوباما فشار آورد تا آتش بس فوری در یمن اعلام کرده و وضعیت را به مذاکره بگذارد. بعید است به نتیجه ای دست یافته شود اما چند عضو کنگره هم سوالاتی مطرح کرده اند در مورد اینکه چه نوع سلاح های آمریکایی در یمن به کار گرفته شده است. فعالان اروپایی هم به صراحت علیه تسلیح عربستان سخن گفته اند.

در ماه ژانویه «کمپین علیه تجارت تسلیحاتی» در لندن تهدید کرد که دولت بریتانیا را تحت تعقیب قرار می دهد. اگر مجوزهای فعلی و آینده فروش تسلیحات به عربستان را لغو نکند. این گروه اعلام کرد که دست به تحقیق زده تا دریابد آیا سلاح های بریتانیایی هم در جنگ یمن از سوی عربستان به کارگرفته شده یا خیر و اینکه آیا این اقدام تخلف از حقوق بشردوستانه بین المللی است یا خیر. در ۲۵ فوریه هم پارلمان اروپایی خواستار تحریم تسلیحاتی عربستان شد.

منافع درهم تنیده قدرتمنداست اما این واقعیت که کشورهای مهم عرضه کننده تسلیحات همچون بریتانیا قانون ملی و بین الملل را با عرضه تسلیحات جهت استفاده علیه غیرنظامیان در یمن می شکنند می تواند اذهان را به خود جلب کند. یک استدلال قدرتمند اخلاقی علیه فروش سلاح وجود دارد. اما در مورد عربستان سعودی دلایل استراتژیک و امنیتی قدرتمندی وجود دارد.

رژیم تا دندان مسلح که خوی تجاوزگری دارد بی ثبات کننده منطقه است. جنگ نیابتی با ایران در سوریه اوضاع را بدتر می کند، عربستان در حال تسلیح و حمایت از گروه های افراطی در سوریه است (برای مثال، جیش الاسلام). این کشور از فرقه گرایی به عنوان ابزاری سیاسی استفاده می کند تا احساسات افراطی را در منطقه دامن بزند. این دقیقا به نفع گروه هایی مانند داعش است. القاعده هم به یُمن مداخله عربستان در یمن ریشه دوانده است. هر آنچه دیوید کامرون بگوید اما فروش سلاح به عربستان سعودی باعث آسایش نمی شود.

این اقدام خطر حملات تروریستی را بیشتر کرده و بحران آوارگان را تشدید می کند. اگر رهبران غربی واقعا به دنبال دوستی با عربستان هستند چرا دست دوستی به سوی مردم این کشور دراز نمی کنند؟ چرا آنها دست یاری به سوی مصلحان زندانی دراز نمی کنند که درخواست های کوچکی دارند که همان آزادی های اساسی است. دست دوستی می توان به سوی وبلاگ نویسی دراز کرد که به دلیل اعلام دیدگاه هایشان حکم ۵۰ تا یک هزار ضربه شلاق برای آنها صادر شده است.

زوزه گرگ ها در حجاز (1)

۲- ندای تغییر در دیار عبدالوهاب؟

حکومت عربستان که از پیامد دومینویی بهار عربی می هراسید استراتژی چندگانه ای برای مهار مخالفت در این پادشاهی اتخاذ کرد. سران این رژیم ابتدا با استفاده از ثروت نفت به توزیع و تزریق میلیون ها دلار به جامعه در قالب فرصت های شغلی و سایر خدمات رفاهی دیگر پرداختند. سپس رکود پدید آمد که باعث شد صدها نفر از کنشگران مسالمت جو ندای تغییر سر دهند و در آخر سر از ندان بیرون آورند. برخی محبوس شدند، برخی اعدام شدند و برخی همچنان در انتظار مجازات مرگ هستند. در سال ۲۰۱۴، «قانون جدید ضدتروریسم» و «فرامین پادشاهی» عملا تمام اَشکال مخالفت- مانند تظاهرات، نافرمانی مدنی، انتقاد از پادشاه یا ارتباط با رسانه های خارجی بدون اجازه دولت- را غیرقانونی اعلام کرد. اما این اقدامات در فرونشاندن خشم فعالان ناکام ماند.

تحت شرایط سخت، این کنشگری به فضای مجازی منتقل شده و این کنشگران با بهره گیری از تعدد رسانه های اجتماعی در این پادشاهی از چنین فضایی بهره می برند. در حالی که برخی از این کنشگران برنامه سیاسی آشکاری دارند و می خواهند باعث تغییر در این پادشاهی و تبدیل آن به پادشاهی مشروطه شده یا آن را ساقط کنند اما برخی دیگر هستند که اهداف معتدل تری دارند و حول این درخواست می گردند که شرایط زندگی در رژیم فعلی را بهبود بخشند و درواقع، می خواهند در چارچوب محدودیت های رژیم فعالیت کنند.

زندان ها مملو از معترض

مصلحان قانون اساسی مخالفانی هستند که خواستار یک نظام سیاسی جایگزین هستند و آن نظام یک «دولت منتخب» است که در آن شهروندان در حکومت واقعا نماینده دارند. آنها خواهان یک جامعه مدنی واقعی برای دفاع از حقوق بشر و حقوق سیاسی و مدنی شهروندان هستند. این اقدامی شجاعانه در کشوری است که بدون کسب اجازه از شاهزاده های تاثیرگذار اجازه فعالیت به فعالین انجمن های مدنی- اجتماعی نمی دهد.

از سال ۲۰۰۹، مصلحان قانون اساسی ترکیبی از اسلامگرایان و سکولارها بودند که یک صدا خواستار تغییر سیاسی شدند. بسیاری از آنها وکلا،دانشگاهیان و افراد برجسته هستند. در حالی که آنها بیعت و وفاداری خود را با پادشاه اعلام کرده اند اما چندین تومار نوشته اند و امضاهایی در حمایت از درخواست هایشان جمع کردند. اما رژیم آنها را انقلابی نامید. رژیم اصرار داشت که قرآن، قانون اساسی رژیم است و قوانین بشری علیه سنت های اسلامی است و این تفسیر روحانیون وهابی است.

رژیم به تدریج حامیان پادشاهی مشروطه را سرکوب کرد. در سال ۲۰۱۳، چندین نفر از فعالان معروف سعودی به ۱۰- ۱۵ سال حبس محکوم شدند و پس از آزادی نیز از سفر منع شدند. برخی از چهره هایی که از سوی رژیم هدف گرفته شدند قاضی ای به نام «سلیمان الروشودی» و دو پروفسور به نام های «عبدالله الحمید» و «محمد القحطانی» بودند. عبدالله الحمید آنجا که به دولت هشدار داد: «بدون یک فرهنگ کنشگری مصلحانه، مردم فعالیت هایشان زیرزمینی خواهدشد و همچون آتشفشان ناگهان فوران خواهدکرد.» رژیم را به چالش کشید. بیانیه او به مثابه درخواست برای تظاهرات تلقی شد.

زوزه گرگ ها در حجاز (1)

۳- فعالان هشتگی

رژیم به سرعت حتی وکلایی که مدافع اصلاح قانون اساسی بودند را زندانی کرد از جمله ولید ابوالخیر و فوزان الحربی. کنشگران جوانی که اخبار مربوط به محاکمه اصلاح طلبان را در رسانه های اجتماعی نشر می دادند نیز زندانی شدند.

در سال ۲۰۱۳ اصلاح طلبان سکوت پیشه کردند. اما دستور کار سیاسی شان در میان کنشگران آنلاینی که از نام های مستعار برای یادآوری کردن وضعیت وخامت بار مخالفان زندانی استفاده می کردند زنده ماند. این «فعالان هشتگی» کمپین های اینترنتی راه می اندازند تا زمینه آزادی اصلاح طلبان و توزیع گزارش های مکتوبی که از سوی سازمان هایی مانند عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر نوشته می شود را فراهم کنند.

در این سناریوی کنشگری در عربستان، کسانی که خواستار اصلاح قانون اساسی هستند هویت سیاسی روشن و مجموعه ای منسجم از درخواست های سیاسی را دارند. فعالیت آنها باعث شد اکثریت این مصلحان زندانی شوند اما سخنرانی هایشان همچنان الاهم بخش نسلی از کنشگران جوان سعودی در درون یا خارج از این کشور است. رژیم در شرایطی نیست که بتواند سیل فعالیت های آنلاین را مهار کند.

خطرناک تر از جهادیون

به بهانه مبارزه با تروریسم، رژیم از قانون ۲۰۱۴ برای ارسال این پیام به اصلاح طلبان استفاده کرد و آنها را به محاکمه در «دادگاه های خاص» وعده داد؛ همان دادگاه هایی که به جرائم تروریست های جهادی ریدگی می کند. اگرچه اصلاح طلبان ابزارهای صلح آمیزی مانند نافرمانی مدنی و اعتصاب (غذا) را در پیش گرفتند اما احتمالا خطرناک تر از جهادیون خشن تلقی می شدند زیر آنها نگرش سیاسی جدیدی را مطرح می کردند که اگرچه برای بسیاری از مردم جذابیت داشت اما می توانست دودمان آل سعود را بر باد دهد و رژیم دیگر نمی توانست به آنها برچسب تروریست بزند.

در میان کسانی که از تظاهرت مسالمت آمیز «بهار عربی» متاثر شدند «شیخ سلمان العوده» وجود داشت که یک اندیشمند سلفی محبوب بود. او سابقه ای طولانی از اعتراض دارد که هدف یکی از اعتراضات او استقرار نیروهای آمریکایی در خاک سعودی طی جنگ دهه ۹۰ با عراق بود. پس از سال ها حضور در زندان، باز هم به وعظ می پردازد. گاهگاهی، او لحن مخالفت معتدلی در پیش می گیرد و خواستار رفتار مناسب با زندانیان شده است.

زوزه گرگ ها در حجاز (1)

در مارس ۲۰۱۳، طی محاکمه اصلاح طلبان مدافع تغییر قانون اساسی، شیخ سلمان نامه ای سرگشاده به وزیر کشور (اکنون ولیعهد) محمد بن نایف نوشت که در آن از شرایط زندانیان سخن گفته و خواستار محاکمه عادلانه آنها شده بود. شیخ نیز همچون سایر فعالان سعودی، در توییتر فعال است. سخنرانی ها، کلیپ های ویدئویی و مراسم های او در اینترنت نه تنها در عربستان بلکه برای مسلمانان دنیا پخش می شود. او ۱.۵ میلیون دنبال کننده (فالور) دارد. رژیم چنین افرادی را زیر ذره بین قرار می دهد.

سرزمین سیم خاردارها

کنشگران دیگر بر مسائلی مانند بیکاری جوانان، حقوق پایین، کمبود مسکن، زیرساخت های ناقص شهری و فساد فراگیر متمرکز هستند. بسیاری از این افراد بر این باور هستند که کشور ثروتمند و نفتی شان می تواند کار بیشتری برای بهبود خدمات رفاهی و توزیع ملی ثروت انجام دهد. آنها می بینند که کشورهای خلیج فارس- قطر و امارات- به دلیل تدابیر دولتی برای آموزش و بهداشت از کیفیت بالاتر زندگی برخوردارند. جوانان سعودی ویدئوهای یوتیوبی را به طور منظم پست می کنند که زیرساخت های ویران شهری، ساختمان های کهنه مدارس و بیمارستان های ناکافی به ویژه در حومه شهرهای مهم را بازتاب می دهند. فقدان مسکن در صحراهای گسترده این پادشاهی به ویژه مصادره و تصاحب زمین از سوی خاندان ارشد سلطنتی علت منظم این نارضایتی هاست.

جوانان سعودی از اینترنت برای برجسته کردن موانعی استفاده می کنند که در این کشور فراوان است. حجم گسترده ای از زمین ها در تیول شاهزادگان است. سیستم پادشاهی از سوی مردم «مملکه الشُبوک»- سرزمین سیم خاردارها- نامیده می شود. گاهگاهی، سازمان های محلی مانع تلاش های دولتی برای پاکسازی زمین ها برای توسعه شده و مانع بولدوزرها برای اخراج اجباری مردم می شوند.

درگیری بر سر زمین در مناطق مختلف از طریق کلیپ های کوتاه ویدئویی منتشرمی شود. این نوع فعالیت از ظرفیت تقویت پاسخ محلی به فساد و بی عدالتی برخوردار است. البته این به دلیل سرکوب گسترده رهبران این سازمان های، دوره ای و سازمان نیافته است. اما می تواند به جنبشی بالغ و ریشه دار تبدیل شود که نادیده گرفتنش سخت است.

تقسیم کار میان شاهزادگان و نهاد مذهبی

زنان سعودی طی سال های اخیر شجاع تر شده و در طرح درخواست هایشان برای مورد شناسایی قرار گرفتن و برابری شجاع تر شده اند. در دسامبر ۲۰۱۵، برای اولین بار، زنان سعودی در انتخابات شهرداری ها به عنوان نامزد و رای دهنده مشارکت کردند. اگرچه بسیاری از آنها انتخاب نشدند اما کنشگران زن مانند «هاتون الفاسی»- که کمپین «سرزمین من» را هدایت می کند تا زنان را در «فرهنگی انتخابات» وارد کند- از آنها استقبال کرده اند.

او می گوید: «ما هیچ چیزی کمتر از حق و ظرفیت های قانونی کامل مان نمی خواهیم. موانعی که زنان با آن مواجه هستند بازتاب جایگاه زنان در جامعه است. ما نهاد مستقلی نداریم که در آن نماینده داشته باشیم. ما خودمختار نیستیم و همیشه باید در کنار مردان دیده شویم».

هنوز باید به زنان اجازه رانندگی داده شود هرچند کمپین های فراوان آنلاینی برای برداشتن این محدودیت شکل گرفته است. در سال ۲۰۱۳، فعالان زن ۲۶ اکتبر را روز کنار زدن محدودیت ها نامیدند. اما آنها نتوانستند اراده منسجم و همگرایانه گسترده ای را برای پذیرش این خطر تشکیل دهند. چند زن که برای رانندگی شجاعت کافی داشتند مانند «لوجان الهثلول»، «و جبهه الهویدر» و «منال الشریف» زندانی شدند. در ۱ دسامبر ۲۰۱۴، لوجان الهثلول سوار ماشین خود در امارات شد و هدفش این بود که از مرز عربستان سعودی عبور کند. او در مرز دستگیر شد و ۷۳ روز در زندان ماند.

کمپین رانندگی هنوز ادامه دارد اما رژیم تلاش دارد تا اصطکاکی با عناصر محافظه کار پیش نیاید زیرا به حمایت آنها در داخل و خارج نیازمند است. رژیم به شدت به نهادهای مذهبی برای مشروعیت خود نیازمند است و نمی خواهد خشم آنها را برافروزد. به نظر می رسد توافقی نانوشته میان شاهزادگان و این نهادهای مذهبی وجود داشته باشد. به شاهزادگان آزادی کاملی برای بررسی مسائل خارجی و اقتصاد داده می شود در حالی که نهاد مذهبی مسئولیت مسائل اجتماعی، آموزشی و قضایی را دارد.

زوزه گرگ ها در حجاز (1)

شیعیان؛ اقلیت سازمان یافته و سیاسی

شاید سیاسی ترین و سازمان یافته ترین گروه مخالف در میان اقلیت شیعی در استان شرقی این کشور یافت شود. از اواخر دهه ۷۰، کنشگران شیعی در اعلان درخواست هایشان برای برابری واقعی، توقف فتواهای متعصبانه مذهبی علیه آنها و حقوق مدنی کامل جسورتر شده اند.

در سال ۲۰۱۱، درگیری میان نیروهای امنیتی و معترضان شیعی منجر به کشته شدن ۲۰ نفر از جوانان شیعی شد که موجب تظاهراتی در قطیف و عوامیه شد. پس از چندین دور تظاهرات، بسیاری از روحانیون شیعی زندانی شدند که مهمترین آنها شیخ نمر النمر بود که به سازماندهی تظاهرات در فاصله ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ متهم شد او حکم مرگ گرفت و اوایل امسال در انظار عمومی و به شکلی قرون وسطایی به همراه ۴۷ زندانی دیگر اعدام شد. علی، برادرزاده اش، پس از مشارکت در اعتراضات ضددولتی و زمانی که ۱۷ ساله بود دستگیر شد. حکم این جوان هم به صلیب کشیدن و گردن زدن در سال ۲۰۱۵ بود.

کنشگری شیعیان، که به مناطق شیعی نشین محدود ماند، از سوی سران رژیم به عنوان توطئه ایران علیه پادشاهی سنی تلقی شد و بسیاری از سعودی ها این روایت را می پذیرند. در پرتو فرقه گرایی فعلی که منطقه را درنوردیده است، تصور این دشوار است که رژیم با شیعیان چگونه می خواهد کنار آید و شیعیان چگونه می توانند پل یا حلقه های ارتباطی با سایر کشور را بسازند. متفکران و فعالان سیاسی شان در انجام این کار مرارت های زیاد کشیدند اما تلاش هایشان برای کسب شهروندی واقعی با گوش های ناشنوا برخورد کرد. نه حکومت و نه بخش های مهمی از جامعه سعودی حاضر به پذیرش شیعیان به عنوان شهروندان کامل کشور نیستند. بنابراین، این مساله انسجام ملی عربستان را برهم زده و همزیستی مسالمت آمیز را با تهدید مواجه می کند.

با توجه به ماهیت پراکنده و دوره ای این کنشگری در عربستان، فعالیت این کنشگران در عربستان محدود شده و بعید است که به تغییر سیاسی جدی بینجامد. اما نشانه هایی وجود دارد که مخالفت در حال افزایش است و رسانه های جدید نیز با نوشتن مقالات انتقادی و گسترش آنها به انتقاد از رژیم می پردازند. رژیم هم واکنش متقابل نشان می دهد: رسانه ها را تهدید می کند، مانع تبلیغات آنها می شود و درنهایت به تضعیف و بازداشت کنشگران در مقیاس گسترده می پردازد گویی باکی از زندان و پرشدن زندان ها ندارند.

فضای مجازی البته جولانگاه مردم عادی نیست بلکه دامنه این مساله به شاهزادگان هم رسیده است. آنها هم با نام هایی ناشناخته در توییتر فعال شده اند و می کوشند فضای سرکوب را برملا سازند. یکی از این افراد «مجتهد» نام دارد که اخباری را از درون حلقه شاهزادگان ارشد به بیرون درز می دهد. شهروندان دیگر به صورت کامل تمکین نمی کنند. ممکن است یک جرقه کوچک آتشی شود بر دامان رهبری آل سعود در آن صورت، مخالفت ها می تواند بدون هیچ نیروی سرکوبی که بتواند آنها را مهار کند فوران کرده و تومار سعودی را بپیچد.

ادامه دارد...
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    با این عکس و مطلب شبیه رجا نیوز شدید بیشتر

  • ایرانی

    مرگ بر انگلیسی های جنایتکار

    ما نمی خواهیم با این روباه پیر معامله داشته باشیم

    اینها قصد داشتند سفارت خود را در تهران باز کنند تا اعمال کثیف و ننگین خود را در ایران پیاده کنند

    اینها ضد ایران و عربستان هستند و قصد نابودی هر دو کشور را دارند

    اینها در عربستان نفوذ کرده اند و به نام عرب ها با ایران دشمنی می کنند

    آخه عرب ها چرا باید با ما دشمن باشند

    اینها همه زیر سر انگلیسی ها ی خوک کثیف هستش

    تمام جنگ های دنیا زیر سر این انگلیسی های عوضی هستش که مثل سگ پشت آمریکایی ها قایم شده اند و آتش می سوزانند

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج