مدل برد - برد برای انتخاب رئیس مجلس؟
سال ۹۴ را باید سال مذاکره و توافق برد- برد در زمینه سیاست خارجی و موضوع هسته ای نامید. اما انگار قرار است از تئوری بازی برد- برد در سیاست داخلی نیز توسط اهل سیاست در سال ۹۵ نیز استفاده شود که در نهایت از نتیجه همگان خرسند باشند. در واقع در این استراتژی می خواهند هر دو طرف پیروز باشند و هیچ طرفی احساس شکست نکند.
پس از برگزاری انتخاب هفت اسفند ۹۴ و دهم اردیبهشت ۹۵ یکی از مهمترین موضوعات عرصه سیاست انتخاب رئیس آینده مجلس دهم خواهد بود. موضوعی که شاید از خود انتخابات نیز در این روزها مهمتر شده است. نتایج انتخابات نشان میدهد که احتمالا برای این پست دو کاندید یعنی آقای عارف و لاریجانی بیشتر وجود ندارند. اما ترکیب مجلس آینده چنان پیچیده و نزدیک به هم است که امکان پیش بینی برنده این کارزار را بسیار دشوار کرده است.
اما به نظر می رسد برخی اهالی سیاست این بار تصمیم گرفته اند که در بازی انتخاب رئیس آینده همگان پیروز باشند و کسی بازنده نباشد. در همین راستا می خواهند از تئوری بازی برد- برد در عرصه سیاست داخلی استفاده کنند. یا به عبارت دیگر این دو فرد بیشتر از آنکه رقیب انتخاباتی باشند؛ رفیق انتخاباتی باشند!
در این زمینه در روزهای گذشته برخی افراد در اظهاراتی سعی کرده اند تئوری برد- برد یا بازی با حاصل جمع مضاعف را در عرصه سیاست داخلی و انتخاب رئیس مجلس تئوریزه کنند که البته مشخص نیست تا چه حدی موفق خواهند بود.
در ابتدا آقای کاظم جلالی یکی از یاران نزدیک به اقای لاریجانی و همچنین اعضا ائتلاف امید در تهران در گفت و گویی بیان داشت که ریاست مجلس به مجموعه نمایندگان برمیگردد و ما معتقدیم باید مدلی بیابیم که در آن شکست وجود نداشته باشد.وی همچنین اضافه کرد است که باید در این مدل سعی کنیم شخصیت هر دو بزرگوار (محمدرضا عارف و علی لاریجانی) حفظ شود چراکه هر دو سرمایههای بزرگ نظام هستند و جمعبندی این مدل باید به گونهای باشد که مدیریت مجلس به صورت «تعاملی» بین اطراف قضیه و کسانی که در مجلس حضور دارند به پیش برود. بنابراین دلسوزان بر روی این کار میکنند. باید مدلی طراحی کنیم که در آن مدل کسی احساس شکست نکند و مجلس از ابتدا با یک وحدت و با هدف کارآمدی در بخش اقتصاد پیش برود.
در واقع آقای جلالی مدل پیشنهادی بازی برد -برد را «مدیریت تعاملی» می نامد که باید دید به چه معناست. برخی معتقدند این مدیریت یک سال در میان جابجا می شود و یا به صورت دیگر این تعامل شکل می گیرد.
محمد اشرفیاصفهانی در گفت و گویی پا را فراتر نهاده است و یکی از احتمالات مدیریت تعاملی را تائید کرده است. حجت السلام اشرفی اصفهانی با ارائه این پیشنهاد که «هر سال یک نفر از این بزرگان ریاست را به عهده بگیرد» تاکید کرد: نظر شخصی من، این است؛ چون انتخابات ریاست مجلس سال به سال است، یک سال آقای لاریجانی رئیس مجلس شود و یک سال آقای عارف که حق هر دو از این سمت احیا شود. با این کار اعتبار هر دو نفر نیز حفظ می شود.
اما این پایان تئوریزه کردن این موضوع نبود. سعید حجاریان در گفت و گو با روزنامه اعتماد وجه دیگری از موضوع را واکاوی کرد. حجاریان در پاسخ به سئوالی پیرامون اینده ریاست مجلس می گوید:«من معتقدم مجلس آينده دو فراكسيون خواهد داشت، برجاميان و نابرجاميان. بحث در مورد رياست عارف و لاريجاني بحث در مورد دو نفر است كه هر دو در داخل يك فراكسيون قرار دارند و هر دو آنها داخلي فراكسيون برجاميان محسوب ميشوند. بنابراين اين مساله نميتواند تبديل به يك رقابت شود و با يك گفتوگو حل و فصل ميشود.»
در واقع آقای حجاریان اصلا ماهیت رقابت این دو نفر در ریاست مجلس را با چالش روبرو می کند و معتقد است، رقابت در میان این دو نفر بی معنا خواهد بود؛ چرا که هر دو برجامی هستند و جزء گروه نابرجامیان نیستند.
البته به واقع هنوز مشخص نیست چرا هیچکدام از جناح های سیاسی و احزاب به قواعد دموکراسی مبتنی بر قاعده اکثریت پای بند نیستند. اگر اصلاح طلبان پیروز انتخاب هستند و یا بالعکس اصولگرایان اکثریت در مجلس را بر عهده دارند؛ این همه تئوری سازی برای ریاست مجلس به چه معناست. اگر می خواهند کدخدامنشانه این موضوع حل شود؛ پس چرا آسمان و ریسمان به هم می بافند
ارسال نظر