لبخند و شمشير در روابط ايران و آمريكا
حشمت ا... فلاحتپيشه، نماينده اسبق مجلس در روزنامه آرمان نوشت: انتخابات رياستجمهوري آمريكا، يك تحول اساسي در دنيا به حساب ميآيد، زیرا به طور معمول در دنيا، نوع تحولاتي كه در آمريكا صورت ميگيرد، آثار خودش را در ساير كشورهاي دنيا هم ميگذارد.
دليلش هم اين است كه آمريكا مداخلهكنندهترين كشور امروز دنياست. لذا به طور معمول، نوع رقابتهاي انتخاباتي در اين كشور هم به محل تحليل در نقاط ديگر جهان تبديل ميشود. در موضوع خاص ايران، واقعيات ثابتي وجود دارد كه بايد به اين واقعيات ثابت توجه داشته باشيم. جمهوري اسلامي ايران با آمريكا در شرايط دشمني به سر ميبرند و اين دشمني از زمان كارتر كه همزمان با رياستجمهوري ايشان بود، ادامه داشته و هنوز هم ادامه دارد.
براي نخستينبار بعد از برجام بود كه تا حد بسيار محدودي تنشزدايي در روابط ايران و آمريكا صورت گرفت كه آن هم با خلفوعده و عهدشكني قابل پيشبيني از طرف آمريكا همراه شد كه باز هم ميتوان گفت فضاي تنش بيشتري در اين رابطه شكل گرفت. شايد نوع تغييرات سياسي در داخل آمريكا براي خيلي از كشورها آثار مثبت يا منفي داشته باشد ولي درباره ايران به اعتقاد بنده نبايد روي كار آمدن شخص يا جرياني يا حزب خاصي آثار جدي در روابط ايران و آمريكا داشته باشد.
چون هم يكسري دشمنيهاي ثابت بين ايران و آمريكا در طول تاريخ شكل گرفته و هم يكسري خطوط خاص دايم و هم به ويژه زاويههاي بهشدت فربهشدهاي كه در طول تاريخ شكل گرفته كه اين زاويهها همواره در جايگاه دشمني با ايران بوده و نگذاشتند كه مناسبات بين ايران و آمريكا وارد فضاي تنشزدايي شود. شايد تا زمان جنگ به طور مشخص آمريكاييها در طرف دشمني با ايران بودند.
از زماني كه انتخابات بوش پدر شكل گرفت، ديديم كه خيليها پيشبيني برعكس ميكردند، باز ديديم كه در زمان بوش پدر روابط دوباره منفي شد. بعد از آن خيليها خوشبين بودند كه با آمدن آقاي بیل كلينتون از آنجا كه دموكرات بودند، بعد از بوش پدر، روابط دوباره خوب ميشود ولي ديديم كه نخستين تحريمها را كلينتون شكل داد. زمان بوش پسر كه رسيد، به ياد دارم كه خيليها استقبال كردند كه روابط ايران با آمريكا بهتر ميشود و تنشزدايي صورت ميگيرد دوباره ديديم كه بيشترين تنشها شكل گرفت تا جايي كه چند بار هم موضوع حمله به ايران را مطرح شد!
الان هم در شرايط كنوني و دوران اوباما به نظرم تنها واقعهاي كه بين مناسبات ايران و آمريكا شكل گرفته اين است كه هر وقت ايرانيان با قدرت عمل كردند، توانستند منافع خودشان را در قبال آمريكاييها پيش ببرند و هر وقت هم كه از منافع خودشان كوتاه آمدند با ضعف مواجه شدند. اين واقعيتي در روابط ايران و آمريكاست كه در شرايط كنوني ضمن اينكه ايرانيان لبخند ديپلماتيك را بر لب داشته باشند، ولي همواره بايد يك شمشير غلافشده هم داشته باشند چراكه آمريكاييها سنت و سياستشان اينگونه است كه هرچه بيشتر در قبال شان كوتاه بياييم.
بيشتر پيش ميروند. هدف ترامپ هم از طرح شعارهاي ضدايراني تحريك احساسات آمريكاييهايي است كه فكر ميكنند هژموني آمريكا با تنش مواجه شده و ايشان با ادعاي احياي هژموني ايالات متحده آمريكا وارد عرصه انتخابات شده درصورتي كه خودش ميداند آمريكاييها ديگر نه توان مالي و نه بُرد نظامي، امنيتي و سياسي دوران سال ۲۰۰۰ ميلادي را ندارند. لذا معتقدم نبايد اين موضوع را زياد به پاي تحليل پرنوسان به پاي ايران گذاشت. خانم هیلاری كلينتون هم ازجمله دموكراتهاي آمريكايي است كه معتقد به تداوم تحريم ايران است. اما ايرانيان باز هم با حضور پرقدرت خودشان ميتوانند منافع خود را پيش بگيرند.
ارسال نظر