اعترافات یک گنده لات تهران
ساعت ۳ عصر ۱۸ بهمن سال گذشته ماجرای درگیری خونینی به پلیس ۱۱۰ گزارش شد و تیمی از مأموران کلانتری ۱۶۱ ابوذر خود را به محل حادثه در فلاح- خیابان مسجد -نبش کوچه عباسقلی رساندند.
بررسیهای ابتدایی کارآگاهان نشان میداد پسر ۳۵ سالهای به نام ابراهیم براثراصابت ضربه چاقو به ناحیه چپ سینه به کام مرگ فرو رفته است.
با مرگ مشکوک این مرد پرونده به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. همزمان با حضور کارآگاهان در محل حادثه، ساعت ۳ عصر همان روز پلیس در جریان جراحت شدید دست و پای پسر جوانی در بیمارستانی نزدیک همان محل قرار گرفت. با توجه به احتمال ارتباط قتل مشکوک با این پسر، بلافاصله کارآگاهان به بیمارستان رفتند و تحقیقات از «رضا» (۲۶ ساله) را در دستور کار قرار دادند.
«رضا» که خود را در محاصره پلیس دید در اعترافات نخست گفت که ابراهیم را میشناسد و حتی با او سابقه نزاع و درگیری نیز داشته ولی از موضوع قتل بیاطلاع است، اما وی در ادامه تحقیقات نتوانست در خصوص علت جراحتهای شدید به وجود آمده روی قسمتهای مختلف بدن بویژه دست و پاها توضیح قانعکنندهای ارائه دهـد.
به همین خاطر ضمن انجام هماهنگیهای لازم قضایی، دستور بازداشت رضا از سوی بازپرس پرونده صادر شد و متهم در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با پایان اقدامهای درمانی، متهم به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد اما در تحقیقات منکر هرگونه جنایت شد؛ همزمان کارآگاهان با بررسی سوابق رضا دریافتند وی از مجرمان سابقه دار و اراذل و اوباش منطقه فلاح است که بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف «نزاع و درگیری»، «ایجاد مزاحمت برای بانوان» و «قدرت نمایی با سلاح سرد» دستگیر و روانه زندان شده است. در ادامه رسیدگی به پرونده روز ۲۸ فروردین ماه سالجاری رضا که چارهای جز بیان حقیقت نداشت سرانجام لب به اعتراف گشود و پرده از جنایت خونین برداشت.
وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «من و ابراهیم هر دو از گندههای منطقه فلاح بودیم و بر سر همین موضوع همیشه با هم درگیری داشتیم؛ همین موضوع باعث دشمنی و کینه ما شده بود. چند روز پیش از جنایت، از طریق بچههای محل اطلاع پیدا کردم یک تخریب عمدی خودرو در منطقه اتفاق افتاده که برادر کوچکتر ابراهیم شایعه کرد کار من است. به همین علت شب قبل از جنایت وقتی فهمیدم او در رستوران است به سراغش رفتم و باهم درگیر شدیم.»
رضا در خصوص روز جنایت نیز به کارآگاهان گفت: «روز درگیری ابراهیم به سراغ من آمد تا انتقام برادرش را بگیرد، داخل کوچه شیدایی او با چاقو به من حملهور شد، من نیز با استفاده از چاقوی همراه خود او را هدف قرار دادم؛ ابتدا به پیشانیاش ضربهای وارد کردم اما ناگهان به داخل شمشادها افتادم، [در همان وضعیت] ابراهیم با چاقو ضربهای به دو پایم زد و با هم درگیر شدیم در همان لحظه برای دفاع از خودم ناگهان چاقو به سینه ابراهیم خورد و افتاد. خیلی ترسیده بودم سریعاً از محل دور شدم و به خاطر جراحت و خونریزی شدید خود را به بیمارستان رساندم که در آنجا دستگیر شدم.»
بنابراین گزارش سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر شد و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.»
نظر کاربران
همینجوری همدیگرو بکشین نسلتون منقرض بشه
فكر نميكنيد به كار بردن لفظ گنده لات باعث كشش افراد بيشترى
به شرارت وخشونت بشه چون خيلى از اين افراد ازاينكه اينگونه
معرفى ومعروف بشن لذت ميبرن ، بهتره از القابى مثل نادان ،
يا تهى مغز ، وغيره استفاده بشه ،.
اوباش تا حدودی نزدیک شخصیت چنین سگهای ولگردیست
باید یک قانون به تصویب برسه که از درمان اوباش خوداری بشه تا خودتون از گندو کثافت خودتون بمیرید بی پدرو مادرهای لعنتی باید همتون رو با گلوله از پای دراورد
عاقبت اينجور كارا مشخصه از بين رفتن دو طرف.عبرتي باشه براي ديگران.اميدواريم دستگاه قضايي برخورد سختي داشته باشه.تاكسي جرات اينجور كارهارو نداشته باشه..
بهتره به جای گنده لات از واژه آشغال استفاده بشه چون اشغال از اینا بهتره
پاسخ ها
فایده وجود اراذل و اوباش در جامعه برای چیست؟نباشند بسیار بهتر است.
مشکوک رو خوب اومدین ! چاقو خورده تو قلب بعد مشکوک بوده ؟؟؟ :D:D:D
خانواده مقتول لطفا گذشت نکنند با قصاص روح فرزندتان در ارامش خواهد بود و عبرتی برای دیگران
واژه حرامزاده برازنده تره واسه اين لاشخورها هستش!!
من خودم يكي از گنده لاتاي بيابوناي أطراف تهرانم هـيچ كس جرّأت نميكنه تو اون بيابون بي آب و علف چپ نگاه كنه هر روزم كلي عربده كشي راميندازم تا بعدازظهر كه ميام سر خيابون محله زندگيمون از اتوبوس پياده ميشم و عين آدم سرمو ميندازم پايين و ميرم خونه به زندگي ميرسم ، خدا به جوناي ما يه ذره جنبه بده
پاسخ ها
چی زدی؟
ابی جون تو یه اوباش باشعوری
خداوند نیروی انتظامی را حفظ کند اگر برخورد قاطع نمیکردند تکلیف چه بود
سلام منم بادوستان موافقم بهتره تو نگارشمون از واژه ای برای معرفی این افراد استفاده شود که بیانگر شخصیت این افراد باشه /واژه هایی که دوستان گفتند به شخصیت این موجودات نزدیکتر است
گفتید چند بار زندون بوده و ازاد شده /قانون حمل سلاح سرد و مفسد فی الارض چی بود؟؟؟/این سگ های ولگرد را باید کشت تا جامعه نفس راحتی بکشد/
واقعا كه شما كه يه پا روانشناسين چرا اينهارو گنده لات مينامين .مثلا بگين سگ وحشي ضمنا يوروز ديگه آزادش كنيد و يه جنايتي ديگه بابا اعدام اعدام اعدام بخدا مردم هم راضين
الحمدالله الرب العالمین! یکی مرد و یکی مردار شد،یکی هم به غضب الهی گرفتار شد!!!
این لاشخورها حتی به خودشون هم رحم نمیکنن!البته بلابه نسبت لاشخور!!!
فكر نميكنيد به كار بردن لفظ گنده لات باعث كشش افراد بيشترى
به شرارت وخشونت بشه چون خيلى از اين افراد ازاينكه اينگونه
معرفى ومعروف بشن لذت ميبرن ، بهتره از القابى مثل نادان ،
يا تهى مغز ، وغيره استفاده بشه ،.
خدا رحمت کنه سرهنگ بختکی رو
وقتی رئیس کلانتری 161 ابوذر بود اراذل و اوباش منطقه تو سوراخ موش بودند
کاش به جای فحاشی و دستگیری از انرژی و توانایی این اشخاص در جاهای بهتر استفاده میشد و به سمتی هدایت میشد که به طور مثبت از این خشونت که تو وجود بعضی ها هست استفاده بشه . شاید این ادم کماندوی خوبی میشد. شاید تو بوکس حرفه ای میشد. شاید اگر کشتی کج داشتیم ... انکار کردن چیزها دردی رو دوا نمی کنه.
کاش میشد از دولت مجوز گرفت و مثل کشتن سگهای ولگرد با تفنگ خلاصشون کرد وبه ازای کشتنشون از دولت حقوق گرفت.بهرحال اگه دولت کسی رو خواست من در خدمتم 100 درصد تضمینی بدون درد بدون بو و بدون صدا و اگه عمده ای باشه تخفیف خوبی میدم!
پاسخ ها
واقعا تو مشکل روانی داری یه فکری برای خودت بکن
یا شایدم فیلم وسترن زیاد دیدی جوگیر شدی الان احساس میکنی خود کلینت ایستوود هستی و داری جنازه ها رو تو گاری بار میزنی و حساب میکنی که چقدر گیرت میاد
باید این سگهای هار رو(بلانسبت سگ)به اشد مجازات اعدام محکوم کرد تا درس عبرت کسانی بشه که برای نوامیس مردم مزاحمت ایجاد میکنند و انواع شرارت رو مرتکب میشن
ای خاک بر سرت!ای خاک بر سر آدم نماهای کم شعور!!!مغز داشتی که دعوا نمیکردی!
پایتخت مملکته مثلا!نماد کشور!
ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است