هاشمی: باران مردم همه چیز داشت!
زمان چیدن میوه های درختی است که آیت الله هاشمی بذر آن که اعتدال نام داشت را سال ها پیش کاشت و بارها برای حفاظت از آن در برابر بدخواهان ازخودگذشتگی کرد اما اکنون این درخت دیگر تنومند شده و خود قدرت دفاع دارد.
از نقش آفرینی زنان در عرصه سیاست خوشحال است. ایشان درباره حضور مردم در انتخابات 7 اسفند چنین بیان داشتند: «افکار عمومی مثل باران است وقتی بیاید همه چیز را می شوید». رمز پیروزی هاشمی در صبوری او معنا می شود یعنی سال هاست که می داند نباید در برابر هجمه ها واکنشی داشته باشد و پاسخ آن را ملت خواهند داد که در 7 اسفند با حذف تندروها صدای رسای این پاسخ حیرت جهانیان را برانگیخت.
هاشمی یک شخص نیست بلکه او یک گفتمان است. گفتمانی که کلید گشایش بسیاری از مشکلات است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از آینده ای روشن گفت: آینده ای که دو حماسه 24 خرداد 92 و 7 اسفند 94 آن را تضمین کردند. هاشمی باز هم گفت هرآنچه بتواند برای آسایش مردم کشور انجام می دهد و از ناشکیبایی ها نمی رنجند.
خط بطلانی بر شایعاتی کشید که رابطه اش را با مقام معظم رهبری پررنگ نمایش نمی دانند و بارها در طول مصاحبه از تماس ها و مشورت هایش با رهبری سخنی گفت. ایشان هاشمی مظهر امید است چنان که در ۸۱ سالگی از آنچه می گوید که برای نسل های جدید لازم است. در ادامه گفت و گوی سالنامه «آرمان» با آیت الله هاشمی را می خوانید:
به نیابت از همه مخاطبان باید از شما تشکر ویژه داشه باشم که نقش بی نظیری برای ترغیب و تشویق مردم در انتخابات داشتید. این حرکت رسما مثل دیگر کارهایتان واقعا در تاریخ ماندگار خواهدشد. به هر حال انتخابات برگزار شد و جنابعالی هم تاحدودی به خواسته های خود رسیدید که مردم حضور پیدا کنند. خیلی نگران بودید که با توجه به تخریب ها و بداخلاقی های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شاید مشارکت ها کم شود. الان به قول حضرت عالی زمان همکاری است. زمینه همکاری چقدر در کشور فراهم است؟ تحلیل شما از انتخابات ۷ اسفند چیست؟
بسم ا... الرحن الرحیم، با توجه به اتفاقات شیرینی که در آخرین ماه سال ۱۳۹۴ در کشور افتاد و اعتبار نظام را در ابعاد داخلی و خارجی بالابرد، باید نمره اول را به مردم بدهیم. برای مردم خیلی آسان نبود که با وجود تبلیغات منفی و گاه متضاد که علیه شخصیت های نظام و کسانی که قرار بود برای یک دوره دیگر در دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی مسئولیت داشته باشند، تصمیم بگیرند. که چه کسانی را انتخاب کنند. اما مردم با توجه به رشد آگاهی و بلوغ سیاسی می دانند راه درست کجاست و حرف درست را چه کسانی می گویند. با همین آگاهی که سرمایه مسئولان و نظام است، وارد میدان شده اند و انتخاباتی بی نظیر برگزار کرده اند.
البته گام اول این توفیق در خرداد ۹۲ برداشه شد و گام دوم را در ۷ اسفند تمام کردند. در هر دو انتخابات، این مردم بودند که با تشخیص خود وارد میدان شدند. افرادی مثل ما کار زیادی نکردیم. گاهی حرف زدیم و رسانه ها در حد امکان و اجازه، به گوش مردم رساندند. البته در تمام این مدت صدا و سیما، نه تنها حرف های ما را به گوش مردم نمی رساند، بلکه با ذره بین می گشت که اگر کلمه ای، جمله ای و موضوعی باب طبع خویش پیدا کرد، برجسته نماید.
در چنین شرایطی مردم با تشخیص خود انتخاب کردند. در ادامه هم باید به گونه ای کار کنیم که مردم به عنوان صاحبان اصلی کشور و انقلاب، راضی باشند. مطمئنا اگر ببینند کارهای مسئولین درست است، با حمایت های خود به کارها سرعت می دهند. اما اگر کوتاهی شود، مردم در انتخابات بعدی تصمیم دیگری می گیرند.
درباره رفاقت کسانی که قبل از انتخابات، رقابت داشتند، گفتم که باید همکاری کنند. اگر اهداف حرف ها و کارهای تبلیغاتی برای اسلام و مردم بود که الان باید آن کارها را برای همکاری انجام دهند. البته در میان گروه ها بعضی از افراد تندرو هستند که نه تنها به همکاری فکر نمی کنند، بلکه چون انتخابات را برای خود فرصت مال اندوزی و شهرت می دانستند و مردم از دست آنها گرفتند، به جامعه و شعور اجتماعی توهین می کنند. مهم این است که میدان داری های سیاسی را از دست این افراد گرفته شد تا با استفاده از تریبون های نظام، بیشتر از این به مردمی که صاحب اصلی نظام هستند، توهین نکنند.
در میان دو جناح، انسان های فهیم و باشعور زیادند که می توانند مجوز همکاری ها باشند. در میان اصولگرایان شخصیت هایی هستند که مسائل را درست تحلیل می کنند و علت ادبار مردم به آن جناح را می دانند و این روزها می شنویم که در گفتار و نوشتار ابراز می کنند.
نقش جریان پیروز در این شرایط مهم است.
جریان پیروز انتخابات هم با توجه به تجربه های سابق کاملا می داند که کارها در ماجراجویی ها پیش نمی رود. احتمال قوی می دهم که برگزیدگان ملت در مجلس، بیش از مسائل باندی و جناحی به منافع ملی می اندیشند. البته معتدل ها فرصت خوبی دارند که در انتخابات میان دوره ای، برنامه ریزی کنند که اکثریت قابل اتکایی در مجلس شکل بگیرد. هماهنگی مجلس و دولت برای تقویت پایه های اقتصادی کشور بسیار مهم است. دولت وظیفه بیشتری دارد که باید براساس واقعیت های میدانی، اولویت بندی کند تا با همکاری همه قوا و نهادها، برای مردم و کشور کار کرد.
بعد از انتخابات، دیداری با آقای دکتر روحانی داشتید؟
بله، هم یک تماس تلفنی داشتیم و هم یک دیدار طولانی که درباره موضوعات مهم و حساس صحبت کردیم.
درباره انتخابات، تشکیل مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان حرف زدیم. برای ما مهم بود که اقدامات عاقلانه داشته باشیم تا افراطی ها مزاحمت درست نکنند. خواسته های تندروها هم به گونه ای است که توجه به آنها، کم لطفی به مردم است. سیاست و عقلانیت راهکارهایی پیش آدم می گذارد که باید از آنها استفاده کرد. رهبری نظام بیشترین قدرت را برای کمک کردن به قوای سه گانه دارند اگر کشور خوب اداره شود، رهبری بیش از همه مسئولین راضی می شود، چون علاوه بر رفاه مردم، رکن نظام تحکیم می شود.
درباره مسائل اقتصاد و معیشتی هم بحثی داشتید؟
درباره اولویت بندی برنامه های اقتصادی صحبت کردیم که بیکاری ها زیبنده ایاران نیست. باید اشتغال آفرینی را جدی بگیریم. باید برای خانواده هایی که بیکار دارند یا شغل افراد آن خانواده نیازها را تامین نمی کنید، فکری کرد. تحصیلکرده های خوبیداریم که باید برای استفاده از دانش آنها برنامه داشته باشیم. متاسفانه واحدهای تولیدی زیادی در کشور تعطیل شده اند که باید بررسی کرد تا اگر قابل احیا هستند، احیا شوند.
درباره گرانی و تورم هم صحبت کریم. قبول داریم که تورم پایین آمده است، اما باید بهتر شود. می دانید که مسئولان برای آمار و ارقام، قیمت چندصد کالا را رصد و نرخ تورم را حساب می کنند. می دانید که خیلی از این کالاها در زندگی عمومی جامعه تاثیر آنچنانی ندارد. مردم میزان تورم و کم شدن آن را در غذا، مسکن، حمل و نقل، مداوا، تحصیل فرزندان و دیرگ نیازهای روزمره نمی ببینند. باید کاری کنیم که مردم احساس کنند اوضاع جامعه بهتر شد تا نسبت به آینده امیدوار شوند. می دانم که دولت آقای روحانی با این تفکرات کار می کند، احتمالا برنامه تازه ای را شروع خواهندکرد.
بعد از برگزاری انتخابات ۷ اسفند، دولت امیدوار شده که به کارها سرعت بدهد. دورنمای دور دوم انتخابات هم نشان می دهد که مجلس معتدل خواهدبود. اما بعد از این، نه تندروها آرام می نشینند و نه دولت می تواند مسائل کشور مانند اشتغال و تورم را به مخالفان خود در مجلس ربط دهد. منتقدین دولت دارند تبلیغ می کنند که دیگر بهانه ای برای دولت نیست و اگر نتوانند مشکلات را با برنامه های عملیاتی حل کند، به این سمت می روند که دولت چهارساله است. نظر حضرت عالی چیست؟
راه روشن این است که الان زمینه دو کار در کشور هست که می تواند تحول عمده ای در زندگی مردم ایجاد کند. اول، برگرداندن واحدهای تعطیل شده به روال تولید است. یعنی می توان از نقدینگی هایی که فعلا مانند بهمن تهدیدی برای زندگی مردم شده، به عنوان فرصت استفاده کرد. می توان با مدیریت درست و بدون اتلاف سرمایه ها، واحدها را با تسهیلات و نظارت بر آنها به راه انداخت تا تولید رونق بگیرد.
شاید برای بعضی از واحدها بازار مناسبی در داخل و منطقه نباشد که در چنین شرایطی دولت می تواند وارد شود و حمایت کند تا آن نوع تولیدات به جاهای دیگر دنیا صادر شود. می دانید که جامعه جهانی به گونه ای است که هیچ تولیدی، مخصوصا تولیدات ایران بدون مشتری نمی ماند. ضمن این که الان دست ایران برای تجارت باز شده است. می توانیم تجارت بین المللی را با رونق دادن به دادوستد، گرم کنیم.
دوم، برنامه ریزی برای اتمام طرح های نیمه تمام است که متاسفانه در سراسر کشور پراکنده هستند. نه می توان رها کرد و نه می توان براساس برنامه های دولت شروع و تمام کرد. در برنامه ششم جزو سیاست هاست که باید این نوع طرح ها را با تسهیلات به مردم واگذار کنیم. اگر چنین شود، مردم بهتر و زودتر از دولت وارد می شوند عمل می کنند. اگر چنین شود، درآمد دولت هم از ناحیه مالیات بالا می رود.
باید رقابت جدی شود. اگر می بینیم که گاهی شرکت های خصوصی در کارها بد عمل می کنند، بیشتر به خاطر این است که رقیب ندارند. اگر رقابت باشد، همه سعی می کنند بهتر عمل کنند. همه ما می دانیم که به خاطر سوءمدیریت مقطعی از تاریخ انقلاب، فساد عمیقی در جامعه پیدا شده است.
همین امروز مسوولان یک شرکت بسیار معروف پیش من آمده بودند و می گفتند: وقتی دیدیم که برای انجام کارها باید به همه رشوه بدهیم، عطای کار را به لقای آن بخشیدیم. چون از لحاظ عقیده نمی توانیم با فساد همراهی کنیم.
مسوولان کشور در بخش های مختلف باید برنامه های جدی داشته باشند تا کشور اصلاح شود. دولت می تواند در کنار توجه به طرح های نیمه تمام، برای جلوگیری از گسترش فساد هم وارد شود. البته گفتن آن آسان و عمل به آن سخت است. باید هر سه قوه همراهی کنند. باید راه حلی منطقی برای ریشه کنی فساد پیدا کرد.
ریشه این حالت چیست که سال به سال بدتر می شود؟
اهل رسانه بهتر و بیشتر از همه می دانند که ریشه این فسادها کجاست و چیست. شاید یک مقدار به خاطر فقر و نداشتن باشد که البته فساد این عده کم و کوچک است. فسادهای زیاد و اختلاس های میلیاردی را کسانی می کنند که زیادتر از دیگران دارند. متاسفانه حرص انسان تمام شدنی نیست. معروف است که می گویند، آدم هرچه پیرت می شود، دلبستگی هایش به مال دنیا بیشتر می شود. باید همه ما مواظب باشیم.
درباره انتخابات، باید بگوییم که این دفعه زنان بیشتری وارد مجلس شده اند. فکر می کنید در این دوره می توانند مطالبات زنان را به عنوان نیمی از جمعیت جامعه حل کنند؟
می توانند با برنامه، تاثیر حضور زنان در جامعه را نشان بدهند. درمجلس تریبون آزادی دارند که می توانند دیگر نمایندگان را به کمک بگیرند تا زنان را در جامعه فعال تر کنند. اگر دقیق کار کنند و حرف های سطحی، ساده و شعاری نداشته باشند و حرف های درست بگویند و در بررسی و تصویب طرح ها و لوایح، نظرهای خوبی بدهند و بعدها در نظارت سهم داشته باشند، می توانند کارهای موثری انجام دهند. می توانند فراکسیون قابل توجهی داشته باشند.
الان حداقل سطح سواد نامزدهای مجلس کارشناسی ارشد است که معلوم است زنانی که انتخاب شده اند، تحصیلکرده هستند و بسیاری از آنان در اداره جامعه تجربه های مدیریتی دارند. من بدبین نیستم. بعضی از زنان در مسائل فرهنگی وارد می شوند که باید توجه داشته باشند، موارد و مسائلی را بررسی کنند که درد مردم بویژه زنان است. باید با مطالعه و تحقق جواب های خوبی بدهند. لازمه این کار داشتن مشاورانی خوب است که برای نماینده ها سخت نیست.
در شرایطی قرار داریم که خواه ناخواه همه جامعه، بویژه زنان، خودشان را باالگوهای جهانی مقایسه می کنند. مثلا در آموزش و پرورش و بخش های دلوتی می توان کارهایی کرد، اما مخالفان آنها در جامعه جدی هستند. ا ز طرفی می گوییم زنان ما باید پیشرفت کنند و از طرف دیگر می بینیم الگوهای پیشرفت ما داخلی نیستند و مطابق با استانداردهای جهانی هستند. اگر بخواهیم وارد آن الگوها شویم، بعضی ها می گویند دارید برخلاف ارزش ها عمل می کنید.
همیشه این مخالفت ها را داشتیم که مزاحم تصمیم گیران می شوند. اما باید با اطلاع رسانی دقیق راه را برای حضور بیشتر زنان در جامعه باز کرد. در کنار کسانی که به عنوان نماینده در مجلس هستند، عده ای دیگر باید به عنوان معلم و استاد در مدارس و دانشگاه ها کار کنند. عده ای از صدا و سیما استفاه کنند. حتی از این فضای مجازی که محل رجوع مرد شده، استفاده کنن تا حرف های خود را بگویند. اگر اراده باشد، م یتوانند کار کنند. مگر مسائل هسته ای مخالف نداشت؟ با وجود آن همه مخالفان قوی، دولت تصمیم درستی گرفت و عاقلانه عمل کرد تا بالاخره ایران پیروز شد. تشخیص موضوعات خیلی مهم است که اگر مسائل مفید باشد، افکار عمومی بهترین حامی خواهند بود. زور گفتن و فریب مردم شاید تاثیرات مقطعی داشته باشد، اما وقتی مردم متوجه فریب شدند، برای انجام همان موضوعی که قبلا جلویش را به خاطر فریب کاری دیگران می گرفتند، وارد عمل می شوند. افکار عمومی مثل باران است که وقتی بیایند، همه چیز را می شوید.
برای نخستین بار دیدیم که در انتخابات طیفی شکست خورد که هم رسانه داشت و هم امکانات فراوان. یعنی افکار عمومی برخلاف تبلیغات آنها مسیر خودشان را انتخاب کرده اند. به نظر من فقط حضرت عالی در میدان بودید. دولت به خاطر مسئولیت اجرایی نمی توانست وارد شود. هرچقدر به انتخابات نزدیک تر می شدیم، شما را تنهاتر می دیدیم، احساس می کنم شما در شرایطی که کمتر با جوانان ارتباط دارید، هم مسائل را خوب مطرح کردید و هم جوانان خواسته های شما را خیلی خوب متوجه شدند. اینها چگونه قابل تحلیل است؟
افکار عمومی و به ویژه جوانان آگاه شده اند. مهم ادامه این مسیر است.
نگاه جوانان به بیرون است. ولی پیامتان را گرفته اند. آمدن جوانان به انتخابات و رای آنان به شما، کار خیلی بزرگی بود. می دانیم که رسانه های اصلی کشور دوست نداشتند و ثانیا نمی خواستند مردم به شما رای بدهند. ولی این اتفاق افتاد.
یک موفقیت نسبی است که الان تجربه اش را داریم. باید این تجربه را قوی کنیم و به دنیا بگوییم که ایران اسلامی این است و بر جامعه ایرانی و اسلامی دگماتیسم حاکم نیست. خواست مردم و عقلانیت حاکم بر جامعه است. معنای اعتدال همین است که از افراط و تفریط دوری شود. ماجراجویی ها جواب نمی دهد. در همین انتخابات، وقتی رد صلاحیت ها گسترده شد، بعضی ها فکر می کردند که می توان با استفاده از عصبانیت مردم، کارهای تند کرد. اما عقلانی ترین کار ممکن همین بود که انجام شد.
دیدیم جناحی که پایگاه اجتماعی دارد، هیاهو نکرد و با افرادی که شهرت آنچنانی داشتند، وارد انتخابات شدند. این اتفاق تجربه خوبی شد. اولا عده ای جوان که شناخته شده نیستند، متوجه شدند که می توانند با استفاده از فضای جامعه وارد مسائل انتخاباتی شوند. مهم تر اینکه با لشگر باقیمانده هم پیروزی به دست آوردند.
شاید اگر همه افراد شناخته شده این جناح بودند و یروز می شدند، زیاد مهم نبود. اما الان به گونه ای دیگر شد. مثل اینکه سربازان یک جریان بدون هیاهو، ژنرال های آن جریان را با اکثریت قاطع شکست دادند. جامعه تجربه خوبی پیدا کرد و مهم ترین سرمایه برای کسب این تجربه، آگاهی مردم بود. باید رسانه های ما به نقش خود توجه نمایند که چه کار خوبی کردند.
در سال های اخیر اگر اتفاقی در کشور می افتاد و رسانه های خارجی گزارش می دادند، صدا و سیمای ما تا دو سه ماه مرتب به عنوان تاثیرپذیری رسانه های خارجی از خود می گفت. اما در این جریان دیدی که چگونه رویه تخریبی پیش گرفتند و جالب تر اینکه همان رویه تخریبی، باعث تخریب وجهه آنان در افکار عمومی شد. به هر حال من فکر می کنم که نظام باید تجربیات تلخ و شیریند چند سال اخیر را به عنوان سرمایه اجتماعی داشته باشد.
به نظر ما شورای نگهبان به عدم پیروزی ژنرال های آن جریان کمک کرد. چون اگر می گذاشتند ژنرال های جریان اصلاح طلب هم می آمدند، لیست ها متعدد می شد و رای این جریان اینگونه صددرصد نمی شد.
بله، از قدیم گفته اند که «العبدُ یُدبّر وا... یُقدّر»
نتایج انتخابات برای هم خوب بود. ولی دولت وعده هایی به ویژه در بخش توسعه سیاسی، آزادی رسانه و... داده بود. با توجه به رای مردم، آیا دولت می تواند اقدامی درباره محصورین انجام دهد؟
عمده سرمایه دولت آگاهی نسبی مردم است. یک مقدار به خاطر تخلف های نادرستی است که در این مدت بعضی ها انجام داده اند. الان اولا نباید دیگران را طرد کرد و باید به هر نحوی همه را جذب کرد.
اگر کار برای کشور، مردم و اسلام است، باید هر آنچه که به صلاح این سه است، انجام شود. باید کاری کرد که همه سود ببرند. من از حرف های بعضی از افرادی که بعد از انتخابات می زنند، احساس می کنم که متوجه شده اند که ضعف آنها در جلب اقبال مردم کجاست.
برخی حتی از تریبون نماز جمع اعلام کرده اند که بزرگان وسط بیایند تا کدورت ها را از بین ببرند. اینها تا دو هفته قبل از انتخابات، چیز دیگری می گفتند و علنا می گفتند: «بجنگ تا بجنگیم.» این تاثیرات انتخابات بود. اگر از شما به عنوان شخصیت بسیار تاثیرگذار خواسته شود که در بخش آشتی ملی، اقداماتی انجام دهید، حاضرید وارد شوید؟
من مسئولیت های آنچنانی ندارم که در عمل، اقدامی در راه تحقق این کار مخصوص کنم. ولی رفتار من برای تبیین این مسائل لازم است و اصولا شیوه من از قدیم اعتدال بود که آشتی ملی در همین می گنجد. البته آشتی ملی هزینه ای برای نظام ندارد. رهبری جمله کوتاهی درباره «حق الناس بودن رای مردم» گفتند که دیدید چگونه دل خیلی ها را نرم کرده بود. البته در انتخابات اخیر حرف هایی گفته شد که آشتی ملی را کمی سخت کرد، ولی مردم ایران نشان داده اند که همیشه برای صلح و آشتی پیش قدم هستند.
اگر بنا بر این باشد که همدلی و همکاری داشته باشیم و از همدیگر نترسیم، می توانیم. انتخابات، زمان رقابت صاحبان دو تفکر بود و الان باید رفاقت کنند که جامعه را بسازند. در زمان رقابت، مردم داور بودند که نظر خودشان را با رای اعلام کرده اند. مردم با رای حق بزرگی را به دیگران می دهند که سرنوشت خود را به آنها می سپارند. اگر کسانی از جایگاه سابق به خاطر رای مردم افتادند، باید کارها و حرف های خود را اصلاح کنند تا در انتخابات بعدی دوباره خود را به مردم عرضه کنند. شیوه دموکراسی دنیا همین است.
دیدیم که لیست مورد حمایت جنابعالی در انتخابات خبرگان در تهران رای آورد. از طرف دیگر بعد از فوت آیت ا... مهدوی کنی برای ریاست خبرگان نامزد شدید. اما آیت ا... یزدی رای آورد. الان آقای یزدی برای وورد به خبرگان رای نیاورد. آیا لیست شما با هدف تسهیل رسیدن به ریاست خبرگان تهیه شده بود؟
اصلا لیست مذکور، مشخصا لیست من نبود. رسانه ها نوشتند و در جامعه معروف شد. افرادی از خبرگان که علاقه مند به بهتر شدن اوضاع بودند، این افراد را جمع و با آنها صحبت کردند. البته عده زیادی از علما و فضلا، برای آینده نظام احساس وظیفه کرده و به میدان آمده بودند. اگر آنها حذف نمی شدند، لازم نبود افرادی از لیست فعلی باشند. من تمام کسانی را که در لیست هستند، قبول دارم و می دانم که در خبرگان مفید هستند. باید ترکیب اصلی مجلس خبرگان که تلفیقی از علمای بلاد است، مشخص شود. در مجموع مثل مجلس شورای اسلامی شده است. امیدوارم الان که مشخص شده مردم چه می خواهند، آینده بهتری داشته باشیم.
با توجه به ترکیب خبرگان، آیا نامزد ریاست می شوید؟
مدت هاست که دلم نمی خواهد رییس شوم. در ماجرا انتخاب آیت ا... مهدوی کنی، جامعه نمی داند که چندماه دنبال ایشان بودیم تا بپذیرند که حالت جدیدی در خبرگان ایجاد شود. بالاخره آیت ا... امامی کاشانی واسطه شد که ایشان را قانع کند تا بپذیرد. واقعا نمی خواستم رییس باشم. در این مقطع هم هدف اصلی من در خبرگان مدت هاست که دلم نمی خواهد رییس شوم. در ماجرا انتخاب آیت ا... مهدوی کنی، جامعه نمی داند که چندماه دنبال ایشان بودیم تا بپذیرند که حالت جدیدی در خبرگان ایجاد شود.
بالاخره آیت ا... امامی کاشانی واسطه شد که ایشان را قانع کند تا بپذیرد. واقعا نمی خواستم رییس باشم. در این مقطع هم هدف اصلی من حضور در خبرگان بود. چون خبرگان را در هر شرایطی برای کشور مهم می دانم. حتی می تواند از طریق نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی که مصوب مجمع و مورد تایید رهبری است به بهتر شدن وضع جامعه کمک کند.
خبرگان میدان وسیعی برای انجام کارهای زیربنایی دارد. علب نامزدی من هم احساس تکلیف بود که نباید برای جایی به این مهمی، بی تفاوت باشم و خودم را کنار بکشم. فعلا هستم و براساس شرایط جامعه تصمیم می گیرم.
آیت ا... سیدحسن خمینی پس از مشورت با جنابعالی وارد عرصه شد که صلاحیت ایشان تایید نشد. افکار عمومی هم از این اتفاق قانع نشده است. گویا در یکی از استان های جنوبی- بوشهر- رای دوم سیدحسن خمینی حدود ۵۰ هزار نفر بود که بالطبع باطله اعلام می شود و نفر سوم با حدود ۳۰ هزار رای به عنوان نفر دوم وارد مجلس شد. این رای نشان از انتقاد مردم است.
من هم قانع نشده ام. به هر وجهی که به این مساله توجه می کردم، نمی خواستم خودم را قانع کنم. شورای نگهبان می توانست از راه های دیگر به احراز صلاحیت ایشان بپردازد. بعضی از اعضا رای نیاوردند که بخشی به خاطر همین موضوع تلقی شد.
حاج حسن آقا شخصیتی عاقل، عالم و جامع در کشور هستند. علمای ما معمولا در مباحث اختصاصی صاحب نظر هستند. حسن آقا در خیلی از امور صاحب نظرند. واقعا نابغه است. ارزش این را داشت که بگذارند وارد خبرگان شود. افکار و رفتارش برای تداوم آرمان های امام (ره) خیلی اثر دارد. البته رد صلاحیت ها در سراسر کشور و اوج آن در تهران بود. به ضرر حاج حسن آقا نشده است. بر محبوبیت ایشان افزودند. محبوبیتی که با مظلو.میت همراه است.
بعضی سخنرانی شما در مراسم سالگرد ورود امام (ره) در فرودگاه را تعبیر به این کردند که راه را برای عدم تایید صلاحیت حاج حسن آقا هموار کردید.
آنها از قبل چنین تصمیمی را گرفته بودند و من هم از تصمیم آنها خبر داشتم. من در آن سخنرانی توضیح دادم که همه کشور و همه مسئولان هر آنچه دارند، از امام دارند. ایشان هم بهترین شخص است در نزدیکی رفتار و گفتار به امام (ره).
خیلی ها صحبت های شما را سانسور کرده بودند.
بله، مدت هاست که سانسور سخنان من شیوه مرسوم این رسانه ها شده است. من در آن سخنرانی وظیفه ام را انجام دادم. چون تشخیص دادم که باید این جمله را بگویم.
با دیگران درباره این موضوع صحبت نکرده بودید؟
در یک مکالمه طولانی با رهبری صحبت کرده بودم. تاثیراتی هم گذاشته بودند که در آخر یک نفر همه کارها را خراب کرد.
زمانی رهبری درباره تغییر نظام ریاستی به پارلمانی صحبتی را در کرمانشاه طرح کرده بودند. احساس ما این است که احتمالا با مجلس دهم زمینه برنامه ریزی و اجرای نظام پارلمانی را فراهم کنند. آیا درست است؟
نه، چنین نیست. همان زمانی که رهبری آن سخنان را مطرح کرده بودند، معلوم بود که برداشت های جامعه اشتباه است. در اصلاح قانون اساسی بازنگری درباره این موضوع خیلی بحث کرده بودیم. صاحبان دو تفکر تقریبا به هم نزدیک بودند که عده ای ریاستی و عده ای پارلمانی می خواستند.
آیت ا... خامنه ای خواهان نظام ریاستی بودند. در جمع که مطرح شد، من هم درباره مزیت های نظام ریاستی صحبت کردم. بعد از اینکه رهبری در کرمانشاه گفتند، از ایشان پرسیدم که چرا چنین مطلبی را گفتید؟ ایشان گفتند: می خواستم به مردم بگویم که در نظام اسلامی بن بست نداریم.
هر کاری که مصلحت جامعه باشد، می توانیم انجام دهیم. مثال زد که اگر این سیستم را نپذیریم، آن را تبدیل به نظام پارلمانی می کنیم. ایشان هنوز از سفر کرمانشاه برنگشته بود که وقتی اینجا از من پرسیدند، همین حرف را گفته بودم و وقتی برگشت و ما همدیگر را دیدیم، گفتند: شما حرف مرا خوب فهمیدی و خوب توضیح دادید.
ایشان می خواست درباره گستردگی راه های اداره جامعه توضیح بدهند. اگر کسانی خواستشان نظام پارلمانی بود که با مجلس دهم نمی توانستند به خواسته های خود برسند دیدید که مردم ترکیب مجلس را چگونه انتخاب کردند. اگر کار سیاسی و ائتلاف انتخاباتی تهران در سراسر کشور شاخه می گرفت، همه مجلس را به دست می گرفتند.
البته براساس تجربه هر دو نظام، شیوه فعلی بهتر است. رییس جمهوری که از مردم رای گرفته، با قوت قلب و شخصیت والای اجتماعی کابینه معرفی می کند. در غیر این صورت، اگر ترکیب مجلس مثل بعضی از نماینده های عفلی باشد که وزرا را به خاطر هر مساله ای تهدی به استیضاح می کردند، کدام دولت می تواند برای کشور و در سطح ملی کار کند؟!
من که نظر رهبری را از قبل می دانستم، متوجه بودم که ایشان سیستم ریاستی را قبول دارند.
دولت آقای روحانی را چهارساله می دانید یا هشت ساله؟
هر دولتی بقا و دوامش به عملکردش بستگی دارد. می دانید که مردم به خاطر کاری که این دولت مخصوصا در پرونده ای هسته ای کرد، دوباره انتخاب می کنند. مخصوصا از تجربه های انتخابات استفاده خواهندکرد، مگر اینکه کسانی بخواهند رابطه مردم و دولت را با تبلیغات دروغین به هم بریزند. البته توجه به معیشت و اشتغال مردم از ضرورت هاست و اگر دولت به دور از شعار، وارد مبارزه با فساد شود، مردم با میل به ایشان رای می دهند.
اگر آقایان یزدی و مصباح را ببینید، چه می گویید؟
به فرهنگ ایرانی و اسلامی سلام و احوالپرسی می کنیم. قهر که نیستیم.
بعضی ها رای نیاوردن آنها را به خاطر حمایت های شما از یک لیست خاص می دانند.
رای مردم به یک جریان یا افراد و شخصیت ها به خاطر گفتار و رفتار خودشان است. شاید سخنان من تاثیر داشته باشد، اما مردم حرف های آنها را هم می شنیدند. درباره لیست که گفتید، آنها هم لیست جداگانه ای داشتند. مردم خودشان می دانند به چه کسانی رای بدهند. اگر ما لیست خوبی نمی دادیم، مردم رای نمی دادند.
با توجه به فضایی که ایجادشده، آیا به نماز جمعه بر می گردید؟
فعلا من هم بنای رفتن ندارم و هم آنها دلشان نمی خواهد که من بروم. چون می دانند که اگر قرار باشد من به عنوان خطیب به نماز جمع بروم و انبوه مردم در آن هفته بیایند و در هفته های بعد نیایند، خوب نیست. گویا در بین خودشان همین دلیل را گفتند. بارها دلیل نیامدنم را گفتم.
مردم زیادی با روزنامه تماس می گیرند و می گویند چرا آقای هاشمی به نماز جمعه نمی آیند؟
سلام مرا به همه آنها برسانید و بگویید که به خاطر مردم نمی آیم تا به آنها بی احترامی نشود. باور کنید از مدت ها قبل خیلی مایل بودم که جوانترها وارد شوند. ما در ۸۰ سالگی هستیم و باید ببینم که دیگران کارها را بهتر از ما انجام می دهند.
احساس شد که در این انتخابات نقش روحانیت کمی کاهش داشته. نظر شما چیست؟
اصلا چنین نیست. اتفاقا برعکس است. مردم در این انتخابات به کسانی رای دادند یا به خاطر حمایت کسانی به یک لیست رای دادند که علاوه بر لباس روحانیت، چندین سال مسئول اجرایی کشور بودند. باید این انتخابات را نشانه ای از رضایت مردم از عملکرد اجرایی روحانیت دانست. من، رئیس جمهور و رئیس دولت اصلاحات از این لیست حمایت کرده و حتی عضور آن لیست بودیم که هرکدام ما سال ها مسئول تشکیل دولت و به تبع آن مسئول همه کارهای اجرایی کشور بودیم.
منظورم نهاد روحانیت مثل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است.
در کنار آنها، جامعه روحانیت مبارز از ما حمایت کرده بود. انبوهی از مراجع و علمای بزرگ از کسانی که انتخاب شده اند، حمایت کرده بودند. مردم در یک مجموعه روحانی، به گروهی رای دادند و به روهی رای نداده اند. مثال مردم وقتی آن رد صلاحیت را دیدند، از آنها برگشتند. شاید رای ندادن خیلی ها هم به خاطر همین کارها باشد. روحانیت از گذشته، موفقیت های خود را به خاطر این داشت که طرف مردم بود. هر وقت روحانیت در راستای پاسخ به افکار و خواسته اکثریت مردم نرود، مردم بر می گردند.
مساله دوم حق گویی است. مردم از روحانیت انتظار ندارند حرف های ناحق را با اغراض سیاسی و شخصی بزنند. وقتی مردم حق را از روحانیت ببینند، می روند حساب شرعی سالانه را انجام می دهند، وجوهات شرعی را به مراجع می دهند. نباید این سرمایه اعتماد را با اغراض سیاسی از دست بدهیم. خیال نکنند که در این مساله مثلا رد صلاحیت ها، جناح نزدیک به آنها ضرر کرد، سرمایه اعتماد مردم کم شد. مردم باید روحانی را صادق و سالم ببینند.
اسلام، دین اعتدال است و روحانیون که لباس پیامبر اسلام (ص) را دارند، باید معتدل باشند.
با توجه به شرایط امروز جامعه، آیا می توانیم به سمت دو حزبی برویم که دو حزب قوی داشته باشیم؟
اگر بخواهیم دموکراسی محفوظ باشد و مردم در صحنه باشند، یکی از بهترین راه ها همین سات که در بعضی از جاهای دنیا تجربه کرده اند. می توانند با دو یا سه حزب وارد شوند. احزاب بزرگ می دانند که اگر بد عمل کنند، مردم در انتخابات بعدی به آنها رای نمی دهند و رای را رقیب می برد. باید رقابت واقعی در صحنه باشد تا هر کسی خدمت بهتری کند، مدرم به او رای می دهند. احزاب کوچک هم می توانند در قالب دو حزب بزرگ، تصمیم سیاسی بگیرند. اگر حیثیت و هویت احزاب در گروی عملکرد انتخاباتی آنها باشد، درست تر عمل می کنند و مردم هم درست تر رای می دهند.
الان گرایش نسل جوان برای پذیرش دموکراسی بیشتر شده است.
مردم دموکراسی می خواهند. جوانان استبداد، زورگویی و تحمیل عقاید را نمی پذیرند و خانواده ها هم تحت تاثیر جوانان به این سمت می روند.
کی باید این تغییرات شکل بگیرد، قانون انتخابات ما دارای نواقص ابتدایی است که مانع برگزاری پرشور انتخابت است.
بله. قانون انتخابات ما مشکلات واقعی دارد که باید حل کنیم. اگر مجلس نیرومندی باشد و شرایط فراهم شود، می توان اشکالات جامعه را به تدریج برطرف کرد. اصلا یکی از کارهای مجلس همین است.
بعد از انتخابات بعضی ها مردم تهران را «اهل کوفه» و «غرب زده» دانستند و آنها را از مردم بقیه شهرهای شکور جدا کردند. نظر شما چیست؟
اولا شعار «ما اهل کوفه نیستیم» پشتوانه تاریخی ندارد. یک بار در نماز جمعه توضیح دادم که کوفه یکی از بهترین شهرهای اسلامی بود. تا جایی که حضرت علی (ع) مقر حکومتشان را از مدینه به کوفه آوردند. اکثر مردم کوفه ایرانی بودند. آن موقع مرکز حکومت های ایران، نزدیکی های بغداد کنونی در مدائن بود که طاق کسری نماد آن است. در لشکر مختار زبان فارسی از عربی جدی تربود. با هر قیامی که امامزاده ها می کردند،مردم کوفه همراهی می کردند که البته اثرشان شکست می خوردند.
مردم دیگر سرزمین های اسلامی با حضرت علی (ع) به گونه ای رفتار می کردند که دلشان خون بود. مگر مرد م که و مدینه با امام حسین (ع) و امام حسین (ع) خوب رفتار کرده بودند؟ حال اهل بیت پیامبر (ص) پس از رحلتشان در مدینه چگونه بود؟! مردم کوفه در هر قیامی خوب وارد می شوند. کوفه از شهرهای مهم اسلام بود و اشتباه است که مردم کوفه را بد بدانیم.
ثانیا، حرف هایی که این روزها درباره مردم تهران می زنند، نشان از عصبانیت و استیصال آنهاست. همین مردم تهران بودند که ۱۵ روز قبل از انتخابات، مراسم باشکوه راهپیمایی ۲۲ بهمن را رقم زده بودند. این افراد چون فکر می کنند با رای مردم تحقیر شدند، دارند از آنها انتقام می گیرند. در حالی که مردم براساس شناخت خود رای دادند. در همه شهرهای ایران هم بعضی ها انتخاب شدند و خیلی ها انتخاب نشدند. حرف های آنها یک اشتباه تاریخی بود، چون اگر مردم تهران از کسی ناراضی باشند، دیگر نمی تواند در انتخابات رای بیاورد.
از آقا مهدی چه خبر دارید؟
مثل همه زندانی ها دارد تحمل می کند. البته فرصتی پیدا کرده که بتواند عقب افتادگی های تحصیلی اش را جبران کند. در آکسفورد که درس می خواند، به تز دکترا رسیده بود که وقتی به ایران آمد، ماند. مثل همه زندانی های شاداب، خود را با ورزش و مطالعه سرگرم کرده است. یک مسئولیت هم برای خود در زندان تعریف کرده است. چون خیلی از زندانی های کشور افراد نیازند و مستاصل هستند، مخصوصا در بندی که او هست، از این افراد هم هستند. با آنها صحبت و مسائل آنها را در راستای کمک به مشکلات به ما می گوید و ما پیگیری می کنیم.
بحث بیماری ایشان چه بود؟
دو سه بیماری دارد. در جنگ شیمیایی شده بود که پزشکان گفتند: «۹ درصد ریه اش سیاه است که گاهی سرفه های خشن می کند. بیماری دیگر وی چربی کبد است که تحت درمان است. اخیرا به خاطر دردمثانه، عکس و آزمایش گرفتند که معلوم شد غده ای داشت. عمل جراحی کرد و پزشکان بررسی کردند و گفتند: خوشبختانه خوش خیم بود. پزشک معالجش می گفت: تا به حال دو هزار بیمار را عمل جراحی کردم که سه بیمار من غده خوش خیم داشتند. این بیماری، غیر از پروستات است. عمل کرد و فعلا خوب است. گاهی که در می گیرد، دکترش دارو می نویسد و ما می فرستیم. برای اوقات بیکاری مثل همه زندانیان ورزش می کند که یک بار مچ پایش آسیب دیده بود که درمان کرد و الان خوب است. برای مرخصی هم تابع قانون قوه قضاییه عمل می کند.
هنوز درخواست دارید دادگاه های ایشان پخش شود؟
ما که اعلام کردیم و حتی خواستیم که تمام دادگاه پخش شود.
البته کراش تما نشده، چون حق اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور را داشت که به ادل هایی نمی خواست فعلا تقاضا کند. بعد از تجدیدنظر، حق اعاده دادرسی دارند. قانون می گوید مشمول زمان نمی شود و هر وقت می توانند درخواست اعاده دادرسی کنند. مهدی ترجیح داده بود که در آن شرایط آن کار را نکند.
همیشه بر نقش رسانه ها در افزایش آگاهی مردم تاکید داشتید. برخی ها می گویند مردم تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای قرار گرفتند. سوالم این است که آیا شما با آزادسازی ماهواره موافق هستید؟
به صورت مشروط موافق هستم. البته باید رد جامعه برای استفاده از آن مصون سازی کرد. چون در این شرایط اگر راضی نباشیم و ممنوع علام کنیم، مردم به هر طریقی از آن استفاده می کنند. وقتی اوضاع چنین است، چرا ما حرفی بزنیم که مردم به صورت ظاهر کناه کنند؟! انسان اینگونه است که وقی یک کار خلاف می کند، در درون خودش ضربه اخلاقی می خورد. الان شرایط به گونه ای است که اگر جلوی ماهواره را بگیرند، مردم از فضای مجازی مثل تلگرام، توییتر، فیس بوک و دیگر نرم افزارهای اینترنتی استفاده می کنند که دیگر حتی با گوشی تلفن همراه در دسترس هستند.
نمی توان جلوی پیشرفت تکنولوژی را گرفت. اینکه ماهواره ها و شبکه های ماهواره ای تاثیرات منفی می گذارند، درست است. اما راهش حذف آنها نیست. باید فرهنگی استفاده از آنها را در جامعه نشر بدهیم. در آن طرف هم اگر صدا و سیمای ما، مرّ واقعیت را به مردم می گفت و واقعا ملی عمل می کرد، مراجعه به شبکه های ماهواره ای در این مسائل خیلی خیلی کم می شد. البته تنوع برنامه ها و شبکه ها به گونه ای است که هر کس به هر موضوعی علاقه داشته باشد، دسترسی دارد. اشتباه ما این است که اولا صدا و سیمای ما واقعیت ها را گاه سانسور می کند و ثانیا با حرام دانستن ماهواره، مردم پنهانی به آن سمت می روند.
آیا راجع به ابنگونه مسائنل با رهبری صحبتی تاکنون داشته اید؟
خود ایشان تفکرات بسیار خوبی دارند. درست است که صدا و سیما زیر نظر ایشان است، اما در قانون شورایی دارد که نمایندگان روسای سه قوه در آن حضور دارند. آنها باید مواظبت کنند که گویا الان در صدا و سیما به حرف اینها در حد مطلوبی گوش نمی دهند.
اخیرا یکی از دوستان خوب خود (آیت ا... واعظ طبسی) را از دست دادید. بجا بود که به شما هم تسلیت بگوییم.
واقعا برای آیت ا... طبسی متاثرم. به عیادتشان رفتم و مدتی کنار بسترشان ایستادم و امیدوار بودم که برگردند. نفسشان عادی بود. البته پزشکان خیلی صریح می گفتند که برگشت مغز خیلی نادر است. خدا کمک کرد که رفتم و ایشان را در لحظه آخر دیدم. داشتم بر می گشتم که بین راه متوجه مرگ ایشان شدم. دوست خوبی بود. یک سال از من کوچک تر و متولد ۱۳۱۴بود. خدا رحمتش کند.
در سال جدید چه پیامی به مردم دارید؟
شروع سال جدید را به همه ایرانی ها و کسانی که با فرهنگ ایرانی، نوروز دارند، تبریک می گویم. انتخاب شروع سال از سوی ایرانی ها، با آغاز بهار، واقعا جالب است. امیدوارم سال ۱۳۹۵ برای مردم ایران سال خوبی باشد.
خیلی ممنون.
موفق باشید.
نظر کاربران
کاش منم ملکی به این بزرگی داشتم .ازخلیج تاخزر.ازعثمانی تاافغان .همش زمین پدری یه نفره
کار خوبی که آقای قالیباف اجام دادند سامنه ارتباطی 110 و 137 بود. بسیار عالی بود. کاش دولت هم یک چنین سامانها ی را راه اندازی کنه ت با مردم بیشتر در ارتباط باشه
قالیباف از جیب باباش خرج کرده؟؟؟ خیانتی که قالیباف به مردم تهران کرد احدی نکرد
اینهمه مجوز برج های بلند تو منطقه 22
غلط تایپی پدرمونو در آورد!!!
اینگونه سهل انگاری، واقعاً زیبنده اطلاعرسانی نیست
آقای هاشمی بنده به جات بودم آخر عمری برای آخرتم ثواب جمع میکردم نه سیاست بازی و ضمنا بیشتر وقتم را جهت انهی از منکر فرزندانم مینمودم فکر میکنید عمر حضرت سلیمان نبی را دارید.