درباره خودکشتن در ایران
خودکشی یکی از معضلات اجتماعی است که امروزه با توجه به پیچیده تر شدن تعاملات و ارتباطات در بیشتر جوامع رو به افزایش است.
آمار جهانی نشان می دهد بالاترین میزان خودکشی در دنیا مربوط به شکورهای ژاپن، آمریکا و برخی از کشورهای اروپای شرقی و پایین ترین آن نیز متعلق به اسپانیا و پرتغال و ایرلند است.
خودکشی در آمریکا هشتمین عامل مرگ و سومین عامل مرگ بین جوانان 15 تا 24 سال است. در کشور آمریکا مردان چهار برابر بیشتر از زنان بر اثر خودکشی می میرند؛ در حالی که تعداد تلاش زنان برای خودکشی بیشتر از مردان است.
بر اساس یک تحقیق که حدود ۱۰ سال پیش به وسیله دانشجویان هاروارد در سطح حدود ۱۰ هزار دبیرستان کشور آمریکا انجام شد، ۱.۲۴ درصد دانش آموزان به طور جدی به خودکشی فکر می کنند، ۷.۱۷ درصد برای خودکشی برنامه دارند و تصمیم گرفته اند، ۷.۸ درصد تاکنون خودکشی را تجربه کرده اند و ۸.۲ درصد بر اثر خودکشی آسیب های جسمی یا روحی دیده اند و تحت مراقبت های خاص قرار دارند. با این حال، آمارها نشان می دهد خودکشی بین نوجوانان آمریکایی در دهه گذشته ۲۵ درصد کاهش داشته است.
از جمعیت یک میلیارد و ۳۰ میلیون نفری چین، ۲۶ میلیون نفر به افسردگی مبتلا هستند و از این تعداد بین ۱۰ تا ۱۵ درصدشان دست به خودکشی می زنند. سالانه حدود پنج میلیون خودکشی در چین اتفاق می افتد که تنها بخشی از آنها موفقیت آمیز است. خودکشی روزانه به طور میانگین ۶۸۵ نفر از جمعیت کشور چین کم می کند.
هندی ها بیشترین خودکشی را بین جوانان در سطح جهان دارند. از هر صد هزار زن جوان، ۱۴۸ نفر و از هر صد هزار مرد جوان، ۵۸ نفر اقدام به خودکشی می کنند که ۱۴ درصد از آمار خودکشی جهان را شامل می شود. بر اساس بررسی ها در هند اختلافات خانوادگی، خشونت علیه همسران و بیماری های روانی در جنوب هعند، بیشترین عامل خودکشی در جوانان هندی است. در بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا، فنلاند رتبه اول و پرتغال رتبه آخر را از لحاظ آمار خودکشی دارا هستند. از هر صد هزار جوان فنلاندی بین ۱۵ تا ۲۴ سال، ۴۵ نفر دست به خودکشی می زنند اما در پرتغال از هر صد هزار جوان حدود هشت نفر خودکشی می کنند.
خودکشی در ژاپن ششمین عامل مرگ و میر است و از هر صد هزار نفر در ژاپن ۲۷ نفر اقدام به خودکشی می کنند. مشکلات جسمانی و فشار اقتصادی علل اصلی خودکشی در ژاپن هستند. بر اساس فرهنگ ژاپنی، خودکشی به عنوان یک شیوه افتخارآمیز برای قبول شکست شناخته می شود و به همین خاطر آمار خودکشی در این کشور نسبت به دیگر کشورها در سطح بالاتری قرار دارد.
در ژاپن باشگاه های خودکشی به صورت اینترنتی تشکیل شده اند که افر اد از طریق آنها یکدیگر را پیدا می کنند و دست به خودکشی دسته جمعی می زنند. گسترش روز افزون این نوع خودکشی، پلیس ژاپن را به فکر راه اندازی پلیس اطلاعات برای کنترل پیام های این نوع انجمن ها و چت روم های اینترنتی انداخته است. در سال ۲۰۱۴ در کشور ژاپن حدود ۳۲ هزار ژاپنی از این طریق خودکشی کرده اند و حدود ۷۰ باشگاه فعال خودکشی اینترنتی شناسایی شده است.
همچنین در بیلانی دیگر، سازمان بهداشت جهانی (World Health Organization) تخمین زده است در هر سال حدود یک میلیون انسان خودکشی می کنند. آمار خودکشی در جهان ۱۶ نفر به ازای هر صد هزار نفر است و به طور متوسط در هر ۴۰ ثانیه یک نفر خودکشی می کند. پیش بینی می شود در سال ۲۰۲۰ این تعداد به ۵.۱ میلیون نفر در سال برسد.
اما در ایران
ایران در بین کشورهای دنیا در زمینه خودکشی توسط برخی از ارائه دهندگان آمار رتبه ۴۸ و برخی دیگر رتبه ۵۸ را دارد. طبق آمار منتشر شده از سوی وزارت بهداشت جمهوری اسلامی استان لرستان در اولین رتبه و استان های مازندران و گلستان در رتبه های بعدی قرار دارند و همچنین کمترین آمار خودکشی در استان سیستان و بلوچستان است.
یکی از عمده ترین دلایل خودکشی در ایران، فقر و افسردگی اعلام شده است. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، میزان خودکشی رد مردان ۱۶ و در زنان ۴ مورد در هر میلیون نفر در سال ۲۰۱۲ بوده است؛ در حالی که در ایران ۲۰۰ مورد برای هر صد هزار نفر است.
در استان ایلام خودکشی بین زنان به پدیده ای رایج تبدیل شده استت. بنا به اعلام مشاور استاندار ایلام - که بیشترین آمار خودکشی در ایران را دارد - در سال حدود ۴۰۰ مورد خودکشی در استان ۵۸۰ هزار نفری ایلام اتفاق می افتد که سهم زنان از این تعداد ۲۲۰ نفر است. اکثریت این زنان نیز خودسوزی را انتخاب می کنند.
دکتر حمیدرضا پوراعتماد روانشناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با «شرق»، با بررسی علل خودکشی از نظر اجتماعی می گوید: «فقر، بی کاری، طلاق، فقدان حمایت خانوادگی و فشارهای روزافزون اجتماعی بر زندگی افراد، شکست ها، سوءاستفاده جنسی، عشق های بی سرانجام در جوانان و ... را می توان علل اجتماعی این اقدام دانست اما علل خودکشی از نظر روانشناسی پوچی، ناامیدی، احساس شکست، بحران های عاطفی، احساس گناه، افسردگی، اعتیاد، بیماری های روانی و جسمی مانند ایدز و سرطان و هپاتیت هستند.»
پوراعتماد اشخاصی را که بیشتر از بقیه در معرض خودکشی قرار دارند در دسته افرادی طبقه بندی می کند که در اثرل ناهنجاری های خانوادگی طلاق گرفته یا پدر و مادرشان طلاق گرفته باشند. افرادی که سابقه اقدام به خودکشی دارند یا اینکه سابقه خودکشی در یکی از اعضای خانواده آنها وجود داشته باشد، افرادی که در فقر یا فحشای مطلق زندگی می کنند، افرادی که افسرده بوده و از همه چیز قطع امید کرده اند و افرادی که با حادثه های ناگوار و غیرقابل قبول مواجه شده اند.
در سالی که گذشت مسئله خودکشی به یک بحران تبدیل شد. دانشجویان و دانش آموزان در صدر اخبار خودکشی ها قرار داشتند. سه دانشجو در دانشگاه سراسری و سه دانشجو در دانشگاه آزاد تنها آمار ثبت شده رسمی و اعلام شده، رسمی و اعلام شده از خودکشی های موفق و ناموفق دانشجویی بودند.
در اردیبهشت سال ۹۴، یک دانشجوی دختر خلخالی، از دانشگاه محقق اردبیلی با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داد. در مرداد و در آذر ماه، دو دانشجو در خوابگاه دانشجویی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی دست به خودکشی زدند که یکی از آنها نافرجام بود و متاسفانه یک دانشجوی کارشناسی ارشد مکاترونیک را به کام مرگ فرو برد و همان روزها یک دانشجو در دانشگاه تبریز خود را از ساختمان اصلی دانشگاه به پایین پرت کرد.
در دانشگاه آزاد نیز خودسوزی و پریدن از ارتفاع نیز هر از چند گاهی از سوی دانشجویان اتفاق می افتد اما در صدر این اخبار آمار تکان دهنده خودکشی دانش آموزان بود که به گواه آمار سال ۱۳۹۴ تعداد آنها به ۱۳ نفر رسید. از تابستان ۱۳۹۴ تا سوم بهمن ۱۳۹۴، نه دانش آموز خود را حلق آویز کرده اند، سه نفر از ساختمان خانه و پل عابر پایین پریده اند و یک نفر با سلاح گرم جان خود را گرفته است.
این آمار اما صرفا مربوط به دانش آموزانی است که دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داده اند اما از شمار خودکشی دانش آموزانی که از مرگ نجات پیدا می کنند، آماری در دست نیست. بیایید یک بار دیگر تک تک این خودکشی ها را مرور کنیم...
۳۰ خرداد در تهران، مجید ۱۴ ساله، دانش آموز مدرسه نمونه دولتی تهران به دلیل مردود شدن در امتحانات پایان سال با سیم برق خود را از تراس حلق آویز کرد و روز بعد به دلیل آسیب مغزی جان سپرد.
۳۰ تیر در آذربایجان غربی دختری ۱۸ ساله، دانش آموز رشته تجربی در محله شهرک فرهنگیان شهرستان بوگان، پس از اعلام نتیجه کنکور سراسری و قبول نشدن در دانشگاه، با پرت کردن خود از طبق سوم خانه به زندگی اش پایان داد.
۱۴ شهریور در لرستان، امیر، دانش آموز ۱۴ ساله یکی از مدارس لرستان، به دلیل نمره پایین در درس ریاضی و ترس از سرزنش شدن، با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.
۱۸ مهر در تهران، پریناز ۱۳ ساله خود را از میان نرده های پل عابر در شرق تهران به پایین پرتاب کرد و پس از برخورد با اتوبوس جان باخت. بر اساس اظهارات دوست این دانش آموز او پیش از خودکشی گفته بود از زندگی خسته شده ام.
۱۸ آبان در آذربایجان غربی «هاوری» دانش آموز ۱۱ ساله، ساکن محله تاج الدین در شهرستان اشنویه، جلوی آینه خود را دار زد و جان سپرد. این کودک دو روز پس از دیدن فیلمی با مضمون خودکشی دست به چنین اقدامی زد.
هفتم آبان در تهران دانش آموز پنجم ابتدایی در محله خلیج فارس تهران به وسیله روسری، خودش را از میله بارفیکس حلق آویز کرد و جان سپرد؛ دلیل این خودکشی بیان نشد.
17 آبان در مازندران، «مهرشاد» دانش آموز 14 ساله، ساکن شهر «رستم کلا» خود را از پنکه سقفی خانه حلق آویز کرد و جان سپرد. در نامه مکتوبی که مهرشاد از خود به جا گذاشته آمده: «فردا همه تان به مراسم تشییع جنازه ام بیایید.»
27 آبان در خرسان جنوبی، دانش آموز 16 ساله مدرسه شبانه روزی شهید مطهری، در آبیز شهرستان زیرکوه که قبلا پدرش او را سرزنش کرده بود، وقتی همه خواب بودند، خود را از نرده های پشت خوابگاه حلق آویز کرد و جان داد.
27 آذر در خراسان شمالی، «سجاد» 15 ساله، دانش آموز دوم دبیرستان یکی از مدارس شبانه روزی در روستای کهنه جلگه مانه و سملقان به دلیل احضار والدینش از سوی مدیر مدرسه، خود را در آغل گوسفندان حلق آویز کرد و به زندگی خود پایان داد.
هفتم دی در یزد «الف» دانش آموز ۱۳ ساله مدرسه نمونه دولتی بافق یزد، به دلیل افت تحصیلی خود را از میله بارفیکس اتاق حلق آویز کرد و جان سپرد.
۱۹ دی در تهران پسر ۱۱ ساله با حلق آویز کردن خود از چارچوب در بالکن به وسیله روسری مادرش به زندگی خود پایان داد. این دانش آموز که فصل امتحانات خود را می گذرانده، اضطراب شدیدی داشته و وقتی در خانه تنها بوده، دست به چنین کاری زده است.
۲۲ دی در یزد اختلاف خانوادگی باعث خودکشی و مرگ دانش آموز دختر پایه نهم شد. او از آخرین طبقه آپارتمان خود را به پایین پرتاب کرد.
مطابق گزارش ها از ۱۳ خودکشی رخ داده علت شش خودکشی مرتبط با افت تحصیلی، قبول نشدن در امتحانات یا کنکور و احضار والدین به مدرسه بوده است. علت سه مورد از این خودکشی ها، سرزنش والدین، خستگی از شرایط زندگی و دیدن فیلم درباره خودکشی عنوان شده و هنوز علت چهار مورد اعلام نشده است.
مهدی بهلولی، روزنامه نگار و معلم در گفتگو با «شرق» درباره خودکشی کودکان و دانش آموزان می گوید: «درباره خودکشی کودکان، نکته نخستی که می توان گفت این است که در این باره آمار دقیقی در دست نیست. برخی از خانواده ها، هنگامی که فرزندشان اقدام به خودکشی می کند،مایل نیستند مرگ بچه آنها به عنوان خودکشی اعلام شود. من چندین نمونه از سال های گذشته و یک مورد در همین سال ۹۴ در ذهن دارم که مرگ دانش آموز به عنوان خودکشی اعلام نشده اما به احتمال خیلی زیاد خودکشی بوده است.
پس به نظر من، به احتمال بسیار زیاد، تعداد خودکشی های کودکان در هر سال بیش از آن چیزی است که اعلام و رسانه ای می شود اما خودکشی کودکان را می توان از یک زاویه، دو دسته دانست: ۱- خودکشی که از قبل نشانه های آن دیده می شود؛ ۲- خودکشی که از قبل نشانه های آن دیده نمی شود. برخی به دومین نوع خودکشی «خودکشی آنی» می گویند. اغلب وقتی در کودکی نوعی افسردگی شدید دیده شودیا در خانه با مشکلات خانوادگی زیاد و از هم پاشیدگی خانوادگی روبرو شود یا اینکه از سوی هم سن و سال های خودش - به ویژه در میان پسران - با آزار و اذیت مداوم مواجه شود، می توان انتظار اقداماتی مانند خودکشی را داشت.
خودکشی در کل، بیشتر دو عامل روانی و محیطی دارد که در خودکشی نوع اول، نشانه های آن پیش از خودکشی نمود می یابد. اما دسته دوم خودکشی ها، خودکشی هایی هستند که نشانه های چندانی ندارند و شاید در یکی دو ساعت پیش از خودکشی در رفتار شخص و کودک نمود بیابند. این نوع خودکشی کودک، هنگامی که رسانه ای می شود، به نوعی جامعه را در بهت فرو می برد؛ چرا که کودک نه مشکل خانوادگی داشته و نه افسرده بوده و نه آزار دیده یا اذیت شده است؛ یعنی در کل یک کودک عادی با شرایطی عادی بوده اما به یکباره دست به خودکشی زده است. تحلیل این خودکشی ها بسیار دشوار است و اغلب به صورت یک راز باقی می ماند.»
وی در ادامه افزود: «برخی نیز آنها را خودکشی های توجیه ناپذیر می دانند. خودکشی ها را البته می توان از یک زاویه دیگر هم دسته بندی دوگانه کرد. خودکشی های برگشت پذیر و خودکشی های برگشت ناپذیر. خودکشی برگشت پذیر یعنی اینکه مثلا یک نوجوان یا جوان میزان مشخصی دارو بخورد که می داند می توان او را نجات داد یا دست کم خودش احتمال نجات را بدهد.
این خودکشی ها به نوعی به خاطر رساندن یک پیام اتفاق می افتد اما در خودکشی های برگشت ناپذیر، طرف می داند که امکان بازگشتی نیست؛ مثلا طرف خودش را از روی یک پل بلند پایین می اندازد. خودکشی آنی برگشت ناپذیر، یک راز است که باید درباره آن پزوهش های بسیار انجام داد که متاسفانه اغلب به خاطر شرایط روحی نامناسب پدر - مادر و اطرافیان جان باخته، چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، همچنان به صورت یک راز باقی مانده است.»
این آموزگار تاکید می کند: «خودکشی کودکان البته فقط در ایران رخ نمی دهد. در آمریکا خودکشی عامل سوم مرگ جوانان اعلام شده است. در ژاپن نیز خودکشی - چه کودک و چه بزرگسال - آمار بالایی دارد. چندی پیش اعلام شد در این کشور شمار چشمگیری از دانش آموزان در ماه سپتامبر - به ویژه در همان روز نخست ماه که روز آغاز مدرسه است - و پس از تعطیلات تابستانی دست به خودکشی زده اند. پژوهشی تازه در ژاپن با بررسی بیش از ۱۸ هزار خودکشی دانش آموزی بین سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۱۳ ژاپن این نتیجه را اعلام کرده.
بهلولی در پایان تاکید می کند: «اما برگردیم به خودکشی آنی برگشت ناپذیر کودکان. به نظر می رسد افزون بر عامل های روانشناسانه، بتوان مسئله را اینگونه هم دید که به گفته برخی اندیشه وران، هم اکنون مرز سخت میان دنیای کودک و دنیای بزرگسالی فروریخته است. کودک کنونی، خیلی خیلی زودتر از کودک گذشته، «بزرگ» می شود و می تواند دست به اقدامات «بزرگ» بزند.
کودک، نوجوان و جوان دوران ماهواره و اینترنت، به مراتب بسیار پیچیده تر از گذشته شده است، پس بروز رفتارهای پیچیده از او نیز نباید. چندان دور از انتظار باشد. کود ک پیچیده کنونی، پدر - مادر، آموزگار و مدرسه پیچیده می خواهد که بتواند از آنها اثر بپذیرد. کودک پیجیده کنونی، الگوی پیچیده می خواهد که بتواند با او ارتباط بگیرد تا هنگام انجام کارهای خطرناک - مستقیم یا غیرمستقیم - به کمک او بیاید. دکتر نشریعتی در دوران نوجوانی قصد خودکشی داشته اما به گفته خودش در آخرین لحظه، مولوی او را نجات داده است. گفتگو و ارتباط کودک، با الگوی اثرگذار موفق، چه بسا بتواند از خیلی خودکشی های آنی برگشت ناپذیر کودکان جلوگیری کند.»
اردیبهشت ماه سال ۹۴ بود که محمدرضا فراهانی، معاون دانشجویی وزارت بهداشت در یک نشست خبری از افزایش آمار خودکشی دانشجویان علوم پزشکی در سال ۹۳ نسبت به سال ۹۲ خبر داد. البته پیش از این هم بسیاری از مسئولان تاکید کرده بودند خانواده ها ترجیح می دهند حتی اگر فرزندان آنها خودکشی می کنند، مرگ آنها به صورت طبیعی عنوان شود.
سازمان های مختلفی در ایران آمار مربوط به این آسیب اجتماعی را منتشر می کنند ولی این آمارها روزآمد نیست. با اینکه اکنون در سال ۱۳۹۴ هستیم، سایت سازمان پزشکی قانونی کشور آمار مرگ های مشکوک به خودکشی را در چهار ماهه اول سال ۱۳۹۲ منتشر کرده است. بر اساس مقایسه دو آمار در ۹ ماهه اول سال های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ شاهد افزایش ۱۴ درصدی مرگ های مشکوک به خودکشی هستیم.
به روزترین آمار مربوط به سال ۱۳۹۲ است که احمد شجاعی، رییس سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده است: «متاسفانه خودکشی در کشور افزایش یافته است و آمار مربوطه در این زمینه بسیار نگران کننده است. در سال ۹۳ خودکشی های منجر به مرگ به چهار هزار و ۵۵ نفر رسیده و این آمار نشان می دهد سلامت روانی جامعه مطلوب نیست.»
خودکشی به عنوان یک پدیده اجتماعی علل متفاوتی دارد. برخی از جامعه شناسان معتقدند زمانی که فرد در شرایطی قرار می گیرد که در جریان اجتماعی شدن، مهم بودن و مورد توجه جامعه بودن را از دست می دهد و به نقطه ناامیدی می رسد، خودکشی رخ می دهد؛ برای مثال زمانی که موج اخراج از کار بدون بیمه های بیکاری آغاز می شود و فرد تصور می کند که از دایره تقسیم اجتماعی خارج شده و جامعه دیگر اهمیتی به او نمی دهد، احتمال اقدام به خودکشی افزایش می یابد.
بر پایه آمار سازمان پزشکی قانونی ایرانه، موارد خودکشی در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال، بیشترین مرگ های مشکوک را با ۲.۲۸ درصد به خود اختصاص داده است. اگر آمار گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال را با ۶.۱۷ درصد و گروه سنی زیر ۱۸ سال را با هشت درصد به آن اضافه کنیم با آمار ۵۴ درصدی روبرو خواهیم بود؛ یعنی بیش از نیمی از خودکشی های سال ایران را جوانان زیر ۳۰ سال تشکیل می دهند.
نظر کاربران
میزان خودکشی رد مردان 16 و در زنان 4 مورد
میزان خودکشی رد مردان 16 و در زنان 4 مورد
میزان خودکشی رد مردان 16 و در زنان 4 موردمیزان خودکشی رد مردان 16 و در زنان 4 مورد