ریاست خبرگان به کدام آیت الله میرسد؟
با رای نیاوردن آیتالله یزدی در انتخابات خبرگان و تغییر ترکیب مجلس خبرگان رهبری باز هم بحث ریاست این مجلس تبدیل به یکی از سوژههای رسانهها شده است.
«از سال ۱۳۶۲ که مجلس خبرگان رهبری با پیام امام خمینی (ره) افتتاح شد تا سال ۱۳۸۶، نمایندگان این مجلس به یک اصل نانوشته عادت کرده بودند و همه میدانستند که عبای ریاست مجلس خبرگان را برای آیتالله علی مشکینی دوختهاند. با وجود آیتالله مشکینی هیچیک از اعضای مجلس خبرگان به خود اجازه نمیداد، برای این پست نامزد شود و در هر دوره تنها آرا به نفع او به گلدان ریخته میشد.
آیت الله علی مشکینی از جمله روحانیونی بود که مورد احترام تمام جریانهای سیاسی از جمله اصولگرایان و اصلاحطلبان بود.
درگذشت آیتالله در تابستان سال ۸۶، درست دو سال بعد از به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد باعث شد تا ریاست مجلس خبرگان رهبری وارد فاز جدیدی شود و برای اولین بار شاهد رقابتی سخت برای کسب این کرسی مهم باشیم.
اختلافهای اساسی میان برخی مسئولین کشور باعث شد تا فضای کاملا سیاسی به انتخاب جانشین آیتالله مشکینی حاکم شود. این جو سیاسی باعث شده بود تا گروههای سیاسی با توجه به شرایط حساس کشور و تغییرات گستردهای در راس قوه مجریه، سعی میکردند زمین بازی مجلس خبرگان رهبری را به سود خود تغییر دهند.
بر اساس همین معنا گروههای سیاسی رایزنیهای خود را برای انتخاب رئیس جدید مجلس خبرگان آغاز کنند. این رایزنیها منجر به این شد که دو سیاستمدار روحانی که یکی ریاست مجمع تشخیص را به عهده داشت و دیگری دبیری شورای نگهبان برای تکیه زدن به کرسی جانشینی آیتالله مشکینی با هم رقابت کنند.
نمایندگان مجلس خبرگان رهبری از بین هاشمی و احمد جنتی، رای به ریاست هاشمی رفسنجانی دادند؛ کسی که در این سالها نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری بود. رئیس مجمع تشخیص با ۴۱ رای در مقابل ۳۴ رای آیتالله جنتی از مجموع ۷۶ رای توانست به کرسی ریاست مجلس خبرگان تکیه بزند.
در انتخابات بعدی هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری که در اسفند ۸۷ برگزار شد، این بار آیتالله محمد یزدی، خود به عنوان رقیب اصلی هاشمی رفسنجانی وارد عرصه شد اما ۲۶ رأی او در برابر ۵۱ رأی هاشمیرفسنجانی کارساز نشد تا آیتالله هاشمی برای دو سال بعد نیز همچنان ریاست این مجلس را برعهده بگیرد.
وقایع سال ۸۸ همانطور که در حوزههای مختلف، پیامدهای مختص به خود را برای عرصه سیاسی کشور به همراه داشت، در عرصه خبرگان رهبری نیز سبب تغییراتی در ریاست این مجلس شد، دوران ریاست هاشمیرفسنجانی بر مجلس خبرگان در حال سپری شدن بود که حوادث تلخ سال ۸۸ به وقوع پیوست.
حوادثی که اثرات آن به مجلس خبرگان نیز رسید و زمزمههایی از تغییر رئیس این مجلس به دلیل نقش موثر در حوادث بعد از انتخابات به گوش رسید. برخی از اعضای مجلس خبرگان اعتقاد داشتند که رئیس مجلس خبرگان باید فردی باشد که به دور از فعالیتهای سیاسی و جناحبندیهای موسوم باشد.
حتی برخی از آنان اعتقاد داشتند که هاشمیرفسنجانی به دلیل مشخص نکردن مواضع خود در قبال حوادث سال ۸۸ نمیتواند ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشته باشد. این عوامل باعث شد تا نام آیتالله مهدویکنی به عنوان نامزد ریاست مجلس خبرگان مطرح شود.
روحانیای که مورد قبول جریانهای سیاسی و مورد اعتماد رهبری و همچنین شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی بود. این راهکار که از سوی آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله مهدوی کنی به صورت مشترک به اجرا گذارده شد، عملا طیف مقابل را وادار به سکوت کرد و دوران تازه مجلس خبرگان با ریاست آیتالله مهدوی کنی آغاز شد و این دوران چهار سال بیشتر دوام نیاورد و آیتالله مهدوی کنی به دلیل سکته مغزی و بعد از ۵ ماه در کما بودن دار فانی را وداع گفت تا باز هم مجلس خبرگان و ریاست آن به صدر اخبار سیاسی کشور بدل شود.
بعد از درگذشت مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی باز هم وارد صحنه شد و این بار برای رسیدن به صندلی قرمز ریاست مجلس خبرگان با محمد یزدی، رئیس سابق قوه قضائیه به رقابت پرداخت. این بار نمایندگان این مجلس رای به ریاست آیتالله یزدی دادند. هاشمی در این رقابت تنها ۲۴ رای را با خود اختصاص داد و محمد یزدی با ۴۷ رای رئیس مجلس خبرگان شد.
دوره پنجم
با رای نیاوردن آیتالله یزدی در انتخابات خبرگان ۷ اسفند ۱۳۹۴ و تغییر ترکیب این مجلس باز هم بحث ریاست این مجلس تبدیل به یکی از سوژههای رسانهها شده است. در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری مشخص شد که ۵۰ تن از اعضای کنونی این مجلس بار دیگر بر کرسیهای خود ابقا و ۳۳ نفر تغییر کردند.
این انتخابات رقابت بین سه فهرست خبرگان مردم (منتسب به هاشمی رفسنجانی)، لیست جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز بود. شایان ذکر است که بسیاری از نامزدهای مورد حمایت این سه فهرست با هم مشترک بودند. به طور مثال در فهرست ۱۶ نفره تهران، ۸ نامزد بین خبرگان مردم و جامعتین مشترک بودند.
از نامزدهای راه یافته به مجلس خبرگان ۲۷ نفر از نمایندگان از سوی هر سه فهرست حمایت شده بودند. ۲۴ نفر هم افراد مشترک در هر دو لیست جامعه روحانیت و جامعه مدرسین یعنی جامعتین بودند. ۵ نامزد اختصاصی لیست جامعه روحانیت، ۳ نامزد اختصاصی لیست جامعه مدرسین و ۱۹ نامزد لیست خبرگان مردم را نیز باید به این آمار افزود.
بر همین اساس میشود کاندیداهای ریاست مجلس خبرگان را به نامزدهای مورد حمایت خبرگان مردم و جامعتین اشاره کنیم.
گزینههای مورد حمایت خبرگان مردم: قطعا هاشمی رفسنجانی مهمترین نامزد این فهرست برای ریاست مجلس خبرگان رهبری است. کسب رای اول مردم تهران و رسیدن برخی از نامزدها به مجلس خبرگان رهبری به واسطه حضور در فهرست صدای ملت باعث شده است تا او تبدیل به جدیترین نامزد ریاست مجلس خبرگان در دوره پنجم باشد.
در کنار هاشمی میشود از آیات امینی، هاشمی شاهرودی، امامی کاشانی و حتی حسن روحانی اشاره کرد. اگر هاشمی رفسنجانی برای این انتخابات نامزد نشود، میشود هاشمی شاهرودی و امامی کاشانی را محتملترین نامزدهای این جریان برای انتخابات رئیس مجلس خبرگان دانست.
گزینههای مورد جامعتین: برای این فهرست قطعا یکی از مهمترین گزینههای آیتالله احمد جنتی است. این فهرست تلاش میکند بعد از آیتالله یزدی، دبیر شورای نگهبان به کرسی ریاست مجلس خبرگان تکیه زد. این فهرست نامزدهای مشترکی با فهرست خبرگان مردم دارد که آن هم آیات شاهرودی، امینی و امامی کاشانی است. در این میان سیداحمد خاتمی و احمد علمالهدی و آیتالله آملی لاریجانی دیگر گزینههای این جریان برای ریاست مجلس خبرگان رهبری هستند.
سیداحمد خاتمی عضو هیئا رئیسه مجلس خبرگان دوره چهارم در مورد رئیس آینده این مجلس میگوید: «رئیس مجلس خبرگان پنجم با توجه به این که برای انتخاب هیأت رئیسه چهار بار انتخابات وجود خواهد داشت، دستکم در دو سال اول از جنس آیتالله مشکینی، آیتالله مهدوی کنی، آیتالله یزدی و امثال اینها خواهد بود.»
ارسال نظر