پایان ۲۴ ساعت گروگانگیری معمایی
سه گروگانگیر که مردی را با تهدید شوکر ربوده بودند، پس از دستگیری با انکار خود راز این گروگانگیری را فاش نکردند. به گفته گروگان، این مردان پس از ضربوشتم قربانی از او ١٠٠میلیون تومان پول میخواستند.
روز ٢٦ بهمنماه امسال بود که مرد جوانی به پلیس مراجعه کرد و در شکایتی ماموران را درجریان ماجرای یک گروگانگیری قرار داد. این مرد درباره جزییات این گروگانگیری به پلیس گفت: «چند ساعت پیش چند نفر از دوستانم که در رودهن هستند، با من تماس گرفتند و گفتند که دامادمان را از مقابل یک شرکت ربودهاند. آنها گفتند که چند مرد شوهرخواهر مرا با تهدید سوار یک خودروی ٢٠٦ مشکیرنگ کرده و درحالی که خودروی پژو ٤٠٥ دامادمان را هم برداشتهاند، پا به فرار گذاشتهاند.»
با اعلام این شکایت، بلافاصله تیمی از کارآگاهان پلیس، مامور رسیدگی به این پرونده شدند و تلاشها در رابطه با شناسایی گروگانگیران آغاز شد. ماموران پلیس عملیاتهای خود را در این رابطه مرحله به مرحله اجرا کردند تا بتوانند مخفیگاه گروگانگیران را شناسایی کنند تا اینکه فردای همان روز چند نفر با کلانتری ١١٨ ستارخان تماس گرفتند و گفتند: «در یکی از ساختمانهای خرابه در خیابان حبیب الهی صداهای مشکوکی میآید و باعث شده که ما همسایهها به شدت به موضوع مظنون شویم تا جایی که تصمیم گرفتیم موضوع را به پلیس اطلاع دهیم.»
با اعلام این موضوع بلافاصله ماموران کلانتری راهی ساختمان نیمهکاره درکوچه توحید شدند. آنها با انجام یک عملیات وارد این ساختمان شدند و درنهایت مردی دست و پا بسته را یافتند که دونفر دیگر نیز بالای سرش بودند. آنها با آزادکردن این مرد، دونفر دیگر را نیز دستگیر کردند و تحقیقات از آنها آغاز شد.
مرد دست و پا بسته صبح دیروز در مقابل بازپرس سهرابی قاضی شعبه نهم دادسرای جنایی تهران در اینباره گفت: «ساعت ١٧ عصر دیروز درحال رفتن به محل کارم در رودهن بودم که مقابل شرکت، سه نفر با یک خودروی ٢٠٦ مرا با زور سوار خودرو کردند و با برداشتن خودروام به سرعت از محل فرار کردند. داخل خودرو این سه نفر مرتب مرا کتک میزدند و با بستن چشمهایم سرم را زیر صندلی گذاشتند تا نتوانم جایی را ببینم. در راه آنها میگفتند باید ١٠٠میلیون تومان به آنها پول بدهم وگرنه مرا به قتل میرسانند. خیلی ترسیده بودم و اصلا نمیدانستم موضوع از چه قرار است، حتی آنها را نمیشناختم. ما به یک ساختمان مخروبه رسیدیم و پس از واردشدن به آنجا، آنها دست و پای مرا بستند. پس از گذشت یک روز هم درحالی که میخواستم با تماس به خانوادهام این پول را جور کنم، پلیس از راه رسید و من آزاد شدم.»
این مرد ادامه داد: «اصلا نمیدانم چرا مرا ربوده بودند. چند وقت پیش هم پسر جوان برادرم را ربودند و درخواست پول کردند اما خیلی زود او را آزاد کردند. بعد از آن هم اصلا انگیزه آنها از این آدمربایی را متوجه نشدیم تا اینکه من خودم در دام گروگانگیران افتادم.» این صحبتها درحالی بود که دو متهم سابقهدار منکر اتهام خود شدند. یکی از آنها که سابقه حمل موادمخدر را در پرونده خود دارد، دراینباره به بازپرس گفت: «من اصلا این مرد را نمیشناسم و دست به هیچ گروگانگیری نزدم.
آن روز برای سیمکشی ساختمان نیمهکاره به آنجا رفته بودم که دیدم این مرد دست و پا بسته آنجاست. چند دقیقه بعد هم ماموران پلیس از راه رسیدند و ما را دستگیر کردند.» یکی دیگر از متهمان نیز گفت: «من هم برای تخریب این ساختمان رفته بودم و اصلا از ماجرای این گروگانگیری خبر ندارم. این مرد را هم اصلا نمیشناسم.»
با این اظهارات عجیب، بازپرس سهرابی به دلیل پیگیری این موضوع در دادسرای رودهن، پرونده را برای بررسیهای بیشتر به دادسرای رودهن منتقل کرد و تحقیقات در رابطه با ادعاهای هردو نفر درهمین دادسرا ادامه یافت.
ارسال نظر