هجوم جُک ها به جامعه ایرانی
همه جوامع در رو به رویی با اخبار، اتفاقات، مسائل و کنشهای روز رفتارهای جمعی گوناگونی از خود بروز میدهند. رفتارهایی که با توجه به فرهنگ، تاریخ، سطح توسعه یافتگی و متغیرهای موجود، شکل و شمایل متفاوتی دارد. جامعه ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و درمقابل کنشهای جمعی واکنشهای جمعی متعددی از خود بروز میدهد.
نکتهای که در واکنشهای جامعه ایران شایان توجه و تفکر است، واکنشهای مشابه این جامعه در کنشهای متفاوت است. به این معنا که جامعه ایران چه در اتفاقات تلخ و غمگین اجتماعی، چه در اخبار شاد و غرور آفرین، چه در تصمیمات کلان صحیح یا غلط و حتی در مواجه با آسیبهای فاجعه آمیز اجتماعی یک رفتار تکراری از خود بروز میدهد؛ جک میسازد!
ریشه این انتخاب جمعی به گفته کوروش محمدی، آسیب شناس اجتماعی، در فرهنگ و تاریخ جامعه ایرانی نهفته است و با بررسی پیشینه لطیفه گویی و طنازی فرهنگ ایرانی متوجه میشویم این جامعه در طول تاریخ پر فراز و نشیبی که داشته همواره جامعهای شاد، طناز و لطیفه سرا بوده است.
محمدی معتقد است:"جامعه دچار تحولات کارکردی بسیار جدی شده است و این گذار جامعه ایران از یک جامعه شاد به یکی از غمگینترین جوامع دنیا موجب به وجود آمدن خلاءها و آسیبهای اجتماعی فرهنگی متعددی در متن جامعه شده است.
به گزارش ایسنا، دوم مهرماه سال ۱۳۹۴ در حادثه تلخ منا که نه تنها ۴۶۴ نفر از هم میهنان ما کشته شدند، رفتار جامعه ایران در پاسخ به این کشتار در کمتر از یک روز تبدیل به جک و لطیفههای دست اول شد و در شبکههای اجتماعی دست به دست چرخید. همین مساله در حادثه کشته شدن ۲۶ دختر دبیرستانی در اردوی راهیان نور مهرماه ۱۳۹۱ و ماجرای بخیه کودک خمینی شهری اصفهان در پاییز ۱۳۹۴ تکرار شده است.
محمدی میگوید: "گاهی شبکههای اجتماعی در نقش تریبون آزاد جامعه ظاهر میشوند و جکهایی که در این شبکهها دست به دست میشوند در واقع فریادهای سیاه و بیان دردهای یک جامعه است."
وی ادامه میدهد: جامعهای که قطعاً نیاز به تولید نشاط دارد اما نه نشاطی که در ارسال شکلکهای شبکههای اجتماعی خلاصه شود. زمانی که دولت و قدرت فرا دست اقدام به تدوین زمینههای نشاط نکرده باشد جامعه به صورت منفعل و با شیوههای دیگر که بعضا دچار انحراف میشوند سعی در تولید نشاط خواهد کرد. نشاطی که به هیچ عنوان شادی آور و مفرح نیست.
اما مسلما غمگینی جامعه به تنهایی نمیتواند توجیه کامل و درستی برای این جک سازی های خارج از عرف باشد. محمدی در این خصوص میگوید:"کمرنگ شدن روابط میان اعضای خانواده و دوستان در شبکههای واقعی اجتماعی و تبدیل روابط اجتماعی اطمینان بخش و مستحکم به روابط ناپایدار و پرمشغله در کنار مشکلات و تحولات اقتصادی و فشارهای اجتماعی بر قشر جوان از دیگر عوامل شکل گیری این رفتار است."
شهریور ماه سال ۱۳۹۰ در پی کشف اختلاس سه هزار میلیارد تومانی توسط مقامات و رسانههای ایران پیش از هر اقدامی در کمتر از چند روز سیل جکها و لطیفههایی که به نوعی این اتفاق را محکوم میکردند و رنگ اعتراضات گسترده داشتند در شبکههای اجتماعی جاری شد. جکهایی که در تمام طول بررسی این پرونده ادامه پیدا کرد و با هر خبر به روز رسانی شد. همین روند در تعرض به جوانان ایرانی در فرودگاه عربستان در فروردین ماه سال ۱۳۹۴، وام دولتی به خودروهای داخلی در پاییز همان سال، صعود قیمتها و تورم در سالهای اخیر و سیاست دولت در مدیریت یارانهها تکرار شد.
به اعتقاد محمدی عدم شفافیت در رویدادها و اتفاقات ملی و وجود ابهام در اخبار و اتفاقات موجب واکنش مردم به این اخبار میشود.
او می گوید: زمانی که یک جامعه مجالی برای ابراز نارضایتی و انتقاد به مسائل کلان نداشته باشد، جامعه راهها و شیوه های غیر مستقیم و نامتعارفی را برای انتقاد پیش خواهد گرفت.
وی ادامه میدهد:"این نوع جک سازیها مشکل روانی دستهای معدود از افراد جامعه و یا مشکل رفتاری- اجتماعی جامعه نیست، بلکه فرایندی سیاسی و زنگ خطری برای حاکمیت خواهد بود که توجه جدی سیاستمداران را میطلبد."
این آسیب شناس اجتماعی میافزاید: "جامعه ایران در حوزه اطلاع رسانی ضعیف است و هنوز ارگانهای رسمی و دولتی شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی را به رسمیت نمیشناسد و با اتخاذ سیاست فیلترینگ سعی در نادیده گرفتن این پدیده نوظهور دارد. سیاستی که هرگز موفق نبوده و نمیتواند باشد."
روابط دیپلماسی ایران با غرب و به خصوص با امریکا در سالهای اخیر، در تمام طول ۲۲ ماه مذاکره فشرده تیم هستهای ایران با قدرتهای جهانی در داخل کشور مورد هجوم حملات بی وقفه جکهای ساخته و نشر داده شده در شبکههای اجتماعی قرار گرفت. شبیه به این اتفاق برای موج کمپین دیوارهای مهربانی و بسیاری از اخبار غرور آفرین ایران نیز افتاد.
بنابرین فقط ناگوارها و معضلات مورد این هجوم قرار نمیگیرند و عدهای که اقدام به تولید و تبادل اینگونه جکها میکنند اهمیتی به ماهیت موضوع مورد حمله نمیدهند. به همین خاطر قابل پیشبینی است که اینگونه جک سازیها در آینده شکلهای فاجعه آمیزتری به خود بگیرند و پا را از مرزها و خطوط قرمز جامعه فراتر بگذارند و تابوهای جامعه را مورد هدف قرار دهند.
محمدی در این باره میگوید:"در انفجار فرهنگی خواهیم دید جکهای ساخته شده از مرزهای قرمز عبور کنند و جکها بیش از پیش تبدیل به ابزارهایی در دست ذهنهای شوند. شاهد جکهایی خواهیم بود که پا از گلیم درازتر میکنند و موجب آسیبهایی میشوند که به زودی دامان جامعه را خواهد گرفت و تبعات منفی غیر قابل جبرانی را ایجاد خواهد کرد."
این آسیب شناس اجتماعی ادامه میدهد: "زمانی که مردم یک جامعه تکالیف فرهنگی برای خودشان قائل نباشند و نسبت به پدیدههای اجتماعی بیتفاوت شوند و مسئولیتی بر دوش خودشان احساس نکنند و هیچ کس سعی در بهسازی فرهنگی و موازنه اجتماعی نداشته باشد دور از ذهن نیست که در این مقوله نیز همچون همه دیگر مسائل رو به افول و نابودی برویم."
ادامه روند غمگینی جامعه و پاسخهای نامتعارف به خلأ موجود در نشاط و طراوت جامعه به زودی ترمز خواهد برید و از کنترل خارج خواهد شد. آسیبهای امروز نوید هولناک آسیبهای غیر قابل بازگشت آینده را میدهد و نیاز به چاره اندیشی را فریاد می زند. مردمی که احساس میکنند سهمی در مسائل اجتماعی ندارند و به علت کمتر دیده شدن در تصمیمات کلان با اتفاقات و اخبار کشوری احساس دوری میکنند.
جک سازی از مشکلات و انحرافات جنسی، جکهای قومیتی، جکهای ساخته شده از رفتارهای افراد معروف، به تمسخر گرفتن سران دولت، همه و همه آسیبهایی است که به عقیده کوروش محمدی، آسیب شناس، به دست عدهای با عقده حقارت ساخته میشود که از دل جامعهای تحت فشار سر بر آوردهاند و نیاز به پژوهش را فریاد می زند.
نظر کاربران
وقتی زبان مادری ، زبان فارسی باشد، استفاده تمام عیار از این زبان قدرتمند در اختیار هر فارسی زبانی است، چه از جنبه طنز و چه از جنبه انتقادی ، غنای زبان فارسی و شیرینی زبان فارسی و قدمت زبان مملکت عزیزمان، غیرقابل انکار است...؛
بنده حقیر به عنوان یک ایرانی، از تمام منتقدان فرهنگی که نام خود را جامعه شناس!! و غیره نهاده اند! خواهش میکنم که به جای انتقاد از خلق طنزهای تلخ و شیرین!، اول از همه چند سالی را باید در جوامع دیگر و زبانهای دیگر زندگی کنند و بعد حق اظهار نظر دارند...؛ بنده به شخصه چندین سال در کشورهای آلمانی زبان زندگی کرده ام و متوجه شده ام که ملل دیگر به دلیل فقر در زبان خودشان قادر به خلق طنز تلخ و شیرین بطور موثر نیستند و فقط از طریق کاریکاتور میتوانند واقعیات و تلنگرهای اجتماعی را به مردمشان القاء کنند...؛
دوستان توجه کنید متاسفانه بدلیل تبعیض طبقاتی و قوانینی که عده ای از مجریان دهه های گذشته سرخود اجرا کردند باعث فروپاشی اخلاق درجامعه گردید یادمه سال 65 تو گردنه کوهین یه اتوبوس چندتا کشته داد هرماشینی که از راه میرسید سرنشینانش اشک میریختن حالا چی شده بچه هامون برای تصادفات جاده ای و دیگر اتفاقات تاثربار جای همدردی جک میسازند یا هموطنش تو جاده در حال مرگه بچه های ما هرت هرت میخندند و فیلم میگیرند دلیلش فقط اینه که آدمها حتی خودشونو هم دوست ندارند دیدید آدم زمانیکه چیزیشو ازدست میده باخودش لج میکنه بقیه شو هم داغون میکنه داستان مردم ما هم اینجوریه البته بماند که تمام شخصیت وهم وغمشون خلاصه میشه تو دنیای مجازی و دنیای مجازی چون طرف دیده نمیشه هرچه دلش بخواد میگه مثل اینکه یه ترسو از پشت تلفن به یک پهلوان فحاشی کنه اگر روزی انسانها بخوان از زندگی و باهم بدون لذت ببرن باید یکسری تکنولوژیها مخصوصا دنیای مجازی را نابود کنن درغیر اینصورت هرگز درست نخواهد شد و بی تفاوتی بههمونوعان روزبروز بدتروبدتر میشه شک نکنید
پاسخ ها
جسارتا، شما بی ادبی چند نفر که به جنازه میخندیدند را به همه بسط میدین و این کار شما خلاف نوع دوستیه، اگه به قول شما یکی دو نفر بخاطر یه واقعه منجر به فوت میخندند یا بی تفاوتند! به تربیت پدرو مادر اونها برمیگرده نه به دنیای مجازی، مناسبت خوبیه که بخاطر دهه فجر منم یه خاطره ای از موشک باران صدام حسین بگم که در اونموقع فضای مجازی نبود، که خیلی از جوونها و خانواده های قدیمی، شعر( جنگ،جنگ تا پیروزی+صدام بزن جای دیروزی) رو سرمیدادند و حالت طنز شعر برعکس، انتقاد وضعیت پدافندی اونزمان رو نشون میداد و روحیه و جسارت و نشاط رو به جامعه تزریق میکرد...؛در کل اونهایی که ظرفیت شنیدن طنز یا انتقاد رو ندارند، مثل شما، فقط دنیای مجازی و تکنولوژی رو مقصر میدونند و عدم وجود طنز تلخ و شیرین، نهایتا، دیکتاتوری و خفقان رو باعث میشه!؛ پس لطفا مزاحم این مختصر آزادی ادای عقیده که برای ملت مونده نشین...؛
با درود فراوان
بنظر من نگران کننده ترین جک هایی که این روزها شنیده و خوانده میشود آن دسته جک هایی ست که وارد حریم خانواده ها شده و مهر و محبت و فداکاری پدر و مادر را به زیر سوال می برد . یا جک هایی درمورد پدربزرگ و مادربزرگ که روزگاری پیش تر از عزیزترین کسان هر فرد بودند . بی احترامی و توهین به شعور دخترانمان که مادران آینده خواهند بود . به مسخره گرفتن بزرگان علمی و ادبی کشور و خیلی از جکهای اجتماعی دیگر که همه و همه برای تیشه زدن به ریشه ی فرهنگ ناب ایرانی ساخته می شوند.
پاسخ ها
کاملا صحیح میفرمایید خانم محترم؛ ولی به شما اطمینان میدهم که غنای زبان شیرین فارسی، اجازه افسارگسیختکی را در جامعه نخواهد داد تا مادامی که رسانه های اجتماعی و صدا و سیما حدود محاوره رسمی را حفظ کنند ، هیچ تیشه ای به ریشه زبان و ادبیات قدرتمند فارسی نخواهد خورد!!؛ زمانیکه لطیفه یا جوکی خواسته ا ناخواسته بیان میشود باید خانواده و اقوام(بزرگترها) بلافاصله با توضیح و استدلال منطقی، بی احترامی و توهین آن لطیفه را به جوانترها گوشزد کنند،لازم به تکرار نیست که راهنمایی کردن جزو وظایف همیشگی بزرگترها میباشد، طنزهای تلخ و شیرین، مربوط به 5-4 سال گذشته نیست و 50-40 سال است که وارد جامعه و رسانه ها و صد البته خانواده ها شده، بجای وحشت کردن از انفجار فرهنگی!! و هراس از وارد شدن جوکها به جامعه!!!!؛ باید با معضل بیکاری!! تعدادی جامعه شناس که با این بهانه ها! برای خود کاسبی راه انداخته اند! مقابله کرد تا پای خود را از گلیمشان دراز نکنند و مملکت را به طرف خفقان و دیکتاتوری فرهنگی سوق ندهند و این دسته از سوسیولوژیستهای نپخته!! در حقیقت به شعور و ادبیات و فرهنگ عامیانه ملت توهین میکنند...؛خیلی عجیب و حیرت آور است که بجای پرداختن به معضلات وحشتناکی، همچون: مصرف و فروش مواد مخدر و مشکلات جوانان و بیکاری و سونامی مرگ و میر زیر 40 سال و غیره؛ به بودن یا نبودن طنزهای تلخ و شیرین!!! تمرکز شده است
وجدانن خودت فهمیدی چی گفتی؟
چه ربطی داره قربونت
فارسی هرچقدر هم که غنی باشه دیگه جز زبانهای اول دنیا دز گرامر و گنجینه واژگان نیست که
این امر علت روانشناسی داره نه زبان شناسی عزیزم
کشورهای آلمانی زبان اگر جوک نمیسازه یعنی زبانش ناقصه؟! والا نتیجه گیریت شاهکاره !
پاسخ ها
مهران عزیز بابا!!!؛ موقعی که خواستی کامنتی رو بخونی!، حتما مترجم زبان فارسی همراهت باشه!!!، این حرفهاتو به حساب نپخته گیت نمیذارم!، علتش اینه که نارس بدنیا اومدی و جملگی مجبوریم تحملت کنیم تا انتخابات مجلس تموم بشه، بتونم دم یه نماینده رو ببینم! تا توی صحن علنی مجلس رایگان یه دستگاه اکسیژن تقاضا کنه برات تهیه کنن، تا سلولهای خاکستری رو آباد کنی، ضمنا سطر هفتم اولین کامنتم که اپراتور محترم ثبت کرده، جواب کامنتته...؛ این کامنت بعنوان طنز تلخ و شیرین، هدیه به مهران غ....؛ نه شما....؛
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است