مرگ پدری که پسرش را کشته بود
در تاریخ سیزدهم شهریورماه امسال زن میانسالی با پلیس تماس گرفت و از مرگ پسر ٣٤ سالهاش بر اثر شلیک گلوله خبر داد.
ماجراي پرونده از اين قرار بود كه ماموران در محل حادثه در خيابان سيمون بوليوار حاضر شدند و جسد غرق در خون مرد ٣٤ سالهاي را جلوي در ورودي ساختمان ديدند.
با اعلام موضوع به بازپرس ويژه قتل، بلافاصله تيم جنايي در محل حاضر و به تحقيق در مورد علت مرگ مرد جوان پرداختند. پزشك جنايي با معاينه جسد، علت مرگ مقتول به نام محسن را اصابت گلوله به چشم و تخريب مغز اعلام كرد.
در ادامه تحقيقات پليس پدر ٦١ ساله مقتول با اعتراف به قتل گفت: من از سال ٧٤ به بيماري ام اس مبتلا شدم و از آن زمان روي ويلچر هستم. پسرم محسن از ١٥ سال قبل به كراك و شيشه معتاد شد و هركاري كردم تا او ترك كند، فايدهاي نداشت. حتي او را ١٠ بار براي ترك اعتياد در كمپهاي مختلف بستري كردم. محسن بعد از ازدواج هم دست از اين كارهايش برنداشت و هميشه با تهديد من و مادرش، پول موادش را از ما ميگرفت. هر چه او را ارشاد كردم، فايدهاي نداشت و او دست از كارهايش بر نميداشت؛ به همين دليل او را تهديد كردم كه يك بار ديگر پا به خانه من بگذارد، او را به قتل ميرسانم.
چند ماه قبل نيز در ميان وسايل محسن، اسلحه كلتي را پيدا كردم و آن را برداشتم و ساعتي قبل وقتي پسرم به در خانه آمد و با ايجاد سر و صدا قصد ورود به خانه را داشت؛ سرانجام هم با فريب مادرش وارد خانه شد، چون او ميخواست مرا بكشد، اسلحه را به سمتش گرفتم و او مدعي شد من جرات شليك ندارم. وقتي محسن ميخواست از پلههاي راهرو بالا بيايد، يك تير به سمتش شليك كردم كه به او اصابت كرد. من نميخواستم پسرم را بكشم.
با اظهارات مرد قاتل، او با دستور سعيد احمدبيگي، بازپرس ويژه قتل بازداشت شد؛ اما به دليل شرايط جسمياش، دو روز بعد با قرار وثيقه آزاد شد. اين پرونده در مرحله تحقيقات به دليل مرگ پدر (قاتل) براي هميشه بسته شد.
نظر کاربران
دستش درد نکنه روح اون پدر شاد
آدم انگل باید از بین بره
خدایاخداونداکسانی که این موادهای مخدرراواردایران میکنند وجوانان مادچار آن مکنندنابودبفرماوپول درآمده ازاون موادراپول کفنشان بگردان آمین یا رب العامین
معتادین علی الخصوص معتادین به شیشه را باید از صحنه ی روزگار پاک کرد دستش درد نکنه.باید جایزه ای هم به این پدر داد افراد معتاد به مواد صنعتی سلولهای معزشان به مرور از بین میره بعد از مدتی دچار توهم خواهند شد وبلای جان خانواده و جامعه خواهند شد .