پیشزمینهها، نیازها و رفتارهای سیاسی کشورها را بررسی کرد، زیرا اساسا در فضاسازیها علیه یک قوم، نژاد، مذهب یا گروه اجتماعی، بیش از هر چیز باید سویههای سیاسی آن فضاسازی را در نظر گرفت.
محمدعلی ابطحی در روزنامه شرق نوشت: امر قابل هراس اعم از مسلمان یا مهاجر، براساس نیازهای سیاسی کشورها شکل میگیرد.
به این معنا باید برای بررسی هر پدیدهای که امروز به موضوع هراس تبدیل شده است،
پیشزمینهها، نیازها و رفتارهای سیاسی کشورها را بررسی کرد، زیرا اساسا در فضاسازیها علیه یک قوم، نژاد، مذهب یا گروه اجتماعی، بیش از هر چیز باید سویههای سیاسی آن فضاسازی را در نظر گرفت.
برای مثال اتفاقاتی که در شب سال نو در شهرهای مختلف آلمان ازجمله کلن و هامبورگ روی داد، بهانهای در اختیار جریان راست افراطی این کشور قرار داد تا بهوسیله آن به انتقاد از آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور و سیاستهای او بپردازند.
سیاست مرکل در زمینه بازکردن درهای کشور به روی مهاجران، از همان ابتدا نیز مخالفتهایی را در جریان راست افراطی آلمان به همراه داشت. با وجود این، صدراعظم آلمان این تصمیم اخلاقی را نسبت به مهاجران سوری و عراقی اتخاذ کرد.
ازسوی دیگر باید به رقابتهای سیاسی موجود در آلمان برای کسب قدرت توجه کرد. جریان راست افراطی این کشور که به دنبال دستیابی به قدرت است، در جریان تعرض به شهروندان خانم آلمانی در شب سال نو، بهترین فرصت را به دست آورد تا در پوشش مهاجرستیزی و مهاجرهراسی، به نقد آنگلا مرکل و سیاستهای او بپردازد. این در حالی است که اگر نگاهی به فهرست کسانی که دست به این اقدام زدهاند، بیندازید خواهید دید بخشی از آنها مقیم کشور آلمان و سالها ساکن این کشور بودهاند، بخشی دیگر مهاجرانی بودهاند که از کشورهای غیراسلامی به آلمان مهاجرت کردهاند و بخش سوم مهاجران مسلمان بودهاند.
اگرچه آنچه در آلمان رخ داده، اتفاقی ناراحتکننده و مذموم است، اما حتی میتوان با نگاهی بدبینانه تصور کرد این اتفاق با برنامهریزی قبلی صورت گرفته است.
اینکه تعرض به زنان آلمانی همزمان در یک شب و بهصورت گسترده در بسیاری از شهرهای آلمان صورت گرفته، حتی این شائبه را که این اتفاق در راستای تحقق خواسته سیاسی گروهی افراطی برنامهریزی شده است، را تشدید میکند. نظیر چنین نگاهی در دیگر کشورهای اروپایی و آمریکایی نسبت به مسلمانان وجود دارد که پس از گسترش حملات تروریستی داعش، بیشتر هم شده است.
اسلامهراسیای که پس از داعش ایجاد شده است، بسیاری از واقعیتها را نادیده میگیرد. یکی از مهمترین این واقعیتها این است که داعش اگرچه از سوریه و خاورمیانه برخاست، اما امروز مقصد بسیاری از جوانان اروپایی است و بخش عمدهای از اعضای کنونی این گروه تروریستی را غیرمسلمانان اروپایی تشکیل میدهند که پس از آشنایی و پیوستن به این گروه مسلمان شدهاند.
در کنار این موضوع نباید این واقعیت را فراموش کرد که قدرتمندترین متحدان ایالات متحده آمریکا در منطقه یعنی ترکیه و عربستان سعودی را باید پدیدآورندگان داعش دانست. همانطور که ترکیه و عربستان سعودی از پدیدآورندگان اصلی القاعده هم بودند.
القاعده و داعش برای برآوردهکردن برخی اهداف کوتاهمدت کشورهای منطقه و متحدان اروپایی و آمریکایی ایجاد شدند ولی این گروهها پس از تأمین آن اهداف کوتاهمدت متوقف نمیشوند و به خشونت خود ادامه میدهند. با این حال، تنها واکنش نسبت به شکلگیری و ادامه فعالیت این گروههای افراطی برخورد رسانهای و تبلیغاتی در قالب گسترش اسلامهراسی است.
در برابر چنین رویکرد تبلیغاتیای نسبت به داعش میتوان از کشتار مسلمانان بوسنی یاد کرد. دو دهه پیش ارتش صربستان بیش از هشت هزار مسلمان بوسنیایی را در بوسنیوهرزگوین قتلعام کرد؛ قتلعامی که پس از جنگ جهانی دوم بزرگترین نسلکشی در اروپا محسوب میشود. با وجود این، حجم اخبار و اطلاعاتی که درباره این رویداد در رسانهها منتشر شد، قابل مقایسه با حجم اخبار و اطلاعاتی که درباره داعش منتشر میشود، نیست.
اگرچه قتلعام، کشتار و خشونت علیه بشر، توسط هر گروهی انجام شود، مذموم است و باید از آن تحت عنوان جنایت یاد کرد، اما برخورد تبلیغاتی با رویدادهای ضدبشری، بیش از هر چیز نشاندهنده تلاش برخی برای بهرهبرداری از آنهاست.
ما نباید این واقعیت را انکار کنیم که رفتارهای خشونتآمیز و جنایات امروز داعش نسخه دیگری از خشونت صربها علیه مسلمانان در ٢٠ سال پیش است. این در حالی است که اگر اقدامات زیربنایی برای ریشهکنکردن افراطگرایی صورت گیرد، دنیا جای بهتری برای زندگیکردن خواهد بود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر