جمعيت ايران روز به روز به پيري و ميانسالي نزديك ميشود. آمارها ميگويند در سالهاي آينده تعداد بازنشستهها و جمعيت ميانسال بيشتر از جمعيت جوان و فعال است و جامعه ايراني پير ميشود. در چنين شرايطي كه جمعيت رو به پيري ميرود و از نظر اقتصادي، سازمانهاي بيمه و بازنشستگي با وضعيت اقتصادي كنوني و نرخبهرهوري، به سمت يك انفجار بزرگ در حال حركتند.
سعید لیلاز در روزنامه اعتماد نوشت: جمعيت ايران روز به روز به پيري و ميانسالي نزديك ميشود. آمارها ميگويند در سالهاي آينده تعداد بازنشستهها و جمعيت ميانسال بيشتر از جمعيت جوان و فعال است و جامعه ايراني پير ميشود. در چنين شرايطي كه جمعيت رو به پيري ميرود و از نظر اقتصادي، سازمانهاي بيمه و بازنشستگي با وضعيت اقتصادي كنوني و نرخبهرهوري، به سمت يك انفجار بزرگ در حال حركتند.
انفجاري كه ميتواند اوضاع اقتصادي و اجتماعي ايران را مشابه يونان و حتي بدتر از آن اتحاديه جماهير شوروي كند و اين هشداري است كه حالا بايد به آن توجه كنيم و براي آن به دنبال چارهاي باشيم. چارهاي كه شايد در وهله اول و به شكل خلاصه با بالا رفتن نرخ تشكيل سرمايه از طريق بالا بردن جذب سرمايه خارجي و كوچك كردن دولت، تعريف شود. نرخ بهروري بايد بالا برود و تا زماني كه نرخ بهرهوري پايين است و رشد اقتصادي براي سال آينده بين ٣ تا ٥ درصد برنامهريزي ميشود، اين اتفاق هم رخ نميدهد.
راهحل منطقي و درست، براي گذر از اين بحران آمار تك رقمي نيست و براي نجات اقتصاد ايران به نرخ رشد دو رقمي نيازمنديم. اما نرخ رشد هم تا زماني كه مشكلات از سرراه برداشته نشود، تغييري نخواهد كرد. راهحل قطعي، وفاق ملي در همه سطوح اقتصادي است.چون وقتي پاي اقتصاد به ميان ميآيد، همه گروهها و جريانها سود، منفعت و ضرر و زيانهايي دارند كه در مرحله اول اهميت براي آنها قرار ميگيرد و اجماع را سخت ميكند.
اما ما در حال از دست دادن فرصتها هستيم. در حال حاضر هر ايراني، در ٣٠ سال كار خود بايد اندوخته ٥٠ سال زندگي را جمع كند و ثروت آنقدر نيست كه اين امكان رخ دهد و همين است كه روزبه روز فقير و فقيرتر ميشويم. در چنين شرايطي كار دولت سخت است. برجام باعث شد تا توهم بهبود اوضاع اقتصادي رخ دهد، اما اقتصاد ايران شبيه شبكه آبياري است كه پر از سوراخ است و تزريق آب و ورود منابع سرشار هم به دليل همين سوراخها، هيچ تاثيري در آبياري محيط نخواهد داشت.
سوراخهايي كه در شبكه اقتصادي كشور، همان فساد اقتصادي بزرگ هستند و با تمام تلاش دولت روحاني، همچنان در سطوح پايينتر وجود دارند و به معناي واقعي از بين نرفتهاند. عزم دولت روحاني براي از بين بردن فساد اقتصادي، عزم جدي و قوي بوده، اما آن شبكه گسترده با تمام فعاليتها و مبارزات دولت روحاني، خود را نشان ميدهد.
در چنين شرايطي نبايد به اميد برجام و بازشدن دريچههاي اقتصادي از طريق اين اتفاق بمانيم، عزم ملي بايد رخ دهد و دولت بايد راهحلهاي تازه براي از بين بردن كامل شبكه فساد پيدا كند و در كنار اين به بالا رفتن نرخ بهرهوري از طريق جذب سرمايه و حتي پايان كينهكشي و استفاده از ثروتمندان يكشبهاي كه در دولت گذشته متولد شدند، فكر كند.
كينهكشي اقتصادي در چنين شرايطي كه زنگ خطرها به صدا درآمدهاند و بحرانها به زودي خود را نشان ميدهند، اتفاقي منطقي نيست. عزم ملي اقتصادي، يعني كينهها را كنار گذاشتن و استفاده كردن از ثروتي كه اندوخته شده و حالا ميتواند به كمك حل بحرانها بيايد. اگر همان ثروتمندان يكشبه، بخواهند كه ثروت خود را با ايجاد موسسات و توليد ثروت وارد اقتصاد ايران كنند و دولت هم راهكارهاي مناسب براي اين ورود در نظر داشته باشد، اين اتفاق درست شبيه پرداخت مالياتي است كه بايد براي رسيدن به اين ثروتها پرداخت ميشده.
اما حالا ديگر نه وقت كينهكشي است، نه خوشبينيهاي غيرواقعي و نه حتي اميد به تزريق منابع ثروت به سيستم اقتصادي، حالا وقتي است كه بايد با عملگرايي، واقعبيني و عزم ملي، اين بحران را هدايت و مديريت كرد تا در سالهاي آينده، انفجار سيستمهاي بيمه و بازنشستگي رخ ندهد، نرخ بهرهوري بالا برود و اقتصاد ملي از آسيب و فلج و انفجار و بحرانهايي از اين دست نجات پيدا كند تا جامعه ايراني هم دوباره گرفتاريهايي مشابه هشت سال دولت قبلي را تجربه نكند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر