تمام مسافران یک سفر «مثلاً عرفانی»
«شما میدانید مولانا شاعر قرن چندم است؟» طوری نگاهم میکند انگار سؤال عجیبی پرسیدهام. «مولانا... مممم... مولانا...» جوابی در کار نیست. اهمیتی هم نمیدهد. حواسش به توضیحات متصدی تور است. سؤال میکند: «تا آنتالیا چقدر راه است؟ با ماشین میشود رفت؟!»
تور را از سه هفته پیش بستهاند. امکان ندارد در روزهای پیش از شروع مراسم بزرگداشت مولانا، ناگهان به سرت بزند به قونیه بروی و موفق شوی. بازار سیاهی است برای خودش. «حالا اسمتان را در ویتینگ لیست میگذارم. اگر کسی کنسل کرد، تماس میگیرم. دو نفر بودید دیگر؟! البته خیلی بعید است کسی کنسل کند. حالا ببینم چه میشود.» زن دمغ میشود. از همانهایی است که یکهو به سرش زده مسافر قونیه شود و حالا روبهروی مسئول تور در آژانس مسافرتی ایستاده و دختر جوان به او اطمینان میدهد که تقریباً شانسی برای امسال ندارد.
باید بداند اگر تصمیمش برای سال آینده قطعی است، خیلی زودتر از اینها باید به فکر بیفتد. مثل همانهایی که کثیرالسفر قونیهاند و دیگر برای خودشان یک پا راهنما شدهاند. نمونهاش مجید است که از شش، هفت سال پیش، تقریباً هر سال مسافر قونیه بوده است؛ شهری در استان آنتالیای ترکیه که شهرتش را از مقبره مولانا دارد و حال و هوای معنوی و برنامه هایی که در روزهای خاصی از سال که مقارن با سالروز وفات مولاناست در آنجا اجرا میشود.
مجید میگوید: «قونیه مثل استانبول و آنکارا نیست که مثلاً برای گردش و خرید آنجا بروی. شهر بزرگ و مدرنی نیست. مرکز خریدی هم ندارد به آن صورت. خلاصه که هرکسی دنبال سفر به قونیه نیست. تا چند سال پیش البته اینطور بود. افرادی که به قونیه سفر میکردند، دنبال همان حال و هوای عرفانی آن بودند و برنامه هایی که در مراسم یادبود مولانا در آنجا اجرا میشد، برایشان جذابیت داشت. این دسته افراد معمولاً مسافران هرساله قونیه بودند. طوری که هر سال تقریباً همدیگر را آنجا میدیدند. حالا اما وضعیت کمی فرق کرده. حالا مسافران قونیه را به نظر من میشود به دو دسته تقسیم کرد. کسانی که همانطور که گفتم، مسافران هرساله این سفر هستند و گروه دیگر هم معمولاً از سر کنجکاوی و برای اینکه ببینند آنجا چه خبر است، مسافر این شهر میشوند. البته متأسفانه مثل خیلی جاهای دیگر، پای چشم و هم چشمی هم به این قبیل سفرها باز شده است. خیلیها هستند که اصولاً علاقهای هم به این گونه فضاها ندارند و از نظرشان خیلی هم کسالت آور و خسته کننده است اما برای اینکه از دوست و آشنا کم نیاورند، راهی سفر به قونیه میشوند.»
شما مولانا را میشناسید؟
«شما میدانید مولانا شاعر قرن چندم است؟» طوری نگاهم میکند انگار سؤال عجیبی پرسیده ام. «مولانا....مممم...مولانا...» جوابی در کار نیست. اهمیتی هم نمیدهد. حواسش به توضیحات متصدی تور است. «آنجا که میروید خانم فلانی میآید دنبالتان. صبحانه و نهار، روی تورتان است. یک گشت داخل شهر هم دارید. زن سؤال میکند: «تا آنتالیا چقدر راه است؟ با ماشین میشود رفت؟!» دختر ابروها را بالا میدهد و من من میکند: «مممم... آنتالیا... الان که آنتالیا حسابی سرد است. حالا آنجا که رفتید سؤال کنید. تورتان شش روزه است. احتمالاً وقت دارید ولی به هرحال سرد است. برای خرید هم الان فصل حراج نیست.»
اقامت شش روزه در قونیه برای هر نفر یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان خرج برمی دارد. این، فقط قیمت تور است. شامل هتل ۴ ستاره با صبحانه. البته حداقل قیمت برای تور قونیه است. بیشترینش ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان برای هر نفر آب میخورد.
مسافران قونیه این مبلغ را به اضافه هزینههای دیگر سفر میپردازند تا شب هایی را کنار مقبره مولانا بگذرانند و از تماشای سماع صوفیان لذت ببرند. حالا اینکه مولانا در بلخ دنیا آمده و «مثنوی» و «دیوان شمس» را سروده، شاید خیلی هم ربطی بهشان نداشته باشد.
نام «فیه ما فیه»، «مکتوبات» و «مجالس سبعه» را هم که دیگر به سختی شنیده باشند؛ چه برسد به اینکه بدانند از آثار همان شاعری است که ترکها «رومی» خطابش میکنند و مقبره اش را به یک مقصد شناخته شده گردشگری تبدیل کردهاند که با چلیک چلیک دوربین ها، در خاطرهها ثبت میشود.
«بیشتر کسانی که به قونیه سفر میکنند، مولانا را میشناسند و یا حداقل تعلق خاطری به او دارند.» این را مرتضی دزفولی، راهنمای تور قونیه میگوید و در گفتوگو با «ایران» ادامه میدهد: «ممکن است بین گردشگرانی که به قونیه سفر میکنند، افرادی هم باشند که آشنایی چندانی با مولانا و حال و هوای این سفر نداشته باشند و تنها از سر کنجکاوی و شاید چشم و همچشمی یا دیگران، راهی این سفر شوند اما تعدادشان بسیار کم است.»
دزفولی میگوید: « مراسم یادبود مولانا هر سال از ۷ تا ۱۷ دسامبر (۱۶ تا ۲۶ آذر) برگزار میشود. در این تاریخ دمای قونیه چیزی بین ۱۵ تا ۲۰ درجه زیر صفر است. از آنجایی که سفر قونیه نسبتاً گران است، خیلی بعید به نظر میرسد کسی بدون علاقه و تعلق خاطر، این مقصد را برای سفر انتخاب کند. به هرحال کسی که قصد چشم و هم چشمی با دیگران را داشته باشد میتواند مقاصد دیگری را برای سفر برگزیند. معمولاً هم همین طور است. قونیه با آنتالیا سه ساعت فاصله زمینی دارد و با این حال، کمتر کسی که در تابستان به آنتالیا سفر میکند، تصمیم میگیرد سری هم به قونیه بزند.»
ما هم گردشگر داریم؛ اما...
قونیه در تمام سال گردشگر دارد اما نه بهاندازه این ۱۰ روز. تنها ۳ هزار نفر از ایران در این تاریخ به قونیه سفر میکنند و این تعداد، منهای گردشگران سایر کشورهاست. قونیه تقریباً از تمام قارهها گردشگر دارد. بیشترش از اروپا و تونس و الجزایر و البته روسیه، که این آخری را باید از این پس از فهرست گردشگرانش حذف کرد.
نه تنها قونیه، کل مقاصد گردشگری ترکیه تا اطلاع ثانوی گردشگری از روسیه نخواهند داشت چرا که این کشور، از اتباعش خواسته به ترکیه سفر نکنند.
قونیه به عنوان شهری که علاقهمندان عرفان و ادب را به خود جذب میکند، البته مقصدی جذاب در بحث گردشگری به شمار میرود اما نه آنقدر که جاذبههای فرهنگی همسایهاش را که ما باشیم، از نظر گردشگران علاقهمند دور کند.
شعر و ادب دوستان سراسر دنیا بعید است نام سعدی و حافظ شیرازی ما را نشنیده یا از عطار و خیام نیشابوری مان یادی نکرده باشند. شهرهای فرهنگی ما هم میتوانند مقصد مناسبی برای این گردشگران باشند؛ اما...
ابراهیم پورفرج، رئیس جامعه تورگردانان ایران در این باره در گفتوگو با «ایران» میگوید: «ترکیه سالی ۴ میلیون گردشگر از روسیه دارد که با توجه به شرایط موجود، دیگر نمیتواند امیدی به کسب درآمد از این تعداد گردشگر روس را داشته باشد. اینجاست که ما به عنوان همسایه هر دو کشور باید تلاش کنیم تا گردشگران روس را به سمت مقاصد گردشگری خودمان جذب کنیم. حتی اگر بتوانیم ۵۰۰-۴۰۰ هزار نفر از این تعداد را هم جذب کنیم، باز موفق عمل کردهایم.»
پورفرج ادامه میدهد: «طی دو سال گذشته تعداد گردشگرانی که ایران را به عنوان مقصد انتخاب کردهاند، افزایش چشمگیری داشته و دو برابر شده است به طوری که هتلهای ما برای سال ۲۰۱۵، تماماً رزرو شده بود. برای سال ۲۰۱۶ هم تقاضا بسیار زیاد است و افزایش صد درصدی را نشان میدهد. خصوصاً بعد از بحث توافقات هستهای و برجام، میزان تقاضا بسیار بیشتر هم شده است اما مشکلی که همچنان سد راه توسعه گردشگری خارجی ما وجود دارد، کمبود هتل و مکان اقامت است. همین حالا تقاضای زیادی برای شهرهای مختلف ایران از جمله اصفهان، شیراز، یزد، اهواز و سایر شهرها وجود دارد و این در حالی است که تعداد هتلهای ما خیلی کم است و پاسخگوی تقاضای بالای گردشگری خارجی مان نیست. این افزایش تقاضا همچنان ادامه دارد و ما باید هرچه زودتر فکری به حال مشکل موجود بکنیم. البته دولت قولهایی در این باره داده و تلاش میکند برای رفع موانع موجود همکاری کند.»
رئیس جامعه تورگردانان ایران میگوید: «در حال حاضر با توجه به شرایط ترکیه و افت گردشگری این کشور، ما باید تلاش کنیم تا با فراهم کردن زیرساختها و امکانات لازم، گردشگران بیشتری را به سوی ایران جذب کنیم. در مورد روسیه هم بحث فرهنگی را باید تقویت کنیم. روابط دولتهای ایران و روسیه خوب است اما مردم ما آنطور که با گردشگران اروپایی و امریکایی روابط خوبی دارند، روابطشان با گردشگران روس به آن اندازه خوب نیست و باید روی این قضیه کار شود تا گردشگران بیشتری را از کشور روسیه داشته باشیم.»
گرمای مراسم عرفانی یادبود مولانا آنقدر هست که سرمای منفی ۲۰ درجه قونیه را برای گردشگران هموار کند. این در حالی است که بیشتر مقاصد گردشگری دنیا در روزهای سرد سال، به اصطلاح «لو سیزن» یا همان خارج از فصل هستند و قیمت تورهای گردشگری هم به همین دلیل در این فصول، با کاهش مواجه میشود تا به جذب گردشگر کمک کند. گردشگری زمستانه البته، مبحثی است در گردشگری که نه تنها در کشورهای اروپایی همچون سوئیس، بلکه در ایران نیز چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته است. وجود پیستهای اسکی و ورزشهای زمستانی در شهرهای مختلف ایران، ظرفیت بالقوهای است که میتواند گردشگران بیشتری را در فصل زمستان به خود جذب کند. پیست هایی که گرچه بیشتر معروف ترین شان را در حوالی تهران میشناسیم، اما در بسیاری از استانها پراکندهاند؛ از چهارمحال و بختیاری گرفته تا کهگیلویه و بویراحمد و همدان و کردستان. از بام ایران تا بیجار. اما این سرما کجا و آن سرما! قونیه کماکان ۲۰ درجه زیر صفر است.
ارسال نظر