رقیب تازه شبکههای ماهوارهای در ایران
چند سال طول کشید تا فعالان شبکه نمایش خانگی در حوزه سریال سازی به ابتدایی ترین فرمول ها و راه ورسم جذب و حفظ مخاطب و پیشروی در مسیر درست برسند.
کتایون کیخسروی: «این سریال باعث شد قید سریالهای صدا و سیما و ماهواره ای رو بزنم و تا انتشار قسمت بعد تکرار همین سریال رو ببینم.» این، کامنت یکی از کاربران خبرآنلاین برای خبری است که درباره «شهرزاد» منتشر شده است. خبری که در آن حسین پاکدل گفته بود «شهرزاد» خواب را از سرمان پراند.
با این حال تا رسیدن به اینجا و دیدن چنین کامنتی، زمان زیادی سپری شده است. زمانی که به حکمفرمایی شبکههای ماهوارهای و سریالهای دنبالهدار ترکی گذشت.
پنج سال پیش در عرصه شبکه نمایش خانگی نه تجربه ای در این عرصه وجود داشت و نه نمونه موفقی به عنوان الگو پیش روی تهیه کنندگان بود تا مشخص شود چطور می توان به رکورد مخاطب میلیونی دست یافت و تا آخر راه حفظش کرد.
شکست بزرگ «قهوه تلخ» و «قلب یخی» که هر دو با توپ پر شروع کرده بودند تا همین سال گذشته و در زمان پخش کارهای دیگری مثل «ابله» و «عشق تعطیل نیست» ادامه پیدا کرد اما با ورود «دندون طلا» و بعد «شهرزاد» این جریان به مسیر صحیحش نزدیک و نزدیک تر شد تا تلویزیونی ها بیشتر از قبل احساس خطر کنند.
تلویزیون ملی ایران که با افزایش تعداد کانال هایش و البته تغییرات جزئی سالانه در ارائه برنامه های متنوع همچنان سعی دارد مخاطبان چند ده میلیونی اش را راضی نگه دارد، طی چهار پنج سال اخیر در مصاف با رقیب نه چندان قدرتمندی به نام جم تی وی به راحتی عرصه را واگذار کرده و با وجود پخش سریال های متنوع شکست را پذیرفته است .هر چند طبیعی است مدیران سیما حرفی از این شکست نزنند و اصلا باخت را نپدیرند یا با تخریب کارهای فوق العاده عامیانه و ضعیف شبکه ماهوارهای مورد اشاره، خودشان را بالا بکشند اما رسیدن به آمار واقعی متوسط تعداد مخاطبان این شبکه و سریال هایش در مقام مقایسه با سریال های تلویزیون خودمان نشان می دهد برخلاف گفته مدیران جام جم آنها بازنده این بازی بزرگ بوده اند و به این راحتی ها هم نمی توانند شرایط بازی را تغییر دهند.
در چنین شرایطی شبکه نمایش خانگی می تواند به عنوان یک آلترناتیو وارد میدان این مسابقه بزرگ شود و قاعده بازی را تغییر دهد اما در تمام پنج سال گذشته این آلترناتیو آنقدر نحیف، ضعیف و پرایراد بود که نمی شد به تغییر شرایط بازی امیدوار بود.در واقع آلترناتیو تلویزیون شکست خورده ایران از روز شروع کارش در عرصه سریال سازی در تمام وجوه فعالیتش آنقدر ناپخته و ضعیف عمل کرده بود که خیال شبکه های ماهواره ای از تداوم برتری شان راحت بود .حتی بعد از پنج سال آزمون و خطا در این عرصه هم شبکه نمایش خانگی در جایگاه واقعی یک جایگزین شایسته قرار نمی گرفت اما با ورود به فصل پائیز برگ تازه ای از این داستان ورق خورد و شبکه نمایش خانگی در این عرصه با «شهرزاد» حسن فتحی وارد مبارزه با شبکه ای شده که قصد دارد با سریال های ایرانی برگ برنده دیگری رو کند و همچنان پربیننده بماند.
از نشانه های موفقیت شهرزاد حتی می توان به این نکته اشاره کرد که برای مخاطبان این سریال پرداخت چهار هزار تومان برای تماشای هر قسمت اصلا رقمی گزاف و غیر معقول به حساب نمی آید و بیشتر طرفداران شهرزاد معتقدند برای کار با کیفیت پرداخت چنین رقمی کاملا منصفانه است و تهیه کنندگان این کار می توانند اطمینان داشته باشند همه مشتریان از پرداخت این مبلغ برای تماشای هر قسمت شهرزاد رضایت کامل دارند.
نشانه های تازه از موفقیت شهرزاد و جذب و حفظ مخاطبانش نشان می دهد در غیاب تلویزیون که برنامه سازهای موفق خود را از دست داده شبکه نمایش خانگی تا چه اندازه می تواند در رقابت با ماهواره موثر عمل کند و آلترناتیوی قابل تکیه در این مبارزه رسانه ای با مخاطبانی چند ده میلیونی باشد .
البته هر چقدر که شبکه نمایش خانگی پا بگیرد وکارهای موفق تری در این عرصه به دست مخاطبان برسد به همان میزان تلویزیون ملی زیر سوال خواهد رفت و میزان بی کفایتی اش بیشتر برای مردم روشن خواهد شد که چرا امثال حسن فتحی باید آنقدر از تلویزیون فاصله بگیرند که برای تماشای هر قسمت از یک سریال خوب و با کیفیت مجبور باشیم هفته به هفته پول بدهیم ودر تمام شبکه های تلویزیون دولتی و رایگان خودمان سریالی که قابل تعقیب کردن باشد و بتوان به راحتی کیفیت درجه الف را برایش در نظر گرفت پیدا نمی کنیم ؟
در کنار این ، موضوع بی اعتنایی مدیران جام جم به بخش بزرگی از جامعه هنری که پتانسیل فراوانی دارند اما صاحب خط فکری متفاوتی هستند پیش می آید که کوچ کارگردان ها،برنامه سازان و تهیه کننده های قدرتمند از تلویزیون در همین سوال نهفته است.
با این حال شهرزاد تازه یک چراغ نیمه روشن در ابتدای راه است و هنوز نمی توان به پا گرفتن و اقتدار شبکه نمایش خانگی در مسابقه دشوار با ماهواره امیدوار بود.هر چند سریال موفق این شبکه تا حدودی راه های جذب و حفظ مخاطب را نشان سایر سریال سازان نام آ شنای ورود پیدا کرده به شبکه نمایش خانگی داد اما این سوال بزرگ مطرح است که بعد از شهرزاد تعداد سریال های موفق در این عرصه آنقدر زیاد خواهد شد که ماهواره ای ها برای رقیب تازه شان تره خرد کنند و بعد از شکست سخت تلویزیون برای این مبارزه هم لباس رزم بپوشند؟
نظر کاربران
اميدوارم به سرانجام برسه و بين راه تعطيل نشه .اميدوارم بين راه به مشكلات سانسور و خيلي چيزهاي ديگه برخورد نكنه
من که پول خریدن فیلمو ندارم
سریال خیلی خوبیه
به درد خودتون می خوره
تا وقتی از تلویزیون پخش نشه نه من نه خانوداه ام نه فامیل نگاه نمی کنیم
اصلا نمیدونیم همچین سریالی هست
حالا هی تبلیغ الکی کنین
وظیفه صدا و سیما هستش که از تلویزیون پخش کنن تا مردم ماهواره نبینن
پاسخ ها
ای ول دمت گرم راست گفتی. چه معنی داره ؟!؟!
انهاییکه فرهنگشو دارند میخرند
سریال خوبیه مثل بقیه سریالهای خوب اقای فتحی
هم دیالوگهاش کار شده هم ماجرای داستان بنظر میرسه جای تامل داره
اونهایی هم که سریالهای بی محتوای ترکی را دوست دارند لیاقتشون همونه که ببینند
صدا و سيما اسمش را اشتباه گذاشتن! اسم واقعى اين است: تكرار و تكرار و تكرار. اينجا افريقاست بيش از سى و پنج بار خودم شاهد بودم. ديگه حفظ شدم! اينجا افريقاست و به دليايل نا معلوم مردمش سياه هستند، اينجا افريقاست ، جايي كه مردمش يك زبان ديگر صحبت مى كنند و اينجا افريقاست خدايا از افريقا متنفر شدم، بسه ديگه حالم بهم خورد. بس تلويزيون صدا و سيما يعنى تكرار تكرار است و بس.خدايا نجات بده.
ینی فط اونایی که پولشو دارن باید ببینن؟! اونم تو این اوضاع خراب اقتصادی مردم؟ دم دولت گرم، که ما هرچی پشتشیم، اون پشتشو بیشتر به ما میکنه!
اونایی که پول خرید ندارن میتونن ازسایت شهرزاد کمترازدوتومن دانولودقانونی کنن میگم شما هم برتزین ها یه مصلب درباره این دانلودقانونی منتشرکن تا کسایی که بیخبرن باخبرشن