تابویی که صدا و سیما شکست
ماجرا از تغییر سیاست شبکههای مختلف سیما شروع شد؛ از تغییرات مدیریتی لرزهها شروع شد و پسلرزهها رسید به برنامههایی که یکی پشت هم تعطیل شدند؛ از «جمعه ایرانی» گرفته تا «دستان» و پس از آن «رادیو هفت».
تابوهای غیرضروری
دکتر مجید ابهری، رفتارشناس و آسیبشناس اجتماعی درباره پخش چنین برنامههایی از رسانه ملی به ما گفت: «در حال حاضر حدود ٦٥ تا ٧٠درصد از طلاقها و روابط فرا زناشویی به علت عدم تفاهم جنسی در خانواده است. متاسفانه در جامعه ما بعضی از مسائل و رفتارها تابو شدهاند؛ که اصلا ضرورتی ندارند. درحالیکه از نظر اخلاقی نباید محدودیتی در آموزش اینگونه مسائل باشد. مخصوصا امروز در حضور شبکههای اجتماعی و فضای مجازی که اجازه هرگونه جستوجو را به افراد میدهد. پسران و دختران جوان همراه با آموزش مهارتهای زندگی باید مسائل جنسی را هم بیاموزند، ناتوانیهای جنسی، کاستیهای مربوط به آن و اصولا یک رابطه جنسی کامل باید به جوانان بهویژه در مرحله ازدواج آموزش داده شود.» او در ادامه درباره اهمیت این آسیب و اقداماتی که در این حوزه انجام داده، گفت: «خود من به دعوت یکی از دانشگاهها برای زوجهای جوان، کلاسهایی گذاشتهام که هیچ خط قرمزی برای افراد ندارد. این کلاسها در موسسه «نسل توحیدی» برگزار میشود؛ در پایان هر کلاس انبوه سوالات بسیار ساده از سوی پسران و دختران مطرح میشود که نشانگر اطلاعات ضعیف آنها درباره این مسائل است.
متاسفانه حتی بسیاری از زوجهایی که برای مشاوره نزد من میآیند بعد از چند جلسه با خجالت و بسیار پوشیده به طرح چنین موضوعاتی میپردازند. بنابراین آموزش این مسأله در رسانهها بهویژه صداوسیما با رعایت اخلاق و ادب و خطوط قرمز نهتنها واجب است که بسیار کوتاهی در تبیین این مسائل تا امروز صورت گرفته است.»
ابهری در ادامه به عمق فاجعه اشاره کرد و از نبود آموزش در مسائل جنسی گفت؛ ناآگاهی در خانوادهها، والدین و حتي مراکز آموزشی مثل مدرسه و دانشگاه. پرسش مهم این است که زوجها چطور باید به رفع کردن مهمترین مسأله زندگی خود، یعنی مشکلات یا سوالات جنسی، بپردازند. ابهری دراینباره گفت: «پدر و مادر که وارد خط قرمز این مسائل نمیشوند؛ در دانشگاه و مدرسه هم یک واحد درس پیشگیری وجود داشت که حذف شد و برخی اساتید به ابتکار خود این مسائل را بازگو میکنند که ممکن است با مشکل مواجه شوند. پس پسران و دختران ما از کجا باید این اصول حیاتی را یاد بگیرند؟! آنها مجبورند به دوستان خود مراجعه کنند که دوستان هم معمولا آنها را دچار راهنماییهای غلط و گاه خطرناک میکنند. فقط میماند شبکههای مجازی که پناه برخدا، زیرا این شبکهها به واقع ترمزی ندارند و میتوانند در کنار آموزش، انحرافات را نیز به فرزندان ما منتقل کنند.» او درباره ضرورت تولید و پخش چنین برنامههایی گفت: «صدا و سیما به جای آنکه این همه برنامه غیرمفید و گفتوگوهای بینتیجه و کسالتبار تولید کند، باید درس زندگی به فرزندان ما بیاموزد؛ آن هم توسط کارشناسان متعهد و متاهل و مجرب. برخی اوقات زوجین به کارشناسانی مراجعه میکنند که اگرچه فرد در جایگاه مشاوره است ولی خودش مجرد است و اصلا شناختی از رابطه زناشویی ندارد.
مشاوره در امور خانواده بهویژه زناشویی باید توسط مشاوران بیش از چهلسال که متاهل هستند و تعهد فرهنگی و ارزشی دارند، انجام شود. بنابراین میبینیم فرزندان ما به امان خدا بزرگ میشوند و براساس ریسک و شانس ازدواج میکنند و نتیجه میشود آمار طلاقی که امروز میبینیم.»
جزوههایی برای سودجویی
ورود صداوسیما در موضوع آموزش و ارتقاي آگاهی جنسی زمانی پررنگتر میشود که گاهی افرادی سودجو یا ناآگاه نیز در فضای مجازی یا کنار خیابان، مشغول فروش جزوات یا کتابهایی در این زمینه هستند. ابهری درباره اینکه اصولا این کتابها و جزوات چقدر میتوانند در ارتقاي سطح آگاهی جامعه نقش داشته باشند، گفت: «متاسفانه مدتی است برخی از کتب و جزوات در این زمینه با موضوع خودارضایی، روابط زناشویی و... در کیوسکهای روزنامه فروشی عرضه میشوند. از نگاه رفتارشناسی اجتماعی، اولا شرایط نویسندگان و محتوای کتابها باید مورد بررسی قرار بگیرد؛ یعنی اینکه این کتابها عموما توسط چه کسانی نوشته و تأیید شده است. ثانیا اگر این گونه کتابها لازم و ضروری است، چرا توسط نهادهای آموزشی مثل آموزشوپرورش، وزارت جوانان، دانشگاهها و... عرضه نمیشوند. به نظر میرسد این گونه حرکات گاهی در جهت سودجویی است و تأثیر چندانی دربالابردن سطح آگاهی جوانان نخواهد داشت.»
واقعیت را بپذیریم
نکته دیگر درباره پخش چنین برنامههایی از صداوسیما، موج برنامهسازیهای رسانههای آنسوی آب است. شبکههایی که چه در قالب سریال و چه در قالب برنامههای پرسش و پاسخ، خوراکی برای مردم تهیه میکنند که غالبا نه با فرهنگ ایرانی-اسلامی قرابت دارد و نه حتي در بسیاری از موارد، آموزشهایی اصولی و علمی است. همچنین باید توجه داشت آموزش درست و اصولی در زمینه مسائل جنسی همچنان از طرقی انجام میشود که ممکن است به آسیبهای بیشتری بینجامد. دکتر سعید خراطها، دیگر آسیبشناس اجتماعی درباره تولید و ساخت آیتمهایی اینچنیني در صداوسیما گفت: «نارساییها و ناآگاهیهای جنسی در جامعه پیامدهایی ازجمله طلاق دارد. این مسأله واقعیتی انکارناپذیر است. ضمن اینکه باید بپذیریم درجامعهای زندگی میکنیم که آموزشهای جنسی به شکل محدودی منتقل میشود. درواقع ما در ردیف معدود جوامعی هستیم که آموزش مسائل جنسی از دوران کودکی به ما آموزش داده نمیشود؛ حتی در مراکز آموزشی هم که باید این مسأله مورد توجه قرار بگیرد، مغفول میماند.
در نتیجه فرد ناچار است برای پیدا کردن سوالات خود در این زمینه به منابع پراکنده و درعین حال، ناموثق مراجعه کند. اگر صداوسیما به ساخت و تولید چنین برنامههایی پرداخته باید آن را به فال نیک گرفت؛ اگرچه به شخصه تصور میکنم ضرورت داشت چنین برنامههایی در بازه زمانی زودتری ساخته میشد.» و حقیقت این است مسئولان همواره زمانی به فکر میافتند که در آستانه سقوط هستیم یا آمار مشکلات چنان بالا رفته که تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است. خراطها تأکید میکند اگر آموزش صحیح و علمی از سوی برنامههایی از این دست صورت بگیرد، میتواند به سلامت جامعه کمک کند و برای تکتک افراد مفید واقع شود: «به نظر میرسد باید در این زمینه آگاهی گستردهای صورت بگیرد، گاه میبینیم افراد برای آنکه به تقویت قوای جنسی خود بپردازند به مصرف مواد مخدری چون شیشه روی میآورند، درحالیکه این تصور غلط است. حالا شاید مصرف مواد مخدر مثل شیشه برای بار اول و دوم بتواند در رفع کردن ناتوانی جنسی موثر باشد، ولی واقعیت این است که فرد با هر بار مصرف کردن، دیگر آن تأثیر اولیه را مشاهده نخواهد کرد.
از این رو ضرورت دارد حالا که صداوسیما به ساخت چنین برنامههایی پرداخته آن را در قالب گستردهتری بیان کند تا مخاطبانی که به تماشای این برنامهها مینشینند بتوانند به تمام زوایای پیدا و پنهان این حیطه اشراف پیدا کنند.»
نظر کاربران
وللش بااین شبکه های بی مصرف توی ایران زنده بادPMC >GEM TV .RIVER>وووو