تجاوز هولناک به زنان در ارابه شیطانی
مردي بعد از اينكه زنان جوان را به عنوان مسافر سوار خودرواش مي‌كرد با تهديد آنان را مورد آزار جنسي قرار مي‌داد و اموال‌شان را مي‌ربود.
شرق: مردي بعد از اينكه زنان جوان را به عنوان مسافر سوار خودرواش مي‌كرد با تهديد آنان را مورد آزار جنسي قرار مي‌داد و اموال‌شان را مي‌ربود.
زن جواني ساعت ۲۲ روز ۱۲ آذر سال گذشته با مراجعه به كلانتري فرجام به ماموران اعلام كرد توسط راننده خودرو پرايد سفيدرنگي مورد سرقت و آزار و اذيت قرار گرفته است.
با تشكيل پرونده مقدماتي به دستور بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران، اداره شانزدهم پليس آگاهي مسوول تحقيق در اين خصوص شد. شاكي وقتي تحت بازجويي قرار گرفت به كارآگاهان گفت: «ساعت ۱۸ روز حادثه پس از تعطيلي محل كارم در ميدان آجودانيه به قصد رفتن به منزل، سوار پرايد سفيدرنگ شدم و از راننده خواستم به سمت اتوبان امام علي برود.
راننده بعد از طي مسافتي، مسير خود را تغيير داد و در خياباني خلوت توقف و درهاي خودرو را قفل كرد. من كه ترسيده بودم، تلاش كردم از ماشين پياده شوم اما درها از داخل باز نمي‌شد. در اين زمان راننده گردنبندم را پاره كرد و قصد آزار و اذيت مرا داشت كه در برابر او مقاومت كردم.
آن مرد با اسپري اشك‌آور و چاقو شروع به تهديد من كرد و با ضرب و جرح و كشيدن موهايم مرا مورد اذيت و آزار قرار داد. سپس تمامي وسايل همراهم، شامل گوشي تلفن همراه، دفترچه حساب بانكي، گردنبند طلا، عابربانك و وجوه نقد را سرقت كرد و در حالي‌كه مدعي شده بود از من فيلم تهيه كرده است تهديد كرد اگر موضوع را به پليس يا شخص ديگري اطلاع بدهم، آبرويم را خواهد برد و سپس شروع به حركت كرد و به اتوبان ارتش رفت.
او قبل از رسيدن به شهرك محلاتي در خودرو را باز و مرا به بيرون پرتاب كرد. در آن لحظه به علت ترس و وحشت فراواني كه داشتم، نتوانستم شماره پلاك پرايد را بردارم اما دو زن كه سوار يك ريو بودند صحنه پرت شدن من را ديدند. آنها پس از اطلاع از موضوع، مرا به خانه رساندند و سپس تصميم گرفتم به پليس شكايت كنم.»
كارآگاهان همزمان با آغاز تحقيقات براي شناسايي خودرو پرايد و راننده آن، به بررسي شكايت‌هاي مشابه ديگر با موضوع «سرقت مقرون به آزار و اذيت» پرداختند و موفق به شناسايي دو قرباني ديگر شدند.
تحقيقات انجام‌شده از اين دو شاكي جديد پرونده نشان داد آنها نيز چند روز قبل و توسط راننده پرايد سفيدرنگی مورد سرقت، ضرب و جرح و آزار جنسي قرار گرفته‌اند.
يكي از شكات در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «ساعت ۱۸:۳۰ روز نهم آذر به عنوان مسافر سوار پرايد صندوق‌دار سفيدرنگی شدم. راننده در خيابان دارآباد به بهانه شلوغي ترافيك داخل كوچه‌هاي فرعي رفت. زماني كه متوجه نيت راننده شدم با خواهش و التماس سعي كردم خود را نجات بدهم اما آن مرد بدون توجه به التماس‌هايم، با تهديد اسپري اشك‌آور اقدام به زورگيري و آزار و اذيت من كرد.
در لحظه‌اي كه راننده مرا از ماشين به بيرون پرت كرد، توانستم شماره پلاك پرايد را به خاطر بسپارم.» شاكي ديگر پرونده نيز در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «ساعت۲۰:۳۰ روز نهم آذر در منطقه آجودانيه مقابل ساختمان شهرداري منتظر تاكسي بودم كه به عنوان مسافر سوار پرايد سفيدرنگی شدم.
راننده آن در يكي از كوچه‌هاي آجودانيه از من زورگيري كرد و يك جفت گوشواره، دو حلقه انگشتر طلا و همچنين مبلغ ۳۰هزار تومان وجه نقد و دو عدد عابربانك مرا به‌همراه رمزهاي آنها سرقت كرد و پس از آن نيز مرا مورد آزار جنسي قرار داد سپس در اتوبان امام علي پياده‌ام كرد و از محل متواري شد.» كارآگاهان در اين مرحله با بهره‌گيري از اطلاعات به‌دست‌آمده درخصوص مشخصات ظاهري راننده پرايد كه بنا بر اظهارات شكات فردي قوي‌هيكل و داراي قدي بلند بود، از او چهره‌نگاري كردند.
در ادامه تحقيقات با توجه به سرقت عابر بانك‌هاي متعلق به مالباختگان كارآگاهان پس از شناسايي محل‌هاي برداشت وجوه نقد از حساب‌هاي سه زن جوان و بررسي تصاوير به‌دست‌آمده از دوربين‌هاي مداربسته بانكي موفق به تهيه اولين تصوير واقعي از متهم تحت تعقيب خود شدند و سپس با رديابي پرايد موردنظر ضمن شناسايي هويت مالك خودرو و محل سكونت او اطلاع پيدا كردند خودرو متعلق به زني است كه آن را در اختيار فرزند ۳۰ساله خود به نام محمدرضا قرار داده است و محمدرضا با آن مسافربري مي‌كند.
سرانجام متهم چند روز قبل حين تردد با خودرو پرايد در منطقه نارمك دستگير و در بازرسي از خودرو علاوه بر كشف اسپري گاز اشك‌آور عابر بانك‌هاي متعلق به دو نفر از مالباختگان نيز پيدا شد. پس از انتقال محمدرضا به پليس آگاهي بلافاصله مواجهه حضوري بين متهم و شكات پرونده انجام شد و هر سه نفر بار ديگر متهم را مورد شناسايي قرار دادند.
محمدرضا نيز به هر سه فقره سرقت مقرون به تهديد و آزار و اذيت اعتراف كرد و گفت: «حدود چهار ماه پيش در حال رفتن به خانه بودم كه در ميدان آجودانيه يك زن جوان را ديدم كه منتظر تاكسي ايستاده بود. با ماشين به سمتش رفتم و او گفت به سمت بزرگراه امام علي مي‌رود. او را سوار كردم.
مقداري كه حركت كردم به داخل كوچه‌اي فرعي و خلوت پيچيدم و به او گفتم كيف و پول‌هايش را به من بدهد بعد اسپري را به سمتش گرفتم و حدود ۲۰هزار تومان وجه نقد همراه وي را به همراه يك عدد گوشي تلفن همراه و يك كارت عابر بانك از او سرقت كردم و سپس او را مورد آزار و اذيت قرار دادم.» متهم در ادامه جزييات دو جرم ديگرش را نيز شرح داد.
سرهنگ عباسعلي محمديان، رييس پليس آگاهي تهران با تاييد اين خبر گفت: «با توجه به شناسايي متهم از سوي هر سه شاكي پرونده و همچنين اعتراف صريح اين مرد به ارتكاب سرقت‌هاي مقرون به تهديد و آزار و اذيت، قرار قانوني از سوي بازپرس پرونده صادر شده و متهم براي شناسايي ديگر جرايم احتمالي در اختيار اداره شانزدهم پليس آگاهي قرار گرفته است بنابراين از تمامي شهروندان به‌ويژه زنان جوان كه به اين شيوه و توسط سرنشين خودرو پرايد سفيدرنگ صندوق‌دار مورد زورگيري، ضرب و جرح، تهديد و آزار و اذيت قرار گرفته‌اند درخواست مي‌شود براي شناسايي متهم و طرح شكايات خود به اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ مراجعه كنند.
زن جواني ساعت ۲۲ روز ۱۲ آذر سال گذشته با مراجعه به كلانتري فرجام به ماموران اعلام كرد توسط راننده خودرو پرايد سفيدرنگي مورد سرقت و آزار و اذيت قرار گرفته است.
با تشكيل پرونده مقدماتي به دستور بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران، اداره شانزدهم پليس آگاهي مسوول تحقيق در اين خصوص شد. شاكي وقتي تحت بازجويي قرار گرفت به كارآگاهان گفت: «ساعت ۱۸ روز حادثه پس از تعطيلي محل كارم در ميدان آجودانيه به قصد رفتن به منزل، سوار پرايد سفيدرنگ شدم و از راننده خواستم به سمت اتوبان امام علي برود.
راننده بعد از طي مسافتي، مسير خود را تغيير داد و در خياباني خلوت توقف و درهاي خودرو را قفل كرد. من كه ترسيده بودم، تلاش كردم از ماشين پياده شوم اما درها از داخل باز نمي‌شد. در اين زمان راننده گردنبندم را پاره كرد و قصد آزار و اذيت مرا داشت كه در برابر او مقاومت كردم.
آن مرد با اسپري اشك‌آور و چاقو شروع به تهديد من كرد و با ضرب و جرح و كشيدن موهايم مرا مورد اذيت و آزار قرار داد. سپس تمامي وسايل همراهم، شامل گوشي تلفن همراه، دفترچه حساب بانكي، گردنبند طلا، عابربانك و وجوه نقد را سرقت كرد و در حالي‌كه مدعي شده بود از من فيلم تهيه كرده است تهديد كرد اگر موضوع را به پليس يا شخص ديگري اطلاع بدهم، آبرويم را خواهد برد و سپس شروع به حركت كرد و به اتوبان ارتش رفت.
او قبل از رسيدن به شهرك محلاتي در خودرو را باز و مرا به بيرون پرتاب كرد. در آن لحظه به علت ترس و وحشت فراواني كه داشتم، نتوانستم شماره پلاك پرايد را بردارم اما دو زن كه سوار يك ريو بودند صحنه پرت شدن من را ديدند. آنها پس از اطلاع از موضوع، مرا به خانه رساندند و سپس تصميم گرفتم به پليس شكايت كنم.»
كارآگاهان همزمان با آغاز تحقيقات براي شناسايي خودرو پرايد و راننده آن، به بررسي شكايت‌هاي مشابه ديگر با موضوع «سرقت مقرون به آزار و اذيت» پرداختند و موفق به شناسايي دو قرباني ديگر شدند.
تحقيقات انجام‌شده از اين دو شاكي جديد پرونده نشان داد آنها نيز چند روز قبل و توسط راننده پرايد سفيدرنگی مورد سرقت، ضرب و جرح و آزار جنسي قرار گرفته‌اند.
يكي از شكات در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «ساعت ۱۸:۳۰ روز نهم آذر به عنوان مسافر سوار پرايد صندوق‌دار سفيدرنگی شدم. راننده در خيابان دارآباد به بهانه شلوغي ترافيك داخل كوچه‌هاي فرعي رفت. زماني كه متوجه نيت راننده شدم با خواهش و التماس سعي كردم خود را نجات بدهم اما آن مرد بدون توجه به التماس‌هايم، با تهديد اسپري اشك‌آور اقدام به زورگيري و آزار و اذيت من كرد.
در لحظه‌اي كه راننده مرا از ماشين به بيرون پرت كرد، توانستم شماره پلاك پرايد را به خاطر بسپارم.» شاكي ديگر پرونده نيز در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «ساعت۲۰:۳۰ روز نهم آذر در منطقه آجودانيه مقابل ساختمان شهرداري منتظر تاكسي بودم كه به عنوان مسافر سوار پرايد سفيدرنگی شدم.
راننده آن در يكي از كوچه‌هاي آجودانيه از من زورگيري كرد و يك جفت گوشواره، دو حلقه انگشتر طلا و همچنين مبلغ ۳۰هزار تومان وجه نقد و دو عدد عابربانك مرا به‌همراه رمزهاي آنها سرقت كرد و پس از آن نيز مرا مورد آزار جنسي قرار داد سپس در اتوبان امام علي پياده‌ام كرد و از محل متواري شد.» كارآگاهان در اين مرحله با بهره‌گيري از اطلاعات به‌دست‌آمده درخصوص مشخصات ظاهري راننده پرايد كه بنا بر اظهارات شكات فردي قوي‌هيكل و داراي قدي بلند بود، از او چهره‌نگاري كردند.
در ادامه تحقيقات با توجه به سرقت عابر بانك‌هاي متعلق به مالباختگان كارآگاهان پس از شناسايي محل‌هاي برداشت وجوه نقد از حساب‌هاي سه زن جوان و بررسي تصاوير به‌دست‌آمده از دوربين‌هاي مداربسته بانكي موفق به تهيه اولين تصوير واقعي از متهم تحت تعقيب خود شدند و سپس با رديابي پرايد موردنظر ضمن شناسايي هويت مالك خودرو و محل سكونت او اطلاع پيدا كردند خودرو متعلق به زني است كه آن را در اختيار فرزند ۳۰ساله خود به نام محمدرضا قرار داده است و محمدرضا با آن مسافربري مي‌كند.
سرانجام متهم چند روز قبل حين تردد با خودرو پرايد در منطقه نارمك دستگير و در بازرسي از خودرو علاوه بر كشف اسپري گاز اشك‌آور عابر بانك‌هاي متعلق به دو نفر از مالباختگان نيز پيدا شد. پس از انتقال محمدرضا به پليس آگاهي بلافاصله مواجهه حضوري بين متهم و شكات پرونده انجام شد و هر سه نفر بار ديگر متهم را مورد شناسايي قرار دادند.
محمدرضا نيز به هر سه فقره سرقت مقرون به تهديد و آزار و اذيت اعتراف كرد و گفت: «حدود چهار ماه پيش در حال رفتن به خانه بودم كه در ميدان آجودانيه يك زن جوان را ديدم كه منتظر تاكسي ايستاده بود. با ماشين به سمتش رفتم و او گفت به سمت بزرگراه امام علي مي‌رود. او را سوار كردم.
مقداري كه حركت كردم به داخل كوچه‌اي فرعي و خلوت پيچيدم و به او گفتم كيف و پول‌هايش را به من بدهد بعد اسپري را به سمتش گرفتم و حدود ۲۰هزار تومان وجه نقد همراه وي را به همراه يك عدد گوشي تلفن همراه و يك كارت عابر بانك از او سرقت كردم و سپس او را مورد آزار و اذيت قرار دادم.» متهم در ادامه جزييات دو جرم ديگرش را نيز شرح داد.
سرهنگ عباسعلي محمديان، رييس پليس آگاهي تهران با تاييد اين خبر گفت: «با توجه به شناسايي متهم از سوي هر سه شاكي پرونده و همچنين اعتراف صريح اين مرد به ارتكاب سرقت‌هاي مقرون به تهديد و آزار و اذيت، قرار قانوني از سوي بازپرس پرونده صادر شده و متهم براي شناسايي ديگر جرايم احتمالي در اختيار اداره شانزدهم پليس آگاهي قرار گرفته است بنابراين از تمامي شهروندان به‌ويژه زنان جوان كه به اين شيوه و توسط سرنشين خودرو پرايد سفيدرنگ صندوق‌دار مورد زورگيري، ضرب و جرح، تهديد و آزار و اذيت قرار گرفته‌اند درخواست مي‌شود براي شناسايي متهم و طرح شكايات خود به اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ مراجعه كنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر