علت یابی درشت گویی های عادل الجبیر
بی ادبی در خاندان سعودی فضیلت است
شاید ریشه این نوع سخن راندن وزیر خارجه سعودیها ناشی از تربیت خانوادگی وی باشد و یا شاید هم بیادبی در خاندان سعودی فضیلت است.
گفته میشود آدم تنبل عقل چهل وزیر را دارد چرا که بیکارهها و تنبلها بجز حرف زدن وظیفهای ندارند.
میگوید ایران دخالت نکند! ایران آخرین کسی باشد که اظهار نظر میکند! ایران در امور دیگر کشورها دخالت میکند! ایران به بحرین سلاح قاچاق میکند! ایران سوریه را اشغال کرده! ایران ضعیف شده و به دنبال دوستی با هر کشوری است! ایران مداخلهگر است! ایران بخشی از بحران سوریه است! با ایران مقابله میکنیم! ایران محور شرارت است! این همه اظهار نظر طی مدت کوتاهی آدم را به یاد ضرب المثل معروف طبل توخالی میاندازد و گویی فرد مذکور از فرط بیکاری یک جا نشسته و مدام حرف میزند. البته در اینجا باید گفت این فردی که آنقدر حرف میزند وزیر تنبلی است که همه وظیفهاش هتاکی و فتنهانگیزی در جهان اسلام است.
عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان بعد از انتصابش به این سمت در کمتر سخنرانی در خصوص ایران لب به هتاکی و گستاخی باز نکرده است. یک بار ایران را بدون داشتن هیچ مدرکی متهم به ارسال سلاح به کشور بحرین میکند و متهم به دخالت در این کشور ولی گویی حضور تانکهای سعودی در منامه دخالت در امور این کشور محسوب نمیشود. بار دیگر میگوید ایران تروریست است ولی گویی از یاد برده است که بسیاری از تروریستهای ۱۱ سپتامبر تابعیت سعودی داشتهاند. میگوید ایران به یمن سلاح ارسال میکند بدون اینکه مستندی داشته باشد ولی نمیگوید عربستان داعش را به یمن اعزام کرده.
از دخالت ایران در سوریه دم میزند اما حرفی از دخالتها و پولها و تجهیزاتی که به تروریستهای چند ملیتی داده نمیزند. گویی میخواهد همه جنایاتی که کرده است را با دریوزگی از غربیان بپوشاند و خود را سفید جلوه دهد. راستی چرا کسی نگفت نقش عربستان در انفجارات فرانسه چه بود؟ چرا کسی نگفت عربستان یکی از حامیان مالی داعش بود که اتفاقا گروهی از آنها در فرانسه مردم بیگناه را به خاک و خون کشیدند.
اگر حرفی از لبنان نمیزنیم به این دلیل است که مردم آسیا بخصوص این منطقه سالهای سال است که با این اقدامات عربستان آشنا هستند و سوریه، عراق و .... هم نمونهای بارز از آن.
نیویورک تایمز به نکتهای دقیق اشاره کرد آنجا که عربستان را داعش سفید نامید و در یادداشت خود نوشت: «داعش سیاه، داعش سفید. اولی، گلو میبرد، میکشد، سنگسار میکند، آثار مشترک بشری را تخریب میکند و آثار باستانی و زنان را تحقیر میکند. دومی، لباسهای بهتری پوشیده و مرتبتر است، اما همین کارها را انجام میدهد».
این نکتهای کاملا درست است. عربستان داعش سفید است اما این بار وزیر امور خارجهاش نتوانست خوب تقلید کند و ماهیت خود را در سخنانش هم نشان داد و هتاکانه هر چه که یک بچهی بیادب میتواند بگوید به زبان آورد.
گمان میکنم در همه ادیان الهی رعایت ادب مورد تأکید باشد و البته در دین اسلام این نکته بارز تر است و تأکیدات زیادی بر رعایت ادب و گفتار شده است تا جایی که پیامبر اسلام صلّی الله و علیه و آله و سلّم خود نمونه و اسوه ادب و شفقت و مهربانی بود.
اگر وزیر امور خارجه ایران در برابر بیادبی جبیر سکوت کرده است نشانه ادب و متانت جمهوری اسلامی و مسئولان آن است که البته در ادامه در مورد آن نیز صحبت خواهیم کرد. اما باید دید که چرا جبیر اینگونه بیمحابا به آب و آتش زده و سنت حرمتشکنی را رواج میدهد.
در اینکه جبیر عامل محمد بن سلمان است شکی نیست و در اینکه از خود ارادهای ندارد نیز نکتهی مبهمی باقی نمانده است.
برای اینگونه سخن راندن جبیر دو حالت کلی میتوان در نظر گرفت. یکی اینکه وی صرفا بصورت یک دستگاه ضبط صوت تنها حرفهایی را تکرار میکند که به وی دیکته شده است و دیگر اینکه جبیر برای اینکه عدم تجربه و کارایی خود را بپوشاند همچون حکام عربستان سعی در بردن مشکلات درون به بیرون از محدوده مرزهای کاریش کرده است.
همانگونه که حکام عربستان برای پوشاندن ضعفها و نارضایتیهای داخلی خود همواره سعی کردهاند با ایجاد بحرانهایی در خارج از کشور مانند حمله به مردم مظلوم یمن، افکار عمومی خود را به خارج معطوف کرده و مانع از بیان خواستهای مردم عربستان شود؛ وزیر خارجه این کشور نیز سعی میکند با بیاحترامی کردن و هتاکی مردم و حکام سعودی را دچار نوعی خود بزرگ بینی ـ مبنی بر نوع حرف زدن وزیرشان ـ کرده و عملکرد ضعیف وی مغفول بماند. فارغ از اینکه در فضای بینالملل و مخصوصا در شرایط فعلی منطقه و دنیا اگر چیزی در چنته نداشته باشی حرف زدنت هم بیفایده است و هرچه بیشتر خودنمایی کنی، ضعف وجودی و عدم کارایی خود را نمایانتر کردهای.
یک نمونه از قصد وی برای انحراف افکار عمومی آنجا است میگوید: «ایران و روحانی آخرین کسانی هستند که میتوانند از سلامت حجاج و دموکراسی حرف بزنند». در این مورد وی سعی میکند با فرافکنی، افکار عمومی را در خصوص فجایع منا منحرف و با اینگونه سخن گفتن افکار عمومی را به موضوعی دیگر معطوف نماید.
از طرف دیگر وزیر امور خارجه عربستان سعی میکند دخالتها و آتش افروزیهای کشورش در منطقه را با اینگونه سخن راندن مخفی کند در حالی که هرکجا که عربستان پا گذاشته است، ذلیلانه طعم تلخ شکست را چشیده است. قصد داشت چند روزه یمن را تسخیر کند ولی حال کار بجایی رسیده است که اگر مردم یمن اراده کنند شاید ریاض را فتح کنند. سعی داشت عراق را تجزیه کند ولی نتیجه چه شد؟ در سوریه نیز نتوانست به اهداف شومش برسد.
یکی دیگر از ابعاد اینگونه سخن راندن وزیر سعودیها شاید به تربیت خانوادگی وی و هنجارها و ارزشهای مسلط بر خاندان سعودی باز میگردد کما اینکه ممکن است سعودیها فحاشی را یک فضیلت دانسته و یکدیگر را اینگونه صدا میکنند و یا خانوادهی وی چگونه سخن راندن را به وی نیاموخته باشند.
علت دیگر این گستاخیها این است که این وزیر سعودی به هرکجا که مینگرد شاهد پیشرفت و گسترش تفکرات حامی ایران و در مقابل آن نفرت روز افزون از کشورش میشود که در نتیجه بدون اینکه از خود ارادهای داشته باشد شروع به بی ادبی میکند چرا که کاری دیگر نمیتواند انجام دهد.
سکوت مسئولان ما تا کنون در برابر سخنان گستاخانه این وزیر سعودی را به پای بزرگی ملت ایران و افرادی که به نمایندگی از این مردم شریف زمام امور را در دست دارند باید گذاشت و اینکه این وزیر سعودی که خود عروسکی در دست دیگران است در حدی نیست که مسئولان بخواهند جواب آن را دهند.
در پایان باید این نکته را یادآور شد که در صورتی که واکنشی در خور از سوی مسئولان ارشد وزارت خارجه به اینگونه گستاخیهای وزیر تازه به دوران رسیده سعودی صورت نگیرد این ابهام بوجود میآید که ایران ضعیف شده است و ممکن است وزیری که زمانی از دخالت ایران در منطقه حرف میزد و الان میگوید ایران ضعیف شده این توهم را نیز در سر بپروراند که ایران از ترس پاسخی به گستاخیهای او نمیدهد.
ارسال نظر