رازهای دیوانه ای که چهل ساله شد
«ديوانه از قفس پريد» يكي از به يادماندني ترين فيلمهاي تاريخ سينماست كه در عين حال كاملا به كتاب نيز وفادار مانده است. اما قطعا چيزهاي متعددي درباره اين فيلم وجود دارد كه تا به حال از آنها اطلاع نداشتيد.
بهترين چيزهايي كه درباره اين فيلم برنده اسكار نميدانستيد عبارتند از:
به گزارش بانیفیلم به نقل از اينديپندنت، نقشآفرينيهاي برنده جايزه اسكار به يادماندني جك نيكلسون و لوييز فلچر در نقش مكمورفي و پرستار در فيلم «ديوانهاي از قفس پريد» چهل ساله شدند. اين فيلم كه با اقتباس از رمان كلاسيك كن كيسي درباره فرد سركشي در يك بيمارستان رواني كه ديگر بيماران آن را جمع ميكند تا با پرستار مشتآهني بخش مقابله كنند است، روز نوزدهم ماه نوامبر سال ۱۹۷۵ پيشنمايش جهانياش را برگزار كرد.
با گذشت چند دهه و چند جايزه بزرگ، «ديوانهاي از قفس پريد» هنوز هم به عنوان يكي از بزرگترين فيلمهاي تاريخ شناخته ميشود اما چيزهاي زيادي هستند كه طرفداران آن ممكن است درباره فيلم ضد ساختاري محبوبشان ندانند. چه زماني براي ياد گرفتن آنها از الان بهتر است؟
اين فيلم هر پنج جايزه اصلي اسكار را برد
اين يعني پيروزي در بخشهاي بهترين فيلم، بهترين كارگردان، بهترين بازيگر نقش اصلي مرد، بهترين بازيگر نقش اصلي زن و بهترين فيلمنامه اقتباسي. تنها فيلمهاي ديگري كه توانستهاند اين پنج جايزه را با هم دريافت كنند «يك شب اتفاق افتاد» محصول سال ۱۹۳۵ و «سكوت برهها» محصول سال ۱۹۹۱ هستند. پس آن شب خوبي براي سازندگان فيلم بود.
بازيگراني كه نقش بيماران را ايفا ميكنند، طي مراحل فيلمبرداري در بخش بيماران رواني زندگي كردند
درست است، تمام بازيگران فيلم كه نقش بيماران را بازي ميكنند در مركز بيماران رواني بيمارستان ايالتي اورگان زندگي كردند و اين به اين معني است كه آنها به طور مداوم با بيماران واقعي صحبت كرده و حقيقتا فيلم را «زندگي» كردند و حتي جاي خواب خاص خودشان را هم انتخاب كردند.
آهنگ اين فيلم احتمالا عجيبترين آهنگ فيلمهاي سينمايي در تاريخ است چند ليوان برداريد و صداي يك اره را با صداي گيتار مخلوط كنيد. اين صدايي است كه جك نيچه تهيهكننده آهنگهاي اين فيلم براي آن انتخاب كرد و در نتيجه تعجبي هم ندارد كه وقتي به آن گوش ميكنيد به سرعت فكر ميكنيد ديوانه شدهايد.
كيسي نميخواست جك نيكلسون اين نقش را بازي كند و هرگز فيلم را تماشا نكرد در كتاب كيسي شخصيت رييس برامدن روايتگر داستان است و او از اين مسئله ناراحت بود كه در فيلم هم همينطور نبود. او ادعا ميكند كه هرگز فيلم را حتي با وجود موفقيت چشمگيرش تماشا نكرده است.
اولين بازيگرهاي ديگري براي نقش مكمورفي در نظر گرفته شده بودند ميلوش فورمن كارگردان در ابتدا با برت رنولدز، مارلون براندو و جين هكمن براي ايفاي نقش اصلي اين فيلم تماس گرفت. كرك داگلاس مدتها بود كه ميخواست اين نقش را بازي كند اما آن موقع براي بازي در آن مسن بود.
نيكلسون در حين فيلمبرداري با فورمن صحبت نميكرد
نيكلسون از اين مساله عصباني شده بود كه فورمن ميگفت بيماران بايد وقتي مكمورفي از راه ميرسد متمرد شوند و اصرار داشت كه آنها تنها بعد از اينكه شخصيت او روي زندگيهايشان تاثير ميگذارد شروع به شورش ميكنند. گفته ميشود نيكلسون در بيشتر مدت فيلمبرداري به خاطر تفاوتهاي هنري با فورمن صحبت نكرد. شايعه اين بود كه وقتي آنها نياز به ارتباط برقرار كردن داشتند، يكي از فيلمبرداران مجبور بود نقش واسطه را بازي كند.
انتخاب بازيگر رييس برامدن براي خودش داستاني دارد
ويل سمپسون كه در فيلم نقش رييس را بازي ميكند، به خاطر اين انتخاب شد كه تنها بازيگر بوميآمريكايي بود كه با سايز بزرگ شخصيت جور درميآمد و تيم انتخاب بازيگران فيلم توانستند پيدا كنند.
كمپاني قرن بيستم فاكس ميخواست پايان فيلم را تغيير دهد فاكس ميخواست فيلم را توزيع كند اما تنها اگر صحنههاي پاياني آن طوري بازنويسي شوند كه مكمورفي زنده بماند. تهيهكنندگان قبول نكردند و كمپاني يونايتد آرتيست فيلم را به دست گرفت.
پرستاران بخش بيماران رواني نقش سياهلشكرها را ايفا كردند آن افرادي كه در پسزمينه صحنههاي فيلم ميبينيد و آنها را نميشناسيد، كارمندان واقعي مركز بيماران رواني بيمارستان ايالتي اورگان بودند. دكتر دين بروكس سرپرست بيمارستان نقش دكتر جان اسپايوي را بازي كرد كه سلامت رواني مكمورفي را ميسنجد.
دني دِويتو در حين فيلمبرداري كمك روانشناسانه دريافت كرد دويتو در موقع فيلمبرداري 3 هزار مايل با شريك زندگي خود فاصله داشت و براي كنار آمدن با اين جدايي، دوستي خيالي خلق كرد تا شبها با او صحبت كند. او نگران سلامت رواني خود شد و از دكتر بروكس كمك خواست و او هم به دويتو گفت تا وقتي كه از ساختگي بودن اين دوست آگاهي دارد، نبايد نگران باشد.
اما سيدني لاسيك واقعا باعث به وجود آمدن نگراني شد
دكتر بروكس نگران وضعيت رواني لاسيك كه نقش چارلي چزويك را بازي ميكرد شد. وقتي او وارد شخصيتش ميشد رفتار عجيب از خود نشان ميداد و بالاخره بعد از اينكه صحنه پاياني فيلم را تماشا كرد و زير گريه زد، مجبور شدند او را از سر صحنه فيلمبرداري بيرون ببرند.
فورمن اغلب بدون اينكه بازيگران بدانند از آنها فيلمبرداري ميكرد او جلسات درماني خارج از فيلمنامه ترتيب داد و صحنههاي بسياري از بازيگرانش خارج از شخصيت ضبط كرد. يكي از صحنههاي واكنش واقعي فلچر در تدوين نهايي فيلم قرار داده شد.
كيسي بعد از يك شيفت كاري شبانه در يك بيمارستان رواني تصميم گرفت كتاب را بنويسد او همچنين در آزمايشهاي تجربي مورد حمايت دولت هم شركت كرده بود كه توضيح ميدهد چرا خلاقيتش تا اين حد آزادانه پيش ميرفت، آن هم حتي در حاليكه داستان روي سركوب تمركز ميكرد
ارسال نظر