قتل هولناک دختر ۱۸ساله بعد از تجاوز
من با مهرانه در كرج دوست شدم و پيشنهاد دادم با هم به يزد بياييم او هم قبول كرد در اينجا به وي تجاوز كردم و بعد براي اينكه مشكلي برايم پيش نيايد تصميم گرفتم او را بكشم بعد از قتل مهرانه جنازه او را در چاهي اطراف «خلدبرين» انداختم.
ماموران پليس يزد بعد از اطلاع از ناپديدشدن دختري ۱۸ساله به نام «مهرانه» تحقيقاتي را در اين رابطه انجام دادند. به آنها گزارش شده بود مهرانه همراه مردي افغان به يزد رفته اما به طرز مرموزي ناپديد شده است.
تجسسهاي پليسي براي يافتن اين دختر و مرد همراهش تا روز يكشنبه ادامه داشت و سرانجام ماموران توانستند مرد افغان را بازداشت كنند. او كه ابتدا مدعي بود از مهرانه خبري ندارد وقتي تحت بازجوييهاي تخصصي قرار گرفت، به قتل اين دختر اقرار كرد و گفت: «من با مهرانه در كرج دوست شدم و پيشنهاد دادم با هم به يزد بياييم او هم قبول كرد در اينجا به وي تجاوز كردم و بعد براي اينكه مشكلي برايم پيش نيايد تصميم گرفتم او را بكشم بعد از قتل مهرانه جنازه او را در چاهي اطراف «خلدبرين» انداختم.»
ماموران بعد از شنيدن اين اعترافات به محل رهاشدن جنازه رفتند و با كمك آتشنشانان جسد دختر جوان را پيدا كردند. آنها در ادامه چند نفر از دوستان متهم اصلي را كه در اين جنايات به وي كمك كرده بودند به دام انداختند. متهمان در حال حاضر در بازداشت به سر ميبرند و تحقيقات از آنها ادامه دارد.
در همين حال مردي كه برادر معتادش را به قتل رسانده بود نيز به دام افتاد و در بازجوييها جرمش را قبول كرد. ماموران پليس آگاهي اصفهان ماهگذشته طي تماس يكي از شهروندان با مركز فوريتهاي پليسي ۱۱۰، در جريان كشف جسدي ناشناس زير يكي از پلهاي بزرگ حاشيه شهر قرار گرفتند و براي بررسي موضوع به آنجا رفتند. ماموران در محل اعلام شده جنازه مردي را ديدند كه بر اثر واردشدن چندين ضربه جسم سخت به سرش به قتل رسيده بود.
اگرچه مقتول هيچ مدرك شناسايي همراه نداشت اما كارآگاهان با بررسيهاي بيشتر نام و مشخصات او را در بانك اطلاعاتي مجرمان سابقهدار يافتند و فهميدند قرباني مردي به نام كاوه است كه پيش از اين چهارمرتبه به دلیل ارتكاب جرايم مختلف در رابطه با سرقت و موادمخدر دستگير شده و به زندان رفته است.
افشاي اين موضوع نخستين گره پرونده را باز كرد و كارآگاهان در ادامه متوجه شدند كاوه به دليل اعتياد شديد به موادمخدر شغل و منبع درآمدي نداشت و هزينههاي خود را از راه دزدي تامين ميكرد. تحقيقات محلي پليس فاش كرد مقتول بارها به منزل همسايگان دستبردزده و آنان را به ستوه آورده بود كاوه علاوه بر اين از منزل برادر خودش نيز سرقت ميكرد و همين مساله سبب شده بود دو برادر بهشدت با هم اختلاف داشته باشند.
اين سرنخ سبب شد برادر كاوه به عنوان مظنون به قتل شناخته شود. او بعد از دستگيري ابتدا سعي كرد خودش را از ماجراي قتل كاوه بيخبر نشان بدهد ولي در ادامه به كشتن او اقرار كرد و ضمن تشريح اختلافاتي كه با مقتول داشت به كارآگاهان چنين گفت: «شب حادثه مثل هميشه به دليل اعتياد و سرقتهاي متعددي كه انجام داده بود با هم مشاجره شديدي داشتيم و در همين حين كنترلم را از دست دادم و با ميلهآهني چند ضربه به سرش وارد كردم و سپس جسد او را درون پارچهاي پيچيدم و در زير يكي از پلهاي اصفهان رها كردم.»
اين متهم نيز بعد از اعتراف به جرم خود با قرار قانوني راهي زندان شد تا تحقيقات قضايي از وي تكميل شود.
جنايت سوم به دست جواني ۱۸ساله رقم خورده، او پسري را كه رقيب عشقياش بود از پا درآورده است.
ماموران پليس از طريق مسوولان بيمارستاني در جريان اين قتل قرار گرفتند و وقتي تحقيقاتشان را آغاز كردند فهميدند، پسري ۱۷ساله به نام مهدي به دليل وارد شدن ضربه مهلك به گيجگاهش جان باخته است.
افرادي كه مقتول را به بيمارستان رساندند در بازجوييهاي پليسي عنوان كردند، شاهد جنايت مرگبار بودند و ميدانند پسري جوان به نام اكبر مرتكب اين قتل شده است. به اين ترتيب گروهي از ماموران با به دست آوردن نشاني محل سكونت متهم ۱۸ساله به خانه او رفتند و وي را در حالي دستگير كردند كه از مرگ دوستش خبر نداشت.
اكبر كه از شنيدن خبر مرگ مهدي بهشدت شوكه شده بود به ماموران گفت: «من چندي قبل با دختري دوست شدم و بسيار به او علاقه داشتم و ميخواستم هر طور كه شده به رابطهام با وي ادامه بدهم اما بعد از مدتي باخبر شدم مهدي كه از همكلاسيهايم بود نيز با اين دختر روابطي برقرار كرده، اين موضوع برايم خيليگران تمام شد و تصميم گرفتم كاري كنم تا مهدي دست از سر دختر مورد علاقهام بردارد.»
متهم به قتل ادامه داد: «روز حادثه براي اينكه مهدي را بترسانم او را به كوچهاي كشاندم و بعد از بحث درباره موضوع مورد اختلافمان با مشت ضربهاي به او زدم و بعد هم به سمت خانه راه افتادم و اصلا فكر نميكردم اتفاقي براي وي بيفتد. من نميخواستم دوستم را بكشم و از كاري كه كردهام بهشدت پشيمان هستم.»
اين متهم نيز با قرار بازداشت در اختيار ماموران قرار دارد. در چهارمين جنايت پدرجواني كه بر اثر توهم ناشي از مصرف شيشه با ضرب چاقو، دختر يكسالهاش را در رباطكريم به قتل رسانده بود، دستگير شد.
فردي روز يكشنبه در تماس با مركز فوريتهاي پليسي ۱۱۰، قتل دختربچهاي را گزارش كرد، سپس در بررسيهاي ماموران و تحقيقات از خانواده مقتول مشخص شد، ساعت چهار صبح مرد جواني به نام «غلامرضا.ز» هنگامي كه همسر و دوفرزندش در خواب بودند اقدام به مصرف شيشه كرده و بر اثر توهم ناشي از موادمصرفي، با چاقو، دختر يكساله خود را به قتل رسانده است. مرد جوان پس از آنكه به هوش آمد، متوجه كار فجيع خود شد و فرار كرد. ماموران متهم را پس از چندساعت جستوجو در يكي از باغات اطراف شهرستان رباطكريم دستگير كردند.
او با پذيرش اتهام قتل گفت: «از سه سال قبل پس از آنكه از محلكار اخراج شدم، به مصرف شيشه روي آوردم، در طول اين مدت، مرتب با همسرم بر سر مسايل خانوادگي درگيري لفظي پيدا ميكردم. شب حادثه پس از درگيري لفظي كه با همسرم داشتم، خوابيدم اما حدود ساعت چهار صبح بيدار شدم. همسر و دو فرزندم كنار همديگر در اتاق خوابيده بودند، لامپ را روشن كردم و با به قتل رساندن دخترم مليكا، از منزل متواري شدم اما اكنون پشيمان هستم.»
نظر کاربران
من موندم چطور شماها هر روز انقد خبر جدید و دسته اول واسه قسمت ((حوادثتون )) دارین ولی بعضی وقتا تو قسمتای دیگه مجبور به دادن خبرهای تکراریو عهد بوقین !!!! خدا بداد مردم برسه انگار وضع اجتماع بهتر که نمیشه هیچ بدترم میشه !
متاسفم اون پسر 18 ساله منو تحت تاثیر قرار داد یعنی اون دختره ارزش شو داشت وقتی با یکی دیگه هم دوست بود؟؟؟؟؟؟؟؟
دختری که به یزد اوردن میدونید چه قیامتی شده بود که کل افغانی ها را از این استان اخراج کنند اما هرچی زمان میگذرد دولت از این افغانی ها پشتیبانی می کنند مقصر کیست ؟