پیچیدگی در سرنوشت تلخ یک کودک
سرنوشت تلخ پسربچهای بر اثر استفاده از یک دارو، پیچیدگی پزشکی عجیبی را رقم زده است.
ایمان ۱۵ ساله دو ماه پس از تولدش در واکنش به داروی بیحسکننده لیدوکایین با ایست تنفسی و قلبی به اغمای پنج روزه رفت و به دلیل نرسیدن اکسیژن به مغزش دچار فلج کامل شد.
این کودک روز ۱۷ اسفند ۱۳۷۹ به علت شرایط خاص مادرش، یک هفته زودتر با عمل سزارین به دنیا آمد. بر اساس گزارش تولد این کودک، ایمان در بدو تولد به علت مشکلات تنفسی با دستگاه احیا شده و پس از معاینات پزشکان مشکوک به مننژیت اعلام شده و تحت درمان قرار گرفت. چند روزی از آغاز درمان گذشته بود که نمونهگیری از آب نخاع کودک بیماری مننژیت را رد کرد و ایمان پس از چند روز مرخص شد.
خانواده این کودک که پس از یک شوک بزرگ، کودک را سالم از بیمارستان تحویل گرفته بودند، تا دو ماهگی کودک دو بار برای ویزیت پزشک متخصص - که از ابتدا روند درمان را تحت نظر داشت - به مطب او رفتند و در پایان دو ماهگی نیز در همان مطب عمل ختنه را انجام دادند اما دقایقی از پایان کار نگذشته بود که ناگهان نوزاد خردسال دچار ایست تنفسی و قلبی شد و پس از احیای اولیه در مطب، به بیمارستان انتقال یافت.
این کودک که پنج روزی در اغمای کامل بود، پس از ۲۰ روز معالجه در بخش ICU، مرخص شد و با شرایط نامساعد جسمانی تحت مراقبت قرار گرفت. با توجه به وضعیت عجیب جسمانی کودک، چند روز بعد خانوادهاش او را پیش پزشک دیگری بردند و پزشک با اطمینان فلج کامل جسمانی کودک به دلیل نرسیدن اکسیژن به مغزش را اعلام کرد.
خانواده ایمان با پذیرفتن بیماری این کودک، مراقبت از او را آغاز کردند. ایمان در میان محبت خانواده روز به روز بزرگتر میشد. این شرایط ادامه داشت تا اینکه در سال ۸۸ به توصیه برخی پزشکان، خانواده ایمان از پزشک متخصصی که با سهلانگاری و اشتباه این سرنوشت را برای فرزندشان رقم زده بود به دادگستری کرج شکایت کردند و این پرونده پس از طی روند قانونی روی میز کمیسیون پزشکی تأییدشده دادگاه قرار گرفت.
اعضای کمیسیون پس از بررسی این پرونده در سه کمیسیون، پزشک را به علت انجام عمل ختنه بدون درنظر گرفتن شرایط جسمانی کودک، پنج درصد مقصر دانستند اما در کمیسیون آخر اعضا اعلام کردند که چون لیدوکایین میتواند تشنجزا باشد، پس پزشک قصوری نکرده و از هر اتهامی مبرا است.
پدر ایمان در این باره میگوید: «من بارها اسناد پرونده را مرور کردهام؛ حتی من که سررشتهای از مسائل پزشکی ندارم با کنار هم گذاشتن اسناد پرونده میتوانم قصور پزشک را متوجه شوم اما نمیدانم چرا کمیسیون از بسیاری از مسائل چشمپوشی کرد. به عقیده من در این پرونده پزشک در مسیری دو سرسوخت قرار داشت چون اگر تأیید میشد که در این پرونده مقصر است سابقه حرفهایاش زیر سؤال میرفت و حالا هم که استفاده از لیدوکایین علت مشکل پسرم اعلام شده باز هم پزشک مقصر است. سؤالی که من از کمیسیون دارم، این است که اگر کودک سالمی با این عمل پزشک مانند فرزند من به اغما میرفت چه باید میکرد؟ باز هم پزشک مقصر نبود؟»
بر اساس این گزارش، قضات شعبه ۹ دادگاه تجدیدنظر استان البرز با استناد به آخرین نظریه کمیسیون، پزشک متخصص را تبرئه کرد!
ارسال نظر