اشکهای پشیمانی گرگهای خاکستری
فرهاد و سعید، دو پسر شیشهای که ١٥ زن و دختر را قربانی نقشههای وحشتناک خود کردند، صبح دیروز پس از انتقال به دادگاه کیفری اظهارات عجیبی پیشروی قضات قرار دادند. آنها با انکار موضوع تجاوز، درمقابل قاضی دادگاه تنها به سرقتهای سریالی از زنان و دختران اعتراف کردند.
ساعت ١١صبح دیروز دوپسر شیشهای دستبند به دست به دادگاه کیفری استان تهران منتقل شدند تا این بار در مقابل دوقاضی جنایی شعبه هشتم دادگاه کیفری به بیان جزییات تبهکاریهایشان بپردازند.
این دونفر که ١٥ زن و دختر شاکیهای پروندهشان هستند، از فروردین امسال با شکایت نخستین زن تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و چند ماه بعد نیز در دام ماموران پلیس پایتخت گرفتار شدند. آنها در ابتدا به آزار و سرقت ٨ زن و دختر اعتراف کرده بودند، ولی با انتشار خبر دستگیریشان شاکیهای دیگر یک به یک به دادسرا مراجعه کردند و تعدادشان بیشتر میشد. این دومتهم نیز درنهایت به جرمهای خود اعتراف کردند و پرونده آنها درحالی به دادگاه کیفری فرستاده شد که ١٥ زن و دختر شکایت خود را از این دوپسر در پرونده ثبت کردند.
بنابراین صبح دیروز نخستین جلسه تحقیق از متهمان در دادگاه جنایی برگزار شد. پیش از شروع این جلسه که به ریاست قاضی اصغرزاده برگزار شد، مادر فرهاد درحالی که اشک میریخت، به قضات گفت: «پسرم از وقتی گرفتار اعتیاد شد دست به چنین کارهای خلافی زد. خودم هم هنوز باورم نمیشود که پسرم چنین کارهایی را انجام داده باشد. برای همین از شما میخواهم کمکش کنید. اگر پسرم اعدام شود من هم با او میمیرم.»
در ادامه سعید درجایگاه ایستاد. او درخصوص تفهیم اتهامهایش، به هیأت قضائی گفت: «من قبول دارم که سرقت میکردیم، ولی تنها اتهام سرقت را قبول میکنم، ولی تجاوز را رد میکنم.»
قاضی پرسید: «پس چه کسی شاکیها را مورد آزار و اذیت قرار داد؟»
سعید پاسخ داد: «من نمیدانم چه کسی اینکارها را انجام داد. اگر آزار و اذیتی هم بوده، ازسوی فرهاد صورت گرفته، چون من همیشه پشت فرمان بودم و اصلا درجریان اتفاقات نبودم. هدف من تنها سرقت طلاها و پولهای طعمههایمان بود. هیچ هدف و نقشه دیگری نداشتم. از آنجایی هم که صدای ضبط خودرو بلند بود، من متوجه نمیشدم که فرهاد چه بلایی سر شاکیها میآورد.»
وی ادامه داد: «من و فرهاد همیشه با خودروی پراید فرهاد در خیابان پرسه میزدیم و زنان و دخترانی که طلاهای بیشتری داشتند، شناسایی میکردیم. بعد از آن، آنها را سوار میکردیم. ولی باور کنید من هیچکدام از شاکیها را مورد آزار و اذیت قرار ندادم و اگر هم پشت فرمان نبودم، تنها طلا و پولهای شاکیها را سرقت میکردم.»
قاضی پرسید: «اگر مقاومت میکردند، شما چکار میکردید؟»
متهم گفت: «معمولا با چاقو یا فندک آنها را تهدید میکردیم تا سروصدا نکنند و کیف و طلاهایشان را به ما بدهند.»
در ادامه این جلسه فرهاد نیز با قرارگرفتن درجایگاه، او نیز مانند همدستش منکر آزار و اذیت شاکیهای پرونده خود شد و گفت: «باور کنید من اصلا هیچکدام از شاکیها را مورد آزار و اذیت قرار نداده بودم، در آگاهی مجبور به اعتراف شدم. من فقط هدفم سرقت بود و آنقدر به موادمخدر از نوع شیشه، گل و ترامادول معتاد شده بودم که مجبور شدم دست به این سرقتها بزنم. من تقریبا ٧سالی میشد که اعتیاد داشتم ولی هیچوقت تا این اندازه به مصرف آن عادت نکرده بودم، از آنجایی هم که شیشه گرانتر از قبل شده بود، دیگر پول خرید آن را نداشتم، برای همین با سعید تصمیم به دزدی گرفتیم.»
او ادامه داد: «ولی تمام اتهاماتم در مورد تجاوز را رد میکنم، من تنها به پول و طلای شاکیها دقت میکردم و با چاقوی میوهخوری و فندک آنها را تهدید میکردم. همیشه هم زنان و دخترانی که ظاهر شیکتری داشتند را انتخاب میکردیم چون میدانستیم که آنها پول و طلای بیشتری همراه خود دارند.»
در این لحظه قاضی نظریه پزشکی قانونی درخصوص تأیید تجاوزها را به متهم نشان داد که وی سرش را پایین انداخت و درحالیکه اشک میریخت، گفت: «نمیدانم این نظریه چیست و حرفی برای آن ندارم. فقط میدانم که من تجاوز نکردم و اگر هم دزدی کردم، تحتتأثیر مصرف موادمخدر بودم و حالت طبیعی نداشتم. از شما میخواهم به من کمک کنید و اعدامم نکنید. باور کنید من هیچ دختری را مورد آزار و اذیت قرار ندادم.»
قاضی پرسید: «از وقتی تصمیم به انجام اینکارها گرفتی، شیشههای خودرو را دودی کردی؟»
متهم گفت: «نه من از دوسال پیش برای قشنگی و شیکشدن خودرویمان آن را دودی کرده بودم.»
درپایان دو قاضی جنایی پس از شنیدن دفاعیات متهمان، وارد شور شدند تا وقت رسیدگی به این پرونده را تعیین کنند. قرار است این بار فرهاد و سعید با حضور شاکیهایشان درهمین شعبه محاکمه شوند و حکم نهایی در مورد پروندهشان صادر شود.
نظر کاربران
بايد اعدامشون كنن بيشرف هارو انقد زياد شده اين جريان كه آدم براي خانوادش اصلا احساس امنيت نميكنه وقتي هوا تاريك ميشه
دلم آتیش گرفت واسه مادر بیچاره... چرا جوونامون دارن دسته دسته پرپرمیشن ، کجایی تو ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.........
این دونفر که اعدام میشن بحثی نیست ولی باید به اون مادر بیچاره گفت که داشتن یه پسر معتاد که به مال و ناموس مردم رحم نمیکنه چه فایده ای برات داره
آخه بعضی خانماهم پوشش مناسبی ندارند و باعث تحریک فرد میشه
پاسخ ها
معنی این حرفت اینه که اگه کسی به واسطه دیدن ظاهر خواهرت تحریک شد!!! دیگه جنابعالی مجوز تجاوز واسش صادر کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برو خودتو اصلاح کن......
به اون مادره بگین تو باید با وجود پسر معتاد و متجاوز میمردی نه وقتی که اعدامش کنن
جان و مال و ناموس مردم دارای حرمت است و یک دستگاه قضائی قاطع میتواند حافظ خوبی برای این ارزشها باشد .
آخه بعضی خانماهم پوشش مناسبی ندارند و باعث تحریک فرد میشه
هیچکس برای مردن کسی راضی نمیشه اما اینا دروغمیگن که تجاوزنکردن ادمیکه بخودش جرات دوزدی میده ازهرکارناپسندی درمیاد وبرای عبرت دیگرجوانها بایداعدام شوند اگه اعدام نشند50سال حبس بکشن وازاد بشه بازم بکارحیوانیشون ادامه میدن اعدام تنها گزینه خوبست چرا که این سگ صفتها هیچوقت ازکارشون دست برنخواهندداشت وجامعه را نا امن میکنند
١٨نفر به نظرتون كم نيست
مجله جان نظر اقاى مختار را دو بار منتشر كردى كه نظر مزخرفى هست اما نظر هاى منطقى و درست و حسابى را منتشر نمي كنى نمى دونم چرا ؟ ايا ناموس مردم نبايد امنيت داشته باشند ؟ ايا نبايد اين عقده وزن ستيزى در جامعه از بين بره؟؟!! اينها كه اعدام ميشن ولى با هلاك شدن اينها باز يكعده زن ستيز همين كارارو ميكنن غيرت مرداى قديم؟؟
ما خانواده های ایرانی فقط قاطعیت و اعدام اینطور حیوانات را میخواهیم و بس. ترحم بر...
زنایی که ناجور میان بیرون، حقشونه که بهشون تجاوز بشه.
متجاوزین به نوامیس مردم باید سریعا اعدام شوند تا درس عبرتی برای سایر شرور ها باشد