پزشک جراح از اتهام قتل پسرش تبرئه شد
یازدهم آذرماه سال ۹۲ ماجرای سقوط پارسا ۳ ساله از طبقه چهارم خانه شان به پلیس مخابره شد. با اعلام این خبر بلافاصله مأموران پلیس همراه تیم جنایی خود را به محل حادثه در خیابان ستارخان رساندند.
روزنامه ایران: یازدهم آذرماه سال ۹۲ ماجرای سقوط پارسا ۳ ساله از طبقه چهارم خانه شان به پلیس مخابره شد. با اعلام این خبر بلافاصله مأموران پلیس همراه تیم جنایی خود را به محل حادثه در خیابان ستارخان رساندند.
همزمان با این حادثه امدادگران اورژانس با حضور در محل و معاینه پسر سه ساله مرگ وی را تأیید کردند. بدین ترتیب کارآگاهان رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند. پلیس در نخستین اقدام به تحقیق از شاهدان ماجرا پرداخت.
در بررسی‌های تخصصی پلیس مشخص شد در زمان حادثه پارسا با پدرش در خانه تنها بودند بنابراین پدر پارسا که یک پزشک جراح عمومی است تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت. پزشک جوان در مراحل بازجویی مدعی شد پسرش در حال بازی و شیطنت‌های کودکانه بوده و یک لحظه در غفلت وی به بالکن رفته و این سقوط هولناک رخ داده است.
برخلاف ادعای «ناصر»، مادر پارسا به دادسرا مراجعه و از همسرش به جرم قتل پسر ۳ ساله‌اش شکایت کرد. زن جوان به بازپرس پرونده گفت: مدتی بود رفتارهای شوهرم تغییر کرده بود. او دیگر به فکر زندگی و فرزندمان نبود.
بی‌تفاوتی‌های وی آزارم می‌داد به همین دلیل سعی کردم دلیل تغییر رفتارش را بیابم. در حالی که سعی می‌کردم به خاطر آینده پارسا زندگی‌ام را از نابودی نجات دهم به رد پای زنی رسیدم که همسرم به وی وعده ازدواج داده بود. مشکلات و اختلافات ما به حدی بالا بود که ناصر مرا از خانه بیرون انداخت. حدود ۱۲ روز بود که در خانه پدرم بودم تا اینکه خبر مرگ پسرم را شنیدم. ناصر با قتل پارسا می‌خواست مرا طلاق داده و براحتی با زن دیگری زندگی کند.
بازپرس جنایی تهران پس از شنیدن ادعای مادر پارسا کوچولو تا انجام مراحل بازپرسی، پدر پارسا را با قرار وثیقه آزاد کرد. این در حالی بود که ۱۰ آذرماه سال گذشته ضامن ناصر - متهم به قتل - سند خود را از دادسرا پس گرفت و بازپرس وی را برای انجام بقیه مراحل دادرسی احضار کرد.
هنگامی که ناصر در شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی در برابر بازپرس قرار گرفت، ادعا کرد: روز حادثه با دیدن رفتار ناشایست پارسا و سخنان نادرست او ناراحت شدم و برای تنبیه کردن وی، او را داخل یکی از اتاق‌ها زندانی کردم که متوجه اشتباهش شود اما او به بالکن رفته و از آنجا سقوط کرده است.
با ادعاهای متفاوت این زوج پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱۴۲ دادگاه جزایی عمومی مجتمع قضایی بعثت تهران ارسال شد. ۱۹اردیبهشت سال‌جاری قاضی پرونده در خصوص اتهام پزشک جراح در قتل شبه عمد پارسا کوچولو و شکایت مادر پارسا رأی دادگاه را صادر کرد.
در این حکم اعلام شد چون همسر متهم خود خانه مشترک را رها کرده و در محل دیگری زندگی می‌کرد و پارسا کوچولو نیز بر اثر حادثه از بالکن به پایین سقوط کرده است بنابراین با توجه به محتویات پرونده برای دادگاه محرز نیست که متهم با سوءنیت پارسا را در جایی رها کرده باشد حالا چه کسی در خانه بوده یا نبوده باشد و در واقع پسرک در خانه پدری‌اش دچار حادثه شده است. با توجه به دفاعیات متهم در جلسه دادرسی و استناد به ماده ۱۷۷ قانون دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل ۱۳۷ قانون اساسی حکم بر برائت متهم صادر می‌شود.
این حکم با اعتراض مادر پارسا کوچولو در شعبه ۲۳ دادگاه تجدید نظر استان تهران تحت بررسی قرار گرفت و قاضی حسینعلی منصوری رئیس شعبه همراه مستشار دادگاه روز ۲۳ شهریور سال‌جاری پزشک جراح عمومی را در پرونده مرگ پسرک ۳ ساله‌اش بی‌گناه شناخت.
ناصر گفت: من وقتی عزادار بودم با اتهام قتل پسرم روبه‌رو شدم و در این مدت چه زمانی که بازداشت بودم و چه زمانی که با سپردن وثیقه آزاد بودم از لحاظ روحی و روانی لطمات زیادی به من وارد شد و این روزهای سخت را هرگز فراموش نخواهم کرد.
همزمان با این حادثه امدادگران اورژانس با حضور در محل و معاینه پسر سه ساله مرگ وی را تأیید کردند. بدین ترتیب کارآگاهان رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند. پلیس در نخستین اقدام به تحقیق از شاهدان ماجرا پرداخت.
در بررسی‌های تخصصی پلیس مشخص شد در زمان حادثه پارسا با پدرش در خانه تنها بودند بنابراین پدر پارسا که یک پزشک جراح عمومی است تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت. پزشک جوان در مراحل بازجویی مدعی شد پسرش در حال بازی و شیطنت‌های کودکانه بوده و یک لحظه در غفلت وی به بالکن رفته و این سقوط هولناک رخ داده است.
برخلاف ادعای «ناصر»، مادر پارسا به دادسرا مراجعه و از همسرش به جرم قتل پسر ۳ ساله‌اش شکایت کرد. زن جوان به بازپرس پرونده گفت: مدتی بود رفتارهای شوهرم تغییر کرده بود. او دیگر به فکر زندگی و فرزندمان نبود.
بی‌تفاوتی‌های وی آزارم می‌داد به همین دلیل سعی کردم دلیل تغییر رفتارش را بیابم. در حالی که سعی می‌کردم به خاطر آینده پارسا زندگی‌ام را از نابودی نجات دهم به رد پای زنی رسیدم که همسرم به وی وعده ازدواج داده بود. مشکلات و اختلافات ما به حدی بالا بود که ناصر مرا از خانه بیرون انداخت. حدود ۱۲ روز بود که در خانه پدرم بودم تا اینکه خبر مرگ پسرم را شنیدم. ناصر با قتل پارسا می‌خواست مرا طلاق داده و براحتی با زن دیگری زندگی کند.
بازپرس جنایی تهران پس از شنیدن ادعای مادر پارسا کوچولو تا انجام مراحل بازپرسی، پدر پارسا را با قرار وثیقه آزاد کرد. این در حالی بود که ۱۰ آذرماه سال گذشته ضامن ناصر - متهم به قتل - سند خود را از دادسرا پس گرفت و بازپرس وی را برای انجام بقیه مراحل دادرسی احضار کرد.
هنگامی که ناصر در شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی در برابر بازپرس قرار گرفت، ادعا کرد: روز حادثه با دیدن رفتار ناشایست پارسا و سخنان نادرست او ناراحت شدم و برای تنبیه کردن وی، او را داخل یکی از اتاق‌ها زندانی کردم که متوجه اشتباهش شود اما او به بالکن رفته و از آنجا سقوط کرده است.
با ادعاهای متفاوت این زوج پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱۴۲ دادگاه جزایی عمومی مجتمع قضایی بعثت تهران ارسال شد. ۱۹اردیبهشت سال‌جاری قاضی پرونده در خصوص اتهام پزشک جراح در قتل شبه عمد پارسا کوچولو و شکایت مادر پارسا رأی دادگاه را صادر کرد.
در این حکم اعلام شد چون همسر متهم خود خانه مشترک را رها کرده و در محل دیگری زندگی می‌کرد و پارسا کوچولو نیز بر اثر حادثه از بالکن به پایین سقوط کرده است بنابراین با توجه به محتویات پرونده برای دادگاه محرز نیست که متهم با سوءنیت پارسا را در جایی رها کرده باشد حالا چه کسی در خانه بوده یا نبوده باشد و در واقع پسرک در خانه پدری‌اش دچار حادثه شده است. با توجه به دفاعیات متهم در جلسه دادرسی و استناد به ماده ۱۷۷ قانون دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل ۱۳۷ قانون اساسی حکم بر برائت متهم صادر می‌شود.
این حکم با اعتراض مادر پارسا کوچولو در شعبه ۲۳ دادگاه تجدید نظر استان تهران تحت بررسی قرار گرفت و قاضی حسینعلی منصوری رئیس شعبه همراه مستشار دادگاه روز ۲۳ شهریور سال‌جاری پزشک جراح عمومی را در پرونده مرگ پسرک ۳ ساله‌اش بی‌گناه شناخت.
ناصر گفت: من وقتی عزادار بودم با اتهام قتل پسرم روبه‌رو شدم و در این مدت چه زمانی که بازداشت بودم و چه زمانی که با سپردن وثیقه آزاد بودم از لحاظ روحی و روانی لطمات زیادی به من وارد شد و این روزهای سخت را هرگز فراموش نخواهم کرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
در اين خصوص ممكن نيست پدري به خاطر ازدواج با كسي ديگر فرزندش را قرباني كند
واي كه جمله ترك كردن خونه دلم رو به درد اورد. مادر رو مقصر جلوه ميدند و پدر رو مالك خون بچه. مرد هوسران با لحن طلبكارانه هم ميگه فراموش نميكنم
به نظر من تو قتلش دست داشته...دیگه راحت و بی دردسر جدا میشه و با اون زن ازدواج میکنه شاید هم اون لحظه اون زن خونه اش بوده. .. زنی که خونه اشو رو ویرانه زندگی کس دیگه ای ساخت..