بورس چرا دوباره منفی شد؟
بورس تهران که در ابتدای هفته به خبرهای خوش سیاسی و اقتصادی واکنش بسیار مثبتی نشان داد و بعد از ماه ها رکود روند صعودی به خود گرفت، در نیمه هفته با افت قیمت ها مواجه و دوباره به فاز منفی برگشت.
بورس تهران که از سهشنبه هفته گذشته و بعد از تصویب کلیات و جزئیات برجام در مجلس روند صعودی خود را آغاز کرد و سپس با صحبت های امیدوار کننده رئیس جمهور در خصوص جهش اقتصادی و سیاست های پولی جدید و نیز بسته جدید اقتصادی دولت در روز شنبه روند صعودی خود را تقویت کرد، مجدد از روز یکشنبه کم رمق شد و به فاز احتیاط رفت.
به این ترتیب شاخص کل بورس تهران که در روزهای شنبه و یکشنبه با رشد چشمگیر ۴ درصدی مواجه شده بود، در روزهای بعدی، معاملات کم رمقی را تجربه کرد و با کاهش مشهود سرمایه گذاری مواجه شد به طوری که در معاملات روزهای دوشنبه، سه شنبه و چهارشنبه قیمت اکثر شرکتها افت کرد و میل خریداران به فروش سهم افزایش پیدا کرد.
بر این اساس در حالی که انتظار می رفت بورس تهران پس از رفع تحریمهای بینالمللی و همچنین رونمایی از بسته خروج از رکود حداقل برای چند روز متوالی مثبت باشد، اما بعد از یک هیجان کوتاه مدت با فشار عرضه و افت قیمت ها و همچنین کاهش ارزش و حجم معاملات مواجه شد و بی انگیزگی مجدد سرمایه گذاران را مشاهده کرد.
اما اینکه چرا بورس دوباره فاز منفی به خود گرفت و به خبرهایی همچون اجرایی شدن برجام و تدوین بسته اقتصادی دولت برای بهبود وضعیت اقتصادی واکنش کوتاه مدتی نشان داد، سوالی است که این روزها ذهن اهالی تالار حافظ را به خود مشغول کرده است.
کارشناسان میگویند بی اعتمادی سرمایهگذاران به تصمیمات اقتصادی دولت علت ادامه روند نزولی بورس با وجود اخبار مثبت و مهم اقتصادی و سیاسی است زیرا با توجه به رکود طولانی مدت بازار سرمایه و زیان سهامداران ،اعتمادها از بی رفته و نباید انتظار داشت که رونق و اعتماد یک شبه به این بازار برگردد.
از سوی دیگر علی رغم تدوین بسته اقتصادی و تصویب برجام، هنوز این تصمیمات اجرایی نشده است تا آثار آن را در در بنگاه های اقتصادی و همچنین بازار سرمایه مشاهد شود ضمن اینکه محورهای بسته اقتصادی دولت بیشتر مبتنی بر سیاست های پولی بوده و نحوه اجرایی شدن مفاد آن نیز و نحوه دادن اعتبار و ارائه تسهیلات با ابهامات زیادی رو به رو است.
برخی دیگر کارشناسان نیز معتقدند که بسته اقتصادی دولت و تصمیمات کلان اقتصادی از لحاظ روانی و بنیادی اثر مثبتی دارد اما آثار آن کوتاه مدت و زودهنگام است و بیشتر نقش مسکن را دارد و جلوی عمیق تر شدن رکود را می گیرد و باید برای بهبود وضعیت بازار سرمایه باید ریسک تغییر تصمیمات کاهش پیدا کند و تصمیمات بلندمدت ۱۰ ساله گرفته شود.
زیرا بورس تهران بیشتر از تصمیمات کوتاه مدت و ناگهانی رنج برده و و وضعیت آن زمانی بهبود پیدا می کند که تصمیم گیران برای تمامی تصمیات اقتصادی همچون نرخ سود بانکی و نرخ خوراک پتروشیمی ها قانون بلندمدت ۱۰ یا ۲۰ ساله تدوین کنند تا سرمایه گذاران با ترس تغییر تصمیمات در دوره ها و سال های مختلف مواجه نشوند و برای آینده خود بتوانند برنامه ریزی کنند.
از سوی دیگر در کنار این عوامل نگاه سرمایهگذاران نیز به گزارش ۶ ماهه شرکتها و همچنین بودجه سال آینده است که پیش بینی می شود با توجه به وضعیت رکودی اقتصاد گزارش های ضعیفی ارائه شود و بودجه محافظه کارانه ای برای سال آینده در پیش باشد که این عوامل اثرات بسته اقتصادی را کمرنگ می کند.
بنابراین از آنجایی که پیشبینی میشود وضعیت بورس حداقل تا پایان سال و نمایان شدن اثر تصمیمات سیاسی و اقتصادی به همین منوال باشد و بورس روند افزایشی یا کاهشی شدیدی را تجربه نکند، بی انگیزگی و کم رمقی نیز در فضای بازار مشاهده می شود و سهامداران بیشتر ترجیح می دهند تا برگشت کامل رونق بورس فعلا از سرمایه گذاری در این بازار خودداری کنند.
علاوه بر این، وضعیت نزولی بورس تهران در روزهای گذشته و عدم واکنش این بازار به خبرهای مثبت سیاسی و اقتصادی این واقعیت تلخ را نشان می دهد که بازار سرمایه دچار بی اعتمادی شدید شده و اعتماد خود را نسبت به تصمیمات سیاسی و اقتصادی از دست داده است و راه طولانی برای برگشت این اعتماد در پیش است و همانطور که کارشناسان می گویند باید با ممارست و تلاش طولانی و سیاستهای کلان و بلندمدت سعی کرد تا رونق طولانیمدت و اصولی به بازار سرمایه برگردد.
نظر کاربران
"با حلوا حلوا گفتن که دهان شیرین نمی شود " اکثر بنگاههای اقتصادی که سهام آنها در بورس ارائه شده در نقطه سر به سر یا ضررسالیانه میباشند (البته شاید بصورت کذایی در صورت های مالی سالیانه مجمع خود را سود ده نشان دهند )
سلام
وقتی اقتصادماباتئوری بی محتوی رانت خواری گره خورده وقتی بانکهای خصوصی بهره بالامیپردازندوبه انهااعتراض میشود.
وقتی شرکتهاناگهان تعدیل منفی 150%میدهندبدون اینکه اتفاق بدی افتاده باشدبلکه تولیداتشان بالاترهم رفته توجیه اینگونه اعمال وتصمیم هااستحمارنیست؟چه هست ؟
اگراوضاع اقتصادی بد است پس رشدصادرات چیست ؟
اگراوضاع اقتصادی بداست پس سیستم حمل ونقل شهری وبرون شهری وترانزیت کالاکه دائمآروبه فزونی است چیست؟
پس انچه مهم است اینست که مردم دچارمعضلی شده اندکه عده ای یک شبه صاحب همه چیزشده اندودچارهیجانات اقتصادی باداورده گردیده هدف راکه خدمت به مردم واهداف اصولی انقلاب اسلامی است فراموش کرده انددرنتیجه کلاه برداری وگرانفروشی و غش درمعامله وبدل فروشی بجای اصل وووهمه وهمه نوعی زیرکی بشمارمیایدکه درصنعت خودروبطورکلان شاهدان هستیم والبته دربخشهای دیگرنیز.
دولت تدبیروامیدهم مردم رادربورس سرکیسه کردوبااعتمادمردم بخودش بازی نموده انهارادچارسرخوردگی نمودامااینگونه بازیهابااعتمادمردم تاکی ادامه خواهدداشت؟
متولیان اموردینی چراباتصمیمات غلط اندازمقابله نمیکنند؟مردم ازهیچگونه کوششی درجهت وراستای فرامین مقام عظمای ولایت دریغ نمیورزندوالبته انتظاربرخوردقاطع بامدیران متخلف دارند.
مدیرانیکه باحسابسازی ویاکمکاری موجبات زیان سهامداران رافراهم کرده اندولی ازپاداشهای کلان خودنگذشته اند.