راهیابی نوه تیمورتاش به پارلمان کانادا
پس از اعلام نتیجه انتخابات پارلمانی کانادا مشخص شد حزب لیبرال ۵۴ درصد، حزب محافظهکار ۲۹ درصد، حزب دموکرات جدید ۱۳ درصد، حزب بلوک کِبِک سه درصد و حزب سبز یک کرسی، از کرسیهای پارلمان کانادا را به خود اختصاص دادند.
غیر از این دو، «مایکل پارسا» از حزب محافظهکار و «پویان طبسینژاد» از حزب دموکرات جدید نیز در میان نامزدهای انتخابات پارلمان بودند که موفق به ورود به پارلمان نشدند. تجربه پارلمانی ایرانیتبارها به کانادا محدود نمیشود و در پارلمانهای سوئد، آلمان، استرالیا، بریتانیا و فرانسه نمایندگان ایرانیتباری حضور داشتهاند. یک نشریه محلی کانادایی با «علی احساسی» و «مجید جوهری» گفتوگو کرده است که بخشی از آن بعد از معرفی هرکدام از آنها آمده است.
علی احساسی: به دنبال تجدید رابطه با تهران هستیم
علی احساسی متولد ۱۳۴۹ در ژنو است. او دوران کودکیاش را بهعنوان فرزند یک دیپلمات و کارمند وزارت خارجه در کشورهای مختلفی گذرانده است. او در سهسالگی به نیویورک میرود و در مدرسه سازمان ملل درس میخواند. بازگشت به ایران، تحصیل در مدرسه انگلیسی تهران و دوره راهنمایی پس از انقلاب، رفتن به اروپا و درنهایت رفتن به کانادا در ۱۵ سالگی و گذراندن سالهای آخر دوره دبیرستان برگههای دیگری از دفتر زندگی علی احساسی است. در جوانی به فوتبال و تنیس علاقهمند بود. او لیسانس خود را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه تورنتو میگیرد و تحصیلات تکمیلی خود را در رشته اقتصاد در مدرسه اقتصاد لندن در انگلیس به پایان میرساند. سپس به کانادا برمیگردد و در رشته حقوق ادامه تحصیل میدهد. پس از کسب مدرک حقوقی از دانشگاه آزگود در دفاتر مختلف حقوقی مشغول به کار میشود. علی احساسی نوه «عبدالحسین تیمورتاش»، سیاستمدار و دولتمرد دوران قاجار و پهلوی است که پنج دوره نماینده مجلس و وزیر دربار در دوران پهلوی بوده است. او یکی از کسانی است که با فعالیتهایش در جریان کمکرسانی به قربانیان حادثه زلزله بم شناخته میشود.
چرا علی احساسی تصمیم گرفت نماینده پارلمان بشود؟
فکر میکنم میتوانم آدم مؤثری در پارلمان باشم. آشنایی با حقوق و تجربه کارکردن در سطح فدرال و استان انتاریو کمک خیلی بزرگی است. ببینید تمام مسائلی که جزء مهمترین مسائل مردم کاناداست، هم در سطح ایالتی وجود دارد و هم در سطح فدرالی؛ مثل بهداشت عمومی، مهاجرت، هزینه برای زیرساخت و حقوق بازنشستگی. به دلیل اینکه من در هر دو سطح با حکومت کار کردهام، فکر میکنم این میتواند سرمایه ارزشمندی باشد.
فکر میکنید اگر حزب لیبرال به قدرت برسد چه تغییری ممکن است در روابط کانادا و ایران به وجود بیاید؟
رویکرد آقای ترودو به روابط بینالملل با آقای هارپر خیلی متفاوت است. فکر میکنم درزمینه مسائل خارجی باید تجدیدنظرهای زیادی صورت بگیرد که رابطه با ایران هم یکی از این موضوعات است. همین را هم رهبر حزب لیبرال اعلام کرده و گفته که شاید وقت آن رسیده تا رابطه خود با ایران را با جریان بینالمللی هماهنگ کنیم. اما فکر میکنم لازم است تأکید کنیم که حزب لیبرال همواره به مسئله رعایت حقوق بشر اصرار دارد... .
شما با جامعه ایرانی کانادا در تماس هستید. تحلیلتان از جامعه ایرانی چیست؟ چه نوع نقاط قوت و ضعفی در جامعه ایرانیان میبینید؟
مشخصا جامعه ایرانی-کانادایی از چندین دهه گذشته به وجود آمده است. البته بسیاری دیگر از جوامع هم در کانادا همین شرایط را دارند. به نظر من خدمات اجتماعی یکی از نیازهای این جامعه است. ما اگر میخواهیم بخشی از بدنه جامعه کانادایی باشیم، باید هر کاری که میتوانیم برای اشخاصی که نیازمندند انجام دهیم و به آنها خدمات اجتماعی دهیم؛ چه در داخل جامعه ایرانی و چه بیرون از آن.
کاری که من همیشه دوست داشتهام در ۲۵ سال گذشته در آن مشارکت داشته باشم، حضور در نهادهای مدنی جامعه ایرانیان بوده است.
شما اگر نماینده شوید چه کمکی میتوانید به جامعه ایرانی بکنید؟
من فکر میکنم با بسیاری از سختیها و مشکلات جامعه ایرانی آشنا هستم و میتوانم این مشکلات را در سطح فدرال پیگیری کنم. یک نماینده فدرال باید این مشکلات را بشنود و این مشکلات و دغدغهها را به حکومت فدرال منتقل کند. موضوع مهم این است که تابهحال هیچ ایرانیای نماینده پارلمان فدرال کانادا نشده است. من به همکاری با همه نهادهای مدنی اعتقاد دارم. این نهادها ممکن است پیشزمینههای مختلفی داشته باشند و البته نهادهای اجتماعی ایرانی میتوانند در رأس این نهادها باشند.
نظرتان درباره قانون C٢٤ چیست. فکر میکنید این قانون نیاز بهاصلاحاتی دارد؟
چیزی که من میتوانم بگویم این است که از روز اولی که محافظهکاران این لایحه را ارائه دادند و تا بعد که تبدیل به قانون C٢٤ شد، ما در انتاریو شروع به نقد این قانون کردیم. حزب لیبرال هم از همان روز اول با این قانون مخالف بود و برای تصویبنشدن آن تلاش زیادی کرد. ما با این مسئله که شهروندی به دو بخش تقسیم شود مخالفیم.
امید به بهبود یک رابطه
۱۷ شهریور سال ۱۳۹۱، وزارت امور خارجه کانادا کارمندان سفارت ایران را عناصر نامطلوب خوانده و اعلام کرد با توجه به قطع روابط دیپلماتیک با ایران، سفارت این کشور در کانادا بسته میشود. او از همه کارمندان سفارت خواست حداکثر تا پنج روز خاک این کشور را ترک کنند. نخستوزیر رژیم صهیونیستی، این اقدام کانادا را ستود و از دیگر کشورهای جهان خواست که اقداماتی نظیر این انجام دهند. دفاع بیچونوچرای حزب محافظهکار از اسرائیل، باعث شد با رویکارآمدن حزب لیبرال، نشریات اسرائیل از این خبر، بهعنوان خبری بد برای اسرائیل یاد کرده و بگویند یکی از بهترین دوستانشان در منطقه را از دست دادند. «جاستین ترودو»، رهبر حزب لیبرال، پیش از پیروزی در انتخابات گفته بود اگر حزب لیبرال در انتخابات پیروز شود، دولتش به بمباران مواضع داعش در عراق و سوریه پایان داده و تلاش میکند روابط دیپلماتیک با ایران را بهبود ببخشد.
صحبتهای او در این باره با سیاست خارجی دولت «استیون هارپر»، نخستوزیر مستعفی حزب محافظهکار کانادا، کاملا متفاوت بود. ترودو گفت در راستای عادیسازی روابط با ایران قدم خواهد برداشت. او با انتقاد از سیاستهای دولت هارپر در بستن سفارت ایران در کانادا در سال ۲۰۱۲ که منجر به قطع روابط دو کشور شد این تصمیم را عجولانه خواند. او درباره ازسرگیری روابط با ایران گفت: «من فکر میکنم راههایی برای ازسرگیری روابط وجود داشته باشد». او پیش از تصویب توافق نیز ابراز امیدواری کرده بود دو طرف به توافق برسند. درحالیکه چهار سال از بستهشدن سفارت کانادا در ایران میگذرد، لندن که پیش از آنها دفتر خود را در تهران تعطیل کرده بود، اقدام به بازگشایی سفارت کرده و روابط خود را از سرگرفت. درهمینحال یک مقام مسئول در وزارتخارجه ایران ازسرگیری رابطه ایران و کانادا و بازگشایی سفارتخانههای دوکشور را به نتیجه انتخابات و تغییر دولت در کانادا موکول کرد. او معتقد است ایران نمیتواند با دولت حامی اسرائیل رابطه خود را از سر گیرد؛ اتفاقی که میتواند با جدیدترین تغییرات در عرصه سیاسی کانادا، شکل دیگری به خود بگیرد. مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه ایران انتخابات پارلمانی کانادا را نشانگر اراده مردم در دوری جستن از سیاستهای افراطی دانست.
قانون C٢٤
وزیر اداره شهروندی و مهاجرت کانادا، کریس الکساندر قانون C٢٤ کانادا را در تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۱۴ اعلام کرد که موجب اعتراض بسیاری از شهروندان کانادایی شد. طبق این قانون، فرد میبایست چهارسال از شش سال اخیر زندگیاش را در کانادا بهسر برده و در هر سال نیز حداقل شش ماه معادل ۱۸۳ روز را در کانادا زندگی کرده باشد. همچنین فرد میبایست مدارکی دال بر پرداخت مالیات در این مدت را به دولت کانادا ارائه دهد. بهگفته سایت رسمی مهاجرت کانادا مقررات جدید باعث میشود که درسالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ دریافت شهروندی کانادا یک سال بهطول انجامد که البته درحالحاضر این مدت، زمانی معادل چهار سال است.
مجید جوهری: میخواهم صدای جامعه ایرانیتبار باشم
مجید جوهری، متولد محله یوسفآباد تهران است. او در سال ۱۳۳۹ در خانوادهای با اصالت یزدی به دنیا آمده است. به خاطر شغل پدرش در شهرهای مختلف ایران زندگی کرده است. او دانشآموخته خوارزمی است و به فوتبال علاقه زیادی دارد. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان و بعد از انقلاب، با ویزای دانشجویی به تورنتو و برای تحصیل در رشته مهندسی صنایع به دانشکده پلیتکنیک رایرسون میرود و پس از فارغالتحصیلی در رشته مهندسی صنایع، تحصیل در رشته MBA (مدیریت اجرائی) را در دانشگاه، یورک آغاز میکند. با شروع فعالیتهای اجتماعی او در دانشگاه عضو کمیتهای میشود که برای استقبال از ایرانیان تازهوارد به تورنتو میروند. او با تکیه بر سابقه زندگی در کانادا و همچنین تجربه مدیریت پروژههای مهندسی و اقتصادی، امیدوار است بتواند در زمینه سیاست نیز به خواستههایش برسد.
در عالم سیاست چرا حزب لیبرال را انتخاب کردهاید؟
داستان طولانیای دارد و به سال ۱۹۸۲ برمیگردد که سهمیه ارزی من قطع شد و بعد از کلی ماجرا و سختی توانستم شهروند کانادا شوم. آن موقع این سؤال برایم به وجود آمد که کانادا چگونه به این شرایط رسیده است که جوانان دانشجو را بهعنوان شهروند میپذیرد. همان موقع بود که با افکار و سیاستهای پیر الیوت ترودو آشنا شدم و به آن علاقه پیدا کردم. کارهایی که او برای مهاجران انجام داد و سیاستهایی که او توانست تصویب کند، باعث شد بتوانم امکان رشد داشته باشم و به اینجایی برسم که الان هستم. برای همین است که از همان ابتدا به اصول حزب لیبرال علاقه داشتم. شاید اگر به نوع زندگی من نگاه کنید فکر کنید من طرفدار محافظهکاران باشم، اما من هرچه دارم نتیجه نگاه و تفکر لیبرالهاست.
شما دهههاست که با جامعه ایرانیان ساکن کانادا در ارتباط هستید. تحلیلتان از این جامعه چیست؟
کامیونیتی ما جوان و نوپاست. ضمن اینکه جمعیت جامعه ما در ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته افزایش یافته است. رشدهای اینقدر سریع، میتواند مشکلاتی را هم ایجاد کند. من فکر میکنم یکی از گروههایی که در جامعه ایرانی-کانادایی با مشکل روبهرو هستند، تازهواردها باشند. آنها از زمانی که تصمیم میگیرند به کانادا بیایند تا روزی که بتوانند در حوزه تخصصیشان سر کار بروند، حدود هفت سال طول میکشد. من معتقدم با برنامههایی میتوان این زمان را به یکسالونیم کاهش داد. ما باید بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که خانوادهها بتوانند بهسرعت خود را با کانادا تطبیق دهند و شرایط و قوانین به صورتی باشد که آنها بتوانند بهسرعت و بهدرستی با تجربه کاناداییها آشنا شوند زیرا این تجربه را فقط میتوان در کانادا به دست آورد. من برای این مسائل برنامه دارم و در نظر دارم صدای این جامعه باشم و این صدا را به گوش دولتمردان برسانم.
یکی دیگر از مسائلی که جامعه ایرانی-کانادایی، مثل همه مهاجران دیگر روی آن حساسیت دارد، *قانون C٢٤ است. نظر شما درباره این قانون چیست؟
این قانون باید به کل عوض شود. حزب ما و خود من جزء آدمهایی هستیم که میخواهیم این قانون به کل عوض شود. من همیشه با خودم فکر میکنم اگر این قانون در زمانی که من شهروند کانادا نشده بودم وجود داشت، محال بود بتوانم شهروند کانادا شوم. ما هیچوقت در کانادا دو نوع شهروندی نداشتهایم و این تقسیم، معنایی ندارد. این قانون به خاطر عملکرد ضعیف دولت به وجود آمده است. با طولانیکردن این زمانها نمیتوان ضعفها را از بین برد. تنها راهی که میتوان با آن این ضعف را از بین برد، این است که مشکل را بشناسیم، به آن منابع تخصیص دهیم و این دوره را کوتاهتر کنیم.
رابطه ایران و کانادا هم یکی دیگر از دغدغههای جامعه ایرانی-کانادایی است. اگر حزب لیبرال به قدرت برسد در این زمینه چه اتفاقی میافتد؟
الان مسئله دیگر فقط لیبرال نیست؛ مسئله این است که هم ایرانی-کاناداییها و هم دنیا فهمیده همه ما نیاز به گفتوگو داریم. من با گفتوگو موافقم و از دید من گفتوگو این نیست که هر دو طرف با همه حرفهای هم موافق باشند، بلکه مهم این است که هر دو طرف به قولهایی که در جریان این مذاکرات بههم میدهند، پایبند باشند. اگر قرار بود به جای مذاکره، گزینه نظامی پیشرو باشد، ما با بحرانهای داخلی و منطقهای روبهرو میشدیم. هیچ ایرانیای تجربه تلخ هشت سال جنگ ایران و عراق را فراموش نکرده است. نکته مهم دیگر این است که این گفتوگوها بتواند به بهترشدن زندگی مردم در ایران و همچنین راحتترشدن تجارت ایرانیان ساکن کانادا با ایران کمک کند. به نظر میرسد همین امیدی که از بهبود شرایط به وجود آمده نیز اتفاق خوبی است. ما در حزب لیبرال دوست داریم کانادا مثل گذشته، به نقش میانجیگر عادلی که داشته است بازگردد.
ارسال نظر