قتل دختر ۱۶ ساله به خاطر اختلاف
ساعت ۶ و ۴۵ دقیقه صبح روز چهارشنبه ۱۵ مهر ماه دختر نوجوانی به نام سحر با مادرش به سمت مدرسهاش به راه افتاد. هنوز خیابانهای شهر زیرآب خلوت بود و تنها دانشآموزان بودند که برای حضور بموقع سر کلاسهای درس با عجله در حرکت بودند.
نوعروس بدون اطلاع از اینکه چند لحظه بعد قرار است حادثه تلخی برایش رخ دهد دوش به دوش مادرش خیابانهای شهر را طی میکرد. در حالی که او در حال صحبت کردن با مادرش بود ناگهان نامزدش را در مقابل خود دید. مرد جوان پیش از آنکه فرصت عکس العملی را به نوعروس بدهد با کاردی که همراه داشت به سمت او حمله کرد. دختر نوجوان تنها با ترس به نامزد خود خیره مانده بود.
مرد جوان ضرباتی را به سینه و پاهای دخترک وارد آورد. مادر که از این اتفاق شوک زده شده بود با داد و فریاد سعی کرد از این اتفاق جلوگیری کند اما دیر شده بود و خود نیز مورد اصابت ضربات مرد مهاجم قرار گرفت.
چند تن از رهگذران با دیدن این صحنه و شنیدن فریادهای کمک خواهی مادر نوعروس به طرف محل حادثه دویدند. مرد مهاجم که خیلی عصبانی به نظر میرسید با دیدن مردم پا به فرار گذاشت. با کمک حاضران در محل پیکر خون آلود دختر نوجوان و مادرش به بیمارستان شهدای زیرآب منتقل شد. اما با وجود تلاشهای انجام گرفته از سوی تیم پزشکی، دخترک روی تخت بیمارستان به علت شدت خونریزی در آغوش مرگ آرام گرفت. مادر او نیز بلافاصله تحت عمل جراحی قرار گرفت.
با مرگ نوعروس نوجوان مأموران پلیس زیرآب در جریان ماجرا قرار گرفته وبا حضور در محل حادثه تحقیق درباره علت و چگونگی وقوع حادثه را در دستور کار خود قرار دادند.
مادر قربانی حادثه که بسختی قادر به حرف زدن است در این باره به مأموران گفت: «با دخترم داشتیم به طرف مدرسه میرفتیم که ناگهان نامزد او به طرف ما آمد. ابتدا فکر کردیم میخواهد حرفی بزند اما او بیمقدمه با کارد بلندی که در دست داشت به طرف ما حمله کرد.» بر اساس اظهارات وی دخترش سه سال قبل نامزد کرده است اما در جریان این مدت با شوهرش دچار اختلاف شده و حتی برای جدایی از او اقدام کرده بود.
طبق تحقیقات انجام گرفته قربانی حادثه ۱۶ ساله بوده و سحر نام داشت که در کلاس ۹ دوره اول متوسطه درس میخواند. محمد نامزد این دختر بعد از جنایت متواری شد و مأموران پس از جستوجوهای زیادی پیکر بیجان وی را درحالی که در منطقه سرخکلا خود را از بین برده بود، پیدا کردند.
نظر کاربران
اخه پدرومادر بیشعور بچه 13ساله رو مگه شوهر میدن احمق اگر نمیتونستی نون بدی به بچه ت حداقل میدادی بهزیستی خداکنه چنین بلایی به سر پدرش هم بیاد تا بچه ای رو که وقت عروسک بازیشه شوهرندن خدالعنت کنه تواین دنیا واوندنیا شماهارو.
پاسخ ها
خوب گفتی آفرین
یعنی 13 سالگی نامزدش کرده بودن؟! یا خدا
تمام کرفتاریهایی که به سرمان میایید از کوتاه فکری و بی فکری و تصمیم های عجولانه خودمان است که دو باره به خودمان برمیکردد.
من شنیدم اونایی که باعث اختلاف شده بودن به پسره پیامک می زدن و می گفتن بهت پول میدیم دختره رو طلاق بده تا ما باهاش ازدواج کنیم پسره هم عاشق دختره بود و این حرفا دیوونش کرده بود دختره و مادرش داشتن می رفتن دادگاه که این اتفاق افتاد ...
حیفه دختر که قربانی بی فکری پدر و مادرش شد