فاجعه تکان دهنده برای کودکان خیابانی تهران
آسیبهای اجتماعی رو به افزایش است، کودکان بدسرپرست و بیسرپرستها بیشتر میشوند، ۲۱ درصد کودکان خیابانی شهر تهران تجربه رابطه جنسی دارند و کم نیستند کودکانی که به دلیل خشم موجود در جامعه دست به قتل زده و حال درکانونهای اصلاح و تربیت بهسر میبرند. این تنها بخشی از مشکلات کودکان در کشور ماست.
گفتوگوها بدون سانسور به گوش مسوولان برسد
در آغاز این نشست رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به افزایش آسیبهای اجتماعی در سالهای اخیر اشاره کرد و دلیل این مساله را توجه کمتر به حوزههای اجتماعی عنوان کرد.حسن موسوی چلک گفت: ما اعتقاد داریم که گفتوگوها در حوزههای اجتماعی باید بدون سانسور در اختیار مسوولان مربوطه قرار گیرد. وی ابراز امیدواری کرد که روزی حوزه مددکاری اجتماعی به سمت تخصصی شدن پیش برود.
وی ادامه داد: در حال حاضر جمعیت زیر ۱۸ سال ما قابل توجه است و با موضوعات مختلفی از جمله کودکان کار و خیابانی، کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، کودکآزاری و اعتیاد روبهرو هستیم که باید این موارد در حوزه اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. آمار مراکز اصلاح و تربیت کودکان نگرانکننده است و نشان میدهد که ما با کاهش سن افراد درگیر در جرایم روبهرو هستیم و باید نگران جرایم کودکان در کشور باشیم.
کمکاری وزارت بهداشت، آموزشوپرورش و بهزیستی
انتقاد به کمکاری سازمانهای مسوول در قبال کودکان یکی از مواردی بود که در چهارمین نشست تخصصی گفتوگوی اجتماعی با موضوع ابعاد اجتماعی کار کودک به آن پرداخته شد. مدیرکل اداره کودکان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عدالت، توانمندسازی، تعالی خانواده، همکاری بین بخشی و ادغام خدمات را از مولفههای تاثیرگذار بر سلامت کودک دانست و گفت: معضل امروز کشور ما در حوزه کودکان کمکاری سازمانهای مسوول است. معضل امروز کشور ما این است که در حال حاضر همه موسسات معتقدند که در حوزه فرزند پروری کار کردهاند در حالی است که هیچ کاری در این حوزه انجام نشده است.
حامد برکاتی اینکه یک کودک ۱۶ ساله با کوچکترین ناراحتی چاقو در قلب دوست همسال خود فرو میکند را مصداق کمکاریهای اعمال شده در این حوزه دانست و گفت: وزارت بهداشت، بهزیستی و آموزشوپرورش هم با وجود اقدامات انجام شده، موفق عمل نکردهاند.
وی در ادامه صحبتهای خود حفظ سلامت کودک، تغذیه و مراقبت از کودک، عدم خشونت علیه کودکان و آموزش را از مولفههای مهم در تکامل کودک دانست و گفت: براساس آمارهای سال ۸۹، ۱۳ درصد از والدین کشور معتقد به تنبیه بدنی برای تربیت کودکشان بودند. این در حالی است که ۷۷ درصد از والدین نیز معتقد به تنبیه کلامی بودهاند.
به کودکان افغانستانی توجهی نداریم
نقش مددکاران اجتماعی در بهبود وضعیت کودکان در بخش دیگری موضوع مورد بحث این نشست بود. عضو هیاتمدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران در این خصوص حمایت از کودکان دنیا را مهم شمرد و گفت: نباید در بحث کودکان و حمایت از آنها، محلی و منطقهای فکر کنیم بلکه باید حمایتهای خود را به عموم کودکان دنیا معطوف کنیم؛ در این شرایط دیگر نخواهیم شنید که فردی بگوید تا زمانی که کودکان ایرانی وجود دارند ما به کودکان افغانستانی توجهی نداریم.
زهره صفاری به این مساله اشاره کرد که کودکان برای بقای خود نیاز به ثبات، آرامش و امنیت دارند و ادامه داد: بیشتر کودکان حاضر در مراکز بهزیستی سختترین و تلخترین صحنهها را که شاید هیچکدام از ما توانایی مواجهه با آنها را نداشته باشیم در زندگی خود تجربه کردهاند و این در حالی است که آنها همواره تشنه احترام و محبت هستند به همین دلیل مددکاران اجتماعی موثرترین عنصر در شکلدهی شخصیت کودکان در سنین زیر ۱۸ سالگی هستند.وی برقراری رابطه احترام و محبت با کودکان آسیبدیده را مسوولیت مهم مددکاران دانست و به نقش رسانههای جمعی به خصوص رادیو و تلویزیون در پیشگیری از بدسرپرستی و بیسرپرستی در جامعه اشاره کرد و گفت: معتقدیم که بهترین نهاد برای رشد کودک خانواده است و در صورت عدم موفقیت در راه پیدا کردن خانواده یا اقوام کودک برای سرپرستی آن، باید به خانواده جایگزین برای آن کودک فکر کرد که همه اینها از وظایف مهم مددکاران در حوزه کودکان بهخصوص کودکان آسیبدیده است.
رشد کودکان بدسرپرست نسبت به کودکان بیسرپرست
مدیر کل دفتر توانمندسازی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بخشی از نشست مسایل حوزه «حضانت کودکان» در ایران را بررسی کرد. براساس توضیحات عبدالرحیم تاجالدین، ۲۴ تا ۲۵ هزار کودک به صورت شبانهروزی در بهزیستی نگهداری شده که سالانه حدود پنج هزار کودک به خانوادههای دارای صلاحیت واگذار و تعداد کمتری از آمار کودکان واگذار شده به سازمان بهزیستی سپرده میشوند.
وی ادامه داد: نخستینبار در سال ۱۳۵۳ قانون فرزندخواندگی در کشور تصویب و اصلاحیه آن در سال ۸۳ تایید شد اما تدوین آییننامه اجرایی این قانون از سال ۸۳ تا سال ۹۲ طول کشید تا اینکه در یک ماه گذشته این آییننامه اجرایی نیز تصویب شد و در حال حاضر نیز به تمامی دستگاههای کشور ابلاغ و منعی برای اجرای آن وجود ندارد.
تاجالدین هشدار داد که هماکنون در کشور شاهد رشد کودکان بدسرپرست نسبت به کودکان بیسرپرست هستیم به طوری که حدود ۸۰ درصد کودکان بهزیستی دارای پدر یا مادر هستند اما به علت بد سرپرستی آنها تحت حمایت سازمان بهزیستی قرار گرفتهاند.
گسترش پدیده «تک فرزندی» در کشور مساله دیگر مورد بحث مدیر کل دفتر توانمندسازی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود. به گفته وی، در حال حاضر تعداد بیشتری از دختران نسبت به گذشته مجرد باقی میمانند به همین دلیل در آیین نامه اجرایی قانون فرزندخواندگی این مساله را لحاظ کرده به طوری که خانوادههای دارای یک فرزند و همچنین دختران مجرد بالای ۳۰ سال نیز در صورت تایید صلاحیت میتوانند متقاضی پذیرش کودک از بهزیستی شوند.
تاجالدین در پایان نسبت به اینکه در حال حاضر بیشتر متقاضیان فرزندخواندگی در کشور خواهان پذیرش کودکان کمتر از یکسال و البته بیشتر دختر هستند ابراز تاسف کرد و فرهنگسازی در این خصوص را لازم دانست تا سایر کودکان حاضر در مراکز بهزیستی نیز هم که نیاز به خانواده دارند، بتوانند به فرزندخواندگی پذیرفته شوند.
۲۱ درصد کودکان خیابانی شهر تهران تجربه رابطه جنسی دارند
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در بخش دیگری از این نشست از مطالعاتی سخن به میان آورد که نشان داده است بیشترین کودکان خیابانی «ایرانی» هستند به طوری که ۲ /۶۱ درصد کودکان کار حاضر در خیابانها ایرانی و ۳۸ درصد افغانی هستند و این در حالی است که ۸ /۷۶ درصد آنها با خانواده زندگی کرده و براساس آمار کودکان خیابانی پذیرش شده در سازمان بهزیستی در سال ۹۳، ۷۷ درصد این کودکان دارای خانواده بودهاند.
ابراهیم غفاری یادآور شد که اکثر کودکان خیابانی به همراه خانواده زندگی میکنند و خانواده نیز دارای شبکههای خویشاوندی است و اشاره کرد: این یعنی کودکان در تعامل با اقوام خود هستند به این ترتیب در برنامهها و فعالیتهای آموزشی جهت بازتوانی کودکان خیابانی باید به نقش و جایگاه اقوام و سایر بزرگسالان آنها توجه ویژه شود.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران ادامه داد: اگر شناخت و آگاهی درستی از وضعیت کودکان کار و خیابان داشته باشیم، میتوانیم به توانمندسازی کودکان کمک کنیم. این در حالی است که نگاه اکثر مردم به این کودکان از سر ترحم و خیرخواهی بوده که این مساله میتواند باعث بقای آنها در خیابانها شود.
وی درخصوص تجربه جنسی کودکان خیابانی تهران نیز آمارهایی ارایه داد و گفت: براساس مطالعات موجود در شهر تهران، ۲۱ درصد از کودکان خیابانی تجربه جنسی داشتند که از این تعداد ۳ /۱۱ درصد آن مربوط به ارتباط با همجنس بوده و همچنین ۱ /۲۴ درصد تجربه رابطه جنسی با هر دو جنس را داشتهاند.
به گفته غفاری میانگین تجربه جنسی نیز در حال حاضر در کشور کاهش یافته به طوری که در دختران به ۵ /۱۲ سال و در پسران به ۷ /۱۳ سال رسیده است که این مساله در انتقال بیماریهای خطرناک اعم از ایدز، هپاتیت و... بسیار موثر است.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران جوامع محلی از جمله نهادهای غیررسمی، گروههای مذهبی، مسجد و حسینیهها را در توانمندسازی خانوادهها موثر دانست و یادآور شد: این موارد میتواند کمک زیادی به این قشر کند ضمن آنکه برنامههای حمایتی آموزشی از طریق خانواده در راستای بازتوانی خانواده و کودک امری بسیار ضروری است.
غفاری درخصوص اشتغال این افراد هم سخن به میان آورد و گفت: خانوادههای کودکان خیابانی وضعیت اقتصادی مطلوبی نداشته و عواملی چون بیکاری، مشاغل کمدرآمد پدران، مشارکت ضعیف مادران در درآمد خانواده، جمعیت زیاد و... از مهمترین علل وضعیت نامطلوب اقتصادی این خانوادههاست بنابراین حتی اشتغال یکی از افراد خانواده نیز میتواند نقش مهمی در بهبود وضعیت اقتصادی خانواده داشته باشد.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران در ادامه با اشاره به اینکه کودکان کار بیشتر در ساعات عصر و شب به مشاغل کاذب و تکدیگری در فضای خیابان میپردازند، اجرای برنامههای آموزشی، ورزشی و تفریحی برای کودکان در این ساعات را باعث جلوگیری از حضور آنها و برهمریزی نظم خیابان در این ساعات دانست.
امنیت اجتماعی روانی این کودکان مساله دیگری بود که غفاری به آن پرداخت. به گفته وی کار کودکان در فضای ناامن و پرمخاطره خیابان خطرات و ریسکهایی را به دنبال دارد که آینده زندگی خانوادگی و اجتماعی آنان را ناامن و اغلب آنها را دچار انواع جرایم و انحرافات در فضاهای شهری میکند. همچنین تداوم کار کودکان یا به طور مشخص تداوم تکدیگری آنها در خیابان علاوه بر شکلگیری شخصیت ناهنجار بزهکار در آنان، زندگی همراه با احساس ناامنی روانی- اجتماعی به وجود خواهد آورد. قانونگریزی نیز در آنها بسیار زیاد خواهد بود.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران در ادامه ضمن بیان آنکه زندگی روزمره کودکان خیابانی مملو از خطرات، فشارها و استرسهاست که همین مساله ممکن است موجب جذب مواد مخدر یا سایر رفتارهای مخاطرهآمیز در میان آنان شود، گفت: اجرای برنامههای آموزش مهارتهای زندگی برای کودکان کار و خانوادههای آنها موجب افزایش سطح آگاهی خانواده، کودکان کار و خیابان و همچنین کاهش ضریب ابتلای این افراد به بزه خواهد شد.
دولت سازمان مردمنهاد را مانع میبیند
در بخش دیگری از این نشست استاد دانشگاه و فعال بخش غیردولتی در حوزه کودکان به نقش سمنهای غیردولتی در توانمندسازی گروههای مخاطب اشاره کرد و گفت: کمک سازمانهای مردمنهاد به شکل خیریه نیست بلکه جنبههای توانمندسازی دارد و این مساله باید در جامعه مورد فهم واقع شود.
فاطمه قاسمزاده یادآور شد: سازمانهای مردمنهاد برای انجام فعالیت و همچنین ارایه خدمات خود به گروههای هدف نیاز به تعامل با دستگاههای دولتی دارند اما این تعامل آنطور که باید، در کشور شکل نمیگیرد چراکه سازمانهای دولتی ترجیح میدهند طرحها و برنامهریزیهای خود را به انجام برسانند و سپس تنها در مرحله اجرا از سمنها کمک بگیرند.
وی اشاره کرد که در این دیدگاه برای سازمانهای غیردولتی و سازمانهای مردمنهاد در حوزه سیاستگذاری نقشی در نظر گرفته نمیشود و چالش مهم سازمانهای مردمنهاد در حال حاضر آن است که یا باید به طور کلی فعالیت نکنند یا باید بازوی دولت باشند که این دیدگاه کاملا غلطی است.
این استاد دانشگاه در پایان گفتههای خود عدم اعتماد دولت به سازمانهای غیردولتی را مورد نقد قرار داد و گفت: هرچند این وضعیت در حال حاضر نسبت به گذشته بهبود زیادی یافته اما دولتها، سازمانهای مردمنهاد را همکار خود نمیدانند بلکه به آنها به چشم مانع و خطر نگاه میکنند؛ این در حالی است که سازمانهای مردمنهاد هم به دولتها به خاطر مسایلی چون پلمبهای مکرر و... اعتماد کافی نداشته و آنها را همکار خود نمیدانند.
ارسال نظر