قتل هولناک نوزاد ناخواسته به دست پدر سنگدل
مردي كه فرزند ناخواستهاش را از پلهها به پايين پرت كرده و به قتل رساندهبود بعد از هفت سال، مجرم شناخته و به حبس محكوم شد.
اين مرد فروردين سال ۸۴ دختر شش ماههاش را از بالاي پلهها به پايين پرت كرده و با بستن راه تنفسياش او را به قتل رسانده بود.
وقتي ماموران پليس در جريان اين قتل قرار گرفتند كه مادر نگار -دختر شش ماهه- كودكش را به بيمارستان رساند و گفت او از پلهها به پايين پرت شدهاست. پزشكان با انجام معاينه اوليه اعلام كردند دخترك جانش را از دست دادهو احتمالا خفهشده است. به اين ترتيب ماموران پليس به بازجويي از مادر نگار پرداختند.
اين زن گفت: زمان حادثه دخترم را به شوهرم سپردم و به حمام رفتم چند دقيقه بعد وقتي بيرون آمدم شوهرم گفت: بچه از بالاي پلهها به پايين پرت شدهاست و او براي ساكت كردنش، دستش را روي دهان بچه گذاشته و نگار مردهاست.
بعد از اينكه جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت، پدر نگار مورد بازجويي قرار گرفت. او گفت: قصدي در به قتل رساندن فرزندش نداشت. متهم با طرح اين ادعا آزاد شد.
چند روز بعد مادر نگار شكايتي را به ماموران پليس ارايه داد و مدعي شد شوهرش به عمد دخترش را كشتهاست. او گفت: من قبل از اينكه مراسم عروسي بگيريم و به خانه خودمان برويم، باردار شدم. شوهرم از اين وضعيت ناراحت بود و ميگفت بايد بچه را سقط كني. قبول نكردم و با اصرار زياد بچه را نگه داشتم. مجبور شديم خيلي زود عروسي بگيريم. نگار كه به دنيا آمد چند ماه بيشتر از مراسم عروسي ما نگذشته بود.
شوهرم از او بدش ميآمد و ميگفت اين بچه را دوست ندارد اما من عاشق دخترم بودم. بالاخره هم آن حادثه اتفاق افتاد و شوهرم نگار را كشت. فكر ميكردم مرگ دخترم يك حادثه بود اما چند روز پيش وقتي با شوهرم سر موضوعي دعوا كردم او به من گفت نگار را به عمد كشته است.
اين زن مدعي شد شوهرش در برابر او اعتراف كرده نگار را با مشت زده و از پلهها به پايين پرت كردهاست. زن جوان گفت: شوهرم گفت نگار گريه ميكرد با مشت ضربهاي به شكم دخترمان زدم و بعد از اينكه صورت نگار سياه شد او را روي پلهها قرار داده و دستم را روي دهانش گذاشتم تا ساكت شود بعد هم از بالاي پلهها به پايين پرتش كردم.
پدر نگار با شكايت اين زن، يكبار ديگر مورد بازجويي قرار گرفت. او اتهامش را رد كرد و گفت: حرفهاي زنم از سر عصبانيت است. من اين ادعاها را قبول ندارم. درست است كه نگار بچه ناخواسته بود اما من قصدي براي كشتن او نداشتم.
اين در حالي بود كه پزشكي قانوني مرگ كودك بر اثر خفگي را تاييد و اعلام كرد آثار جراحت روي بدن نگار مشهود است.
از آنجايي كه بازپرس مدارك عليه پدر نگار را كافي ندانست و گفتههاي مادر اين كودك را قبول نكرد، راي بر برائت متهم و مختومه شدن پرونده داد. مادر نگار كه حاضر به گذشت از خون فرزندش نبود، به اين حكم اعتراض كرد و پرونده به شعبه ۱۱۴۲ دادگاه عمومي رفت تا به اين اعتراض رسيدگي شود. قاضي بررسيكننده پرونده، اعتراض مادر نگار را پذيرفت و راي بر مجرميت پدر نگار صادر كرد.
پرونده دوباره به دادسرا برگشت و باوجود اينكه پدر دختر ششماهه همچنان مدعي بود به عمد دست به قتل دخترك نزده است، كيفرخواست عليه او به اتهام فرزندكشي صادر و پرونده بعد از هفت سال پيگيري مادر نگار، به شعبه ۱۱۳ دادگاه كيفرياستان تهران فرستاده شد. در آغاز جلسه محاكمه نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و درخواست صدور مجازات براي متهم را كرد. سپس مادر نگار خطاب به هيات قضات گفت: من از اين مرد، فرزند ديگري هم دارم كه حالا پنج ساله است.
با جان و دل از پسرم مراقبت ميكنم اما هرچقدر اين كودك برايم عزيز است نگار هم عزيز بود و حاضر نيستم از خون او بگذرم. نگار گناهي نداشت، پدرش او را دوست نداشت و به همين خاطر هم دخترك را كشت. شوهرم بعد از مدتي دچار عذاب وجدان شد و همه چيز را به من گفت و حالا هم بايد مجازات شود.
سپس پدر نوزاد شش ماهه به عنوان متهم در جايگاه حاضر شد. او گفت: نگار فرزند ناخواسته بود اما نميخواستم بكشمش. روز حادثه قرار بود با همسرم جايي برويم، او گفت: بچه را نگهدار تا به حمام بروم. نگار پيش من بود مرتب گريه ميكرد و نميدانستم بايد چه كنم او را روي پلهها گذاشتم تا برايش عروسك بياورم. همين كه برگشتم ديدم نگار به پايين پلهها پرت شدهاست. خواستم ساكتش كنم دستم را روي دهانش گذاشتم. نميخواستم خفهاش كنم اما خفه شد.
بعد از پايان جلسه دادگاه، هيات قضات اين شعبه با رياست دادرس محمدي كشكولي تشكيل جلسه دادند و سه نفر از پنج قاضي تصميمگيرنده راي بر مجرم بودن پدر نگار دادند. آنها با اين استدلال كه هر فردي ميداند كودك شش ماهه را نبايد سر پله گذاشت و متهم به عمد اين كار را كرده است، او را مستحق مجازات دانستند.
در راي صادره آمده است: پزشكي قانوني در نظريه خود وارد آوردن ضربه به شكم دخترك را تاييد كردهاست. ضمن اينكه علت اصلي مرگ، خفگي كودك بوده كه قبل از پرت شدن از پايين پلهها اتفاق افتادهاست. پدر نگار دستش را روي دهان كوچك اين دخترك گذاشته و او را كشتهاست.
او يكبار نزد همسرش اعتراف كرده که به عمد دخترش را كشته و شواهد و مدارك هم نشان ميدهد که وي به عمد اين قتل را انجام دادهاست. كينهاي كه اين مرد از دخترك داشت، انگيزه او براي قتل بود. پدر نگار اعتراف كرده دخترك را نميخواسته و حتي از همسرش درخواست كرده بود تا او را سقط كند.
اكثريت قضات با اين استدلال، متهم را به سه سال حبس محكوم كردند. راي صادره مورد اعتراض پدر نگار قرار گرفت اما ديوانعالي كشور، آن را مورد تاييد قرار داد و به اين ترتيب پرونده اين مرد براي اجراي حكم سه سال حبس به اجراي احكام فرستاده شد.
نظر کاربران
خدایا آخه حیف اسم پدر نیست که روی این آدم های حیوان صفت گذاشته شه؟ بخدا حیوون شرف داره به اینجور آدما...بلا نسبت حیوون
تازه بعد از این همه پیگیری 3 سال حبس
فقط همین
اگه مادر این کارو می کرد حکمش اعدام می شد
خدایا امام زمان را برسان
واقعاً بای ذنب قتلت
پاسخ ها
دوست عزیز پدر هیچگاه در برابر قتل فرزند محکوم به اعدادم نمیشه فقط از نظر جنبه عمومی جرم متحمل مدتی حبس و نیز پرداخت دیه میشه.
باسلام،این جنایات ناشی از بیماری نا پیدا و مهم عقلی است، آنهائیکه دارای عقل سلیم نیستند قطعاً فاقد ایمان و باور به خالق جهان هستی میباشند،در آنصورت فاقد رحم و شفقت و مهربانی بوده و به راحتی دست به چنین جنایتی می زنند، انسان اگر ایمان داشته باشد قادر به اذیت و آذار دیگران نیست و هرگز نمیتواند مرتکیب چنین جنایاتی بشود،اگر چه مجازاتش خیلی ناچیز است ولی امیدوارم مورد هدایت و رحمت خداوند واقع شود.
واقعا این جور خبرا تکان دهنده س
اصلا معلوم نیست انسانیت بعضی آدما کجا رفته فقط میتونم بگم متاسفم..........
به این خانم سفارش می کنم برای همیشه خود وپسرتو از این اقا دور کن چون کسی که به این راحتی آدم میکشه که نمیشه بهش اعتماد کرد
فقط 3 سال !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بچه 6 ماهه مرده و فقط 3 سال حبس . باز این مرده میاذ بیرون 1 نفر دیگه رو میکشه.