افشاگری جنجال برانگیز علیه محمدرضا گلزار
پس از آن‌که محمدرضا گلزار علت جدایی خودش از گروه سازنده‌ی سریال «عشق تعطیل است» را ضعف متن این سریال دانست، بیژن بیرنگ از پشت‌صحنه این سریال و ماجراهایی سخن گفته که این بازیگر به وجود آورده است.
هفته نامه تماشاگران امروز: پس از آن‌که محمدرضا گلزار علت جدایی خودش از گروه سازنده‌ی سریال «عشق تعطیل است» را ضعف متن این سریال دانست، بیژن بیرنگ از پشت‌صحنه این سریال و ماجراهایی سخن گفته که این بازیگر به وجود آورده است.
بیرنگ که هم کارگردان این سریال بود و هم نویسنده متن آن از ماجراهایی سخن گفته که باعث شده این سریال پس از قسمت پنجم زمین‌گیر شود.
سریال «عشق تعطیل است» برای پخش در شبکه نمایش خانگی تولید شد و خیلی زود ساخت آن متوقف شد.
محمدرضا گلزار در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران گفته بود که «علت جدایی من و تیم سازنده از این پروژه دور بودن متن اثر از سلیقه من بود... اگر بخواهم در خصوص جزئیات جدا شدن از پروژه خانگی «عشق تعطیل نیست» بگویم همین كافى ست كه همه باهم انصراف دادیم، یعنی قبل از شروع قسمت ۶ من به‌شخصه و به خاطر خواسته جمعی گروه، کارگردان را صدا کردم و از او خواستم متن را به خاطر عدم علاقه مردم به آن عوض کند و نویسنده جدیدی به گروه اضافه کند که کارگردان زیر بار چنین کاری نرفت و ترجیح داد که کار را متوقف کند. این شد که همه باهم انصراف دادیم و پروژه متوقف شد.»
بیژن بیرنگ که ساخت سریال‌های پرمخاطبی مثل «همسران» و «خانه سبز» را در کارنامه‌ی کاری‌اش دارد، به تماشاگران امروز گفته که او این سریال را تعطیل نکرده و در انتخاب بازیگر برای این مجموعه اشتباه کرده است.
او بابیان این مطلب که بعضي از دوستان درك نكردند چه‌کاری قرار است انجام بدهند، گفته: «نه خانم مهناز افشار مشكلي داشت و نه باقي دوستان. اين مشكل را آقاي گلزار به وجود آوردند و سرمايهگذار.»
او گفته: «آقای گلزار از طرف سرمايهگذار به من تحميل شد به این شکل كه اين سريال را در صورتي مي‌توانيم بسازيم كه آقاي گلزار باشد. ايشان اين سبك بازي را بلد نيست، در لحظات عاطفي مشكل دارد، در خنداندن مشكل دارد، جنس كمدي كار ما یک كمدي كلام است و احتياج به يك مقدار کار تئاتری دارد و هر كلمه‌اي باعث مي‌شود كلمه ديگر به وجود بيايد و اين بايد مخاطب را بخنداند و يك نوع بذله‌گويي خاص از بازيگر مي‌خواهد که ایشان با این جنس کار مشكل دارد.»
او اضافه کرده: «البته اين بذله‌گويي را به نظرم باقي دوستان مثل آقاي حقیقت دوست و خانم افشار داشتند و شيرين و خيلي خوب بودند. حتي زانيار خسروي، آقاي خمسه، خانم مهرانه مهين‌ترابي و بازيگرهاي جديدي مثل حديث ميراميني، خانمي كه نقش دختر كوچك را بازي مي‌كردند، داشتند و به یک‌شکلی همراه كار بودند. مثلاً خانم افشار از روز اول معتقد بود كه اين كار جديدي است و تمام سعي‌مان را بايد بكنيم كه اين اتفاق بيفتد. آقاي خمسه همين‌طور، خانم مهرانه مهين‌ترابي هم. تنها كسي كه اين ميان مانع كار بود به نظر من آقاي گلزار بود.»
این کارگردان گفته: «آقاي گلزار به نظر من بايد ياد بگيرد که با سوپراستار بودن و با طمطراق و يراق وارد صحنه شدن و گوش به حرف كارگردان نسپردن و اينكه من همين هستم و بايد باشم، چون از من در بيرون چنين انتظاري است، نمي‌تواند يك كار جديد را به وجود بياورد. تلویحاً چندین بار اين اواخر به ایشان گفتم ما آدم‌هايي مثل خسرو شكيبايي يا فردوس كاوياني و باقي بازيگرهايي كه در طول اين سالها با آنها کارکرده‌ام، داشته‌ايم که این‌گونه نبوده‌اند.»
او معتقد است که اين اولین بار بوده که چنین رفتاری را می‌دیده و برايش جاي تعجب داشته كه يك بازيگر خودش را به كارگردان و متن نسپرد و دائم با جملات و كلماتي كه مي‌گويد عناد داشته باشد؛ «اگر بخواهم خيلي روراست باشم شايد به اين دليل كه ما صحبت از اين كرديم كه عشق و ارتباطات بايد چطور باشد و چطور بايد سعي كنيم عشق تعطيل نشود و من فكر مي‌كنم آقاي گلزار با حديث عشق خيلي فاصله داشت. به نظرم ايشان عشق را نمي‌شناسند و نمي‌خواهند بشناسد.»
بیرنگ گفته: «نتيجه كار ایشان نشان داد كه براي چنين كاري ساخته نشده‌اند. ايشان یقیناً نمي‌توانند آقاي شكيبايي باشند. من هميشه اين مورد را درباره آقاي شكيبايي گفته‌ام كه ایشان كسي بودند كه كلمات و جملاتي را كه به نظرشان شعار بود تبديل به شعور مي‌كردند، ولي ما متأسفانه در اين كار شاهد بوديم كه كلماتي كه در آن شعور بود تبديل به شعار شد و اين غیرقابل‌پذیرش است.»
این نویسنده تأکید کرده: «آقاي گلزار كسي بود كه به اين تجربه صدمه زد و من اگر مي‌توانستم سري دوم را بسازم با آدم‌هاي ديگري كار مي‌كردم كه اگر هم به‌اندازه ايشان شناخته‌شده نباشند، ولي حداقل با اعتماد و عشق كار كنند. مگر مي‌شود با بيرنگ کارکرد و به او اعتقاد نداشت و بعد هم بگويد نويسنده بايد عوض مي‌شد؟ اصلاً ايشان در آن حدي است كه بتواند بگويد نويسنده عوض كنيد؟ كدام نويسنده‌اي در ايران مي‌تواند در سبك و سياق من بنويسد؟ من به دوستان نويسنده توهين نمي‌كنم، ولي هر كس سبك خاص خودش را دارد و چطور يك آدم مي‌تواند بعد از ۳۶ سال كه بيرنگ کارکرده، بگويد شما سبك و سياقت را عوض كن و جور ديگر اين سريال را بسازيم و ادامه دهيم؟ البته ايشان از طرف سرمايهگذار حمايت میشد و خب نتيجه‌‌اش همين شد كه مي‌بينيد.»
بیرنگ که هم کارگردان این سریال بود و هم نویسنده متن آن از ماجراهایی سخن گفته که باعث شده این سریال پس از قسمت پنجم زمین‌گیر شود.
سریال «عشق تعطیل است» برای پخش در شبکه نمایش خانگی تولید شد و خیلی زود ساخت آن متوقف شد.
محمدرضا گلزار در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران گفته بود که «علت جدایی من و تیم سازنده از این پروژه دور بودن متن اثر از سلیقه من بود... اگر بخواهم در خصوص جزئیات جدا شدن از پروژه خانگی «عشق تعطیل نیست» بگویم همین كافى ست كه همه باهم انصراف دادیم، یعنی قبل از شروع قسمت ۶ من به‌شخصه و به خاطر خواسته جمعی گروه، کارگردان را صدا کردم و از او خواستم متن را به خاطر عدم علاقه مردم به آن عوض کند و نویسنده جدیدی به گروه اضافه کند که کارگردان زیر بار چنین کاری نرفت و ترجیح داد که کار را متوقف کند. این شد که همه باهم انصراف دادیم و پروژه متوقف شد.»
او بابیان این مطلب که بعضي از دوستان درك نكردند چه‌کاری قرار است انجام بدهند، گفته: «نه خانم مهناز افشار مشكلي داشت و نه باقي دوستان. اين مشكل را آقاي گلزار به وجود آوردند و سرمايهگذار.»
او گفته: «آقای گلزار از طرف سرمايهگذار به من تحميل شد به این شکل كه اين سريال را در صورتي مي‌توانيم بسازيم كه آقاي گلزار باشد. ايشان اين سبك بازي را بلد نيست، در لحظات عاطفي مشكل دارد، در خنداندن مشكل دارد، جنس كمدي كار ما یک كمدي كلام است و احتياج به يك مقدار کار تئاتری دارد و هر كلمه‌اي باعث مي‌شود كلمه ديگر به وجود بيايد و اين بايد مخاطب را بخنداند و يك نوع بذله‌گويي خاص از بازيگر مي‌خواهد که ایشان با این جنس کار مشكل دارد.»
او اضافه کرده: «البته اين بذله‌گويي را به نظرم باقي دوستان مثل آقاي حقیقت دوست و خانم افشار داشتند و شيرين و خيلي خوب بودند. حتي زانيار خسروي، آقاي خمسه، خانم مهرانه مهين‌ترابي و بازيگرهاي جديدي مثل حديث ميراميني، خانمي كه نقش دختر كوچك را بازي مي‌كردند، داشتند و به یک‌شکلی همراه كار بودند. مثلاً خانم افشار از روز اول معتقد بود كه اين كار جديدي است و تمام سعي‌مان را بايد بكنيم كه اين اتفاق بيفتد. آقاي خمسه همين‌طور، خانم مهرانه مهين‌ترابي هم. تنها كسي كه اين ميان مانع كار بود به نظر من آقاي گلزار بود.»
این کارگردان گفته: «آقاي گلزار به نظر من بايد ياد بگيرد که با سوپراستار بودن و با طمطراق و يراق وارد صحنه شدن و گوش به حرف كارگردان نسپردن و اينكه من همين هستم و بايد باشم، چون از من در بيرون چنين انتظاري است، نمي‌تواند يك كار جديد را به وجود بياورد. تلویحاً چندین بار اين اواخر به ایشان گفتم ما آدم‌هايي مثل خسرو شكيبايي يا فردوس كاوياني و باقي بازيگرهايي كه در طول اين سالها با آنها کارکرده‌ام، داشته‌ايم که این‌گونه نبوده‌اند.»
او معتقد است که اين اولین بار بوده که چنین رفتاری را می‌دیده و برايش جاي تعجب داشته كه يك بازيگر خودش را به كارگردان و متن نسپرد و دائم با جملات و كلماتي كه مي‌گويد عناد داشته باشد؛ «اگر بخواهم خيلي روراست باشم شايد به اين دليل كه ما صحبت از اين كرديم كه عشق و ارتباطات بايد چطور باشد و چطور بايد سعي كنيم عشق تعطيل نشود و من فكر مي‌كنم آقاي گلزار با حديث عشق خيلي فاصله داشت. به نظرم ايشان عشق را نمي‌شناسند و نمي‌خواهند بشناسد.»
بیرنگ گفته: «نتيجه كار ایشان نشان داد كه براي چنين كاري ساخته نشده‌اند. ايشان یقیناً نمي‌توانند آقاي شكيبايي باشند. من هميشه اين مورد را درباره آقاي شكيبايي گفته‌ام كه ایشان كسي بودند كه كلمات و جملاتي را كه به نظرشان شعار بود تبديل به شعور مي‌كردند، ولي ما متأسفانه در اين كار شاهد بوديم كه كلماتي كه در آن شعور بود تبديل به شعار شد و اين غیرقابل‌پذیرش است.»
این نویسنده تأکید کرده: «آقاي گلزار كسي بود كه به اين تجربه صدمه زد و من اگر مي‌توانستم سري دوم را بسازم با آدم‌هاي ديگري كار مي‌كردم كه اگر هم به‌اندازه ايشان شناخته‌شده نباشند، ولي حداقل با اعتماد و عشق كار كنند. مگر مي‌شود با بيرنگ کارکرد و به او اعتقاد نداشت و بعد هم بگويد نويسنده بايد عوض مي‌شد؟ اصلاً ايشان در آن حدي است كه بتواند بگويد نويسنده عوض كنيد؟ كدام نويسنده‌اي در ايران مي‌تواند در سبك و سياق من بنويسد؟ من به دوستان نويسنده توهين نمي‌كنم، ولي هر كس سبك خاص خودش را دارد و چطور يك آدم مي‌تواند بعد از ۳۶ سال كه بيرنگ کارکرده، بگويد شما سبك و سياقت را عوض كن و جور ديگر اين سريال را بسازيم و ادامه دهيم؟ البته ايشان از طرف سرمايهگذار حمايت میشد و خب نتيجه‌‌اش همين شد كه مي‌بينيد.»
نظر کاربران
حق با رضا گلزاره
پاسخ ها
امثال گلزار-الهام چرخنده-بهنوش بختیاری هنرمند نیستند فقط با شلوغ بازی و کارهای خاص جلب توجه میکنن
بازیگر باید تو همه نقش و سبک بتونه بازی کنه ، مثل اینکه گلزار بلد نیست
آقای بهرام شما بهتره عقده های شخص ات رو تو همه جا دخیل ندی
اونوقت بهت میگن عقده ای
آقای bahram، شما از خانم چرخنده و بختیاری یاد کردید، چون بر خلاف اصلاح طلبان نظر داده اند ؟؟؟
یعنی در این حد سیاست زده هستید ؟
آقای بهرام.به نظرت الهام چرخنده یابهنوش بختیاری واقعادرحدی هستن که بایک سوپراستارمقایسشون می کنی؟
گلزاریه سوپراستاره...متاسفانه خیلیانمی تونن اینوببینن
آقاکورش این چیزی که اسمشوگذاشتی عقده. دردهای مردمه که سالها تودلشونه امثال چرخنده وبختیاری آدمای نون به نرخ روزخورن که شماهام به دلایل مختلف ازشون دفاع میکنین
با تعداد منفی ها جوابت رو گرفتی user
این گلزار چقدر شبیه شجربانه.
آقای امیر منظورت از سوپر استار چیه عاخه؟! شما احتمالا عاشق قیافه گلزاری و اومدی با اسمِ امیر کامنت گذاشتی!
وقتی به گلزار میگی سوپر استار انگار به پراید گفتی پرادو!
عقده ای اون کسی که طاقت شنیدن حرف مخالفشو نداره
حالا چه میخواد مسئول باشه چه طرفداراش
من با كارگردان موافقم واقعا بازي گلزار صفر و حتي پايين تر است واقعا اگر كسي اين سريال رو ديده باشه با من موافقه و اين نشان از عدم تجربه در بازيگري گلزار دادر شما اگر فيلم هاي سينمايي اين بازيگر رو ديده باشيد بازي اين بازيگر هميشه رو دوش طرف مقابل است
آخه گلزار واقعا بازیگری نمی کنه...
متاسفم که توی سینمای کشورم ظاهر افراد مهمتر از هنرمند بودن اونهاست..
پاسخ ها
متاسفانه فقط در سینما نیست که این اتفاق می افتد. در کل جامعه همین طور است. چهره و ظاهر افراد بیشتر ملاک قضاوت است تا شخصیت و عملکرد ان ها.
به این دلیل که مجبورن از بازیگرانی استفاده کنند که سلیقه عامه جامعس و متاسفانه جامعه ما بازیگران رو از رو قیافه هاشون دوست دارند.این مشکل سینما نیست مشکل حامعه و سلیقه پایین مردمه عامیه ماست.
گلزار. موندم وقتی همه میدونن بازیگر نیست چطور این همه اسم و رسم پیدا کرده. اصلا بویی از هنر نبرده...
"ايشان اين سبك بازي را بلد نيست، در لحظات عاطفي مشكل دارد، در خنداندن مشكل دارد"
اینو موافقم
باز هم بازیگر سالاری
ما ایرانیها را نمی شود تغییر داد
وقتی اسمی در کردیم دیگر خدا را هم بنده نیستیم
متنفرم از این آدم
پاسخ ها
واقعا متنفرم از ش
از حرکاتش و اعتقاداتش
اشکال از خوده کارگردان هاست وقتی یه مانکن تبلیغات رو میارید بدون اینکه به قول خودتون خاک صحنه خورده باشه و اصول بازیگری رو بلد باشه ، بی جهت بزرگش می کنید،وقتی براتون شاخ میشه ازش ایراد میگیرید.
پاسخ ها
دوست گرامی این مشکل از کارگردانها نیست.برای تهیه کننده هاس.که بازم بنده خداها میترسن کارشون فروش نره سرمایشون نابود بشه.چون مردمه ما فیلم و با بعضی از بازیگرا فقط میسنجن و میرن میبینند.
آخه آقای گلزار که بازیگر نیست که ایشان تو گروه آریان بود که به خاطر فیزیک وقیافه خاصش مورد توجه ایرج قادری انتخاب شد همه میدونیم که آقای قادری چطور فیلمایی میسازد،خدایی یک کار بابازی ویژه این آقا سراغ دارید توهمه فیلمها پسر خوشگله وعاشق فیلمه
پاسخ ها
گلزار بازیگر نیست یا زمانی که باید برای یادگیری داشته باشه به درست .... اما آقای گودرزی و شقایق و ایرج قادری رو همه رو به هم بافتی خوب اصالت صحبت اولت هم از بین میره
حق با آقای بیرنگ است. من سریال عشق تعطیل است را ندیده ام ولی کارهای قبلی ایشان بخصوص خانه سبز نشان داده است که اگر همه عوامل دل به کار بسپارند و خود را با نظرات آقای بیرنگ هماهنگ کنند اثر ماندنی و زیبا و مردم پسند خواهد شد.
ایشون مجسمه تشریف دارند تا بازیگر، استاد مشایخی که بزرگ این عرصه هستند هیچ ادعایی در این زمینه ندارند اونوقت جناب گلزار...
پاسخ ها
استادمشایخی ودیگرپیشکسوتا ن هنرمند کجا وقرتی بازی اینا ن کجا یاد باد ان روزگاران یاد باد یادباد
گلزار همونیه که توی یه فیلم طنز مثه اتش بس1 اونقدر خوب و طبیعی بازی کزد و در خنداندن هم مشکلی نداشت و به مراتب از بهرام رادان در اتش بس 2 بهتر بود
متاسفانه مد شده کارگردانان کم کاریه خودشونو به گردن بازیگر میندازن. این گلزار همون گلزاره اقای بیرنگ !!!
پاسخ ها
گلزار همون گلزاره.رادان خیلی ضعیقتر از گلزاره و اصلا بازیگر نیستند ایتها
رادان وگلزار عین همن.بازیگر نیستند فقط قیافه دارند هیچی ارشون نیست
تو فیلم آتش بس 1 خود این بچه سوسول همش خندش میگرفت اما چون خود فیلم مایه طنز داشت افرادی که واقعا از بازیگری چیزی نمیدونن اینو حس نکردن- توام پسرم جو نگیرت
گلزار هنرمند واقعا کار بلدی هست اما واقعا سبک اقای بیرنگ خاص و نفرات خاص میطلبه مثل دقیقا اشاره خودشون شکیبایی و کاویانی
و در توانایی هر دو عزیز در سبک و روش خودشان هیچ شکی نیست
پاسخ ها
هر وقت معنی بازیگر مفهومی و بازیگر آبکی تجاری رو فهمیدی بعدا میتونی نظر بدی - گلزار بازیگر آبکی تجاریه که با عشوه گری کارشو جلو میبره
ای بابا نه نویسنده خوب داریم نه کارگردان خوب و نه هنرپیشه خوب و نتیجه این کاره باعث شد که مردم را از سینما رفتن و دیدن سریال فراری بدن. انهایی که باید بنویسند الان کنار گذاشته شدند و کارگردان خوبی نمیبینم و از همه بدتر هنرپیشه ها که هنر پیشه نیستند با تیپ و روابط وارد دنیای هنر شده اند. وسلام
واقعا يك قسمت از سريال را ديدم، بازي اقاي كلزار چنان رو اعصاب بود كه ديگه ادامه ندادم، ولي اشتباه اصلي را اقاي بيرنگ كرده كه رضا گلزار را انتخاب كرده، نميشه قبول كرد بهش تحميل شده، بقول خودش كارگردان و نويسنده اي با ٣٦ سال سابقه كه نبايد بازيگر تحميلي بپذيرد!
پاسخ ها
تحمیل که برای گنده تر از اون هم میشه چیز عجیبی نیس... الان خیلی کارها تو دست ادمایی است که فقط چون پول دارن می خوان حرف حرف خودشون باشه ..... درد اصلی هم همینه که ارزش ها چون پولکی شده خوب از توش همین بیشتر در نمی آد ....
با لگد پرتش میکردی بیرون اقای بیرنگ...
درسته که بازیگر در سبک دیگری قبلا جا افتاده اما همیشه به سلیقه مردم توجه میکنه .من یک جوون 27ساله حاضر نیستم حتی یک دقیقه از این فیلم رو ببینم.حتی شهرام حقیقت دوست و باقیه بازیکنان اثر هم در استایل دیگری قبلا کار میکردن و کاملا تابلوست که نمیتونن خوب با کار و نوع نویسندگی کنار بیان.آقای بیرنگ واقعا خیلی سخته که تحمل کنه و انتقاد درست یک زیر دست رو بپذیره.آقای بیرنگ آیا بهتر نبود بیست درصد پبشنهاد آقای گلزار رو به مرحله ای از آزمایش بگذارید و نتیجه فروش اثر رو ببینید.ما عادت کردیم از کسی که سی و چند سال حرفه ای کار نیکنه بت بسازیم و در او توقع اطاعت محض ایجاد کنیم.مثل دانشجویی میمونه که وقتی. ب استادش از سبک بهتری در نورد تدریس صحبت میکنه استاد برافروخته میشه چون نپذیرفته که کار گروهی روحیه ای انتقاد پذیر را طلب میکند.به هر حال سرمایه گزار اظثر هم متوجه سودمند نبودن رویه ای که در پیشگرفتید بوده ک این تصمیم رو گرفته .گلزار را هم برای پرفروش بودن اثر و پر مخاطب بودنش برای اثر دعوت کرده نه برای ضرر به کار شما و خودش.اگر قدری صبور و منعطف بودید آقای بیرنگ میتونستید کار را با فروش زیادی ادامه دهید.مثلا اگرکاربا محتوایی نه کمدی و فقط روانسناسی در حیطه مشکلات زیاد زوج های جوون در ارتباطشون ادامه پیدا میکرد و نوع نویسندگی عوض میشد میتونستید به بهترین کارگردان ایران تبدیل بشید پس قدری صبور باشیم و انتقاد پذیر .
یک بار با اقای گلزار در فرورگاه تبریز در عمرم برخورد کردم. داشتیم باهم ساک را تو ریل میزاشتیم چنان با پر رویی و بی ادبی حرف میزد مثله اینکه چه خبره منم یه حالی از ش گرفتم ایشان از خود بی خود شده . کاملا غرور و تکبر از قیافه اش پیدا بود.ادب مرد به از دولت اوست.
آخه مانکن بازیگری بلده - کارش مشخصه مانکن -اینهمه بازیگر خوب هست که لنگ یه بازی هستن که بتونن کارشونو نشون بدن ولی ....
به نظر من،عدم موفقیت این فیلم به گلزار ربطی نداره و ریشه اش در دکورهای بسیار مصنوعی ،فیلنامه ضعیف و غیر متعارف نسبت به سبکهای طنز اجتماعی موردعلاقه مردم کشور ماست.
پاسخ ها
گلزار مشتی نمونه خروار است وقتی جامعه خودمون سطحی شده و ادم ها ارزش هم دیگر رو به ظاهر می بینن بعد می خواهی تو این بستر گلزار بزرگ نشه ، او می تونه در فردیت ادم خیلی خوب و خونگرمی هم باشه ولی خیلی ها تا حالا این رو گفتند که ایشون در مقام بازیگر هنری از خودش نشون نمی ده .... ولی لابد بضاعت سینمای ما در این مقطع فرهنگی بیشتر از این نیست دیگه
یادم می آد اصغر فرهادی هم که رفت اسکار گرفت یه عده گفتند ما لابی کردیم .... خوب سرمایه گذار هم به خودش حق می ده لابی کنه دیگه ....گلزار هم اگه مغرور بود اگه سیستم درست داشتیم باعث میشد غرورش رو بیرون صحنه بذاره بیاد وسط ..... بی بی سی با همه پول آوری آقای جرمی کلارکسون ، بخاطر رفتار نامناسبش بیرونش کرد و مجری دیگری جایگزین کرد
گلزار هنر پیشه ی خوبی نیست
فقط خوشگله ونقشش رو خوب بازی نمیکنه
همچین میگه انگار چه سریالی ساخته..با اون سریال مسخرش
واقعا اسم بازیگر که رو گلزار گذاشتن
مثلا به امثال پرستویی و عبدی و ... هم بگن بازیگر به گلزار هم!!!
محمدرضا گلزار فقط راه میره و دیالوگ میگه
اصلا بازیگر نیست و من نمیدونم چطوری این همه فیلم بازی میکنه و اصلا چرا کارگردان ها سراغش میرن
نمیدونم کیا طرفدار این بازیگرن
فکر کنم دخترای دبیرستانی
من قبل از اینکه اقای گلزار رو ببینم فکر میکردم خیلی مغرورو...ولی دوبار توی یه هتل تو اصفهان فکر میکنم موقع فیلمبرداری فیلم توومن بودند. خدایی ادم خاکی و بامرامی بود با همه خوب بود
بازیگر باید اخلاق هم داشته باشه
گلزار جون خودتو اصلاح کن
غرور از قیافه ی زشتش میباره .
گلزار یه متکبره
خدابیامرزه اقای شکیبایی رو واقعا هنرمند بودن
گلزار پر رو شده فکر کرده دو تا فیلم بازی کرده و در سایه همین کارگردانهای بزرگ و نویسندگان مشهور شده و همه رو فراموش کرده با این کارش گلزار ثابت کرد نه تنها هنرمند نیست بلکه از هنر و خلاقیت چیزی نمیدونه....
جایی که انزوا نباشد بازار است و بازار محل سر و صدای بازیگران بزرگ و وزوز مگس های سمی است ( طرفداران عجول و بی مغز ) . در جهان ، بهترین چیزها هم تا به معرض نمایش در نیامده اند اهمیتی نداشتند ؛ نمایش دهندگان را مردم ( مردان بزرگ ) می نامند . مردم ، کوچکترین آگاهی درباره آن چه بزرگی واقعی بدان وابسته است ؛ یعنی آن چه می آفریند ، ندارند . ولی چشم و گوش آن ها برای دیدن و شنیدن نمایش دهندگان و بازیگران چیزهای بزرگ آماده است . جهان به طور نا محسوسی به سمت کسانی می گرود که ارزش های جدیدی به وجود می آورند ولی روی مردم و شهرت به سوی بازیگران متوجه است و بدین نحو جهان می جنبد . بازیگر ، تیزهوش است ولی وجدان ندارد . او تنها به چیزی اعتقاد دارد که بین مردم بیش از همه چیز ایجاد اعتقاد کند و آن اعتماد به اعتقاد به نفس است . فردا او را عقیده ای نوین خواهد بود و روز دیگر باز هم عقیده جدیدی خواهد یافت . اخلاق او چون مردم تیزبین ، پیوسته در تغییر است . در نظر او وازگون ساختن ؛ یعنی ، اثبات و ویران کردن ؛ یعنی ، متقاعد کردن و در نظر او خون بهترین حجت هاست . حقیقتی را که تنها گوش های حساس درک تواند کرد برای او دروغ است و معنی و مفهومی ندارد . حقا که او تنها به خدایانی اعتقاد دارد که سر و صدای زیاد در جهان راه اندازند . از این نوع مقلدان جدی ، در بازار فراوان اند و توده ، به این مردان بزرگ خود تفاخر می کند . اینان ، صاحبان یک ساعته بازارند . و اما چون وقت آن ها محدود است و زمان بر آن ها فشار می آورد آن ها نیز بر تو فشار می آورند و از تو می خواهند که موافقت یا مخالفت خود را با آنان به سرعت ابراز کنی دریغا ! آیا تو جایگاه خود را در میان موافقت و مخالفت ، برپا می داری ؟ ای دوست داران حقیقت ، بدین اشخاص عجول و یک دنده ، حسادت مورزید . زیرا حقیقت ، هرگز با مطلق سروکار ندارد و طرف نمی گیرد ؛ تنها در بازار است که شخصی را به مناسبت رای موافق یا مخالفش تصریح می دهند . چاه های عمیق ، خیلی دیر چیزی را درک میکنند . مدتی طول می کشد تا دریابند که سنگی به اعماق آنها پرتاب شده است . تمام کارهای بزرگ ، دور از بازار و دور از شهرت ، واقع می شوند . مخترعان ارزش های جدید ، همواره خود را دور از بازار و دور از شهرت و نام نگاه می دارند .
با احترام زیادی که به آقایون(گلزار،رادان،حیایی و...)و خانمها(نیکی کریمی،مهنازافشارو...) دارم،باید قبول کنیم که تاریخ مصرف سوپراستار بودن این عزیزان تمام شده.همان طور با اومدن ایشان در حوالی دهه 80 برای عربنیا،شکیبایی،پورعرب و... تمام شده بود.برای سینمای ما خیلی زشته که گلزار 40 ساله نقش جوون عاشق پیشه بیست و چند ساله رو بازی کنه.بیایید چهره او را در ده سال پیش و الان با هم مقایسه کنید تا به حرف من برسید.سینمای ما در گذشته هم مشکل کم نداشت ولی با بازی دادن به چند جوان می توانست حداقل 15% از هزار و یک ضعف خودشو بپوشونه. مشکل اینکه کارگردانهای سینمای ما جرئت میدان دادن به جوونهایی که پتانسیل دارند سوپراستار شوند را ندارند و تقریبا ما الان با یک سینمایی که دیگه اون 15% نیروی لازم برای گول زدن مخاطب را هم ندارد مواجهیم و میگوییم شاید امثال ارسلان قاسمی که هیچ توانایی برای این کار ندارند(شاید در حد حفظ چند جمله) بتوانند جای اینهارا پر کنند ولی حقیقت این هست که عروسک های چند گرمی کلاه قرمزی و کپل خان(و شاید در آینده جناب خان!!!) می توانند سینمای مارا سرپانگه دارند.
جانها به فدایت گلزار ای عزیز جان
دوستانی که موافق گلزار بودن اشکالی نداره خوب همین سبک بازی لودگی و مانکن وار که فقط بلده لوس بازی در بیاره دوست دارن- اما دوستان نظرات منفی این همه عزیزی که تو این پیامها دیده میشد گواه بر اینه که این فرد فقط واسه خانوما طنازی بلده نه برای فیلم دوستان و هنردوستان واقعی- فقط بلده نقش بچه پولدارو بچه لوس و یه همچین نقشهایی بازی کنه -
گلزار تو عشقی عشق تو زیبای تمامی - حسودانت به ورطه حسادت غوطه ورند و غرق میشوند و عاشقانت محو تماشای تو - عزیزی عزیز