قتل عام خانواده به خاطر دختر مورد علاقه
ساعت ۷.۵ غروب چهارشنبه ۲۱مردادماه سال جاری جنایتی هولناک در یک آپارتمان واقع در خیابان گلستان جنوبی شهرک غرب رخ داد و پسری دست به قتلعام خانوادگی زد.
همسایههای این خانواده با شنیدن صدای فریادهای کمکخواهی از خانههایشان بیرون ریختند و خود را در برابر صحنه هولناک قتل پدر و زخمی شدن مادر و دختر خانواده دیدند و سریع با پلیس و اورژانس تماس گرفتند.
دقایقی نگذشته بود که آمبولانس اورژانس سررسید و پیکرهای نیمهجان مادر خانواده به نام «مهری» و دختر جوانش به نام «مریم» به بیمارستان انتقال یافت و این در حالی بود که مأموران پلیس کلانتری پس از دیدن جسد پدر خانواده، بازپرس جنایی تهران را در جریان گذاشتند.
تیم جنایی در تحقیقات نخست پی برد پدر خانواده «محسن» ۶۲ ساله در خانهاش با ضربات چاقو از سوی پسر ۳۳ ساله به نام «حامد» به قتل رسیده است.
بررسیها نشان داد که با مرگ محسن، پسر خانواده در اقدامی جنونآمیز و در برابر دیدگان وحشتزده همسایهها با چاقو مادر و خواهرش را نیز زخمی کرده است.
حامد که در قتلگاه حضور داشت، با دستور بازپرس احمدبیگی بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی انگیزهاش را شکست عشقی دانست و گفت: هشت سال پیش برادرم به قتل رسید و آن زمان من به یک دختر علاقهمند بودم و از خانوادهام خواستم که برایم به خواستگاریاش بروند اما آنان بهانه میآوردند تا اینکه چند روز پیش با همان دختر تماس گرفتم و از او خواستگاری کردم.
وی افزود: این دختر ناگهان به من ناسزاگویی کرد و گفت ازدواج کرده است و خواست دیگر مزاحمش نشوم. من هم وقتی حرفهای او را شنیدم، خیلی ناراحت شدم و با چاقویی که در دستم بود، ابتدا ضربهای به میز تلویزیون زدم، سپس به پدرم حمله کردم و وقتی او روی زمین افتاد، به سمت مادر و خواهرم حملهور شدم و آنها هم زخمی شدند.
مادر خانواده نیز که با دخترش در بیمارستان بهمن بستری بود و تحت مراقبت ویژه قرار داشت، بسختی به تیم بازجویی گفت: پسرم حامد مشکل روحی و روانی داشت و دارو مصرف میکرد. او امروز داروهایش را نخورده بود، ابتدا با چاقو به جان پدرش افتاد، بعد سراغ من و دخترم مریم آمد و با چاقو ما را هم زد.
مرگ مادر و دختر
با وجود تلاش تیم پزشکی برای نجات جان این مادر و دختر، آنان نیز روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرورفتند و پسر خانواده خود را در برابر سه جنایت هولناک دید.
گفتوگو با مرد همسایه
مرد همسایه درباره این قتلعام خانوادگی به شوک گفت: عصر روز حادثه از محل کارم به خانه آمدم. در حال استراحت بودم که صدای درگیری این خانواده را شنیدم. ابتدا تصور کردم مثل همیشه مشاجره لفظی دارند، اما دقایقی بعد دیدم صدای درگیریشان بالا گرفت و همسایههای دیگر میگفتند آنها را کشت، در را باز کنید.
وقتی از خانه بیرون آمدم، ناگهان در کمال ناباوری دیدم که حامد چاقو به دست جلوی در خانهشان ایستاده است. پدرش جلوی در غرق در خون و مادر و خواهرش نیز زخمی هر کدام در گوشهای از خانه افتادهاند. همزمان مأموران پلیس سررسیدند و حامد را دستگیر کردند.
این مرد درخصوص بیماری روحی و روانی حامد نیز گفت: حامد پسر منزویای بود، به کسی کاری نداشت. شنیده بودم که او دچار افسردگی شدید است تا اینکه روز حادثه متوجه شدم با چاقو به جان اعضای خانوادهاش افتاده است.
نظر کاربران
عجب جنایاتی رخ میده هر روز!!!واقعا جامعه حال وروز خوبی نداره!!1
چرا باید افراد روانی و خطرناک در منزل و در کنار دیگر افراد خانواده زندگی کنند؟!
این کار قتل از منظر یک فرد بیمار روانی امری قابل پیش بینی بود! ملاحظات بی مورد و دلسوزیهای افراطی چنین نتایجی را رقم میزند. واقعا متاسف شدم.