قاتل: به خاطر یک لحظه غرور کشتمش!
پسر جوانی که به خاطر یک لحظه غرور و خشم ناگهانی در حوالی خیابان حر مشهد دست به جنایت زد در بازجوییها ادعاهای عجیبی کرد.
این قاتل گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر جمعه ۱۵ خردادماه بود از خانه بیرون رفته و در خیابان با جوانی غریبه روبهرو شدم. تا حالا او را ندیده بودم. مغرورانه راه میرفت. از مدل راه رفتنش خوشم نیامد. لحظهای که از کنار هم رد میشدیم به صورتش نگاهی کردم و با لحنی خشن گفتم: «در محله ما این جوری راه نرو آقا پسر.» با این حرف او ایستاد و به چشمانم نگاه کرد.
سر هیچ و پوچ و بیخودی با هم دست به یقه شدیم. دراین لحظه یکی از اقوام او جلو آمد و با تکه آجری ضربهای به سرم زد. خشم همه وجودم را گرفته بود. خونم به جوش آمد و دیگر نفهمیدم چه کار میکنم. چاقو کشیدم و ضربهای به گردنش زدم. من بیهوش شدم و وقتی چشمانم را باز کردم دیدم برادرم مرا به خانهاش برده است.
«مرتضی» در حالی که قطرات اشک را از روی صورتش پاک میکرد آهی کشید و افزود: با شنیدن خبر مرگ آن پسر جوان، از ترس پا با به فرار گذاشتم. نمیدانستم کجا بروم. حتی از سایه خودم میترسیدم. از طرفی کابوسهای وحشتناک شبانه عذابم میداد. خودم هم باور نمیکردم جان یک انسان را گرفته باشم.
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در این باره گفت: با گزارش درگیری و قتل پسر جوان درخیابان حر مشهد مأموران در محل حاضر و مراتب را به بازپرس ویژه قتل اعلام کردند. سرهنگ «حسین بیدمشکی» افزود: کارآگاهان در تحقیقات میدانی عامل جنایت را شناسایی کردند و وی را تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه روز پنجم مردادماه وی دستگیر شد و قتل را به گردن گرفت.
وی گفت: متأسفانه این درگیری مرگبار در اثر غرور بیجا و خشم ناگهانی رخ داده که در این رابطه نیازمند مطالعه و بررسی آسیب شناسانه پرونده هستیم تا بتوانیم در ارائه آگاهیهای لازم به شهروندان و نهادینه شدن مهارت کنترل خشم از طریق رسانهها و مطبوعات و همچنین جلسات آموزش همگانی اطلاعات و هشدارهای لازم را به شهروندان عزیز ارائه دهیم.
نظر کاربران
درقرون وسطي هم به اين بهانه ادم نميكشتند
70میلیون دیوونه داریم تو این مملکت خو.اولیش خودم.به کسی برنخوره ی وقتی.یعنی چه.بهمین اسونی میزنه ی نفر دیگه رو میکشه.
روابط اجتماعی آموزش ومهارت کنترل خشم می خاد
حدود 2 سالی میشه که آمار جرم و جنایت تو مشهد خیلی بالا رفته. واقعا نگران کننده شده
انسان در حالت خیلی عادی معقولیت اجتماعی در و جودش نهادینه میشه برا هر چیزی که دیکه فرهنگ سازی و اموزش و مهارت نیاز نیست.... خب دیدی نگاهت به یک راه رفتن مغرورانه برخورد خودتو میکشتی تا دیکه کلا چیزی نبینی
احسنت...واقعا خودشومیکشت....اینم شد بهونه از راه رفتن طرف خوشم نیومد بزنم بکشمش.الان مثل یک بچه زار میزنی که چرا زندگی یکنفر گرفتم اینده خودمم تباه شد
باید دید عصر جمعه ای ....قبل از اینکه از خونه بیاد بیرون چی زده.
ای خدا، خداوکیلی مملکته داریم یا دیوونه خونه اس، طرف داره راست راست تو خیابون راه میره بیخود و بی جهت بهش گیر میدن، آخه تنزل اخلاقیات تا کجا؟؟؟؟
وای پکیدم از خنده این شد کار اخه ..........جای قاضی بودم پا این پرونده فقط میخندیدم
پاسخ ها
اگه واسه خودت یا یکی از آشناهات هم همچین اتفاقی میافتاد،بازم میپکیدی از خنده..؟
تو جایی زندگی میکنیم که هیچگونه آموزش رفتار اجتماعی صحیحی از سوی ارگانهای مربوطه(مقاطع آموزشی متوسطه - دانشگاه - آموزشگاه)داده نمیشود.
مگه قصاب بوده که چاقو داشنه پس بچه ی شری بوده