محاكمه پسرخالهها به اتهام تجاوز به ۴ دختر
دو پسرخاله كه دختران جوان را ميربودند و مورد آزار جنسي قرار ميدادند در جلسه محاكمهشان اتهامات را رد كردند و مدعي شدند گفتههاي شاكيان دروغ است.
اين دو پسرخاله كه گفته ميشود چهار زن جوان را مورد تعرض قرار دادهاند متهم هستند آنها را ربوده و در يك سوله متروكه مورد تجاوز قرار داده و اموال يكي از آنها را سرقت كردهاند.
شكايت از شاهرخ و مهدي پنج ماه قبل به ماموران پليس داده شد. در اولين شكايت دختري به نام نگار به ماموران پليس گفت از سوي دو مرد جوان مورد آزار قرار گرفته است. او گفت: در خيابان وليعصر يك موتوري موبايلم را دزديده بود و من خيلي ترسيده بودم و داشتم گريه ميكردم. به خيابان راهآهن كه رسيدم سوار ماشين پرايدي شدم كه دو مرد سوار آن بودند و به نظر ميرسيد مسافربر هستند. آنها كه گريه من را ديدند پرسيدند چه شده است من هم گفتم موبايلم را دزديدهاند. يكي از متهمان كه جثه بزرگي هم داشت رو به من كرد و گفت فكر ميكند ميداند سارق موبايلم كيست. وقتي حواسم به او جلب شد يكدفعه از روي صندلي جلو به عقب آمد و بعد هم مرد راننده از مسير اصلي خارج شد. او چاقويي زير گلوي من گذاشت و گفت حرفي نزن. آنها من را به يك سوله بردند و مورد آزار قرار دادند. گفتند اگر در برابرمان مقاومت كني تو را ميكشيم و نميتواني كاري بكني. كسي هم متوجه نميشود.
بعد از شكايت اين دختر جوان چند شكايت مشابه ديگر هم به ماموران اعلام شد. با مشخصاتي كه ماموران از دو پسر جوان به دست آوردند، توانستند آنها را شناسايي و در پاسگاه نعمتآباد بازداشت كنند. شاهرخ و مهدي - دو پسرخاله- زماني كه در برابر بازپرس قرار گرفتند مدعي شدند شكاياتي كه عليه آنها مطرح شده دروغ است اما وقتي از سوي اولين شاكي شناسايي شدند به جرمشان اعتراف كردند. شاهرخ گفت: «ماشين براي من بود. من و شاهرخ باهم در ميدان ميوه و ترهبار كار ميكرديم. بعداز ظهرها كه بيكار بوديم با هم بيرون ميرفتيم تا اينكه به مهدي پيشنهاد دادم دختران را سوار ماشين كنيم. جايش را هم داشتيم، ميتوانستيم آنها را به سولهاي در اطراف ترهبار ببريم. اولين بار به اين دختر-شاكي- برخورد و او را سوار ماشين كرديم و به داخل سوله برديم و مورد تجاوز قرار داديم بعد رهايش كرديم.»
وقتي خبر دستگيري اين دو متهم در روزنامهها چاپ شد شاكيان ديگري هم به پليس مراجعه كردند و مدعي شدند توسط اين دو، مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
يكي از اين دختران گفت: «داشتم به خانه ميرفتم چون تاكسي نبود سوار پرايدي شدم كه به نظر مسافربر بود. روي صندلي عقب نشسته بودم كه يكدفعه راننده مسيرش را عوض كرد و بعد هم مرد درشتهيكلي كه روي صندلي جلو نشسته بود به عقب پريد و با تهديد مرا وادار به سكوت كرد و بعد هم در يك سوله من را مورد آزار قرار دادند.» متهمان گفتههاي اين شاكي را هم انكار كردند اما شاكي مشخصات داخل ماشين متهمان را به پليس داد. وقتي پليس خودرو را بازرسي كرد متوجه شد اين مشخصات درست است.
در تحقيقات بعدي دو شاكي ديگر هم به ماموران مراجعه و متهمان را شناسايي كردند ضمن اينكه در بازرسي از خانه دوپسرخاله تلفن همراه يكي از شاکیان كه حاوي فيلم و عكسهاي خانوادگياش بود پيدا شد. متهمان در نهايت مجبور شدند به تجاوز به اين زنان نيز اعتراف كنند.
با توجه به اعتراف اوليه در مورد تجاوز و صدور كيفرخواست درخصوص آدمربايي و سرقت موبايل يكي از قربانيان پرونده براي رسيدگي به شعبه ۷۵ دادگاه كيفرياستان تهران به رياست قاضي معتمدي فرستاده شد. بعد از انجام چندين جلسه بازجويي و تحقيق روز گذشته فلاح نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و با خواندن كيفرخواست درخواست صدور حكم قانوني را در اين خصوص كرد.
سپس دو شاكي كه در جلسه دادگاه حاضر بودند جزييات ربايش و تجاوز را توضيح دادند اما دو شاكي ديگر كه به گفته خانوادههايشان بدحال بودند در دادگاه حاضر نشدند. مادران اين دو شاكي از دستگاه قضايي خواستند تا متهمان را مجازات كند. يكي از آنها گفت: دختر من شوهر دارد و از وقتي اين اتفاق برايش افتاده رنگ آرامش را در زندگياش نديده. او به شدت بدحال است و براي اينكه آبرويش نريزد در دادگاه حاضر نشده است. در ادامه متهمان در جايگاه قرار گرفتند. آنها در جلسه علني كه در مورد اتهام آدمربايي و سرقت بود، گفتند: ما اتهامها را قبول نداريم. اين شاكيان خودشان سوار ماشين شدند و هيچ اجباري در كار نبود. ما كسي را ندزديديم. متهمان در پاسخ به سوالات قاضي معتمدي -رييس دادگاه- در مورد اينكه اگر شما دختران را ندزديديد و اصلا از اين ماجرا خبر نداريد پس چرا تلفن همراه يكي از آنها در خانه شما پيدا شد و چطور يكي از آنها مشخصات داخل ماشين شما را به پليس داد، که آنها فقط سكوت كردند.
سپس جلسه دادگاه براي رسيدگي به اتهام تجاوز به عنف به چهار شاكي غيرعلني اعلام شد و متهمان كه اين اتهام را هم رد كردند دفاعيات خود را ارايه دادند و وكلاي آنها نيز دفاعيات خود را مطرح كردند. با پايان يافتن جلسه دادگاه هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
نظر کاربران
کاش خانمااینو یاد بگیرن و درک کنن که سوار هر ماشینی نشن و ای کاش ادما یه کم وجدان داشته باشن..............
فکر کنم برای چهارمین بار است که این حادثه پسرخاله ها و دزدیدن موبایل و جریان میدان تره بار رو میخونم
بابا حفظ شدیم ! میخوای از بر بخونم ؟؟؟
پاسخ ها
دقیقا همین طور هست.فقط هر بار نحوه نگارش تیترشو تغییر میدن.
جالب اینه که تاریخ خبر رو هم به روز میکنن.
fekr mikonam tekrari boda!na
حالا ديگه اين دخترا زندگي دارن؟ تا آخر عمر يه كابوس باهاشونه
از سر بيكاري ببين چه ها كه نميكنن
اشتباه از خانوماست كه سوار هر ماشيني ميشن آخه تا وسايل نقليه عمومي هست استفاده از وسايل شخصي چرا؟؟در ضمن توي جامعه ما ديگه اكثريت خدا و آخرت رو در نظر نميگيرن و گناه آسون شده،خانوما بايد مراقب باشن و به كسي به غير از خانواده و افرادي كه شناخت كامل دارن اعتماد نكنن وتو هر جامعه اي اين افراد بيمار وجود دارن،خانوما واقعا مراقب باشن....
باز هم ندادن آگاهی خانواده ها به فرزندان مخصوصا" دختران جوان . یک پیشنهاد داشتم. چرا صدا و سیما به عنوان رسانه ملی و عمومی در جامعه در این زمینه هشدار نمی دهد و یا برنامه هایی را نمی سازد . از مهارتهای زندگی فقط آشپزی نیست که بیشتر به این مقوله می پردازند . مسایل اجتماعی خصوصا" اینگونه موارد را برای جوانان و نوجوانان بیشتر بازگو کنند .
به نظر من این پسر خاله ها رو باید انقدر زجر داد تا بمیرند نه که چند وقت برن تو زندان و با وثیقه آزاد شوند
enjoor adamaro bayad edam kard choon kam nistan to khiyaboon,vagarna alan dge har mashini mosafer keshi mkoone ,pas enaro bayad adab kard
چرا عکس اینطور ادمها رو نمی زنن تا ببینیم و بشناسیم حالا خوبه نمیگن اقای الف الف
وای خدا
آدم سکته میکنه اینارو میخونه!حالا با اینکه تو سوار شدن ماشین خیلی دقت میکنم بازم همیشه استرس دارم و گاهی آیت الکرسی میخونم و روی خودم فوت میکنم...
به نظر من باید همه این ادماهارو(چی دارم می گم ادم چیه حیونارو) اعدام کرد تا مملکت از چنین کثافتای پاک شه
اولا که وسیله نقلیه عمومی همه جا نیست.من خودم یادمه اوایل که تازه از خدمت سربازی اومده بودم حدود 8ماه با ماشین خودم مسافر کشی میکردم تا بعد که رفتم سر کار دولتی..تو این مدت با آدمای مختلفی هم سرو کار داشتم از کسانی که خودشون پیشنهاد میدادن تا آدمای خیلی خوب فهمیده و..به هر حال همه جور آدمی برخورد داشتم..خدارو هم شکر میکنم که امانتدار خوبی بودم..راننده مسافر کش مثه یه امانتدار میمونه که زن و بچه مردم دستش امانتن اگر یه مقدار مردونگی و وجدان داشته باشه این کارو نمیکنه..البته این آدما مسافر کش نبودن و بهتره که اسم این قشر زحمتکش رو خراب نکنیم..اینا یه مشن اراذل و اوباش و دزدن که اینم تو کارشون هست
اتفاقی که افتاده مثل آبیه که زمین ریخته شده_ لااقل بقیه حواسشون رو جمع کنن که دیگه همچین حوادث ناراحت کننده ای پیش نیاد.
وای خدای من چ زمونه بدی شده خدا نابودشون کنه این اشغالارو
به نظرمن بایداین ادمای اشغال اعدام بشوند تادرس عبرتی باشه برای دیگران ایوب ازاهواز
خانوما نباید سوار هرماشینی بشن .اگه یوقت به جای تجاوز سرشونو میبریدن اونوقت چیکار میکردن.اگه خانومای عزیز یخورده بیشتر هواسشونو جمع کنن دیگه هیچ ابلیسی نمیتونه باعث ازردگیشون بشه...